مقالات

ایرنئوس  Irenaeus

نام نویسنده : محمد صادق احمدی***

کلیسای مسیحی فاصله بین سال ۱۰۰میلادی که هم زمان با خاتمه نگارش نوشته های عهد جدید است تا سال ۴۵۱که مقارن با آخرین شورای نهایی کالسدون است را  دوره آباء مینامد. منظور از آباء پدران اولیه کلیسا ست که یا در برابر منتقدان به دفاع از آموزه های مسیحی می پرداختند و یا الهیات این دین جدید را نظام مند می کردند .

برای تحلیل و بررسی شخصیت ،آراء و زندگی  آباء ابتدا باید به زمانی که ایشان در آن بوده اند ، پرداخته شود.

ایرنئوس  حدوداً در سال ۱۳۰ میلادی در  خانواده ای مسیحی در اسمیرنا (ترکیه امروزی)  به دنیا آمد.او در کودکی و جوانی  از نزدیک با  پولیکارپ ، اسقف اسمیرنا ، آشنایی داشت.در جوانی به  ایالت (فرانسه) گل رفت و در آنجا به سمت شماسی مشغول شد تا اینکه در سال ۱۷۷ و با مرگ اسقف گل ، ایرنئوس جانشین او شد.

در زمانی که ایرنئوس اسقف لیون بود بدعت گنوسی ها ظهور کرد که او با تمام توان با آن مقابله کرد . به روایت نویسندگان مسیحی  علت شهرت او  نیز همین مبارزه او با این نهضت بود.

ایرنئوس تا پایان عمر  اسقف لیون باقی ماند تا اینکه در  حوالی  سال ۲۰۰ میلادی درگذشت.[۱] [۲]

گنوسیسم:مهم ترین  دغدغه ایرنئوس

در اوایل قرن دوم که هنوز اعتقادات راست کیشی  شکل کاملی پیدا نکرده بود ، و مسیحیت نیز فاقد رهبری منسجم برای تفسیر و تبیین صحیح دین بود ؛ دانشمندان مسیحی از هر سو وبا هر فهمی  شروع به تفسیر و آموزش دین مسیح کردند.

از سوی دیگر متکلمان مسیحی برای اینکه اعتقادات خود را برای فرهنگ های مختلف قابل فهم کنند،آموزه های مسیحی را با سنت  یهودی  و فرهنگ یونانی و رومی پیوند دادند تا از این طریق عقاید مسیحی را برای جوامع یونانی شده مصر و روم خرد پذیر گردانند. افراطی ترین این متکلمان گروهی بودند که بعدها گنوسی نامیده شدند.[۳]

عقائد خاص گنوسی ها

پرداختن به خلاصه ای از تعالیم گنوسی ها از آن رو اهمیت دارد که برای شناخت صحیح ایرنئوس و نظریاتی که در مقابله با ایشان ارائه کرد و هم چنین مفاهیم به کار رفته در اعتقاد نامه رسولان کمک بسزایی    می کند.

گنوسی ها دارای عقاید خاصی بودند ؛ ایشان  به پیروی از افلاطون  معتقد  بودند که  واقعیت امری  معنوی است و دنیای مادی یک امر وحشتناک است.آنها اساسا روح را از جسم جدا می دانستند و بر این باور بودند که عالم ماده انقدر ناپاک است که در شان خداوند عالم نیست  که چنین مخلوق ناپاکی بیافریند.

به اعتقاد ایشان خدای بنی اسرائیل که عالم ماده را خلق کرده خدای اعلی نیست بلکه موجودی است کم تر فوق طبیعی به نام «یالدابوت»که آنقدر شیطانی ، بیهوده و احمق(!) است که نمی توان باور داشت او خداست.ایشان تورات را منسوخ دانسته  و  معتقد بودند که عیسی در واقع متولد نشده و حقیقتا  نمرده است.آنها مردم را به سه گروه تقسیم می کردند و راه نجات را در معرفت  میدانستند

پاسخ ایرنئوس به گنوسی گری

ترس از گنوسی گری تا حدی پیش رفت که انجیل یوحنا را نیز در معرض سوء ظن قرار داد. زیرا برخی مکاتب گنوسی این عبارت انجیل یوحنا را  که  «حق را خواهید شناخت و حق شما را آزاد خواهد ساخت»[۴] خلاصه نظام خود پنداشتند.[۵]

پس کلیسا نیز ساکت نماند و  برای رد اعتقادات گنوسی ها به پا خاست.اولین آوازی که در پاسخ به اعتراضات  و آراء اهل  بدعت بلند شد از داخل کلیسا بود.

ایرنئوس در سال ۱۸۵ کتاب بر ضد بدعت ها را منتشر ساخت و در آن  این گونه استدلال کرد که ایمان صحیح آن است که مستند به کلام رسولان باشد.[۶]

علاقه عمده ایرنئوس این بود که چیزی را که او سنت حواری می دانست حفظ کند.او رهیافت  باطنی و ذهنی گنوسی ها را خطرناک می دید و این خطر بخصوص در این بود که این رهیافت می توانست به ازدیاد مکاتب و «بشارت ها» منتهی شود و در واقع چنین هم شده بود.

ایرنئوس در کودکی به سخنان  پلی کارپ گوش داده بود و پلی کارپ هم یکی از شاگردان یوحنای حواری بود.در نتیجه ایرنئوس در مقابل گنوسی ها که ادعای وجود یک سنت رمزی را می کردند ؛ مدعی شد که فقط یک سنت شفاهی وجود دارد که رسولان به مشایخ و آنها به اسقف هایی که خود نصب کرده اند تحویل داده اند. [۷]

حاصل تلاش های ایرنئوس:صدور اعتقاد نامه

آراء او مورد پسند اهالی کلیسا واقع شد  و در نتیجه  کلیسای غرب مبادی ایرنئوس را از اول تا آخر پذیرفت و اعتقاد نامه ای تحریر کرد که شخص مومن هنگام تعمید یافتن باید آن را تکرار کند.  این اعتقاد نامه که درست بر خلاف مبادی گنوسیه بود به نام «اعتقاد نامه رسولان»شهرت یافت.

متن اعتقاد نامه :

«من به خدای پدر قادر مطلق ،خالق آسمان و زمین  و به پسرش  عیسی  مسیح ،  خداوند مان ایمان دارم.  او که مادرش توسط روح القدس حامله شد و از مریم باکره متولد شد،از جانب پنطس پیلاطس متحمل درد و رنج شد ، به صلیب کشیده شد،از دنیا رفت و دفن شد.  او  به جهنم نازل شد(نزول عیسی به جهنم  یعنی اینکه مانند انسان می میرد و آنگاه بر مرگ غلبه می کند)[۸] و در روز  سوم از میان مردگان برخاست.او به آسمان عروج کرد ، در سمت راست خدای پدر قادر مطلق نشست و از آنجا برای

داوری  بر مردگان و زندگان باز خواهد گشت. من  به روح القدس ،کلیسای مقدس کاتولیک ،پیوند قدیسان ،آمرزش گناهان ،رستاخیز ابدان و حیات ابدی ایمان دارم.»[۹]

آثار و آراء ایرنئوس

اثر مهم ایرنئوس  رد و ابطال معرفت کاذب  است که با عنوان کوتاه تر علیه بدعت ها نیز شناخته می شود ، که در آن به رد گنوسیسم پرداخته و تعالیم راست کیشی را نیز آورده است.

از آراء مهم او نیز می توان به برتری کلیسای کاتولیک رومی و توالی سلسله رسولان اشاره کرد.ایرنئوس هم چنین یکی از نخستین کسانی است که در کنار عهد عتیق از عهد جدید نیز به عنوان کتاب مقدس سخن می گوید ؛ زیرا با مشکلی جدی از طرف گنوسی ها روبرو بود ؛ چرا که ایشان کتاب مقدس را قبول نداشتند.ایرنئوس در این مورد                 می نویسد:«ایشان در مقابل کتاب مقدس موضع گیری می کنند و آن را نادرست و فاقد مرجعیت و اعتبار می دانند.»[۱۰]

با این همه ، تمامی  آراء ایرنئوس مورد قبول الهی دانان مسیحی نیست .مثلا تونی لین در این زمینه می گوید:وی در مورد بعضی مسائل ایمان مسیحی دچار اشتباه بود.[۱۱]

در آخر و در مورد این که ایرنئوس در مبارزه اش پیروز شد یا نه ،باید گفت  برخلاف بسیاری از موارد اختلافی دیگر، در این مورد کلیسا با وحدت رویه توانست   گنوسی گری را به عنوان  یک بدعت  سرکوب کند . اما  با این حال آراء و عقاید گنوسی ها در بسیاری از فرق مسیحی (و غیر مسیحی)باقی ماند.گرچه کلیسای بزرگ وجود چنین تعالیمی را به شدت رد می کند

اما بنا به گفته جوان گریدی (الهی دان مسیحی)سوالی که اینجا مطرح می شود این است که با توجه به اینکه  چنین تعلیماتی در بسیاری از مکاتب فکری اولیه بدعت گذار  و غیر راست کیش وارد شد ؛حال اگر این عقاید بدعت آمیز درست باشد ، در این صورت مسیحیت آن گونه که گسترش یافته ممکن است کاملا از آن منبع اصلی منحرف شده باشد؛ و اگر این گونه باشد ،آیا این انحراف اتفاقی است یا از روی طرح و نقشه؟[۱۲]

[۱] –  لین ، تونی ؛تاریخ تفکر مسیحی ، روبرت آسریان ،تهران ، نشر و پژوهش فرزان روز ، چاپ سوم ، ص۱۵_۲۰

[۲] –  مک گراث ، آلیستر؛درسنامه الهیات مسیحی،بهروز حدادی،قم،دانشگاه ادیان،۱۳۸۴،ص ۳۹

[۳]– ویور ،مری جو؛درآمدی به جهان مسیحیت ،حسن قنبری،قم،مرکز ادیان و مذاهب،۱۳۸۱،ص ۱۰۲

[۴] – یوحنا  ۸ :۳۲

[۵] – گریدی،جوان ا؛مسیحیت و بدعتها ،سلیمانی اردستانی،قم ،موسسه طه ،۱۳۸۴،چاپ دوم،ص ۸۶

[۶] – ناس،جان بی؛تاریخ جامع ادیان ،اصغر حکمت ،تهران ، انتشارات علمی فرهنگی،۱۳۸۲،چاپ ۱۳،ص ۶۳۰

[۷] – برانتل ،جورج ؛ آیین کاتولیک ،حسن قنبری ،قم ،مرکز ادیان و مذاهب ،۱۳۸۴ ، ص ۱۹۲  – مسیحیت و بدعت ها ، ص ۱۰۰-۱۰۱

[۸] ۷- عهد جدید، اعمال رسولان؛خدا او را از دردهای مرگ رهانیده،برخیزانید،زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگه دارد

[۹] ۸- برانتل،جورج؛آیین کاتولیک،حسن قنبری،قم،مرکز ادیان و مذاهب ،۱۳۸۱ ،ص ۱۹۳-۱۹۴

[۱۰] -تاریخ تفکر مسیحی ، ص ۱۸

[۱۱] -همان ، ص ۲۰

[۱۲] – مسیحیت و بدعت ها  ،ص ۸۷

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن