مقالات

حدیث عایشه در گریه پیامبر بر امام حسین (ع)

یکی از ایرادات وهابیت به شیعیان، عزاداری بر سید الشهداء و برپایی مراسم سوگواری است که شیعیان هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم بر آن همت می‌کنند و با پوشیدن جامه سیاه و پرچم‌هایی که نشان از عزاداری است، واقعه آن روز را در اذهان زنده نگه می‌دارند،‌ و از کوچک تا بزرگ، پیر و جوان، همه و همه همانند فرزند پدر از دست داده به شیون و گریه و زاری می‌پردازند. وهابیّت اصولا با عزاداری و برپایی چنین مراسماتی مخالف بوده و هر ساله این شبهه و ایراد را بر شیعیان وارد می‌کنند، و گمان می‌کنند شیعه این اعمال و رفتار را از روی بدعت وارد در دین ساخته و بر آن پافشاری می‌کند. امّا غافل از آن که شیعه برای تمام کارهای خود مستند دینی، شرعی و تاریخی دارد و قائل به این مطلب نیز می‌باشد که نباید چیزی به عنوان «بدعت» وارد در دین گردیده و یا به عنوان «تحریف» از آن کم و یا زیاد گردد.

 

این ایراد وهابیت به اقامه عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) از جهات متعدد قابل بررسی و جواب دادن است که ما در این مقاله به یک و یا حدّ اکثر دو مورد از آن اشاره خواهیم کرد:

 

– اقامه عزاداری برای عزیزان یک امر عاطفی بوده و در نهاد و سرشت آدمی نهفته است و چیزی نیست که بتوان آن را از فطرت آدمی جدا کرد، بنابراین کسی که شخص عزیزی را از دست بدهد و دیگر این‌که مرگ و یا شهادت وی جانسوز و جانگذاز نیز باشد، فطرت آدمی را بر آن می‌دارد که تا آخر عمر بر آن حادثه ماتم زده باشد.

 

– مطلب دیگر مستند به فعل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که مورد اتفاق تمام فرق اسلامی است که می‌توان به آن تمسک کرد. در این رابطه حدیثی از عایشه، أم المومنین وارد شده که می‌تواند دلیلی بر اقامه عزاداری برای حضرت اباعبد الله الحسین (علیه السلام) باشد. عایشه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌گوید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال شنیدن وحی بود که حسین (علیه السلام) وارد شد و بر سر و دوش حضرت بالا می‌رفت و بازی می‌کرد؛ جبرئیل پرسید: آیا حسین (علیه السلام) را دوست داری؟ حضرت فرمود: چرا دوست نداشته باشم؟ جبرئیل گفت: امّت تو به زودی آن را می‌کشند؛ سپس جبرئیل دستش را دراز کرد و خاکی سفید بیرون آورد و عرضه داشت: «فرزندت در سرزمینی به نام «طفّ» کشته می‌شود». چون جبرئیل از محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خارج شد، حضرت در حالی که خاک در دست داشت و گریه می‌کرد به من فرمود: «ای عایشه! جبرئیل به من خبر داد که فرزندم حسین (علیه السلام) در سرزمین «طفّ» کشته می‌شود و امّتم به واسطه او مورد آزمایش و امتحان قرار خواهند گرفت». سپس حضرت با چشمانی اشک‌بار به جمع اصحابش که از جمله آنان علی (علیه السلام)، ابوبکر، عمر، حذیفه، عمار و ابوذر بودند، پیوست. آنان با دیدن حضرت پرسیدند: «چه چیز شما را به گریه انداخته؟» حضرت فرمود: «جبرئیل مرا از شهادت فرزندم حسین (علیه السلام) در سرزمین «طفّ» باخبر ساخت و این خاک را هم از همان سرزمین برایم آورده که مکان دفنش خواهد بود.»

 

این روایت از جانب عایشه حاوی نکاتی است که به مواردی از آن اشاره خواهد شد. این که خبر شهادت و کیفیت آن را جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داده و با توجه به این که جبرئیل حامل وحی الهی است، و «امین الله» است بنابراین این نتیجه به دست می‌آید که منبع این خبر از جانب باری‌تعالی بوده و خداوند این قضیه را با واسطه به گوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانده است. نکته دیگر این‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار نسبت به امام حسین (علیه السلام) ابراز علاقه می‌کرد و او را بسیار دوست می‌داشت و نکته آخر این‌که ایشان با اطلاع یافتن از این ماجرا گریه نمودند.

 

با توجه به موارد فوق، سزاوار است که در سوگ جانگداز و جانسوز عزیزان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشک ماتم جاری کرده و ظلم و جفایی را که در حق آنان روا شده را شفاف سازی کرده و با ارج نهادن به آن، پیروزی خون بر شمشیر را بر همگان ثابت نمود.

 

پی‌نوشت:

 

[۱]. ابن ایوب الطبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق: ابن عبدالمجید السلفی، مکتبه الزهراء، موصل، ۱۴۰۴ه.ق، ج ۳، ص۱۰۷، ح ۲۸۱۴

[۲]. ابن یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد، تحقیق: عبدالموجود، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۴ ه.ق، ج ۱۱، ص ۷۳، باب۱۲

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن