مقالات

کانگریگیشنالیزم

نویسنده : محمد ضیاء توحیدی

 

اعتقاد رایج میان مسیحیان آن است که روح­القدس همواره در کلیسا حضور دارد و کلیسا را هدایت می­کند. بر این اساس، جایگاه خاص کلیسا در میان عموم مسیحیان پذیرفته شده است.

یکی از مهمترین و رایج­ترین مباحث در مورد کلیسا، بحث از ساختار کلیساست. ساختار کلیسایی ریشه در مسأله­ای الهیاتی که البته بسیار حائز اهمیت نیز هست، دارد.

آیا مسیح، جایگاه خاص خویش را تنها به پطرس بخشید و بنابر این رهبری کلیسا و هدایت روح­القدس در مرتبه اول از آن یک شخص خاص است. و یا اینکه هدایت روح­القدس اختصاص به یک فرد خاص ندارد و جماعت ایمانداران مسیحی زیر نظر روح­القدس هستند و هدایت روح­القدس را دریافت می­کنند؟

ساختار و نظام کلیسایی معمولا بر اساس پاسخی که به این سؤال داده می­شود، تعیین می­گردد.

کاتولیکها بر این عقیده­اند که حضرت عیسی، اقتدار و مرجعیت خاص خویش را به پطرس واگذار کرده است و بنابر این پطرس (و پس از وی، جانشینانش) در رأس کلیسا قرار دارد.

برخی از گروههای مسیحی و از جمله ارتدوکسها نیز اعتقادی مشابه کاتولیکها را پذیرفته­اند. البته از نگاه آنان، تمام حواریون دارای اقتدار و مرجعیت مسیح بوده­اند و به تبع آنان، جانشینان آنها نیز دارای همین جایگاه هستند.

در مقابل این دیدگاه، پروتستانها قرار دارند که اقتدار کلیسا را از آن جماعت مؤمنان می­دانند و نه یک یا چند فرد خاص.

البته در مورد شیوه و چگونگی مقامات کلیسایی در میان پروتستانها نیز اختلافات زیادی وجود دارد اما تمام پروتستانها در این نقطه با یکدیگر اشتراک دارند که اقتدار کلیسا را از آن یک یا چند شخص خاص (به عنوان نماینده مسیح) نمی­دانند.

پیدایش کانگریگیشنالیزم

تاریخ پیدایش کانگریگیشنالیزم چندان روشن نیست. برخی پیدایش تفکر کانگریگیسنالیستی به کلیسای اولیه باز می­گردانند. برخی دیگر تاریخ پیدایش آن را به قرن سیزدهم میلادی باز می­گردانند. برخی آن را مشخصا به جان ویکلیف[۱] و لولاردها[۲] باز می­گردانند.

به هر حال روشن است که کانگریگیشنالیزم مدرن با نهضت اصلاحات پروتستان آغاز گردیده است.[۳]

به نظر می­رسد که ریشه­های کانگریگیشنالیزم مدرن را بتوان در تعالیم مارتین لوتر یافت چرا که وی نیز عمیقا به کشیشی تمام ایمانداران معتقد بوده است، هرچند وی هرگز آموزه­های بعدی این کلیسا را که بعدها به وجود آمد، تأیید نکرده است.[۴]

برخی نیز ریشه­های این نهضت را در پیوریتانیزم جست­و­جو می­کنند چه اینکه آنان معتقد به زعامت روحانی تمام ایمانداران بوده­اند.[۵]

از پیشگامان این نهضت به طور مشخص می­توان به رابرت براون[۶] و هنری بارو[۷] اشاره کرد که نوشته­های آنان دیدگاه و طرز فکر اساسی کانگریگیشنالیزم را در بر دارد.[۸]

این کلیسا نهایتا در قرن هفدهم تأسیس گردید اما آنها به خاطر فشارهای وارده مجبور شدند تا به هلند مهاجرت کنند.[۹]

کانگریگیشنالیزم در آمریکا

این نهضت، در قرن هفدهم و در سال ۱۶۲۰ توسط اولین مهاجران، به آمریکا سرایت کرد.[۱۰]

آنها در آمریکا توانستند از رشد خوبی برخوردار شوند و حتی دانشگاههای پیشرو آمریکا از جمله “هاروارد” و “ییل[۱۱]” به ترتیب در سالهای ۱۶۳۶ و ۱۷۰۱ توسط کانگریگیشنالیستها تأسیس گردید.[۱۲]

این کلیسا در قرن نوزدهم توانست در آمریکا از نفوذ قابل توجهی برخوردار شود. آنها در خلال نیمه نخست قرن نوزدهم با پرزبیترینها متحد گردیدند و شورای ملی کلیساهای کانگریگیشنال را در سال ۱۸۷۱ تأسیس کردند. در ادامه کلیساهای اونجلیکال و اصلاح طلب در سال ۱۹۶۱ با آنها ادغام گردیند و “کلیسای متحد مسیح[۱۳]” که شکل آمریکایی کانگریگیشنالیزم است را به وجود آوردند.[۱۴]

امروزه این کلیسا در بسیاری از کشورهای دنیا نیز راه یافته است هرچند کلیساهای کانگریگیشنال به معنی دقیق کلمه تنها در کشورهای انگلیسی زبان وجود دارند.[۱۵]

ساختار کلیسایی

از نگاه پیروان این کلیسا روح­القدس در همه جا حاضر است و کلام خداوند در کتاب مقدس به طور یکسان در برابر همگان در دسترس است.[۱۶]

درست به همین دلیل است که در این کلیسا تمام ایمانداران مسیحی، کشیش محسوب می­شوند. آنها بر این اعتقادند که هر جا دو یا چند مسیحی در کنار هم باشند تحت حمایت الهی هستند و بنابر این اعمال آنان با هدایت الهی انجام می­گیرد. به اعتقاد آنان، این نگاه همان دیدگاهی است که در کلیسای اولیه حاکم بوده است.[۱۷]

از همین رو در این کلیسا به اجتماع محلی، اهمیت فراوانی داده می­شود. طبق اعتقاد کانگریگیشنالیست­ها، روح­القدس، کلیسای محلی را هدایت می­کند و بنابر این کلیسای محلی به مرجعیت بیرونی و سلسله مراتبی نیازی ندارد.

در این کلیسا، جماعت محلی می­تواند کشیشان، شماسان، شیوخ و یا معلمان را تعیین و نصب کند. البته باید توجه داشت که این انتصابها از نگاه آنان، هرگز باعث به وجود آمدن اختلاف در رتبه نمی­گردد.[۱۸]

استقلال کامل جماعتها از یکدیگر در عقاید دینی و شکل عبادت

اعتقاد خاص این گروه در مورد هدایت جماعت ایمانداران توسط روح­القدس سبب شده است که در این کلیسا هر جماعتی از دیگر جماعتها کاملا مستقل تلقی گردد و در این باره که چه اعتقادنامه­ای را بپذیرد و یا اینکه مراسم عبادی خود را چگونه برگذار کند تصمیم بگیرد.[۱۹]

بر همین اساس، کانگریگیشنالیستها نمی­توانند هیچ گونه اعتقادنامه یا سند اعترافی را به عنوان مأخذ الزامی خود به رسمیت بشناسند.

آنها حتی در مواردی که آموزه­ای را بیان می­کنند به این نکته توجه دارند که این عقیده، چیزی است که عموم کلیساهای کانگریگیشنالیست به آن پایبندند اما این­گونه نیست که همه کلیساها الزاما به آن پایبند باشند.[۲۰]

برخی از اصول اعتقادی کانگریگیشنالیست­ها

کانگریگینالیست­ها همانند سایر کلیساهای پروتستان تنها به دو آیین تعمید و عشای ربانی اعتقاد دارند. البته تعمید به عنوان یک آیین ضروری برای پیوستن به این کلیسا به شمار نمی­آید.[۲۱]

اعضای کلیسای متحد مسیح در آمریکا (به دلیل همین استقلال در تصمیم­گیری) غالبا به تولد مسیح از باکره اعتقاد ندارند.[۲۲]

آزادی کلیساها در تفسیر کتاب مقدس، گاه نتایج زیانباری را نیز در پی داشته است. به عنوان مثال در برخی از کلیساهای کانگریگیشنالیستی، همجنس­گرایی امری پذیرفته شده است و حتی در سال ۱۹۷۲، “انجمن گلدن گیت کالیفرنیا[۲۳]” خدمات روحانی کلیسای متحد را به یک همجنس­گرای معروف سپرد.[۲۴]

به هر حال شاید بتوان اصول عقیدتی پیروان این کلیسا را در آموزه­های ذیل خلاصه کرد:

  1. آنها نظریه کلیسای تأسیسی را مردود می­شمارند. بر این اساس دولت (چنانکه در کلیسای انگلیکن چنین می­باشد) حق ندارد در مورد نظام و شکل حاکمیت کلیسایی اظهار نظر کند.
  2. کلیسا عبارت از جماعت ایمانداران است. براون در این باره اظهار می­دارد: «کلیسای مستقر شده و مجتمع عبارت است از جمعیت مسیحیان یا مؤمنانی که با خدای خود پیمان بسته­اند و تحت حکومت خدا و کلیسا قرار دارند و دستورها و قوانین او را در یک جماعت مقدس اجرا می­کنند».
  3. اصل کشیشی عمومی ایمانداران مسیحی مورد تأکید قرار گرفته است. براون در این باره می­گوید: «هر کسی که از کلیسا باشد یک سلطان، یک کیشی و یک پیامبر تحت نظر مسیح است؛ به منظور اینکه سلطنت خدا را تقویت کند و پیش ببرد و حکومت ضد مسیحی و شیطانی را بکوبد و از بین ببرد».
  4. هر جماعتی، کشیشها، شماسها و … را انتخاب می­کند.
  5. جماعتها دارای استقلال کامل قضایی و اجرایی هستند اما با یکدیگر همکاری می­کنند.[۲۵]

 

[۱] – John Wyclif

[۲] – LOLLARDS

[۳] – New Catholic Encyclopedia, (Gale, 2003, 2nd ed.), vol.4, p.114

[۴] – Cross, F. L. (ed.), The Oxford dictionary of the Christian Church, (Oxford, 1997, 3rd ed.), p.399

[۵] – Britannica Encyclopedia of World Religions, (Encyclopedia Britannica INC, 2006), p.260

[۶] – Robert Browne

[۷] – Henry Barrow

[۸] – مولند، اینار؛ جهان مسیحیت؛ ترجمه محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۱ه‏ش، چاپ دوم، ص ۳۸۴

[۹] – New Catholic Encyclopedia, ibid

[۱۰] – ibid

[۱۱] – Yale

[۱۲] – مولند، اینار؛ پیشین؛ ص ۳۸۶

[۱۳] – The United Church of Christ

[۱۴] – Britannica Encyclopedia of World Religions, p.261

[۱۵] – مولند، اینار؛ پیشین؛ ص ۳۸۸

[۱۶] – ویور، مری جو؛ درآمدی به مسیحیت؛ ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، قم، ۱۳۸۱، چاپ اول، ص ۴۶۰

[۱۷] – Cross, F. L. (ed.), ibid

[۱۸] – ویور، مری جو، پیشین

[۱۹] – مولند، اینار؛ پیشین؛ ص ۳۸۹

[۲۰] – پیشین، ص ۳۹۰

[۲۱] – Britannica Encyclopedia of World Religions, ibid

[۲۲] – روستن، لئو؛ فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی؛ ترجمه محمد بقائی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۷۶ش، چاپ اول، ص ۲۷۹

[۲۳] – Golden Gate Association of California

[۲۴] – روستن، لئو؛ پیشین؛ ص ۲۸۱

[۲۵] – مولند، اینار؛ پیشین؛ ص ۳۸۵

منبع مقاله: سایت پژوهشکده باقر العلوم(علیه السلام)

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن