مقالات

نقد فرضیه جذب

نقد فرضیه جذب(نویسند:داریوش عشقی)

قانون جذب در چند سال اخیر به صورت برنامه مستند مستقل و یا تصویر پردازی در برخی از فیلم ها و همچنین چاپ کتاب های مختلف در حال معرفی به مردم می باشد و همچنین در بین صحبتهای برخی از کارشناسان صدا و سیما و سخنرانان بعضی از همایش ها نیز توصیه به این قانون دیده می شود.


قانون جذب را داخل در جنبش های نو پدید معنوی به شمار می آوریم و آن به عنوان یک جریان نوظهور منحرف، حساب می شود،

به علت:
1-    ارتباط مبحث قانون جذب با تشکیلات تفکر نوین، به شکلی که یکی از 10 اصل اعتقادی تفکر نوین، قانون جذب است .درکنار اصول دیگری همچون: تجسم خلاق ، جاذبه حیوانی و …
2- همچنین در  قانون جذب خدا را با تعابیری همچون انرژی حاضر در همه جا تعبیر می کنند.
از این رو  فرضیه قانون جذب در بین جنبش های نو پدید معنوی بحث و نقد می شود.
در فرضیه جذب، طبق سه گامی که خانم راندا برن در کتاب خود توضیح می دهد، سه گام برای رسیدن به خواسته هایتان باید طی شود: تصور، باور، تجسم.
برای این که بتوانیم این سه مرحله را طی کنیم، باید آرزوهایتان را در جایی یادداشت نمائید (که خانم برن آن را تابلو تجسمات می نامد) و هر روز چند دقیقه به آن ها نگاه کرده و آن ها را تجسم کنید.
اینجا نکته زیبایی وجود دارد و آن هم این است که این همه انسان ها که به برخی از آروز های خود رسیده اند، کدام یک به این فرمول برای رسیدن به آرزوهایشان عمل نموده اند.
جالب این است که ناشران این فرضیه معتقدند که؛ هر کس به آرزوی دوران کودکی خود رسیده توسط این قانون رسیده است. اما پاسخگوی آرزوهایی که انسان از دوران کودکی خود داشته و به آنها نرسیده است نیستند، ضمن اینکه آرزوهای انسانها تعداد محدودی نداشته و انسان در هر زمان و تحت هر شرایط آرزوهای متنوعی را در ذهن خود می پروراند.
همواره انسان ها گاهی به آرزوهایشان می رسند و گاهی نمی رسند و همه انسان ها هم بالاخره مواقعی از زندگی به آرزوهایشان فکر می کنند.
حال اگر کسی بگوید من با استفاده از این سه گام به آرزویم رسیده ام باید عرض کنیم که؛ قانون را بر اساس استثنائات تدوین نمی کنند و با یک نفر نمی توان قانون را اثبات کرد، ضمن اینکه به برخی دیگر از آرزوها و تمایلات خود بی آنکه از این قانون تبعیت کرده باشد رسیده است.
اما نقد این فرضیه در دو حوزه علمی:
•    روانشناسی
این مبحث به اصطلاح قانون راز با قانون تمرکز و رهایش در روانشناسی در تعارض است.
قانون تمرکز می گوید؛ برای فعال شدن نیروهای ذهنی و سایر نیروهای درونی باید روی یک موضوع متمرکز شوید تا به حداکثر اثرگذاری برسید.
قانون رهایش می گوید؛ هرچیز راکه تلاش می کنید به آن برسید از شما می گریزد و هر چه را که رها می کنید به سوی شما می آید. ویکتور فرانکل درمورد لذت، این قانون را مطرح می کند، و برخی از افراد برای به دست آوردن ثروت و شادی نیز این را می گویند که؛ به دنبال ثروت و شادی نباشید، به راحتی به زندگی تان ادامه دهید. تا آنها خودشان به سوی شما بیایند.

•    فیزیک
طبق ادعای فیزیک کوانتوم ، دنیا از انرژی تشکیل شده و هر چیزی که در علم فیزیک بررسی می شود باید بتوان آن را اندازه گیری دقیق کرد، حال اگر فیزیک دانی بخواهد این ادعا را ثابت کند باید بگوید چه مقدار انرژی نیاز است تا یک ماشین با استفاده از قانون جذب در عالم خارج ایجاد شود، یا جذب شود. و با چند دقیقه فکر کردن و تولید انرژی ذهنی می توانیم به شیء مورد نظر دست یابیم. بنابراین چون این فرمول قابل اثبات و ابطال علمی نیست، از نظر علم فیزیک هم مردود است.

چند نکته جالب در مورد مسایل دینی قانون جذب:
1.    امام علی(ع) می فرمایند:عرفت الله بفسخ العزائم. یعنی اینطور نیست که هر زمان هر چیزی را دلت خواست به دست آوری، گاهی چیزی را می خواهی و نمی شود. به دست آوردن خواسته ها در اختیار انسان نیست، بله انسان درخواست میکند و آن را با تلاش همراه می نماید اما برای محقق شدن آن، خواست خدا و داشتن ظرفیت در انسان هم شرط است.

2.    در روایات و آیات زیاد بر تفکر تأکید شده است، مثلا یک ساعت تفکر معادل هزار سال عبادت است تفکر یعنی علم پیدا کردن به یک مجهول، ولی جذب رسیدن در تخیل شخص است. اصلا تفکر ماهیتا با جذب فرق دارد.
عمل به روش پیشنهادی این قانون کار بچه هاست بچه ها در تخیلات خود هستند.

3.    تأکید بر دعا در دین؟
جذب قانون است یعنی همیشه باید نتیجه بدهد. ولی دعا اینطور نیست که هر چه بخواهی زود برآورده شود بعضا به مصلحت شخص نیست و به جای آن مکروهی از او دفع می شود.

قانون جذب چه انحراف معنوی دارد؟
تحریف معنوی آیات و روایات و تبیین غلط قانون جذب توسط مروجین:
مثلا یکی از مروجین این تفکر در کشور در کتاب خود، نزدیک به 12 آیه در مقام اثبات و مشابه سازی این قانون با آیات قرآن آورده که تماما برداشت های شخصی و تفسیر به رای ایشان از این آیات است و به نوعی موجب انحراف معنوی میگردد.
مثلا با استناد به آیه شریفه « انی جاعل فی الارض خلیفه » می گوید : این که شما خلیفه الله هستید، یعنی قانون جذب در اختیارتان هست و می توانید به کل کائنات فرمان دهید.
•    تعارض با معاد
تحقیر زندگی ابدی در قبال دنیا؛ مثل اینکه می گویند: اگر برای رسیدن به آرزوهایت روی آن ها تمرکز نکردی و آنقدر لفتش دادی، اینجا به دست نمی آوردی  و متاسفانه در بهشت به دست می آوری و این به درد نمی خورد .
تضعیف باور به معاد؛  می گویند : اگر به جهنم فکر کنی می روی به جهنم. بنابراین پس باید نعوذ بالله حضرت علی علیه السلام اولین آدم باشد که به جهنم می رود چون همواره به یاد جهنم و عذاب های اخروی بود.

•    به ابتذال کشاندن معنویت؛ مثلا می گویند: تنها چند درصد میلیونرهای روی زمین انسان های معنوی هستند.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن