مقالات

ثابت‌پاسال ، یهودی‌ یا بهائی

 

 

او یهودی زاده بود که بهائی شد

 

ثابت پاسال مشرق الاذکار نیویورک امریکا

بهائیت در ایران : طی ماههای دی و بهمن ، مطالبی از فعالیتهای ثابت پاسال را در پایگاه درج نمودیم . بعدها شبکه دو سیما هم گزارشی از شرح زندگی و فعالیت این عنصر بهائی را در برنانه ۳۰/۲۰ خود پخش نمود . گطارش دیل گرچه در برخی موارد مشابهاتی با گزارشات قبلی دارد ، اما بخاظر اینکه جامعه ایران اسلامی خصوصا جوانان این سرزمین بدانند که لایه های پنهان حکومت در رژیم پهلویها چه کسانی بوده اند این مطلب را درج مینمائیم .

 

“حبیب ثابت” معروف به “ثابت پاسال”، یکی از کلان‌ سرمایه‌داران ایرانى بود که با حمایت مقامات دولتى و خاندان پهلوی، عملاً به مهره‌ای در جهت تحقق اهداف استکبار در غارت و چپاول ایران تبدیل شد. پدر وی یک یهودى دوره‌گرد پارچه‌فروش بود. ثابت‌پاسال در ابتدا در میدان توپخانه تهران به ماشین‌شویى اشتغال داشت، پس از مدتی توانست به جایگاه کمک‌راننده و سپس راننده ترقى پیدا کند.

 

اولین سرمایه وی، یک تاکسى کهنه بود که با آن مسافران را جا به جا مى‌کرد. پس از آن یک کارگاه مبل و صندلى‌سازى راه انداخت و سرانجام نماینده فروش اتومبیل‌هاى “دوج” در تهران شد. در سال۱۹۴۹م. (۱۳۲۸ه.ش) به امریکا رفت و فعالیت‌هاى تجارى خود را در آنجا ادامه داد و توانست به پیشرفت‌هایی قابل‌قبول دست یابد.

 

او پس از مدتی به ایران بازگشت و با بهره‌گیری از سرمایه خود توانست نخستین ایستگاه تلویزیونى را در کشور راه‌اندازى کند و با پخش فیلم‌ها، سریال‌ها و نمایش‌هاى امریکایى، عملاً به ترویج فرهنگ بیگانه مشغول شد.

 

به‌تدریج دامنه فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های وى گسترش یافت به‌طوری‌که در ۴۱ کارخانه و مؤسسه عظیم سرمایه داشت و پس از “محمدرضا پهلوى”، ثروتمندترین مرد ایران بود. حبیب ثابت چنان سرمایه‌اى فراهم آورد که براى مثال در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ش) براى خرید یک میز تحریر عتیقه ۴۴۱۰۰۰ دلار هزینه کرد. وی هنگام خرید این میز گفت: «این میز از هر چیز دیگرى بیشتر به من لذت مى‌دهد زیرا کارم را با ساختن میز و صندلى شروع کردم و اکنون مى‌توانم گرانبهاترین قطعه مبلمان جهان را خریدارى کنم.»

 

حبیب ثابت پاسال که به مسلک بهائیت گرویده بود، توانست به لطف این مسلک در دوران نخست‌وزیرى امیرعباس هویدا(بهائی) رشد و پیشرفت فوق‌العاده‌ای داشته باشد. او یکی از مهم‌ترین تغذیه‌کنندگان مالى اسرائیل محسوب می‌شد به‌طوری‌که خیابانى در تل‌آویو به نام او، اسم‌گذارى شد. ثابت پاسال در خانه‌ای ۱۵میلیون دلارى زندگى مى‌کرد که بی‌شباهت به قصر “لوپتى تریانون” در ورساى فرانسه نبود. دکوراسیون این خانه را همان دکوراتورى طراحى کرده بود که مسئول تدارکات چادرهاى سلطنتى تخت‌جمشید بود. پرده‌های این خانه را از بلژیک آورده بودند، درها متعلق به یک قصر فرانسوى بود و دستگیره‌ها از روى یک مدل مربوط به یکصد سال پیش، به طور اختصاصى براى وى ساخته شده بود. این خانه، پاتوق هویدا و دیگر دوستان ثابت پاسال براى خوشگذرانى و عیاشى بود.

 

یکی از فعالیت‌های اقتصادی ثابت پاسال در سال ۱۳۳۶، تأسیس کارخانه “پپسى‌کولا” بود که فرزند ارشد وى، “ایرج ثابت” براى راه‌اندازى آن به ایران آمد. مدتی بعد، نوشابه‌هاى ساخت این شرکت، به علت بهائى بودن ثابت پاسال، از سوی مردم مسلمان ایران مورد تحریم قرار گرفت، این امر کارخانه پپسى را با مشکل بزرگى مواجه کرد.(۱) حبیب ثابت در محفل بهائیان از چنان جایگاهی برخوردار بود که وقتی در شهریور سال ۱۳۴۳ پاى امیرعباس هویدا (که در آن زمان، وزیر دارایى کابینه حسنعلى منصور بود)، طی سانحه‌ای می‌ِشکند، “قاسم اشراقى”، یکی از سران جامعه بهائی در نامه‌اى به دکتر فرهنگ‌مهر(معاون هویدا در وزارت دارایى) چنین می‌نویسد:

 

«به مناسبت پیشامدى که براى جناب هویدا، وزیر محترم دارایى رخ داده، خواهشمند است مراتب تأثر و تأسف اینجانب و برادرانم را به عموم هم‌مسلکان و به‌‌خصوص جناب آقاى ثابت پاسال، مدیر محترم تلویزیون ایران که بزرگ‌ترین خدمتگزار فرقه ما هستند، ابلاغ فرمایید.»(۲)

 

ابراز مراتب اظهارتأسف و تأثر در حادثه تصادف براى هویدا، به‌ویژه براى حبیب ثابت، نشانگر ارتباط تنگاتنگ، صمیمى و حساب‌شده میان این دو نفر است وگرنه این تصادف، چه ربطى به ثابت‌پاسال داشته است؟!

 

در ادامه، مجموعه اسنادی مربوط به حبیب ثابت‌پاسال که نمایانگر نقش و جایگاه برجسته وى به عنوان یک بهائی در رژیم پهلوى است، ارائه می‌شود. شواهدی از این دست، بیانگر عمق نفوذ بهائیان(مهره‌های استکبار) در اداره کشور ‌است:

 

سند اول به تاریخ ۲۸/۹/۱۳۳۲ (چهار ماه پس از کودتاى ننگین ۲۸ مرداد) مربوط است. این سند، نامه‌اى از پاسال به محمدرضا پهلوى است که در آن به صرف مال و تلاش خویش در دوران اقامت در امریکا اشاره کرده و ضمن یادآورى خدمات خود، تقاضا جهت صدور مجوز برای تأسیس یک مرکز تجارى، نظیر مراکز تجارى امریکا کرده‌است.

 

سند دوم به تاریخ ۲۷/۹/۱۳۴۲ است که در آن به صرف مال و تلاش پاسال در هنگام حضور خاندان پهلوى در امریکا اشاره شده و علت تمام پیشرفت‌هاى وى را همین مسئله مطرح کرده‌است، هرچند پرواضح است که این تنها علت تاخت و تاز حبیب پاسال در عرصه اقتصاد ایران نیست و عوامل پس‌پرده بسیاری برای آن وجود دارد.

 

سند سوم به تاریخ ۱۳ نوامبر ۱۹۶۷ م. (۲۲ آبان ۱۳۴۶ ه‍ .ش) است که در آن بیت‌العدل اعظم بهائیان (در حیفا) موافقت خود را با پیشکش هدیه از سوی پاسال به دربار، به محفل بهائیان ایران اعلام کرده‌است.

 

و اینک متن اسناد:

 

سند اول:

 

«تاریخ ۲۸/۹/۱۳۳۲

 

پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهى

 

به شرف عرض می‌رساند جناب آقاى علاء، وزیر دربار شاهنشاهى در زمان مأموریت در امریکا به پیروى از منویات مقدس ملوکانه، ایرانیان مقیم آن کشور و من‌جمله این چاکر را همواره به صرف مال و هرگونه مجاهدتى در خدمت به میهن عزیز هدایت و تشویق مى‌نمودند. اینک چاکر که سال‌ها در رشته بازرگانى در کشورهاى مختلف و به‌خصوص ایالات‌متحده امریکا تجاربى به دست آورده، مهیاست که به منظور اجراى نیت مقدس ملوکانه، بناى زیبا و مناسبى نظیر مراکز تجارى امریکا با کلیه وسایل جدید در تهران ایجاد نماید. وجود چنین بنایى، گذشته از اینکه بر زینت پایتخت شاهنشاهى مى‌افزاید، به سبب تمرکزى که به امور بازرگانى خواهدداد به پیشرفت اقتصادى کشور نیز کمک فراوانى خواهد نمود و ضمناً براى ساختمان‌هاى آینده، نمونه‌اى از طرز بنا و معمارى جدید خواهدبود. براى تهیه طرح و نقشه این بنا -که در حدود پانصد نفر کارگر را در مدت دو سال مشغول خواهدداشت- اخیراً یک نفر مهندس از امریکا آورده و پس از مطالعات دقیق به این نتیجه رسیده‌است که تنها محل مناسب به جهت یک مرکز بازرگانى در تهران که در میان شهر و نزدیک به ادارات باشد، زمینى است که در پشت بانک ملى بازار واقع شده ولى به قرار معلوم، بانک ملى این زمین را براى ساختن انبار اموال رهنى در نظر گرفته و حال آنکه ایجاد یک مرکز بازرگانى در این محل بر احداث انبار به دلایل زیادى که بعضى از آنها ذیلاً به استحضار خاطر ملوکانه مى‌رسد، رجحان دارد:

 

اولاً، انبار کالا را مى‌توان در زمین‌هاى ارزان‌ترى احداث نمود. ثانیاً، تفاوت قیمتى که بانک ملى از فروش این زمین به دست خواهد آورد، براى ساختمان آن شعبات کافى خواهدبود. ثالثاً، ایجاد یک بناى زیبا و آبرومند در مرکز شهر بر زیبایى و اهمیت و عظمت شهر مى‌افزاید. رابعاً، وجود چنین مراکز بازرگانى به پیشرفت امور اقتصادى کمک خواهدنمود. اینک با تقدیم نقشه ساختمان از پیشگاه مبارک اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهى مستدعى است چنانچه این عرایض در خاطر خطیر ملوکانه، شرف قبول یابد، امر و مقرر فرمایند که بانک ملى با قصد خدمتگزارى چاکر مساعدت نمایند.

 

چاکر حبیب ثابت»

 

سند دوم:

 

«گزارش اطلاعات داخلى

 

تاریخ : ۲۵/۹/۱۳۴۲

 

یکى از بازرگانان بازار مى‌گفت در محافل اقتصادى تهران چنین شهرت دارد که در دوره زمامدارى آقاى علم، امور مربوط به اقتصاد کشور طبق نظر و به نفع حبیب ثابت پاسال تنظیم و اجرا مى‌شود و علت آن هم این است [که] در زمان حکومت مصدق -موقعى که ملکه مادر و عده‌اى از خاندان جلیل سلطنت در اثر فشار حکومت وقت از ایران خارج شده و به امریکا رفته بودند- در آن کشور مورد بى‌مهرى کارکنان سفارت ایران قرار گرفته ولى حبیب ثابت پاسال که آن موقع در امریکا داراى زندگى مجلل بوده، اعضاى خانواده سلطنتى را به منزل برده و از آنان پذیرایى کامل نموده‌است و اکنون که کلیه قدرت‌هاى کشور در دربار متمرکز شده به پاس کمک‌هاى سابق، وزارت اقتصاد به دستور دربار شاهنشاهى به نفع ثابت پاسال قدم‌هاى متعددى برداشته و در موضوع منع ورود روغن ماشین، یک قلم ۲۴ میلیون تومان به حبیب ثابت پاسال سود رسانیده‌است».

 

 

سند سوم:

 

« ۱۰شهرالقدره ۱۲۴

 

۱۳ نوامبر ۱۹۶۷

 

محفل مقدس روحانى ملى بهائیان ایران شیداللّه ارکانه

 

در جواب مکتوب نهم شهرالقدره ۱۲۴ چنانکه به جناب ثابت، نماینده محترم آن محفل ابلاغ گردید، این هیئت با تقدیم هدیه پیشنهادى به حضور ملوکانه موافقت دارد. بدیهى است نتیجه را اعلام خواهندداشت.

 

با تقدیم تحیات بهیه

 

بیت‌العدل اعظم»

 

سند چهارم

 

«تاریخ : ۱۰/۳/۱۳۴۴

 

ساحت مقدس محفل روحانى ملى بهائیان ایران شیداله ارکانه

 

عطف به مرقومه محترمه نمره ۱/۲۵۳۲/ خ مورخه اول شهرالعلا ۱۲۲ که منضم به رقیمه شریفه مورخه ۱۶ شهر الجلال ۱۲۲ مقام رفیع‌البنیان بیت‏العدل اعظم الهى بود، بعد از اظهار امتنان و تشکر خالصانه از الطاف مبذوله درباره این عبد، خاطر خطیر آن امناى الهى را مستحضر مى‏دارد:

 

غرض اصلى و هدف اساسى بنده از تأسیس تلویزیون ایران، گذشته از فراهم نمودن موجبات اشتغال براى جمعى از یاران، آن بود که اولاً، به نام یک فرد وطن‌دوست بهائى خدمتى از لحاظ فرهنگى و اجتماعى نسبت به کشور مقدس ایران انجام گیرد و ثانیاً، متدرجاً امکاناتى براى نشر افکار روحانى و معارف و حکم الهى و رفع تعصبات واهى به وجود آید و خوشبختانه در این منظور اساسى تا حد قابل توجهى موفقیت به دست آمده‌است.

 

هنگام تصویب قانون تأسیس تلویزیون ایران، ضمن مواد مختلفه، ماده‏اى مورد تصویب مجلس شوراى ملى قرار گرفت مبنى بر اینکه تلویزیون ایران از لحاظ فنى، تابع مقررات وزارت پست و تلگراف و از لحاظ تنظیم برنامه‏ها، تابع دستورات اداره کل انتشارات و تبلیغات است.

 

براساس همین ماده مصوبه اولیای دولت گذشته، اخبار ایران و جهان که همه‌روزه توسط خبرگزارى پارس تنظیم مى‏شود گاه‌گاه اجراى بعضى از برنامه‏هاى مصاحبه را به‌وسیله وزارت اطلاعات که سابقاً اداره کل انتشارات و تبلیغات نامیده مى‏شد، در برنامه‏ها منظور مى‏کنند و تلویزیون ایران از نظر مقررات مملکتى مجبور به اجراى برنامه‏هاى مزبور مى‏باشد. این قبیل برنامه‏ها حداکثر بیش از پنج‌درصد کل برنامه‏هاى تلویزیون ایران نیست و بقیه برنامه‏ها به‌ وسیله یک شوراى داخلى مرکب از مدیران برنامه‏هاى تلویزیون ایران، تهیه و تنظیم و به مرحله اجرا گذاشته مى‏شود. این برنامه‏ها شامل قسمت‌هاى اخلاقى، اجتماعى، فرهنگى، تاریخى، تعلیم و تربیت، علوم و مسائلى از این قبیل است.

 

توصیه‏ هاى این بنده نیز در منظور نمودن مباحث اخلاقى و معنوى و عدم مداخله در امور سیاسى و مراحلى که برخلاف اصول مصالح عالیه امر است توسط همین شورا جامه عمل مى‏پوشد و در برنامه‏ها منظور مى‏شود. خوشبختانه آن قسمت از برنامه‏ها که حائز جنبه‏هاى مزبور نیست و به وسیله دستگاه‌هاى دولتى تنظیم و براى اجرا به تلویزیون داده مى‏شود، کاملاً مشخص است و همه بینندگان تلویزیون، وقوف و اطلاع کامل دارند که برنامه‏هاى مزبور، جنبه مملکتى و دولتى دارد. با عرض مراتب بالا، تصور مى‏کنم موضوع بر آن امناى الهى کاملاً روشن و مصرح است و اطمینان مى‏دهم که هیچ‌گاه موجباتى پیش نخواهدآمد که مصالح عالیه امراله، ملحوظ نظر این بنده و متصدیان امر قرار نگیرد.

 

با تقدیم تحیات

 

به عرض ریاست تیمسار ساواک رسید ـ تاریخ ۱۷/۴حبیب ثابت».

 

سند پنجم :

 

«تاریخ : ۱۳/۶/۱۳۴۴

 

شماره : ۱۰۳/۳۰۰

 

موضوع: حبیب ثابت پاسال

 

پرویز گرجى، یکى از اعضاى هیئت‌تحریریه مجله “تهران مصور” از قول مهندس والا، نماینده مجلس شوراى ملى اظهار داشته که علیرغم نظرمقامات روحانى که با حبیب ثابت پاسال، مسئول تلویزیون ایران دشمنى شدید دارند و او را عامل اصلى تقویت بهائیان در ایران مى‏شناسند، طبق نظر مقامات عالى کشور، قرار شده مبلغ یک میلیون تومان از طرف شرکت ملى نفت به نام اجراى برنامه‏هاى آموزشى از تلویزیون به حبیب ثابت پاسال پرداخت شود تا نامبرده بتواند با تقویت تشکیلات خود قدرت بیشترى در مقابل روحانیون به دست آورد.

 

[پى‏نوشت ساواک:] پرداخت وجه مذکور به حبیب ثابت، مورد تأیید است ولى به منظور تقویت وى داده نمى‏شود بلکه براى ادامه برنامه‏هاى آموزشى از تلویزیون در اختیار وزارت آموزش و پرورش گذارده شده‌است بنابراین اقدامى ندارد.

 

بایگانى شود

 

تهامى ۱۶/۴»

 

جولان بهائیان و اعتراض مردم

 

گسترش فعالیت بهائی‌ها و نفوذ آنان در دستگاه‌ها و ادارات دولتی سبب شد که مردم شهرهای مختلف با ارسال نامه‌ها و تلگراف‌ها، مقامات دولتی و علمای تهران و شهرستان‌ها را از این وضع آگاه سازند و مراتب اعتراض خود را به گوش آنان برسانند.

 

مرحوم “فلسفی”، واعظ شهیر، ضمن انتقاد از شاه به سبب انتخاب یک بهائی(ایادی) به عنوان پزشک مخصوص خود، گفت: «اعلیحضرت! مملکت این‌همه طبیب مسلمان دارد. مردم ناراحت هستند از اینکه یک بهائی، طبیب مخصوص شماست. او را عوض کنید». ولی شاه، او را تغییر نداد حتی از حرف‌های آقای فلسفی عصبانی شد و گفت: «اینها چه کار به طبیب من دارند؟»

 

همین بهائی بود که به‌تدریج به یکی از با نفوذترین افراد دربار و کشور تبدیل شد و برای خود حدود ۸۰ شغل ایجاد کرد و حتی بسیاری از عزل و نصب‌های مهم به دست وی صورت می‌گرفت. ایادی در دوران نخست‌وزیری هویدا تا جایی که در توان داشت وزیر بهائی وارد کابینه کرد؛ وزرایی که بدون اجازه‌ وی هیچ کاری نمی‌کردند. در زمان وی بهائی‌ها مشاغل بسیار مهمی داشتند و جمعیت آنها افزایش چشم‌گیری پیدا کرد.

 

“حسین فردوست” در این‌رابطه می‌نویسد: «من که در دربار بودم، نمی‌دانستم که آیا شاه بر ایران سلطنت می‌کند یا ایادی؟ او بهائی‌ها را در همه‌جا گمارده و بر مردم مسلط کرده بود». در آن زمان، بسیاری از بهائیان در شناسنامه‌ در مقابل مذهب، می‌نوشتند: «مسلمان» در حالی‌که بهائی بودند.

 

میزان نفوذ عناصر بهائی همچون ایادی و ثابت‌پاسال در دستگاه حکومت در عصر پهلوی دوم بیداد می‌کرد. محمد‌رضا شاه که از کودکی در مدارس بهائی آموزش دیده بود، در میان اطرافیان خود، بهائیان را بیش از همه شایسته‌ اعتماد می‌دانست. به این ترتیب، نقش عناصر بهائی در حکومت از حالت غیر‌علنی عصر رضاشاه خارج شد و بسیاری از مناصب و شغل‌های مهم و حساس در اختیار آنها قرار گرفت. به‌خصوص که با شدت عمل رضاشاه در سیاست اسلام‌زدایی، روحانیت تا حد‌‌ زیادی قدرت خود را از دست داده بود و بسیاری از اختیارات علما در حیطه‌ دستگاه قضایی و تعلیم و تربیت، به دولت منتقل شده بود.

 

در این میان، ثابت همواره تلاش می‌کرد که با استفاده از ثروت کلان خود در عرصه سیاسی نیز نقش‌آفرینی کند. به عنوان مثال، در انتخابات مجالس سنا و شورای ملی دخالت کرده و تلاش می‌کرد تا کاندیداهای بهائی یا هوادار بهائیان به مجلس راه یابند. اقدامات خائنانه بهائیانی همچون ثابت پاسال در حق ملت ایران همچنان ادامه یافت تا اینکه زمزمه‌های نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمینی(ره) شدت گرفت و با ادامه مبارزه و گسترش امواج بیدارگری، به‌تدریج از دامنه نفوذ پاسال و بهائیان کاسته شد. پیروزی انقلاب‌اسلامی، پایانی بود بر سال‌ها خیانت آشکار بهائیان و دست آنها را کوتاه کرد. هرچند، این عمال استکبار همچنان به طرزی مخفیانه و در قالب توطئه‌های مختلف در حال خدمت به اربابان خود به‌ویژه رژیم صهیونستی هستند و نباید از اقدامات این مسلک باطل غافل ماند.

 

پی‌نوشت:

 

  1. برگرفته از کتاب زندگى و خاطرات امیرعباس هویدا، صص ۲۳۳ـ ۲۳۰.

 

  1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج ۲، ص ۳۸۴.

 

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن