مقالچه

یک دزدی فاش از حسین علی

یک دزدی فاش از حسینعلی

در صفحه ۱۵۰ کتاب ایقان (دزدی) استدلال بر حقیقت میرزا علی محمد کرده اند به حدیث لوح حضرت فاطمه که می فرماید و یقتلون و یحرقون – یعنی اصحاب قائم کشته می شوند و سوزانیده می شوند الخ –

مصنف گوید حدیث لوح همین یک دو کلمه است یا صدر و ذیلی هم دارد؟ اگر دارد چرا ذکر نمی کند؟ تا مشت دزد باز شود این حدیث را بسیاری از اصول کافی نقل کرده اند چون شیخ احمد احسائی در شرح الزیاره (در ذیل و در ذریه رسول الله) و چون مفصل است و گنجایش آن را ندارد اکتفا به ذکر مجملی از محل شاهد می کنم تا دزدی آشکار شود.

در این حدیث لوح پس از بردن نام مبارک پیغمبر نامهای مبارک هر یک از دوازده امام را به ترتیب دوره امامت ذکر فرموده و چون به نام حضرت عسکری می رسد می فرماید:

«أخرج منه الداعی الی سبیلی و الخازن لعلمی الحسن و اکمل ذلک بانبه «م ح م د» رحمه للعالمین علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب فتذل اولیائی فی زمانه» تا می رسد به این فقره «فیقتلون و یحرقون» یعنی خارج می کنیم ما از حضرت امام علی نقی (ع) کسی را که دلالت کننده است به سوی طریق ما و خازن علم ما است که آن امام یازدهم مسمی به حسن است (ع) و کامل می کنیم ما این نعمتهای وجود ائمه را به پسر بلافصل آن حضرت که مسمی به محمد است از جهه رحمه بر عالیمان؛ بر اوست کمال موسی و بهأ عیسی و صبر ایوب سپس ذلیل می شود دوستان و شیعیان او در زمان او

خدا به فریاد ما برسد از دست این موش صفتان دزد که آنجا می فرماید اکمال می کنم دین را به پسر حضرت حسن عسکری مسمی به محمد و بر اوست کمال موسی هیچ ذکر نمی کند، می چسبد به خصوص، و تقتلون و یحرقون و خود این حدیث دلیلی است قوی برای ما که از زمان غیبت آن حضرت تا کنون چقدر از شیعیان را به جرم تشیع کشتند: مثل قتل و غارت سلطان افاغنه امیر عبدالرحمن خان سی و هشت سال قبل از این ۴۰ هزار نفر شیعیان بربری را کشت باقی مانداند و در بلاد متفرقند، و مثل جرائم ترکمن ها که تا هنوز دست نکشیده اند و غیر ذلک از قبیل قتل عام کربلا در زمان فتحعلی شاه به دست اتراک اسلامبول که بر ارباب سیر و تواریخ این قبیل مصیبتهای شیعیان مخفی و پوشیده نیست

دزد بگیر صاحب بز بگیر گوید اینجا مناسب است که اصل حدیث را خدمت برادران ایمانی عرض کنم تا مطلع باشند که شیادی و دزدی را به چه پایه و مایه این حزب بهائی رسانیده اند.

(بزبگیر شرح دزدبگیر، علی ابیوردی، شارح محمدجعفر دادخواه، ص۳۱)

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن