علي وليّ خداست
يک مناظره
در مسجد النبي يک نفر از اهل تسنن مصر به اينجانب گفت: آيا شما «شيعيان» ميگوييد «عليّ وليّ اللَّه» علي وليّ خداست؟ گفتم: بلي، مگر چه اشکالي دارد؟ گفت: مگر خدا ولي ميخواهد؟ گفتم: مگر شما نميگوييد: «محمد رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم»؟ محمد رسول خدا است در فکر فرو رفت و گفت: بلي ميگوييم، گفتم: مگر خدا رسول ميخواهد؟ گفت: معناي آن اين است که «محمدصلي الله عليه وآله وسلم از طرف خدا رسالت [بر مردم]دارد» گفتم: معناي «علي ولي اللَّه» نيز اين است که «عليعليه السلام از طرف خدا ولايت و امامت [بر مردم] دارد» بعد به او گفتم: نظير اين عبارت در کتابهاي شما نيز آمده است، مثلاً در «صحيح بخاري» است که عمر بن الخطاب به علي بن أبي طالبعليه السلام و عباس عموي رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم گفت: من ولي ابوبکر هستم، «فکنت انا وليّ أبي بکر» [1] و معلوم است که ابوبکر مرده بود و ولي نميخواست، پس معناي گفته عمر اين است که من از طرف ابوبکر ولايت بر مردم دارم، سپس به او گفتم: البته بايد از عمر و ابوبکر سؤال شود که مگر اختيار مردم با آنها بود که براي آنان ولي تعيين کنند؟ و ابوبکر چگونه ميتوانست براي مردم تصميمگيري کند؟
در هر حال شيعيان معتقد هستند که عليعليه السلام از طرف خدا و توسط رسول اللَّهصلي الله عليه وآله وسلم براي امامت و ولايت و رهبري مردم تعيين شده است ولذا ميگويند «اشهد ان علياً امير المؤمنين و ولي اللَّه» و در مقابل، شما اهل تسنن طبق گفته خود عمر، بايد بگوييد «اشهد ان عمر ولي ابوبکر» و نبايد بگوييد عمر خليفه رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم است و الا عمر را تکذيب کردهايد، لبخندي زد و چون اين مطلب را از «صحيح بخاري» نقل کردم و نميتوانست انکار کند. اندکي سکوت کرد و گفت: شما به چه دليل ميگوييد علي بن ابي طالبعليه السلام از طرف خدا بر مردم ولايت دارد؟ گفتم: ادله اين امر – عقلاً و نقلاً – فراوان است و از باب نمونه يکي از ادله آن اين آيه شريفه است:
إِنَّمَا وَلِيُّکُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ [2] .
تنها ولي و سرپرست شما، خدا و رسول خدا و کساني هستند که ايمان آوردهاند و نماز را به پاي ميدارند و در حال رکوع زکات ميپردازند.
در تفاسير شيعه و عده زيادي از اهل تسنن آمده است که مراد از والذين آمنوا در اين آيه مبارکه علي بن ابيطالبعليه السلام است و تصريح نمودهاند که عليعليه السلام در حال رکوع انگشتر خود را به فقير بخشيد و اين آيه شريفه در شأن او نازل شد [3] .
و شما ميتوانيد به «الغدير» مرحوم علامه اميني، يا به کتاب «المراجعات» مراجعه کنيد و يا به تفاسير خودتان در ذيل آيه مراجعه و تحقيق کنيد، سپس اضافه کردم: علاوه بر اين آيه، ادله زيادي بر ولايت و امامت عليعليه السلام موجود است و يکي از آنها داستان غدير خم است.
صحبت که به اينجا رسيد رفقاي او که سخت نگران و ناراحت بودند، دست او را گرفتند و گفتند بحث کافي است. گرچه او مايل بود که بحث را ادامه دهد اما رفقاي او اجازه ندادند و خداحافظي کردند. والحمدللَّه رب العالمين.
[2] سوره مائده / 5.
[3] به تفسير در المنثور و احکام القرآن جصاص و تفسير بيضاوي و تفسير طبري و غير اينها در ضمن تفسير اين آيه مبارکه مراجعه شود.