۲۱٫٫ آیا در تمام ادیان الهى حجاب وجود داشته است واگر وجود داشته چرا گروه هاى مذهبى اعم از مسیحى یهودى حجاب را رعایت نمى کند ؟

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1546
    adyanuniv
    سرپرست کل
    1. آیا در تمام ادیان الهى حجاب وجود داشته است واگر وجود داشته چرا گروه هاى مذهبى اعم از مسیحى یهودى حجاب را رعایت نمى کند ؟

    آنچه مسلم است در تمام ادیان الهى حجاب وجود داشته است که نظر شما را به بیان علامه شهید مطهرى «ره» در کتاب مسئله حجاب جلب مى نماییم (۱) بعد از مطالعه اى مطلب پاسخ این سوال باقى مى ماند که چرا گروههاى مذهبى اعم از مسیحى، یهودى حجاب را رعایت نمى کنند؟ پاسخ این است که همانطورى که عده اى از بانوان مسلمان حجاب رامراعات نمى کنند وبه دستورات دین خود عمل نمى کنند در مسیحیت و یهودیت نیز چنین است که افراد غیر معتقد به دستورات دینى خود هستند و از طرف دیگر ممکن است بگویى آنها دین شان تحریف شده و ممکن است در دین تحریف شده خود حجا ب را از زنان ساقط نموده و واجب نمى دانند بنابراین خلاصه اینکه:

    ۱- در تمام ادیان الهى حجاب وجود داشته وحتى در ادیان دیگر سخت تر از اسلام بوده به فرموده شهید مطهرى در کتاب مسئله حجاب

    ۲- افراد مقید به دستورات دینى خود نیستند همان طورى که در بین مسلمانان نسبت به حجاب و نماز و سایر مسائل دینى بعضى از افراد مقید نیستند.

    علاوه بر اینکه در ادیان الهى حجاب وجود داشته بلکه دانشمندان غیر مسلمان نیز حجاب را امرى پسندیده و موجب حفظ عفت زنان مى دانند براى این منظور به کتاب «بهشت جوانان، تالیف اسدالله محمدى نیا، ص ۲۷۷ تا ص ۲۸۸ مراجعه و حتما آن را مطالعه فرمایید و نیز نظر دانشمندان وهنرمندان غیر مسلمان در مورد حجاب را در همین کتاب صفحات ۲۷۲-

    ۲۶۳ مطالعه فرمایید.

    ۳- حجاب، مهدى مهریزى.

    منابع بیشتر:

    ۱- حجاب در اندیشه وعمل، موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره.

    ۲- حجاب شناسى چالش ها و کاوش هاى جدید، حسین مهدى زاده.

    تاریخچه حجاب:

    اطلاع من از جنبه تاریخى کامل نیست اطلاع تاریخى ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللى که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضى ملل حجاب وجود داشته است.

    تا آنجا که من در کتابهاى مربوطه خوانده ام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.

    ویل دورانت در صفحه ۳۰ جلد ۱۲ تاریخ تمدن (ترجمه فارسى) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مى نویسد: اگر زنى به نقض قانون یهود مى پرداخت چنانکه مثلا بى آنکه چیزى بر سر داشت به میان مردم مى رفت و یا در شارع عام نخ مى رشت یا با هر سخنى از مردان درد دل مى کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم مى نمود همسایگانش‏مى توانستند سخنان او رابشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.

    علیهذا حجابى که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامى چنانکه بعد از شرح خواهیم دید بسى سخت تر و مشکلتر بوده است در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۵۵۲ راجع به ایرانیان قدیم میگوید: در زمان زردتشت زنان منزلتى عالى داشتند با کمال آزادى و با روى گشاده در میان مردم آمد و شد مى کردند….

    آنگاه چنین مى گوید: پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و. شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت و این امر خود مبناى‏پرده پوشى در میان مسلمانان به شمار مى رود زنان طبقات بالاى اجتماعى جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند وهر گز به آنان اجازه داده نمى شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردى را ولو پدر یا برادرشان باشد در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد.

    چنانکه ملاحظه مى فرمایید حجاب سخت و شدیدى در ایران باستان حکفرما بوده حتى پدران و برادران نسبت به زن شوهر دار نامحرم شمرده مى شده اند.

    به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدى که طبق رسوم و آئین کهن مجوسى درباره زن حائض اجرا مى شده که در اتاقى‏

    محبوس بوده همه از او در مدت عادت زنانگى دورى مى جسته اند و از معاشرت با او پرهیز داشته اند سبب اصلى پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است در میان یهودیان نیز چنین مقرراتى درباره زن حائض اجرا مى شده است اما اینکه مى گوید: و این امر خود مبناى پرده پوشى درمیان مسلمانان به شمار مى رود منظورش چیست؟

    آیا مقصود این است که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنى است که درباره زن حائض اجرا مى شود؟ همه مى دانیم که اسلام چنین مقرراتى هرگز وجود نداشته است و ندارد زن حائض در اسلام فقط از برخى عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است و همخوابگى با او نیز در مدت عادت زنانگى جایز نیست ولى زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچ گونه ممنوعیتى ندارد که عملا مجبور به گوشه نشینى شود.

    واگر مقصود این است که حجاب رایج مسلمانان عادتى است که از ایرانیان پس از مسلمان شد نشان به سایر مسلمانان سرایت کرد باز هم سخن نادرستى است زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیا ت مربوطه به حجاب نازل شده است.

    از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده مى شود یعنى هم مدعى است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمانان شد نشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعى است که ترک همخوابگى با زن حائض در حجاب زنان مسلمان و لا اقل در گوشه گیرى آنان موثر بوده است.

    در جلد ۱۱ صفحه ۱۱۲ ترجمه فارسى مى گوید:

    ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و. لواط در قلمرو اسلام بود عربان از دلفریبى زن بیم نداشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعى وى را با تردید معمولى مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافى مى کردند. عمر به قوم خود مى گفت با زنان مشورت کنند وخلاف راى ایشان رفتار کنند ولى به قرن اول هجرى مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند مردان و زنان با یکدیگر ملاقات مى کردند و در کوچه ها پهلو به پهلو مى رفتند و درمسجد با هم نماز مى کردند حجاب وخواجه دارى در ایام ولید دوم (۱۲۶- ۱۲۷ هجرى) معمول شدگوشه گیرى زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند.

    در صفحه ۱۱۱ مى گوید: پیمبر از پوشیدن جامعه گشاد نهى کرده بود اما بعضى عربان این دستور را ندیده مى گرفتندارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و. لواط در قلمرو اسلام بود عربان از دلفریبى زن بیم نداشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعى وى را با تردید معمولى مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافى مى کردند. عمر به قوم خود مى گفت با زنان مشورت کنند وخلاف راى ایشان رفتار کنند ولى به قرن اول هجرى مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند مردان و زنان با یکدیگر ملاقات مى کردند و در کوچه ها پهلو به پهلو مى رفتند و درمسجد با هم نماز مى کردند حجاب وخواجه دارى در ایام ولید دوم (۱۲۶- ۱۲۷ هجرى) معمول شدگوشه گیرى زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند.

    در صفحه ۱۱۱ مى گوید: پیمبر از پوشیدن جامعه گشاد نهى کرده بود اما بعضى عربان این دستور را ندیده مى گرفتندهمه طبقات زیورهایى داشتند زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ مى آراستند موى خود را به زیبائى دسته مى کردند یا به دو طرف سر مى ریختند یا به دسته ها بافته به پشت سر مى آویختند و گاهى اوقات با رشته هاى سیاه ابریشم نمایش آن را بیشتر مى کردند غالبا خود را به جواهر وگل مى آراستند پس از سال ۹۷ هجرى چهره خویش را از زیر چشم به نقاب مى پوشیدند از آن پس این عادت همچنان رواج بود.

    ویل دورانت در جلد ۱۰ تاریخ تمدن صفحه ۲۳۳ راجع به ایرانیان باستان مى گوید: داشتن متعه بلا مانع بود این متعه ها مانند معشوقه هاى یونانى آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند اما زنان قانونى معمولا در اندرون خانه نگهدارى مى شدند این رسم دیرین ایرانى به اسلام منتقل شد.

    ویل دورانت طورى سخن میگوید که گویى در زمان پیغمبر کوچکترین دستورى درباره پوشیدگى زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهى کرده بوده است و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجرى با بى حجابى کامل رفت و آمد مى کرده اند و حال آنکه قطعا چنین نیست تاریخ قطعى برخلاف آن شهادت مى دهد بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف مى کند ولى اسلام در این جهت تحولى به وجود آورد عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش مى کرد: مرحبا به زنان انصار همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید سر خود را با روسریهاى مشکى مى پوشیدند گویى کلاغ روى سرشان نشسته است (۱)

    در سنن ابو داود جلد ۲ صفحه ۳۸۲ همین مطلب را ازام سلمه نقل مى کند با این تفاوت که ام سلمه مى گوید: پس از آنکه آیه سوره احزاب یدنین علیهن من جلابیبهن نازل شد زنان انصار چنین کردند.

    کنت گوبینو در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانى در دوره اسلام در میان ایرانیان باقى ماند او معتقد است که آنچه در ایران ساسانى بوده است تنها پوشیدگى زن نبوده است بلکه مخفى نگه داشتن زن بوده است مدعى است که خودسرى مویدان و شاهزادگان آن دوره به قدرى بود که اگر کسى زن خوشگلى درخانه داشت نمى گذاشت کسى از وجودش آگاه گردد وحتى الامکان او راپنهان میکرد زیرا اگر معلوم مى شد که چنین خانم خوشگلى در خانه اش هست دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش هم نبود.

    جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند نیزمعتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شد در کتاب نگاهى به تاریخ جهان جلد اول صفحه ۳۲۸ ضمن ستایش از تمدن اسلامى به تغییراتى که بعدها پیدا شد اشاره مى کند و از آن جمله مى گوید: یک تغییر بزرگ و تاسف آور نیز تدریجا روى نمود و آن در وضع زنان بود در میان زنان اعراب رسم حجاب و پرده وجود نداشت زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگى نمى کردند بلکه در اماکن عمومى حضور مى یافتند به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه مى رفتند وحتى خودشان به وعظ و خطابه مى پرداختند اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش رسمى را که دو امپراطورى مجاورشان یعنى امپراطورى روم شرقى وامپراطورى ایران وجود نداشت اقتباس کردند عربها امپراطورى روم را شکست دادند و به امپراطورى ایران پایان‏بخشیدند اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند به قرارى که نقل شده است مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطورى قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایى زنان از مردان و پرده نشینى ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد تدریجا سیستم حرم آغاز گردید و مردها و زن ها از هم جدا گشتند.

    سخن درستى نیست فقط بعد ها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتى نداشته است از سخنان نهرو بر مى آید که رومیان نیز (شاید تحت تاثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سرادارى نیز از روم و ایران به دربار خلفاى اسلامى راه یافت این نکته را دیگران نیز تایید کرده اند.

    در هند نیز حجاب سخت و شدیدى حکمفرما بوده است ولى درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام درهند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحث تاثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانى حجاب زن را پذیرفته اند آنچه مسلم است این است که حجاب هندى نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن بر مى آید که حجاب هندى به وسیله ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است نهرو پس از سخنانى که از او نقل کردیم مى گوید: متاسفانه این رسم ناپسند کم کم یکى از خصوصیات جامعه اسلامى شد و هند نیز وقتى مسلمانان بدین جا آمدند آن را آموخت.

    به عقیده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است ولى اگر تمایل به ریاضت وترک لذت را یکى از علل پدیدآمدن حجاب دانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمیترین ایام حجاب را پذیرفته است زیرا هند از مراکز قدیم ریاضت و پلید شمردن لذات مادى بوده است.

    راسل در زناشویى و اخلاق صفحه ۱۳۵ مى گوید: اخلاق جنسى آنچنان که در جوامع متمدن دیده مى شود از دو منبع سرچشمه مى گیرد یکى تمایل به اطمینان پدرى و دیگرى اعتقاد مرتاضانه به خبیث بودن عشق، اخلاق جنسى در اعصار ما قبل مسیحیت و در ممالک خاور دور تا به امروز فقط از منبع اول منشعب مى شود و استثناى آن هند و ایران است که ظاهرا ریاضت طلبى در آنجا پدید آمده و در سراسر جهان پراکنده شده است.

    به هر حال آنچه مسلم است این است که قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتکر آن نیست اما اینکه حدود حجاب اسلامى با حجابى که در ملل باستانى بود یکى است یا نه و دیگر اینکه علت و فلسفه اى که از نظر اسلام حجاب را لازم مى سازد همان علت و فلسفه است که درجاهاى دیگر جهان منشا پدید آمدن حجاب شده است یا نه مطالبى است که در قسمتهاى بعدى به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.

    پى نوشت:

    ۱- کشاف ذیل آیه ۳۱ از سوره نور.

    ۲- علل پیدا شدن حجاب:

    علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضى ملل باستانى پدید آمد. اسلام که دینى است که درهمه دستورهاى خویش فلسفه و منظورى دارد چرا وروى چه مصلحتى حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟ مخالفان حجاب سعى کرده اند جریانات ظالمانه اى را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند و در این جهت میان حجاب اسلامى و غیر اسلامى فرق نمى گذارند چنین وانمود مى کنند که حجاب اسلامى نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه مى گیرد.

    در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونى ابراز شده است و غالبا این علتها براى ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است ما مجموع آنها را ذکر مى کنیم نظریاتى که به دست آوردیم بعضى فلسفى و بعضى اجتماعى و بعضى اخلاقى و بعضى اقتصادى و بعضى روانى است که ذیلا ذکر مى شود:

    ۱- میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفى).

    ۲- عدم امنیت وعدالت اجتماعى (ریشه اجتماعى).

    ۳- پدر شاهى و تسلط مردبر زن و استثمار نیروى وى در جهت منافع اقتصادى مرد (ریشه اقتصادى).

    ۴- حسادت و خودخواهى مرد (ریشه اخلاقى).

    ۵- عادت زنانگى زن و احساس او به اینکه درخلقت از مرد چیزى کم دارد به علاوه مقررات خشنى که در زمینه پلیدى او وترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانى)

    علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیرى در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه جهان نداشته است و بى جهت آنها را با نام علتحجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضى از سیستمهاى غیر اسلامى تاثیر داشته است در حجاب اسلامى تاثیر نداشته است یعنى حکمت و فلسفه اى که اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است.

    همان طور که ملاحظه مى شود مخالفان حجاب گاهى آن را زایید ه یک طرز تفکر فلسفى خاص درباره جهان و. لذات جهان معرفى مى کنند و گاهى ریشه سیاسى واجتماعى براى آن ذکر مى کنند و گاهى آن را معلول علل اقتصادى مى دانند و گاهى جنبه هاى خاص اخلاقى یا روانى را در پدید آمدن آن دخالت مى دهند.

    ما هر یک از علل را ذکر و سپس انتقاد میکنیم و ثابت مى کنیم که اسلام در فلسفه اجتماعى خو. د ه هیچ یک از این جهات نظر نداشته است و هیچ یک از آنها با مبانى مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمى دهد و درخاتمه به یک علت اساسى اشاره‏میکنیم که از نظر ما موجه ترین آنها به شمار مى رود.

    ادامه بحث را به کتاب مجموعه آثار شهید مطهرى ره ج ۱۹ مبحث حجاب مراجعه فرمایید. به نقل از اداره پاسخگویى آستان قدس رضوى

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
دکمه بازگشت به بالا
بستن