۱۳٫ نزدیک ترین یا بهترین گروه مسیحى کدام است که نظریاتشان به اسلام نزدیک تر است؟

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1592
    adyanuniv
    سرپرست کل

    ۱۳٫ نزدیک ترین یا بهترین گروه مسیحى کدام است که نظریاتشان به اسلام نزدیک تر است؟

    آیا یهودیت و مسیحیت دینهاى کامل و راهنمایى نبودند که اسلام فرستاده شد؟ حرف خداوند که ناقص نبوده که اکنون یک مسیحى را دعوت به اسلام میکند.اگر بگوییم مسیحیت تحریف شده چرا خداوند از آن همانند قرآن محافظت نکرد اگر بگوییم در هر زمان یک دین بوده است چگونه تا قبل از اسلام دین هاى مختلفى بوده است و به یک باره اسلام تا آخر الزمان تثبیت شد؟ آیا نمى شد اسلام از همان اول به عنوان تنهاترین و کاملترین دین معرفى مى شد و این همه اختلاف وجود نداشت؟

    لطفا در مورد تفاوت هاى دین اسلام با دین مسیحیت و زرتشت توضیح دهید.

    دیدگاه مسیحیت راجع به شیعه و دیدگاه شیعه راجع به مسیحیت چیست؟

    نزدیک ترین یا بهترین گروه مسیحى کدام است که نظریاتشان به اسلام نزدیک تر است؟

    آیا یهودیت و مسیحیت دینهاى کامل و راهنمایى نبودند که اسلام فرستاده شد؟ حرف خداوند که ناقص نبوده که اکنون یک مسیحى را دعوت به اسلام میکند.اگر بگوییم مسیحیت تحریف شده چرا خداوند از آن همانند قرآن محافظت نکرد اگر بگوییم در هر زمان یک دین بوده است چگونه تا قبل از اسلام دین هاى مختلفى بوده است و به یک باره اسلام تا آخر الزمان تثبیت شد؟ آیا نمى شد اسلام از همان اول به عنوان تنهاترین و کاملترین دین معرفى مى شد و این همه اختلاف وجود نداشت؟

    لطفا در مورد تفاوت هاى دین اسلام با دین مسیحیت و زرتشت توضیح دهید

    (ضمن توجه به این نکته که در این مختصر امکان جواب کامل وجود ندارد) باید گفت دیدگاه شیعه در مورد مسیحیت همان دیدگاه قران است. از نظر شیعه دین مسیحیت هر چند در زمان خودش دین حق بوده است ولى با امدن دین کاملتر یعنى اسلام منسوخ گردید و از اعتبار لازم براى رساندن مردمان به سعادت اخروى برخوردار نیست.

    قرآن کریم بر اعتقاد به انجیل به عنوان کتاب مقدسى نزد خداوند و ایمان به مسیح تأکید مى‏کند و آن را یکى از پایه‏هاى ایمان به اسلام مى‏داند و در این باره از مسیحیان مى‏خواهد، بر آنچه خدا در آن کتاب فرستاد حکم کنند.

    قرآن، «مسیح» را کلمه ى خداوند توصیف مى‏کند ۳ و اینکه روحى از اوست ۴ و مى‏فرماید: خداوند او را با روح‏القدس تأیید و حمایت نمود ۵ است. قرآن کریم همچنین مى‏افزاید که خداوند بینات یا نشانه‏ها و آیات روشن، ۶ و نیز انجیل را به‏او داد ۷ و او را در هر جا که بود، مبارک قرار داد. ۸ قرآن کریم اعمال و افعالى را به مسیح منتسب مى‏کند که به هیچ یک از پیامبران منسوب نیست.

    با اشاره به برخى از آیات و از زبان حضرت عیسى (ع) دریافته مى‏شود که خطاب به مردم فرموده است:. از گل مجسمه مرغى ساخته و بر آن نفس قدسى بدمم، تا به امر خدا مرغى گردد.. و کور مادرزاد و مبتلا به پیسى را به امر خدا شفا دهم. و به شما از غیب خبر دهم که در خانه‏هایتان چه مى‏خورید و چه ذخیره مى‏کنید. این خصوصیات اعجازى در دو آیه شماره ۷ و ۴۹ سوره آل عمران و آیه ۱۱۱ ذکر شده و درآنجا آمده است. این معجزات که مسیح دست به آنها زد، به اذن و خواست خداوند محقق شدند، آن گونه که در قرآن ذکر شده است و خود مسیح نیز در انجیل مقدس مى‏گوید، اینها خواست ومشیت من نیستند، بلکه خواست و مشیت کسى است که مرا فرستاد. و قرآن کریم ذکر مى‏کند که مسیح از مادرى پاکدامن و عذرا به دنیا آمد و در کودکى سخن گفت. ۹ و مى‏گوید: سلام حق بر او باد، در روز ولادتش و در روز وفاتش و روزى که براى زندگى ابدى برانگیخته خواهد شد.

    ۱۰ مطالبى که در سطور بالا ذکر آن رفت، گواهى‏هایى است که از حضرت مسیح به نقل از سوره‏هاى متعدد قرآنى ذکر شده است، ازجمله سوره مریم، سوره آل عمران، سوره مائده و این نام‏ها و عناوین به این نکته اشاره مى‏کنند که مسیحیت آیین مقدس و الهى بوده است. امّا مسیحیّت کنونى با مسیحیّت تعلیم داده شده توسّط حضرت عیسى (ع) تفاوتهاى فاحشى دارد و بسیارى از تعالیم آن حضرت تحریف گشته است.

    در قران امده است:

    وقطعاً کسانى را که گفتند: ما نصرانى هستیم، نزدیک‏ترین مردم در دوستى با مؤمنان خواهى یافت زیرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانى هستند که تکبر نمى‏ورزند.

    ۱۴ این اشاره ى قرآنى به نصارى بر این اساس که برخى از ایشان کشیش و گوشه عزلت برگزیده‏اند، بر میزان ایمان و احترام اسلام به مسیحیت تأکید مى‏کند.

    این ایمان این بار مسلمانان را مورد خطاب قرار مى‏دهد، آنجا که قرآن کریم مى‏فرماید: بگویید که ما مسلمانان به خدا ایمان آورده‏ایم، و به آن کتابى که بر پیغمبر ما فرستادند و بر آنچه بر پیامبران گذشته چون ابراهیم و اسماعیل واسحاق و یعقوب و فرزندان آنها و موسى و عیسى فرستادند و به همه آنچه از جانب خدا آوردند عقیده مندیم و میان هیچ یک از پیغمبران فرق نگذاریم و به هر آنچه از جانب خداست، گرویده و تسلیم فرمان او هستیم.

    ۱۵ و با این سخن نیز پیامبر (ص) را مورد خطاب قرار مى‏دهد: بگو اى پیغمبر به خداى عالم و کتاب و شریعتى که به خود ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسى و عیسى و پیامبران دیگر از جانب پروردگارشان آمده به همه ایمان آورده‏ایم و فرقى میان هیچ یک از پیغمبران خدا نگذاریم، زیرا مطیع فرمان خدا هستیم.. ۳

    ۱۶ قرآن کریم تعداد قابل توجهى از آیات خود را به موضوع عیسى اختصاص داده و ضمن تصدیق او به عنوان پیامبر خدا، بارها نیز از او به «مسیح» یاد کرده و در عین حال، مسیحیان را به خاطر آن که او را خدا انگاشته و به واسطه او، خود را برخوردار از رابطه‏اى ویژه با خدا پنداشته‏اند، مورد انتقاد شدید قرار داده است.

    ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح (ع)، عشق مى‏ورزیم و آن رسول گرامى را کلمه‏اى از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستى و محبّت مى‏دانیم کما اینکه همه ى پیامبران چنین بوده اند. اضافه بر این، مادر گرامى امام غایب ما، حضرت نرجس ملیکه (س) از نوادگان نیک سیرت وصىّ و حوارى برجسته عیسى مسیح (ع)، حضرت شمعون (ع) است که خواستگارى او به گونه‏اى معجزه آسا صورت گرفته است.

    ما و مسیحیان در مسأله ظهور حضرت مسیح (ع) با یکدیگر اختلافى نداریم و اگر اختلافى هست از شنائت گروهى تندرو ناشى مى‏شود که از این احساسات پاک سوء استفاده سیاسى مى‏کنند که در این خصوص، به ویژه راستگرایان افراطى مسیحى در ایالات متحده و متحدان یهودى آنان در سراسر جهان در القاى این تعبیر شوم مؤثّرند.

    ذکر یک نکته:

    یکى از اندیشه هایى که در مسیحیت وجود دارد و شیعه خلاف ان را معتقد است اندیشه ى تقابل علم و دین (علم و ایمان) است.

    متأسّفانه در جهان مسیحیت به واسطه برخى قسمتهاى تحریفى عهد عتیق (تورات) اندیشه اى در اذهان رسوخ یافته است‏

    که هم براى علم، گران تمام شده و هم براى ایمان. آن اندیشه، اندیشه تضادّ علم و ایمان است. ریشه ى اصلى این اندیشه همان است که در عهد عتیق «سفر پیدایش» آمده است در باب دوم، آیه ۱۶ و ۱۷ «سفر پیدایش» درباره آدم و بهشت و شجره ممنوعه چنین آمده است: «خداوند آدم را امر فرموده گفت: از همه درختان باغ بى ممانعت بخور، اما ازدرخت معرفت نیک و بد زنهار نخورى، زیرا روزى که از آن خوردى هر آینه خواهى مرد.»

    در آیات ۱ ۸ از باب سوم تورات مى‏گوید: «و مار از همه حیوانات صحرا که خدا ساخته بود هوشیارتر بود وبه زن (حوا) گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ مى‏خوریم، لکن از میوه درختى که در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید. مار به زن گفت: هر آینه‏نخواهید مرد، بلکه خدا میداند در روزى که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود، و چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکو است و به نظر خوشنما و درختى دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد، آنگاه چشمان هردوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند، پس برگهاى انجیر دوخته، سترها براى خویشتن ساختند»

    در آیه ۲۳ از همین باب تورات مى‏گوید: «و خداوند گفت: همانا انسان مثل یکى از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورد و تا به ابد زنده بماند»

    طبق این برداشت از انسان و خدا وآگاهى و عصیان، امر خدا (دین) این است که انسان عارف نیک و بد نگردد و آگاه‏نشود شجره ممنوعه، شجره آگاهى است، انسان با عصیان و تمرّد امر خدا (با سرپیچى از تعلیمات شرایع و پیامبران) به آگاهى و معرفت میرسد

    در حالیکه در شیعه علم مکمل ایمان است و تقویت کننده ى آن.

    (مجموعه آثار شهید مطهرى ج ۲ ج انسان و ایمان، شهید مطهرى به نقل از سایت تبیان)

    ۳ سوره آل عمران (۳)، آیه. ۴

    ۴۵ سوره نساء (۴)، آیه. ۵

    ۱۷۱ سوره بقره (۲)، آیه ۷۸ و ۲۶۳ سوره مائده (۵)، آیه. ۶

    ۱۱ سوره بقره (۲)، آیه ۸۷، و. ۷

    ۲۵۳ سوره حدید (۵۷)، آیه. ۸

    ۲۷ سوره مریم (۱۹)، آیه. ۹

    ۳۱ سوره مریم (۱۹)، آیه. ۱۰

    ۵۵ سوره مریم (۱۹)، آیه. ۱۱

    ۱۵ سوره مائده (۵)، آیه. ۱۲

    ۴۷ سوره مائده (۵)، آیه. ۱۳

    ۶۸ سوره آل عمران (۳)، آیه. ۱۴

    ۱۱۳ سوره مائده (۵)، آیه. ۱۵

    ۸۲ سوره بقره (۲)، آیه. ۱۶

    ۱۳۶ سوره آل عمران (۳)، آیه. ۱۷

    ۱۸۴ سوره شورى (۴۲)، آیه

    ۱۳ جهت اطلاع بیشتر به ماهنامه موعود مراجعه شود.

     

     

     

     

     

     

     

     

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
دکمه بازگشت به بالا
بستن