مقالات

چهره بهائیت

 

برگرفته از سایتmontazeran.ir

 

پیشگفتار:

 

سالیان دراز است که ادیان توحیدی با انگیزه گسترش معنویت و عدالت در میان جوامع بشری رشد وتوسعه یا فته اند.

پست‌ مدرنیسم‌ در غرب‌ برای‌ حل‌ بحران‌ مدرنیسم‌ که‌ از جمله‌ آن‌ حل‌ بحران‌ معنویت‌ است‌، ایجاد شد، ولی‌ در ایران‌ به‌ دنبال‌ زیر سؤال‌ کشاندن‌ ارزش‌ها و اصول‌ مسلم‌ فرهنگی‌ که‌ ریشه‌ در سنت‌ و عرف‌ فرهنگی‌ ایران‌ دارد، به‌ وجود آمد.

استعمارگران برای استیلا بر کشورهای اسلامی و دستیابی به منابع ثروت آنان، از هر نوع توطئه و دسیسه‏ای استفاده کردند؛ بعضی از افراد خودفروخته و یا جاسوس را به عنوان یک پیامبر و امام به میان مسلمانان فرستادند تا با ابداع دین جدید، عقاید مسلمانان را متزلزل نمایند. در ایران نیز فرقه هایی مانند بابیه و بهائیه را به وجود آوردند. در همین راستا، کارگزاران استعمار، سه نفر را مأمور دین سازی نمودند. یکی میرزا علی‏محمد باب که ادعای پیامبری نمود. پیروان او به نام بابی‏ها معروف شدند. دیگری، حسینعلی مازندرانی بود که اتباع او به نام بهائیه نامیده شدند؛ و دیگری میرزا یحیی بود که خود را صبح ازل ملقب کرد و اتباع او ازلیه نامیده شدند این‏ها معتقد بودند که دین اسلام نسخ شده است و به جای آن این باب و بهاء آمده است و در این دین هیچ چیز نجس و حرام نیست و همه چیز مباح است و عقاب و حسابی در کار نیست. هدف و برنامه اصلی آنان ترک احکام و حاضر شدن برای نابودی ایران و تسلیم مملکت به اجانب بود. برای این منظور، درصدد بودند که مسیحیت را به شکل‏گیری ترویج کنند وبه این طریق، همه ویژگی‏های علمی و اخلاقی، علاقه‏مندی به استقلال و حفظ شؤون مملکت و اعراض ونوامیس را از بین بردند و تبلیغات آنها در کم رنگ شدن ارزش‏ها تا حدود زیادی موثر واقع شد.

در ایران با اقلیت‏های دینی که دین آسمانی ندارند مانند سیک و زردتشت مخالفت نمی‏شود و آنها در انجام مراسم دین خود آزاد هستند. اما شکل‏گیری بهائیت توطئه استعمار است و انگیزه آنان به تباهی کشیدن اسلام وایران می‏باشد. لذا آنها مانند اقلیت‏های دینی دیگر آزاد نیستند.

اصل پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و ثبات و تداوم آن بزرگترین ضربه به این فرقه ضاله و مدافعان داخلی و خارجی آن بود و توانست جامعه مسلمان ایران را از عقاید انحرافی و گمراه کننده و نقشه های شوم این فرقه رهایی بخشیده و اقدامات فکری و فرهنگی بسیار ارزشمندی در جهت مقابله با توطئه های شوم این فرقه به شیعیان و جهان اسلام عرضه نماید.

همانطور که رهبر معظم انقلاب با بصیرت و تیز بینی به همگان و خصوصا به فعالان عرصه فرهنگ کشور هشدار دادند که انقلاب اسلامی ایران در سالهای اخیر مواجه با ناتوی فرهنگی دشمنان اسلام است وتمام ابزارهای لازم رابرای نظام های سلطه گر خود بر کشورهای اسلامی بکار برده وفرهنگ اسلامی را نشانه رفته است . متفکران دانشمندان اسلامی بایدخود را به آسیب شناسی مدرنیته مجهز کنند تا گروههای فرصت طلب وادیان و مکاتب واپسگرا با بهره گیری از تجهیزات مدرن تبلیغی ونیز اطلاع رسانی فنی و علمی از نیاز شدید انسان به معنویات و بویژه عبودیت خداوند سوء استفاده نکنند و به نشر افکار و عقاید انحرافی خود نپرداخته و موجب گمراهی انسان های نا آگاه نشوند.

در همین راستا برنامه های نهادهای فرهنگی کشور وسازمانهای مرتبط با حوزه دین وتبلیغات دینی بسیارپر رنگ می شود.

آنچه که پیش روی شماست گرچه گامی است کوچک برای شناساندن هویت این فرقه ضاله است اما مقدمه ای است برای تهیه و تامین دستمایه های فکری .علمی فرهنگی وتبلیغی به ویژه برای پژوهشگران این عرصه که پرده از چهره مکاتب و مذاهب ساخته دست بشر کنار زده تا چهره زیبای اسلام ناب به نمایش در آید.

امید است این توفیق بخشی از اهداف والای توسعه فرهنگ دینی را به علاقمندان عرضه کند.

در این نوشتار با لغات . تاریخچه . اسامی و… آشنا می شوید.

 

مقدمه:

در اواخر قرن دوازدهم هجری قمری فرقه ای منحرف به نام شیخیه با تفکرات واعتقادات شیخ احمد احسایی بوجود آمد.

وی که در زمان فتحعلی‏شاه در کربلا می‏زیست ذاتا مرد تیزهوش وزبان‏داری بوده و شاگردان زیادی هم داشت که در ایران و عراق و جنوب عربستان بسیار معروفیت پیدا کردند.

از آنجا که او هم به تشیع دلبستگی داشت و هم به فلسفه یونان برای آن که نمی‏توانست از یکی بریده و به دیگری بپیوندد راهی تازه و چاره‏ای نو اندیشید و سرانجام تغییرات و دگرگونی‏هایی در تشیع پدید آورد و آن را درقالب‏های مختلف گاه در لفافه و گاه به طور کنایه عنوان نمود که باعث خشم شیعه‏های زمان خود شد وتفکرات غلو آمیز او مورد نقد بزرگان شیعه قرار گرفت.

او معتقد بود که امام زمان (ع) درزمان غیبت کبری در عالم هور قلیا است و هرگاه که بخواهد به اقالیم سبعه تشریف بیاورد صورتی از صورتهای اهل اقالیم را می پوشد.او همچنین باعث طرح مسئله ای با عنوان شیعه کامل در شیخیه وپیدایش بابیه گردید.

عصر غیبت امام مهدی، مسلمانان باید رهبری داشته باشند که او احکام را بدون واسطه از امام مهدی(ع) دریافت کند و به دیگران برساند. (شبیه دوره غیبت صغرا و نیابت خاصه عثمان بن سعید و…)

ولی او نمی دانست که با طرح این دیدگاه باعث پیدایش بهائیت می شود. (۱)

شیخ احمد احسایی پس از خود شاگرد خود سید کاظم رشتی را به جانشینی انتخاب کرد.وی پس از ترویج افکار باطل استاد اینقدر بازاربابیت وواسطه های امام زمان (ع) را رونق بخشید که ۳۸ نفر ادعای بابیت کردند. شاهد بر این نکته اینکه بسیاری از شاگردان سید در مسجد کوفه و مسجد سهله معتکف می شدند و در انتظار امام زمان (ع) به سر می بردند.

بعد از سه سال که امام ظهور نکرد وقت آن بود که سید علی محمد شیرازی ادعای بابیت کند .(۲)

 

ظهور فرقه بابیت

مسلک بابی‏گری در قرن سیزدهم قمری توسط فردی به نام میرزا علی محمد شیرازی پدید آمد. او در ۱۲۳۵ قمری در شیراز متولد شد و در نوزده سالگی به بوشهر رفت و به مدت پنج سال در آن جا به تجارت پرداخت، سپس به عتاب “کربلا و نجف” رفت و در درس سید کاظم رشتی – از پیشوایان شیخیه – شرکت کرد و انحراف عقیدتی میرزا علی محمد شیرازی از این جا شروع شد.

بعد از ادعاهای میرزا علی محمد شیرازی، برخی از شیخیه و پیروان سید کاظم رشتی به او گرویدند.

حسین خان نظام الدوله، حاکم شیراز به میرزا علی محمد شیرازی گفت که صداقت تو را دریافته‏ام. راه تو پسندیده است. دیشب خواب دیدم به من گفتی: در جبین تو نور ایمان را مشاهده کرده‏ام ؛ بدین جهت با تو مدارا کرده‏ام.

علی محمد باور کرد و گفت: خواب ندیده‏ای، بلکه بیدار بوده‏ای و من به بالین تو آمدم و چنان گفتم. حسین خان دست او را بوسید و گفت: من حاکم شیرازم، لشکر در اختیار من است. به تو ایمان آورده و آماده‏ام با لشکر خود در خدمت تو باشم.

علی محمد گفت: اگر با من باشی، سلطنت روم را به تو خواهم بخشید.

حسین خان گفت: سلطنت نمی‏خواهم، همه آرزوی من این است که در رکاب تو شهید شوم. خوب است همان گونه که حجت را بر من تمام کردی، بر علما هم تمام کنی، اگر علما سخن تو را بپذیرند و به دعوت تو لبیک گویند، راه برای پیروزی تو هموار می‏شود. میرزا علی محمد پذیرفت و حاضر شد در جمع علما دعوت خویش را اعلان کند، میرزا علی محمد دعوت خویش را بیان کرد، نظام الدوله گفت: بهتر است دعوت خویش را در یک صفحه بنویسی تا دیگران هم از آن بهره ببرند، او پذیرفت و قلم را گرفت، چند سطری‏نوشت، علمای بدان نگریستند و فهمیدند خیلی بی سواد است. در این هنگام حسین خان نظام الدوله گفت: با این که چند سطر بیش ننوشته‏ای، این همه غلط! چگونه گفتار خود را گفتار خدا می‏دانی؟! سپس دستور داد دست و پای او را بستند و آن قدر زدند تا مجبور شد به انابه و استغفار و فرستادن لعنت به خودش اقدام کند.(۳)

او به مدت شش ماه در شیراز محبوس بود، سپس به اصفهان و از آن جا وی را به آذربایجان بردند و در قلعه چهریق، نزدیک باکو زندانی کردند، سپس از آن جا وی را به تبریز بردند و در زمان صدارات امیرکبیر در سال ۱۳۶۲ ه’ق محاکمه و در سال ۱۳۶۳ ه’ق اعدام شد.

 

ظهور فرقه بهائیت

فرقه بهایی: بهایی به پیروان میرزا حسینعلی بهاء اطلاق می‏شود. توضیح این که بعد از آن که علی محمد ادعاهای خویش را اعلان نمود، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاء و برادرش یحیی معروف به صبح ازل به او پیوستند. پس از اعدام باب، یحیی ادعا کرد که من جانشین او هستم؛ برخی به او پیوستند. میرزا حسینعلی بهاء در آغاز تسلیم او شد، اما پس از مدتی رقابت با او را آغاز کرد. او مانند باب ادعاهایی داشت از جمله ادعای رسالت، شارعیت و حلولیت خدا. نیز مدعی شد که میرزا علی محمد باب زمینه ساز و مبشر ظهور او بود. دعوای این دو برادر و پیروان آنان (بهائیان و ازلیان) سبب شد تا حکومت وقت ایران آنان را به بغداد تبعید نماید. در آن جا نیز کشمکش ادامه یافت و کارشان به دادگاه کشید و محکوم شدند. دولت عثمانی یحیی صبح ازل و پیروانش (ازلیان) را به قبرس و حسینعلی بهاء و پیروانش (بهائیان) را به عکا در سرزمین فلسطین تبعید کرد.(۴)

پس از مرگ میرزا حسینعلی حرکت انحرافی بابیت و بهائیت به فراموشی سپرده شد، تا این که پسر ارشد میرزا حسینعلی به نام عباس افندی که عبدالبهاء لقب گرفت، به تجدید آن پرداخت. او در سال ۱۹۱۱ میلادی به انگلستان و سپس آمریکا سفر کرد و با دولت‏های انگلیس و آمریکا رابطه برقرار نمود. دولت انگلیس طی مراسمی به او نشان نایت هود (knight Hood) و لقب سر (sir) عنایت کرد. بدین وسیله بهائی‏گری به عنوان ستون پنجم و یکی از ابزار سیاست استعماری انگلیس – نیز آمریکا – مبدل شد. مرکز بهائی‏گری اکنون در حیفای اسرائیل و در ایالت شیکاگوی آمریکا قرر دارد.

 

فرقه‏های بابیه و بهائیه:

بعد از اعدام سید علی محمد باب بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعی که بین دو برادر عباس افندی و محمد علی به وجود آمد دو فرقه دیگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند.

 

۱- ازلیه (به رهبری میرزا یحیی نوری، صبح ازل)

۲- بهائیه (به رهبری میرزا حسین علی، بهاءالله)

۳- بابیه خالص (فقط رهبری سید علی محمد را قبول دارند)

۴- بابیه بهائیه عباسیه (رهبری عبدالبهاء عباس افندی)

۵- ناقضون (اتباع میرزا محمد علی برادر عبدالبهاء) . (۵)

 

کتاب‏های بهائی‏ها عبارتند:

۱- الاتقان ؛ ۲- اشراقات والبشارات والطرزات ؛ ۳- مجموعه الواح مبارکه، که وصایایی بهاء به پسران خود می‏باشد ؛ ۴- کتاب شیخ ؛ ۵- الدرر البهیه ؛ ۶- الحج البهیه ؛ ۷- الفرائد ؛ ۸- فصل الخطاب.

این کتابها را به بهاء نسبت داده‏اند ولی در حقیقت او ننوشته است بلکه پیروان بهاء اینها را نوشته و به او نسبت داده‏اند . (۶)

در کتاب شخصیت و اندیشه‏های کاشف‏الغطاء نیز از سه کتاب دیگر اسم آورده است. ۱- هفت وادی، ۲- هیکل، ۳- اقدس.

 

عقاید بهاییت:

به چند مورد از عقاید آنها اشاره می‏شود.

۱- این فرقه می‏گوید، سید علی محمد باب امام زمان است که ظهور کرده و با ظهور او اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگی بهایی شوند. (۷)

۲- پنهان کردن دینشان را ضروری می‏دانند به اصطلاح قائل به تقیه هستند.

۳- روزه نوزده روز است قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم می‏شود.

۴- نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت.

۵- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عکا.

۶- حج برای مردان واجب است و بر زنان واجب نیست، آن هم (حج) در خانه‏ای است که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانه‏ای که سید علی محمد باب در شیراز در آن سکنی داشته است به جا آورده می‏شود.

۷- چند تا اعیاد دارند:

– عید ولادت باب، اول محرم.

– عید ولایت بهاء، دوم محرم.

– عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادی.

– عید نوروز، (المدخل الی دراسه الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج ۳، صص ۳۱۱ – ۳۰۸، انتشارات الدار العربیه للموسوعات).

۸- نماز پنج تکبیر دارد ودر دو وقت خوانده می‏شود یکی هنگام تولد و یکی هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاک، بیان. همه چیز نجس است مگر آنچه آیه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه‏ها طبق وصیت بهاء باید از نه کناره و یک گنبد تشکیل بشود و این عبادتگاه‏ها در فرانکفورت در آلمان و سیدنی در استرالیا و کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو و پاناما سیتی در پاناما و دهلی نو در هندوستان است،

 

 

پی نوشت ها:

بهائیت در بوته نقد

همان

بهائیت از منظر اسلام

محاکمه وبررسی بهائیت

(المدخل الی دراسه الادیان والمذاهب، ج ۳، ص ۳۱۲، العمید عبدالرزاق محمد اسود).

(المدخل الی دراسه الادیان والمذاهب، ص ۳۱۱ و ۳۱۲).

(شخصیت و اندیشه‏های کاشف الغطاء کتاب (الایات البینات) به کوشش دکتر احمد بهشتی، ص ۱۰۹، کانون نشر اندیشه اسلامی)

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن