پرسش و پاسخ

تفاوت بهائیت با شیخیه

سوال
شیخیه چه تفاوتی با بهائیت دارد؟
پاسخ

نقطه تلاقی و حلقه ارتباطی میان مسلک شیخیه و دینواره بهایی فرقه ای است به نام بابیه که بعد از وفات سید محمد کاظم رشتی دومین پیشوای شیخیه با تمسک به برخی عقاید آنها در مورد مهدویت توسط جوانی شیرازی به نام سید علی محمد باب بوجود آمد و عده ای از شاگردان سید نیز به او گرویدند و نخستین مومنین به باب که وی آنانرا حروف حی می نامید تماماً از شیخیه و ارادتمندان سید رشتی بودند.
مهمترین عقاید شیخیه که منجر به زایش فرقه ضاله بابیه شد دو عقیده می باشد.

الف)زندگی و غیبت امام زمان (عج)
شیخیه در باره زندگی امام زمان (عج) معتقد است که آن حضرت در عالم هور قلیا[۱] به سر می برد و هرگاه بخواهند به اقالیم سبعه تشریف بیاورند صورتی از صورتهای این اقلیم را می پوشند و این بر خلاف نظر بقیه شیعه است که برای امام زمان (عج) قائل به این هستند که آن حضرت با قالب جسمانی خود مرور ایام می کند آنها می گویند امام دوازدهم با قالب روحانی زنده است و روح او قابل انتقال است و از بدن یک نفر به بدن دیگری منتقل می شود به این طریق که وقتی قالب جسمانی از بین رفت روح آن امام به جای آنکه محو شود مکان دیگری یعنی کالبد دیگری برای خود انتخاب می کند و به این طریق زندگی اش را می گذراند و زنده است.[۲] این عقیده به طور روشن راه را برای مدعیان مهدویت می گشاید.
ب) اعتقاد به رکن رابع

عقیده دیگر شیخیه که دست مایه سید باب قرار گرفت اعتقاد به رکن رابع است. بسیاری از محققین این عقیده را به سید کاظم رشتی نسبت می دهند اما شیخیه آذربایجان اساساً  منکر این موضوع هستند[۳] در مقابل شیخیه کرمان به شدت از آن دفاع می کند و مدعی  هستند که سید رشتی در تمام کتابهای خود تلویحاً و تصریحاً از رکن رابع یاد کرده است. [۴] رکن رابع به معنی وجود شیعه کاملی در میان شیعیان است که واسطه فیض میان امام عصر و مردم  است که او را ناطق واحد باب اعظم و سلمان عصر هم می خوانند.

یکی از رهبران شیخیه کرمان می نویسد: «ناطق ائمه و پیغمبران هستند نوبه خود برترین و بالاترین شیعیان که از همه عالمتر و از لحاظ معنویت کامل ترند، نیز ناطق بودند بین این برجستگان آنکه با صفت معنویت عظیم و خصیصه روحانی قوی خود اولین  شخص بعد از امام و باب اعظم است، به معنای حقیقی ناطق شیعیان می باشد و شیعیان نسبت به او صامت هستند ….. مشایخ  شیخیه با ادله مثبته وجود چنین فرد کاملی را محقق دانسته اند زیرا محال است جامعه  بشریت و مردم روی زمین محروم از آن باشند.[۵] ولی برای آنکه تولد مولود نامبارک « بابیگری» را از ساحت شیخیه دور نماید در ادامه می افزاید: غیر ممکن است این افراد ( ابواب و رکن رابع) ظاهر و آشکار باشند یعنی غیر ممکن است    مردم بتوانند آنها را بشناسد و معین نمایند و یا به اسم و شخص بخوانند شخص او و اسم او از اسرار امام است.[۶] مع الوصف در تمام نوشته های رهبران شیخیه ادعای رکن رابع بودن و شیعه کامل بودن به چشم می خورد و در زمان حیاتشان مریدان  و پیروان، آنها را به چشم رکن رابع و شیعه کامل می نگریستند. شیخ احمد احسایی می گوید: یقین خود را در علم مدیون ائمه الهدی هستم اگر اظهارات و بیانات من از اشتباه مصون است در این حد است که تمام انچه در کتابهایم به ثبوت رسانده ام مدیون تعلیم ایشان هستم و ایشان خودشان از خطا، نسیان و لغزش مبری و معصوم اند و هر کس از ایشان تعلیم گیرد مطمئن است که خطا در او راهبر نیست.[۷] در این عبارات شیخ احسایی به گونه ای سخن می گوید که نزدیک ترین مرتبه و عالی ترین درجه قرب به معصومین را در خود به نمایش می گذارد و مخصوصاً در زیارت جامعه کبیره در بسیاری موارد ادعای نقل مستقیم حدیث می نماید حتی به طور شفاهی مدعی شنیدن روایت از معصومین علیهم السلام می شود.
سید رشتی هم در مجموعه رسائل می گوید:
و امّا حسین ـ علیه السّلام ـ غیرت و شجاعت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به او داده شده، غیرت و شجاعت عبارت از ولایت ظاهری و آشکار است پس تقدیر الهی اقتضاء کرده است که ذریه طاهره از نسل آن حضرت باشد پس این مطلب را بفهم ‌و از شراب شیرین و گوارای حقیقت بنوش که من ظاهر کردم برای تو آنچه را که پنهان است بر مردم و مخفی کرده ام آنچه را که در قلبم خلجان ‌می کند و در خاطرم جولان می کند[۸] که اشاره دارد به دارا بودن مقام ولایت خود به دلیل آنکه او از سادات حسینی است؟!!
در میان سایر رهبران شیخی خصوصاً کریمخانیه این گونه دعاوی همچنان تداوم  داشت

ماجرای پیدایش بابیه و بهائیت
سید علی محمد شیرازی از کودکی در مکتب خانه شیخ عابد به تحصیل پرداخت که شیخ عابد از دوستداران و پیروان شیخ احمد و سید کاظم بود بدین ترتیب سید علی محمد از کودکی با نام این دو آشنا شد وی بعدها به کربلا رفت و به طور حضوری در محضر سید کاظم به تحصیل پرداخت. و در مدت توقف خود در کربلا که ظاهر دو یا سه سال طول کشید، علاوه  بر حضور در محفل درس سید کاظم از درس ملا صادق خراسانی که او هم شیخی بود بعضی از کتابهای ادبی متداول آن ایام را فرا گرفت[۹].
وی علاوه از دلبستگی به اندیشه های شیخی و باطنی طبیعتاً خرافه گرا بود و به اوراد و طلسمات سخت علاقمند و در هوای گرم تابستان بوشهر هنگام  بلندی آفتاب بالای بام برای تسخیر آفتاب اوراد مجعوله ‌می خواند و حرکات ریاضت کشان هندی را تقلید می کرد.[۱۰] وی بعد از مرگ سید کاظم رشتی با ادعای جانشینی او به شیراز برگشت و برخی از شیخیه از جمله ملا حسین بشرویه ای با  ادعای مکاشفه بعد از چله نشینی ادعای او را تأیید کردند. [۱۱] سید باب خود را باب مدینه علم می دانست و مقصودش را چنین بیان می کرد، رسیدن به خداوند جز از طریق رسالت و ولایت ممکن نیست و رسیدن به این مراتب جز از طریق واسطه مشکل و غیر ممکن است و او همان واسطه کبری است.
به هر صورت وی ادعاهای خود را از بابیت به ذکریت ارتقاء داد و بعد از مدتی ادعاهای خود را تغییر داد و از مهدویت خود سخن گفت. منم آن کسی که هزار سال است که منتظرش هستید. [۱۲] مدت دعوت قائمیت و مهدویت او حدود ۲ سال و نیم آخر عمرش بود و در آخر عمرش بود و در آخر توبه نامه نوشت امّا علیرغم آن باز هم برای خود مدعی مقام های بالاتر از جمله رسالت و الوهیت کرد[۱۳] و در نهایت به فرمان امیر کبیر به دار آویخته شدبعد از مرگ وی مدتی میان بابیان بر سر جانشینی میرزا یحیی ملقب صبح ازل مناقشه ای نبود و حتی بزرگترین و اصلی ترین رقیبش یعنی میرزا حسینعلی ملقب به بهاء الله سمت پیشکاری او را داشت ولی بعد از مدتی دیگر اختلافات آغاز شد و دینی دیگر به نام بهائیت با ادعای واهی میرزا حسینعلی نوری پا به عرصه حیات نهاد که با فرهنگ و تفکر شیعه و حتی شیخیه فرسنگها فاصله دارد.
برای مطالعه بیشتر به فصلنامه انتظار شماره های ۳ و ۴ و ۵ مراجعه فرمائید.

پی نوشت ها:
[۱] . هور قلیا حد وسط میان عالم مادی و عالم ملکوت که به آن عالم مثال نیز می گویند.
[۲] . مرتضی مدرسی چهاردی، کتابفروشی فروغی، تهران ۱۳۴۵، ص ۴۱٫
[۳] . میرزا عبد الرسول احقاقی، حقائق شیعیان،‌تبریز ۱۳۳۴، ص ۵۴و ۵۵٫
[۴] . حاج ابوالقاسم خان ابراهیمی، فهرست کتب مشایخ عطام، جلد اول، چاپخانه سهادت کرمان ص ۱۱۲٫
[۵] . دکتر فریدون بهنیار، مکتب شیخی از حکمت  الهی شیعی هنری کربن، تهران، تابان ۱۳۴۶، به نقل از الفهرست ص ۹۹-۱۰۰٫
[۶] . پیشین ۱۰۱٫
[۷] . شرح فوائد، چاپ تبریز، سنگی، ۱۲۷۴ قمری و فهرست ابوالقاسم خان ابراهیمی ص ۲۴۶٫
[۸] . محاکمه و بررسی باب و بهاء، ‌ج ۲، دکتر ح، م، ت، چاپ سوم ۱۳۴۴، بی تا و بی‎جا، ص ۲۸ و ۲۹ به نقل از مجموعه رسائل، سید کاظم رشتی.
[۹] . اسرار الآثار خصوصی، فاضل مازندرانی، مؤسسه ملی مطبوعات امری، ج ۴، ۳۷۰٫
[۱۰] . عبد الحمید اشراق خاوری، مطالع الانوار، مؤسسه ملی مطبوعات امری. ص ۶۷٫
[۱۱] . میرزا جانی کاشی، نقطه الکاف ص ۱۰۵٫
[۱۲] . حاج  میرزا جانی کاشی، نقطه الکاف، ۱۹۱۰، لیدن هلند ص ۱۳۵٫
[۱۳] . دایره ‌المعارف، تشیع احد صدر حاج سیدجوادی  بهاء الدین خرمشاهی، نشر شهید سعید محبی،‌۱۳۸۰،‌روم تهران ج ۳،‌ص ۴ و ۵٫

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن