مقالات

اشو و دعا

دعا زمینه ی ارتباط بنده با خالق و مدبر هستی است. در تمامی ادیان و مذاهب دعا وجود دارد و راه ارتباط معنوی معرفی می گردد. به شکلی که هرچه انسان بیشتر اهل دعا و مناجات باشد معنویت بیشتر نیز دارا خواهد بود.
برای دعا در مکاتب مختلف آداب و رسوم خاصی نیز وارد شده است، نوع دعا، وقت دعا، مکان دعا و حتی حالت شخص دعا کننده.

مثلا در اسلام، استغفار، آنهم در دل شب (سحر)، در یک جای خلوت و درو از ریا و با حالت تضرع از جمله دعاهای سفارش شده می باشد.

ارزش و جایگاه دعا را زمانی بیشتر متوجه می شویم، که میبینیم انسانهای وارسته در طول تاریخ، از جمله کارهای مداومشان، دعا در مقابل ذات اقدس ربوبی است و در بین این انسانهای والا، ما مسلمانان اهل بیت رسول گرامی اسلام را میبینیم، که ضمن انجام دعا، آن را به اشکال مختلف به دیگران نیز آموزش داده اند.و امروزه ما میتوانیم معارف بلند دین و معنویت را در دعاهایی که از اهل بیت به ما رسیده است، پیدا کنیم، نگاهی کوتاه به دعای کمیل، جوشن کبیر ، دعاهای صحیفه سجادیه و … میتواند جایگاه و عظمت دعا را به ما نشان دهد.   
در عرفانهای نو ظهور خصوصا اشو، برای این که خدا را انکار میکند تبعات آن را نیز (دعا) انکار می کند. در واقع میگوید که خدایی وجود ندارد تا که به دعای تو گوش دهد و تمام اینها افسانه است.

جایی برای دعا وجود ندارد، زیرا دعا خدا-محور است. اگر خدایی وجود نداشته باشد، نزد چه کسی می توانی دعا کنی؟ تمام دعا ها کاذب هستند، زیرا کسی وجود ندارد که به آن ها پاسخ دهد، کسی نیست که بشنود. تمام دعا ها تحقیر، توهین و تنزل از مقام انسانی است. تمام دعاها زشت هستند! تو نزد افسانه ای زانو می زنی که وجود ندارد. فصل اول کتاب توطئه ای به اسم خدا در این جا لازم است به این نکته اشاره کنم که، تصور اشو از خدا، مانند برخی ادیان دیگر، یک موجودی به شکل انسان با کمی تفاوت است ، و در واقع این منشأ اشتباه اشو می باشد، و در نقدی که به دعا میکند این مسأله روشن است.و پنج میلیارد نفر دعا می کنند، و فقط یک نفر که می شنود! آیا فکر می کنی که او سالم باقی بماند؟ “نان روزانه ام را به من بده!” چرا برای تمام عمرت درخواست نکنی و تمامش نکنی؟! یک بار دعا کفایت می کند!
ولی تو هرروز او را به زحمت می اندازی، مانند یک زن که به شوهرش نق می زند، صبح و شام. و محمدیانی هستند که پنج بار در روز دعا می کنند. آنان نق زن های بزرگی هستند! فصل اول کتاب توطئه ای به اسم خدا در این عبارت کاملا روشن است، خدایی را که اشو دعای در مقابل او را نفی میکند، خدای دارای جسم است، که باید برای شنیدن دعای مردم گوش داشته باشد، و معلوم است، خدای مجسوم اشو، قادر به شنیدن دعای همزمان پنچ میلیارد انسان نیست. و این خدا به گفته اشو و ما یک افسانه است، بله ما هم در این نکته با اشو هم عقیده ایم، که خدایی که برای شنیدن دعا گوش لازم دارد افسانه ای بیش نیست.
کسی وجود ندارد که دعاهای شما را بشنود؛ کسی وجود ندارد که به دعاهای شما پاسخ بدهد. تمامی مذاهب شما را برونگرا می سازند تا شما به درون رو نکنید. دعا یک چیز برون گرا است. خدا آنجا هست و شما نزد آن خدا فریاد می کشید. ولی این شما را از خودتان دور می کند. هر دعایی غیرمذهبی است.
و دعا چیزی جز تکه پاره های افسانه ای به نام خدا نیست. از دعا پرهیز کنید. دعا شما را از حقیقت وجودین خود دور می سازد. عمیق تر وارد مراقبه شوید. این تنها دیانت ممکن است. فصل اول از کتاب توطئه ای به اسم خدا.
اما خدایی را که ما در مقابلش زانو میزنیم و دعا میخوانیم، با خدای در ذهن اشو متفاوت بوده و نه تنها جسم ندارد، بلکه قدرت و عظمتی فرای تصور بشری را داراست، خدایی که از رگ گردن به ما انسانها نزدیک تر بوده و به تمام حالات و نیات ما آگاهی کامل دارد.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ . سوره بقره (255).
هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند، هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرا نمى‏گيرد، (و لحظه‏اى از تدبير جهان هستى، غافل نمى‏ماند،) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست، كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنا بر اين، شفاعت شفاعت كنندگان، براى آنها كه شايسته شفاعت‏اند، از مالكيت مطلقه او نمى‏كاهد.) آنچه را در پيش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند، (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است.) و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد، جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است، و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى پايان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‏]، او را خسته نمى‏كند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست.

داریوش عشقی

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن