۱۲٫٫ مىخواستم در مورد رفتار کلیسا با صاحبان علم بدونم … .
برچسب ها: پروتستان, پسر خدا, پولس, شورا, عهد جدید, عیسی, غسل تعمید, کاتولیک, کتاب مقدس, مسیحیت, یهودیت
- This topic has 0 پاسخ, 1 کاربر, and was last updated 6 years، 9 months پیش by adyanuniv.
-
نویسندهنوشته ها
-
جولای 17, 2017 در 7:35 ب.ظ #1593adyanunivسرپرست کل
- مىخواستم در مورد رفتار کلیسا با صاحبان علم بدونم … .
«جرج سارتون»، متخصص و قهرمان معروف تاریخ علم، در کتاب شش بال علم، بحثى تحت عنوان «جادوگرى» باز کرده است و نشان مىدهد که کلیسا به نام مبارزه با جادوگرى چه جنایاتى مرتکب شده است. مىنویسد.: «أ علماى الهى و دین، آگاهانه یا ناآگاه، زندقه را با جادوگرى یکى تصور مىکردند. آدمى زود به این نتیجه مىرسد که کسانى که با او توافق ندارند مردم بدى هستند.
جادوگران مردان یا زنانى بودند که روح خود را به شیطان فروخته بودند. با فرض اینکه زندیقان و بددینان نیز رابطهاى با شیطان دارند، تنبیه کردن و عذاب دادن به آنها به سهولت جایز شمرده مىشد و مردمى که در دین خود مستقیم بودند، ممکن بود با خود بگویند که این ماجراجویان و آشوبگران، جادوگرند وباید به همین صورت با ایشانمعامله شود نه شایسته آنند که ایمان صحیح داشته باشند و نه آنکه مورد عفو قرار گیرند.» جرج سارتون از کتابى به نام چکش ساحران نام مى برد که توسط دو نفر کشیش دومینیکى به اشاره پاپ اینو سنت هشتم(۱) نوشته شد و در حقیقت، دستورالعمل تفتیش عقاید متهمان به زندقه و جادوگرى بود. مىگوید: «کتاب چکّش، دستورالعملى براى راهنمایى بازرسان عقاید مردم بود و جزئیات طرز کشف و محکوم کردن و به مجازات رساندن ساحران در آن دیده مىشود… ترس از جادوگران، علت اصلى کشتن ایشان بود و خود این کشتن سبب زیاد شدن ترس مىشد.
در آن زمان یک بیمارى روانى تودهاى پیدا شده بود که نظیر آن تا عصر منور حاضر دیده نشد. صورت مجلس بعضى از آن محاکمات به دقت ثبت شده و براى ما باقى مانده است. بازرسان عقیده، مردم بدى نبودند خود را لااقل از حد وسطمردم بهتر مىپنداشتند. مگر نه این است که لا ینقطع براى اعلاى کلمه حق و نام خدا مىکوشیدند و کار مىکردند؟ نیکو لارمى بازرس عقیده «لورن» سبب آن شد که نهصد جادوگر را در ظرف مدت ۱۵ سال (۱۵۹۰۱۵۷۵) به آتش بسوزانند. وى مرد با وجدانى بود و در آخر عمر از آن جهت که از کشتن چند کودک چشم پوشیده بود، خود را گناهکار احساس مىکرد: مگر کسى حق دارد از کشتن بچه افعى خوددارى کند؟ اسقف ترز پتر بینزفلد فرمان مرگ ششهزار و پانصد نفر را صادر کرده بود».
آنگاه مىنویسد: «هنگامى که بازرسان عقیده به ناحیه تازهاى در مىآمدند، اعلان مىکردند که هر کس نسبت به ساحرى مظنون است اطلاعات خود را بدهد. اگر کسى اطلاعات خود را مخفى مىکرد، در معرض آن قرار مىگرفت که وى ررا تبعید کنند و مبلغى به عنوان جریمه از وى بستانند. دادن اطلاع در این زمینه، عنوان تکلیف و وظیفه داشت و کسانى که خبر مىدادند نامشان افشا نمىشد. اشخاص متهم را که ممکن بود در میان آنان کسانى بوده باشند که دشمنان شخصى، بىجهت در حق ایشان سعایت کردهاند از جرمى که به ایشان نسبت داده شده و از دلایل آن جرم، بىخبر مىگذاشتند. چنان فرض و قبول مىشد که این مردم، گناهکار و بزهکارند و بر ایشان بود که گناهکارى خود را ثابت کنند.
داوران هرگونه وسیله فکرى و بدنى را براى وادار کردن ایشان به اعتراف به گناه و شناساندن همدستان خود به کار مىبردند. براى تشویق متهمین به اعتراف، وعده بخشش یا تخفیف به ایشان مى دادند. ولى آن داوران چنان مىپنداشتند
که براى وفا کردن به عهدى که با جادوگران و بددینان بستهاند، هیچ الزام اخلاقى ندارند و این وعده را براى مدت مختصرى که در آن فاصله متهم آنچه گفتنى است بگوید، مراعات مىکردند. هر عمل خارج از حدود شرافتمندى را که نسبت به آن متهمان انجام مىشد، چون به منظور مقدسى مىدانستند، روا مىداشتند.
هر چه بیشتر مردم را عذاب و شکنجه مىدادند، این کار را ضرورىتر تصور مىکردند. اینها که گفتیم ممکن است به آسانى با مراجعه به چکش و کتابهاى دیگر و نیز به صورت مجسمتر با مطالعه صورت مجلسهاى محاکمات که عددشان فراوان است، تأیید شود». مجموعه آثار شهید مطهرى ج ۱ جعلل گرایش به مادیگرى، شهید مطهرى به نقل از سایت تبیان
(۱) (پاپ ۱۴۸۰ ۱۴۹۲ میلادى)
-
نویسندهنوشته ها
- شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.