مقالات

ترتولیانوس Tertullianus

اصطلاحPatristic بر گرفته از واژه لاتینی Paterبه معنای پدر است، و منظور از آن، هم پدران کلیسا و هم اندیشه های خاصی است که در دوره پدران بسط پیدا کرد .دوره آباء یکی از سازنده ترین دوره های تاریخ تفکر مسیحی است که آغاز آن با خاتمه یافتن نگارش متن مقدس عبری (۱۰۰میلادی) شروع می شود و تا آخرین شورای نهایی کالسدون (۴۵۱ میلادی) ادامه دارد.
این دوره به لحاظ الاهیاتی دارای اهمیت بسیاری است به حدی که هر یک از جریان های اصلی مسیحیت دوره آباء را نقطه عطف مهمی در تحولات مربوط به مسیحیت می دانند و خود را ادامه و بسط دهنده و در موارد لزوم ، منتقد دیدگاه های نویسندگان این دوره می دانند.
یکی از نویسندگان و الهی دانان تاثیر گذار این دوره ترتولیانوس است.

ترتولیان مسیحی می شود

ترتولیان در سال ۱۶۰ میلادی در کارتاژ واقع در شمال آفریقا (الجزایر کنونی) از خانواده ای غیر مسیحی دیده به جهان گشود.و پس از طی دوره جوانی مطالعات خود را در زمینه حقوق تکمیل کرد .در دوره زندگی ترتولیانوس مسیحیت با دو مساله مهم مواجه بود که هر دو مساله در نهایت سبب رشد بیشتر این دین را فراهم کرد :
۱- در این زمان مسیحیت هنوز دین غیر رسمی امپراتوری بود و در اکثر مواقع مسیحی بودن جرم محسوب می شد و مسیحیان مورد شکنجه های شدید امپراتوران وقت واقع می شدند ،بنابراین مشکلات زیادی برای ادامه مسیر پیش روی خود می دید. این مساله زمینه خوبی را برای فعالیت های پنهان گروه های مسیحی فراهم کرده بود ،زیرا کلیسای مسیح فاقد یک رهبر اعتقادی _سیاسی بود و درست در همین دوره گروه های مختلف مسیحی با باور ها و اعتقادات گوناگون رشد کردند که آموزه های بسیاری از آنها با تعالیم کلیسای مسیح تضاد داشت .بنابر این وجود الهی دانان برای دفاع از تعالیم کلیسا و رد این آموزه های انحرافی ضروری بود.
۲- نکته دیگر اینکه از یک طرف الهی دانان و فیلسوفان مشرک امپراتوری مثل کلسوس برای دفاع از آیین شرک آلود امپراتوری شروع به حمله به مسیحیت کردند و از طرف دیگر در میان مردم نیز شایعات بسیاری در مورد مسیحیان وجود داشت و وقتی یک شایعه در مورد مسیحیت منتشر می شد به سرعت در میان مردم و مسئولین مورد قبول واقع می شد و این مساله الهی دانان مسیحی را برای پاسخ گویی به شبهه ها و رد شایعات بر می انگیخت تا مسیحیت راست کیش را به مردم و خصوصا دستگاه امپراتوری معرفی کنند.از این جا می توان به زمینه های پیدایش دفاعیه نویسی در دوره آباء پی برد .
درست در همین دوره ترتولیان که حقوق دانی کامل شده بود و دهه سوم زندگی را می گذرانید به مسیحیت گروید و مشاهده کرد که دین جدید از بروز این مشکلات رنج می برد بنا براین در هر دو زمینه شروع به دفاع از آیین مسیح کرد .ترتولیان نوکیش ، نخستین شخصیت مهمی است که به زبان لاتین می نوشت؛ از این رو اصطلاحات زیادی را ابداع کرد تا جایی که او را واضع ۵۰۷ لغت در الهیات مسیحی دانسته اند.

ترتولیان ، مارکیون و گنوسیسم

ترتولیان در دوره خود با دو بدعت مهم روبرو بود :
۱- گنوسیسم ۲ -مارکیونی ها
۱- او با گنوسی ها که با تفاسیر عجیب خود سبب ایجاد عقائد انحرافی در بدنه مسیحیت راست کیش شده بودند ، به مبارزه برخاست. او می گفت تفسیر کتاب مقدس را باید در جایی جست که به سنت مسیحی وفادار باشد و تفسیری که مستند به سنت مسیحی نیست هیچ اعتباری ندارد. ۲- مارکیون ، یکی از کشیشان شهر رم ، ادعا کرد که متن مقدس عبری نسخ شده و خدای مذکور در آن نیز غیر از خدای مسیحیت بوده و بی رحم و تجاوز کار است. خدای حقیقی که خالق عالم ارواح است بر انبیاء بنی اسرائیل مجهول مانده و عیسی نخستین کسی است که او را بر انسان ها هویدا کرد. او می گفت : انسان در زنجیر اسارت جسم که خدای تورات ، یهوه ، بر وجود او نهاده است باقی بود تا آنکه عیسی ظاهر شد و از آن پس انسان می باید به یاری خدای متعال که معبود عیسی است ،خود را از حبس تن رها سازد …..
او به این دعاوی اکتفا نکرد و انجیل نوینی را برای پیروان پر شمارش تحریر کرد و با این گونه اقدامات کلیسایی جدید مخصوص پیروان خویش تاسیس کرد . روند رو به رشد پیروان او به حدی بود که ترتولیان در کتاب بر ضد مارکیونی ها در این باره گفت : مارکیونی ها همان طور که زنبور ها لانه می سازند، کلیسا ایجاد می کنند .
ترتولیان با جدیت سعی در رد مارکیون کرد و از آنجا که مارکیون معتقد بود که کتاب مقدس مسیحی و یهودی به خدایان متفاوتی مربوطند، آموزه تثلیث را بنیان گذارد. هر چند تثلیث ترتولیان با تثلیث امروزی متفاوت است ، زیرا وی به سه شخص متمایز و تفکیک ناپذیر معتقد بود ؛بر خلاف امروز که به سه شخصیت متمایز و مستقل معتقدند.کلمه تثلیث trinityنیز از ابداعات ترتولیان است.
او در تبیین تثلیث می گفت : وقتی مردم مدعی محافظت از عقیده به خدای واحد می شوند ، از طرح نجات یعنی تاریخ انجیلی غفلت می کنند . آنها نمی فهمند که ، در عین اینکه باید تنها به خدای واحد ایمان داشته باشند ، باید در کنار اعتقاد به خدا ، معتقد به طرح نجات او نیز باشند.او با تشبیه انسان به خدا مدعی شد : …اگر حقیقتا بتوان از وجود شریک در ذهن آدمی سخن گفت ، پس باید شکل بسیار کامل تر این امر در خدا تحقق داشته باشد؛….پس نا معقول نیست که بگوییم خدا یک ذات تنها نیست .
اما با توجه به تلاش ترتولیان در نابودی گنوسیسم و مارکیون ها باید به گفته گریدی که الهیدانی مسیحی است توجه کرد که :
«اگر این عقاید بدعت آمیز درست باشد ، در این صورت مسیحیت آنگونه که گسترش یافته است ممکن است کاملا از آن منبع اصلی ،که عمدتا برای ما ناشناخته است ، منحرف شده باشد؛و اگر این گونه باشد،آیا این انحراف اتفاقی است یا از روی طرح و نقشه؟ »

ترتولیان دفاعیه نویس بزرگ

همان گونه که ذکر گردید در سه قرن نخست میلادی فشار روز افزونی بر علیه مسیحیت در جریان بود و این باعث پیدایش شایعاتی به ضرر ایشان می شد . این مساله سبب شکوفایی دفاعیه نویسان بزرگی مثل ژوستین شهید و ترتولیان شد تا علاوه بر دفاع از تهمت های مخالفان ، آموزه های راست کیشی مسیحی را نیز تبیین کنند.در این زمینه نامه هایی از ایشان موجود است مثل نامه ای که ترتولیان به امپراتور نوشته و در آن علاوه بر دعا برای سلامتی امپراتور عقاید مسیحیان را نیز بیان کرده است .
ترتولیان به شدت مخالف این بود که الهیات یا مدافعه نویسی مسیحی ، متکی بر منابع غیر از کتاب مقدس شود و الهیات مبتنی بر سنت مسیحی را می پذیرفت.

مخالفت با فلسفه

اوایل قرن دوم و اندک زمانی قبل از ترتولیان ،ژوستین شهید ، دفاعیه نویس بزرگ،که توجه خاصی به شباهت های میان مسیحیت و مکتب نو افلاطونی برای ابلاغ بشارت داشت مدعی شده بود که بذر های حکمت در سراسر جهان کاشته شده و مسیحیان باید ابعادی از بشارت را در بیرون از کلیسا بیابند.
اما این دیدگاه مخالفانی را در پی داشت که از سرسخت ترین ایشان می توان از ترتولیان نام برد.
اساس پرسش او این بود که : آتن را چه به اورشلیم؟آکادمی افلاطونی چه ربطی به کلیسا دارد؟
بنابر این یکی از نماد های علم گریزی کلیسا را می توان در ترتولیان مشاهده کرد .،آلیستر مک گراث نیز در همین زمینه می گوید :
«به عقیده ترتولیان ،مسیحیت اساسا یک جنبش ضد فرهنگی است که به هیچ شکلی به خود اجازه نمی دهد که با محیط فکری یا اخلاقی که در آن ریشه دوانده مخلوط شود .با این حال این رویکرد یکپارچه منفی با مشکلاتی روبروست….بسیاری از نویسندگان اولیه مسیحی به مطالعه فنون کلاسیک به مثابه ابزاری برای ارتقای موعظه ها و نوشته های خود می نگریستند….آیا ترتولیان با این هم مخالف بود ؟…به نظر می رسد که ترتولیان در پاسخ به این پرسش ها چیز زیادی نداشته باشد.

آثار ترتولیان
مهم ترین اثری که از ترتولیان بجای مانده کتاب بر ضد مارکیونی ها است
او علاوه براین کتاب چندین دفاعیه مشهور نیز نوشته است

کلیسا و ترتولیان

کلیسا در مورد آثار ترتولیان تقریبا تسلیم شد زیرا همانند او با بدعت ها به شدت مبارزه کرد و از نوشته های دفاعی استقبال کرد در حالی که در برخی مواقع این نوشته ها علم گریز بودند
اما همیشه این گونه نبود و ترتولیان در مواردی نیز به انتقاد از کلیسا پرداخت و از جریان های خارج از کلیسا دفاع کرد مثل نهضت مونتانیسم .
ترتولیانوس Tertullianus
کلمات کلیدی : ترتولیان ، الهی دان ، تثلیث ، آباء ، بدعت دفاعیه نویس

اصطلاحPatristic بر گرفته از واژه لاتینی Paterبه معنای پدر است، و منظور از آن، هم پدران کلیسا و هم اندیشه های خاصی است که در دوره پدران بسط پیدا کرد .دوره آباء یکی از سازنده ترین دوره های تاریخ تفکر مسیحی است که آغاز آن با خاتمه یافتن نگارش متن مقدس عبری (۱۰۰میلادی) شروع می شود و تا آخرین شورای نهایی کالسدون (۴۵۱ میلادی) ادامه دارد.
این دوره به لحاظ الاهیاتی دارای اهمیت بسیاری است به حدی که هر یک از جریان های اصلی مسیحیت دوره آباء را نقطه عطف مهمی در تحولات مربوط به مسیحیت می دانند و خود را ادامه و بسط دهنده و در موارد لزوم ، منتقد دیدگاه های نویسندگان این دوره می دانند.
یکی از نویسندگان و الهی دانان تاثیر گذار این دوره ترتولیانوس است.

ترتولیان مسیحی می شود

ترتولیان در سال ۱۶۰ میلادی در کارتاژ واقع در شمال آفریقا (الجزایر کنونی) از خانواده ای غیر مسیحی دیده به جهان گشود.و پس از طی دوره جوانی مطالعات خود را در زمینه حقوق تکمیل کرد .در دوره زندگی ترتولیانوس مسیحیت با دو مساله مهم مواجه بود که هر دو مساله در نهایت سبب رشد بیشتر این دین را فراهم کرد :
۱- در این زمان مسیحیت هنوز دین غیر رسمی امپراتوری بود و در اکثر مواقع مسیحی بودن جرم محسوب می شد و مسیحیان مورد شکنجه های شدید امپراتوران وقت واقع می شدند ،بنابراین مشکلات زیادی برای ادامه مسیر پیش روی خود می دید. این مساله زمینه خوبی را برای فعالیت های پنهان گروه های مسیحی فراهم کرده بود ،زیرا کلیسای مسیح فاقد یک رهبر اعتقادی _سیاسی بود و درست در همین دوره گروه های مختلف مسیحی با باور ها و اعتقادات گوناگون رشد کردند که آموزه های بسیاری از آنها با تعالیم کلیسای مسیح تضاد داشت .بنابر این وجود الهی دانان برای دفاع از تعالیم کلیسا و رد این آموزه های انحرافی ضروری بود.
۲- نکته دیگر اینکه از یک طرف الهی دانان و فیلسوفان مشرک امپراتوری مثل کلسوس برای دفاع از آیین شرک آلود امپراتوری شروع به حمله به مسیحیت کردند و از طرف دیگر در میان مردم نیز شایعات بسیاری در مورد مسیحیان وجود داشت و وقتی یک شایعه در مورد مسیحیت منتشر می شد به سرعت در میان مردم و مسئولین مورد قبول واقع می شد و این مساله الهی دانان مسیحی را برای پاسخ گویی به شبهه ها و رد شایعات بر می انگیخت تا مسیحیت راست کیش را به مردم و خصوصا دستگاه امپراتوری معرفی کنند.از این جا می توان به زمینه های پیدایش دفاعیه نویسی در دوره آباء پی برد .
درست در همین دوره ترتولیان که حقوق دانی کامل شده بود و دهه سوم زندگی را می گذرانید به مسیحیت گروید و مشاهده کرد که دین جدید از بروز این مشکلات رنج می برد بنا براین در هر دو زمینه شروع به دفاع از آیین مسیح کرد .ترتولیان نوکیش ، نخستین شخصیت مهمی است که به زبان لاتین می نوشت؛ از این رو اصطلاحات زیادی را ابداع کرد تا جایی که او را واضع ۵۰۷ لغت در الهیات مسیحی دانسته اند.

ترتولیان ، مارکیون و گنوسیسم

ترتولیان در دوره خود با دو بدعت مهم روبرو بود :
۱- گنوسیسم ۲ -مارکیونی ها
۱- او با گنوسی ها که با تفاسیر عجیب خود سبب ایجاد عقائد انحرافی در بدنه مسیحیت راست کیش شده بودند ، به مبارزه برخاست. او می گفت تفسیر کتاب مقدس را باید در جایی جست که به سنت مسیحی وفادار باشد و تفسیری که مستند به سنت مسیحی نیست هیچ اعتباری ندارد. ۲- مارکیون ، یکی از کشیشان شهر رم ، ادعا کرد که متن مقدس عبری نسخ شده و خدای مذکور در آن نیز غیر از خدای مسیحیت بوده و بی رحم و تجاوز کار است. خدای حقیقی که خالق عالم ارواح است بر انبیاء بنی اسرائیل مجهول مانده و عیسی نخستین کسی است که او را بر انسان ها هویدا کرد. او می گفت : انسان در زنجیر اسارت جسم که خدای تورات ، یهوه ، بر وجود او نهاده است باقی بود تا آنکه عیسی ظاهر شد و از آن پس انسان می باید به یاری خدای متعال که معبود عیسی است ،خود را از حبس تن رها سازد …..
او به این دعاوی اکتفا نکرد و انجیل نوینی را برای پیروان پر شمارش تحریر کرد و با این گونه اقدامات کلیسایی جدید مخصوص پیروان خویش تاسیس کرد . روند رو به رشد پیروان او به حدی بود که ترتولیان در کتاب بر ضد مارکیونی ها در این باره گفت : مارکیونی ها همان طور که زنبور ها لانه می سازند، کلیسا ایجاد می کنند .
ترتولیان با جدیت سعی در رد مارکیون کرد و از آنجا که مارکیون معتقد بود که کتاب مقدس مسیحی و یهودی به خدایان متفاوتی مربوطند، آموزه تثلیث را بنیان گذارد. هر چند تثلیث ترتولیان با تثلیث امروزی متفاوت است ، زیرا وی به سه شخص متمایز و تفکیک ناپذیر معتقد بود ؛بر خلاف امروز که به سه شخصیت متمایز و مستقل معتقدند.کلمه تثلیث trinityنیز از ابداعات ترتولیان است.
او در تبیین تثلیث می گفت : وقتی مردم مدعی محافظت از عقیده به خدای واحد می شوند ، از طرح نجات یعنی تاریخ انجیلی غفلت می کنند . آنها نمی فهمند که ، در عین اینکه باید تنها به خدای واحد ایمان داشته باشند ، باید در کنار اعتقاد به خدا ، معتقد به طرح نجات او نیز باشند.او با تشبیه انسان به خدا مدعی شد : …اگر حقیقتا بتوان از وجود شریک در ذهن آدمی سخن گفت ، پس باید شکل بسیار کامل تر این امر در خدا تحقق داشته باشد؛….پس نا معقول نیست که بگوییم خدا یک ذات تنها نیست .
اما با توجه به تلاش ترتولیان در نابودی گنوسیسم و مارکیون ها باید به گفته گریدی که الهیدانی مسیحی است توجه کرد که :
«اگر این عقاید بدعت آمیز درست باشد ، در این صورت مسیحیت آنگونه که گسترش یافته است ممکن است کاملا از آن منبع اصلی ،که عمدتا برای ما ناشناخته است ، منحرف شده باشد؛و اگر این گونه باشد،آیا این انحراف اتفاقی است یا از روی طرح و نقشه؟ »

ترتولیان دفاعیه نویس بزرگ

همان گونه که ذکر گردید در سه قرن نخست میلادی فشار روز افزونی بر علیه مسیحیت در جریان بود و این باعث پیدایش شایعاتی به ضرر ایشان می شد . این مساله سبب شکوفایی دفاعیه نویسان بزرگی مثل ژوستین شهید و ترتولیان شد تا علاوه بر دفاع از تهمت های مخالفان ، آموزه های راست کیشی مسیحی را نیز تبیین کنند.در این زمینه نامه هایی از ایشان موجود است مثل نامه ای که ترتولیان به امپراتور نوشته و در آن علاوه بر دعا برای سلامتی امپراتور عقاید مسیحیان را نیز بیان کرده است .
ترتولیان به شدت مخالف این بود که الهیات یا مدافعه نویسی مسیحی ، متکی بر منابع غیر از کتاب مقدس شود و الهیات مبتنی بر سنت مسیحی را می پذیرفت.

مخالفت با فلسفه

اوایل قرن دوم و اندک زمانی قبل از ترتولیان ،ژوستین شهید ، دفاعیه نویس بزرگ،که توجه خاصی به شباهت های میان مسیحیت و مکتب نو افلاطونی برای ابلاغ بشارت داشت مدعی شده بود که بذر های حکمت در سراسر جهان کاشته شده و مسیحیان باید ابعادی از بشارت را در بیرون از کلیسا بیابند.
اما این دیدگاه مخالفانی را در پی داشت که از سرسخت ترین ایشان می توان از ترتولیان نام برد.
اساس پرسش او این بود که : آتن را چه به اورشلیم؟آکادمی افلاطونی چه ربطی به کلیسا دارد؟
بنابر این یکی از نماد های علم گریزی کلیسا را می توان در ترتولیان مشاهده کرد .،آلیستر مک گراث نیز در همین زمینه می گوید :
«به عقیده ترتولیان ،مسیحیت اساسا یک جنبش ضد فرهنگی است که به هیچ شکلی به خود اجازه نمی دهد که با محیط فکری یا اخلاقی که در آن ریشه دوانده مخلوط شود .با این حال این رویکرد یکپارچه منفی با مشکلاتی روبروست….بسیاری از نویسندگان اولیه مسیحی به مطالعه فنون کلاسیک به مثابه ابزاری برای ارتقای موعظه ها و نوشته های خود می نگریستند….آیا ترتولیان با این هم مخالف بود ؟…به نظر می رسد که ترتولیان در پاسخ به این پرسش ها چیز زیادی نداشته باشد.

آثار ترتولیان
مهم ترین اثری که از ترتولیان بجای مانده کتاب بر ضد مارکیونی ها است
او علاوه براین کتاب چندین دفاعیه مشهور نیز نوشته است

کلیسا و ترتولیان

کلیسا در مورد آثار ترتولیان تقریبا تسلیم شد زیرا همانند او با بدعت ها به شدت مبارزه کرد و از نوشته های دفاعی استقبال کرد در حالی که در برخی مواقع این نوشته ها علم گریز بودند
اما همیشه این گونه نبود و ترتولیان در مواردی نیز به انتقاد از کلیسا پرداخت و از جریان های خارج از کلیسا دفاع کرد مثل نهضت مونتانیسم .

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن