مقالات

سازمان كنفرانس اسلامي و نقش آن درگسترش وهابيت

اشاره

دبیرخانة سازمان کنفرانس اسلامی در سال 1432ق، کتابی را به نام «المملکه العربیه السعودیه ومنظمه الموتمر الاسلامی دعم متواصل وتطور مشهود[1]» منتشر کرد که اطلاعات مفیدی از نفوذ عربستان در این سازمان دارد. در این کتاب، سخنی از احسان اوغلو، دبیرکل سازمان آورده شده که حکومت سعودی را از پایه گذارانِ هم بستگی و اخوت اسلامی معرفی و از تلاش های ملک عبدالعزیز، فیصل، فهد و عبدالله، به سبب رفع مشکلات امت اسلامی و هدیه آوردنِ ارمغان امنیت و صلح برای آنان تقدیر می کند.[2] نکتة قابل تأمل این است که او افغانستان را از جملة کشورهایی برمی شمرد که تلاش های عربستان از طریق سازمان کنفرانس اسلامی باعث شد که نیروهای شوروی از آن خارج شوند و صلح و امنیت به این کشور باز گردد. همچنین او عربستان را سکان دار سازمان کنفرانس اسلامی می داند که ملک فیصل نقش اساسی را در به وجود آمدن آن داشته است.[3] در این مقاله، سعی شده است توسعة وهابیت از طریق سازمان های فراملیتی ارزیابی شود.

سازمان کنفرانس اسلامی

سازمان کنفرانس اسلامی بزرگترین سازمان، بعد از سازمان ملل متحد است که 57 کشور عضو آن اند[4] و بیش از 40 سال از تأسیس این سازمان از 1398ق/ 1969م می گذرد. مقر اصلی سازمان کنفرانس اسلامی و مراکز بزرگ آن در جدة عربستان است.[5] تنها بخش کمی از مراکز این سازمان در کشورهای ترکیه، پاکستان، بنگلادش و مغرب است. عربستان به تنهایی ده درصد کل بودجة سازمان کنفرانس اسلامی را تأمین می کند که بالاترین رقم در بین کشورهای اسلامی است.[6] در آخرین تلاش عربستان، ساختمان جدید دبیرخانة سازمان کنفرانس اسلامی در جده در زمینی با مساحت 40 هزار مترمربع با مبلغ 100میلیون دلار از سال 1432ق درحال ساخت است.

ملک فیصل (1384ـ 1395ق) سومین پادشاه عربستان، با شعار دفاع از بیت المقدس و مقابله با صهیونیسم و کمونیسم و ناسیونالیسم عرب و استعمار، به کمک سران برخی از کشورها نظیر ایران، مغرب، مراکش، اردن، سومالی و پاکستان، سازمان کنفرانس اسلامی را تأسیس کرد.[7] شرایط جدید منطقه و قدرت گرفتنِ ناسیونالیسم عربی مهمترین تهدید برای آل سعود بود. فیصل که افکار انقلابی جمال عبدالناصر را تهدیدی جدی برای ستون اصلی قدرت و مشروعیت خویش می دانست، از طریق حمایت از جنبش های اسلامی و اشاعة سلفیت، به مقابله آن برخاست.

ناسیونالیسم عرب را که بیشتر مسیحیان عرب طرح کرده بودند و با آن خواستار اعطایِ حقوق برابر به اعراب بودند، جنبة مذهبی نداشت[8] و این فرصت برای آل سعود به دست آمد که به عنوان حامی اسلام و منادی وحدت زیر لوای اسلام، از راه انتشار وهابیت، نفوذ خود را بین کشورهای اسلامی گسترش دهد. جمال عبدالناصر هم تلاش های فیصل را برای ممانعت از پیش روی انقلاب عربی به باد استهزا می گرفت و حمایت فیصل از اسلام را برای حفظ سلطنت و استبداد خویش می دانست. زمانی ملک فیصل در پارلمان اندونزی گفته بود: «خداوند مرا لایق خدمت به حرمین شریفین دانسته است و همة دوستان باید ما را در مقابل خراب کارها وانقلابی ها و مارکسیست ها یاری دهند.» ناصر هم در جواب گفته بود: «این منطق صهیونیسم ها در قدس است که خدا به ما وعدة زمین موعود از نیل تا فرات را داده است.»[9]

با این حال، فیصل مصمم به حرکتی که آغاز کرده بود پیش می رفت و به پشتوانة دلار های نفتی که در آن سال ها مقارن با صعود ناگهانیِ قیمت نفت به دست آورده بود نفوذ خود را از طریق اشاعة سلفیت گسترش می داد؛ به طوری که در یک دورة 9 ماهه در 1965م، از کشورهای اردن، سودان، تونس، گینه، مالی، مراکش، ایران، ترکیه و پاکستان دیدار کرد و رهبران این کشورها رادر جریان اهداف خارجی خود که همانا مبارزه با کمونیسم و صهیونیسم و ناصریسم بود قرار می داد. در سفر دیگرش به آفریقا در1972م، ازکشورهای اوگاندا، چاد، سنگال، موریتانی و نیجر دیدن کرد. در این دیدارها، رهبران کشورهای آسیایی وآفریقایی از این که خود را سهیم در ثروت های عربستان می دیدند به ملک فیصل پاسخ مثبت دادند.[10] نکتة حایز اهمیت این است که وهابیت در این دوره، مورد حمایت سران کشورهای اسلامی نبود و تنها در مقابل کمک های مالی عربستان، با حضورعالمان و مراکز وهابیت در این کشورها موافقت شد. در واقع، نوعی داد و ستد سیاسی در جریان بود که به نام سازمان کنفرانس اسلامی و دعوت به اسلام اصیل و به کام اندیشة وهابیت گسترش می یافت. اما پس از انقلاب اسلامی ایران، تعالیم فرقة وهابیت به دست آویز اصلی برای جلوگیری ازگسترش تفکرهای نواندیشانة این انقلاب شیعی، در این کشورها تبدیل شد.[11]

در این دوره، عربستان سرمایه گذاریِ هنگفتی برای تأسیس دانشکده ها و مراکز اسلامی و معهدهای علمی و تأسیس مساجد و دارالتحفیظ قرآن در کشورهای اسلامی کرد و عده ای از علمای وهابی را به آن کشورها اعزام کرد و در نتیجه، جریان شکل گیریِ گرایش های وهابیت در کشورهای اسلامی قدرت بیشتری گرفت. در این سال ها، جنگ اعراب و اسرائیل واقع شد و فیصل در اعتراض به حمایت آمریکا از اسرائیل و برای دفاع از اعراب، فروش نفت به آمریکا را برای مدت 5 ماه قطع کرد، که موجب بدترین بحران کمبود بنزین در تاریخ آمریکا شد.[12] طبق نظر برخی از تحلیل گران، همین امر مقدمات ترور ملک فیصل به دست برادرزاده اش را فراهم آورد.[13] در سخنی از سلطان بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان، آمده است که در ملاقات خود با نهرو، نخست وزیر هند، ابراز می کند که در عربستان دو امتیاز بزرگ وجود دارد، اولین امتیاز کعبه است و نهرو مدتی سکوت کرد و من تصور کردم که دومین امتیاز، را نفت می داند، اما او بعد از مدتی، امتیاز دوم را فیصل دانست.[14] در واقع، فیصل اصول و مبانی مهندسی دیپلماسیِ عربستان را برای سیطره بر افکار مسلمانان جهان روشن کرد.[15]

این سیاست را بعدها ملک فهد ادامه داد. نکتة قابل تأمل در سخنانِ احسان اوغلی، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، این است که او افغانستان را از جمله کشورهایی بر می شمرد که تلاش های عربستان از طریق سازمان کنفرانس اسلامی باعث شد که آرامش به آن با اخراج نیروهای شوروی از آن باز گردد. شکی نیست که در دورة فهد، سرسپردگی و عمل گرایی محض با غرب، سیاست اصلی عربستان شد. در این دوره، آمریکا از اسلام به عنوان تاکتیکی برای ستیز با کمونیسم و ناسیونالیسم عربی و در نهایت، محدودکردنِ نفوذ شوروی بهره می جست. هم زمان با کودتای کمونیستی و اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی و وقوع انقلاب اسلامی ایران، منافع آمریکا در منطقه به شدت در خطر بود. به همین دلیل رسانه های غربی در آسیای مرکزی و بیشتر کشورهای منطقه، با اختصاص بسیاری از برنامه های خود به ترویج اسلام، تلاش بسیاری برای تحریک اشتیاق مذهبی و در نتیجه، مقاومت در برابرکمونیسم انجام دادند. بنابر برآورد آماری، 90درصد برنامه های رادیو آزادی، رادیو اروپای آزاد و صدای آمریکا به برنامه های اسلامی اختصاص داشت.[16] هم چنین، دیوبندیه در پاکستان، با سیاست های ضیاء الحق و حمایت عربستان به شدت گسترش یافت و از 900مدرسة در 1971م به 8000 مدرسة رسمی و25000 مدرسه غیررسمی در 1988م ارتقا یافت ونیم میلیون طلبه درآن مشغول به تحصیل بود.[17] عربستان به شدت بر گسترش افکار وهابی بین آن ها تأکید داشت.[18] یکی از نمونه های بزرگ این مدارس، مسجد و دانشگاه اسلامی ملک فیصل است. این مسجد با ظرفیت 10هزار نمازگزار به همراه دانشکده و معهدهای علوم اسلامی در اسلام آباد پاکستان در 1408ق تأسیس شد. در این مدارس، مبارزان جوانی پدید آمدند که نیروهای جهادی طالبان را شکل دادند و خواستار برپاییِ حکومت اسلامی درکشور پاکستان و افغانستان شدند. عربستان بین سال های 1980 تا 1990 نزدیک به چهار میلیارد دلار کمک رسمی به مجاهدین پرداخت کرد و در این مدت، کمک های غیررسمیِ بسیاری نیز از طریق مراکز اسلامی و خیریه برای آن ها فرستاده شد.[19] مجاهدین، جوانان بین 14 تا 24 ساله ای بودند که در مدارس، قرآن و احادیث نبوی را از معلمان کم سواد می آموختند و بدون فراگیریِ علوم دیگر، در صف مجاهدین قرار می گرفتند و هم چون سپاهیان ابن سعود، خود را اخوان می نامیدند.[20] طالبان بعد از تسخیر کابل در 1996م، هیئت امر به معروف و نهی از منکر، هم چون حکومت سعودی، تشکیل داد و افراطی ترین قوانین را به اجرا گذاشت. آن ها مدارس دخترانه را تعطیل و زنان را از کارکردن در خارج از خانه منع کردند. تلویزیون ها را شکستند و پوشیدن کلیه لباس های ورزشی و اعمال تفریحی را ممنوع کردند و به تمام مردان دستور دادند که ریش های خود را بلند کنند.[21] علمای عربستان نظیر بن باز، مفتی اعظم عربستان، و محمد بن جابر، رئیس دادگستری عربستان، نقش مهمی در پیشتیبانی از طالبان ایفا کردند. یکی از رهبران طالبان، ملا ربانی در ملاقاتی که با ملک فهد در ریاض داشت، ابراز کرد: از آن جایی که عربستان مرکز دنیای اسلام است، ما مایلیم با عربستان همکاری داشته باشیم. ملک فهد نیز از اجرای شریعت و گزینش معیارهای خوب در افغانستان به دست طالبان ابراز خوشحالی کرد. او به طالبان قول داد که تا جایی که می تواند به آن ها کمک کند.[22]

ملک فهد در1992م، اولین کنفرانس بین المللی برای شناساییِ اقلیت های مسلمان درکشورهای بیگانه وگرفتن استراتژیک مناسب و درک شرایط و نگرانی های آنان برگزار کرد. او به فعالیت های گذشتة عربستان درکشورهای غربی وشرقی در مورد اقلیت های مسلمانان بسنده نکرد. این فعالیت ها مدت ها قبل، از طریق سازمان هایی نظیر «رابطه العالم الاسلامی و هیئه الإغاثه الإسلامیه» و «الندوه العالمیه للشباب الإسلامی» با مدیریت سازمان کنفرانس اسلامی در این کشورها گسترش می یافت.[23] در طول زمام داریِ فهد، از طریق رابطه العالم الاسلامی 600 مرکز اسلامی و 150 مسجد و 1500 مدرسه در جهان تأسیس شد و 6 میلیارد ریال سعودی در رابطه العالم الاسلامی هزینه شد.[24] هم سوییِ عربستان با سیاست های آمریکا در منطقه[25] باعث شد که عربستان امتیازهایی را برای حضور در کشورهای غربی به دست آورد: ساخت مساجد و آکادمی هایِ علوم اسلامی و عربی در بهترین مناطق شهرهای اروپا و آمریکا و تأسیس کرسی های اسلام شناسی در معتبرترین دانشگاه های جهان مانند دانشگاه هاروارد و کالیفرنیا و لندن و مسکو به عنوان قرائت اصیل از اسلام از جملۀ آن هاست.[26] این فعالیت ها دست آویزی برای توجیه عموم مسلمانان برای گسترش تعامل با غرب بود. مسجد به عنوان بارزترین نشانۀ وجود مسلمانان در هر شهری است که روزها برای نماز و مراسم های مختلف، بزرگترین تجمع مسلمانان را شکل می دهد. مسلمانان بومیِ این کشورها تواناییِ تأمین هزینه های ساخت و برگزاری مراسم ها را ندارند. عربستان برای دست یافتن به این پایگاه، سرمایه های عظیمی را صرف ساخت و مدیریت آن ها کرد؛ برای نمونه می توان از مسجد و مرکز اسلامی در ژنو، پایتخت سوئیس؛ بروکسل، پایتخت بلژیک؛ مادرید، پایتخت اسپانیا؛ رم، پایتخت ایتالیا و شهرهای نیویورک، واشنگتن، کالیفرنیا در آمریکا نام برد. برخی از این مساجد گنجایش 4 هزار نفر نمازگزار را دارند.[27] در عوض، ملک فهد جلسه ای مشتمل بر 350 تن از علما را تشکیل داد تا آن ها را برای صدور فتوا به منظور اجازۀ استقرار ارتش آمریکا در عربستان، طی جنگ با عراق متقاعد کند. در نتیجه، عبدالعزیز بن باز، متنفذترین عالم عربستان و رئیس هیئت کبار العلماء، چنین فتوایی صادر کرد: «هرچند آمریکایی ها عقاید مذهبیِ محافظه کارانه هم چون کافران دارند و مسلمان نیستند، اما سزاوار پشتیبانی اند، زیرا آن ها در این جا هستند تا از اسلام دفاع کنند.»[28] ملک فهد پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، درکشورهای تحت تأثیر او مانند جمهوری های آسیای مرکزی، اروپای شرقی، چین و روسیه فعالیت گسترده ای را آغاز کرد. مساجد و مدارس اسلامی فراوانی درآن جا تأسیس و آنان را سرپرستی کرد. با دعوت او، بسیاری از مسلمانان چین برای حج و تحصیل در دانشگاه های عربستان راهی آن دیار شدند و ترجمۀ قرآن و کتاب های مورد نیاز را به صورت رایگان در اختیار آن ها گذاشت.[29] درپیِ چندین سال فعالیت آنان، حکمرانان ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان وهابیت را بزرگ ترین تهدید سیاسی برای ثبات در کشورهای خود خواندند.[30]

با رشد جمعیت حاجیان بیت الله الحرام، ملک فهد توسعۀ حرمین شریفین را به صورت جدی آغاز کرد. در توسعۀ شهر مکه و مدینه 70 میلیارد ریال سعودی هزینه شد.[31] در این دوره، تمرکز بسیاری بر آشنایی حجاج با تفکر سلفی انجام گرفت. کنفرانس و همایش های بسیاری در ایام حج در مقر رابطه العالم و دیگر مراکز برگزار می شد و کتاب ها و مجلات فراوانی در بین حجاج توزیع می شد.

رابطه العالم الاسلامی

از آغاز قرن چهاردهم/ بیستم، تبلیغات اسلامی به یک هدف اصلیِ سازمان ها و نهادهای اسلامی نوبنیاد تبدیل شد. در مصر، دو سازمان رقیب، یعنی اخوان المسلمین[32] و جماعه الشّبان المسلمین،[33] نه تنها یک کناره گیریِ موقت از جامعه (هجرت) را تبلیغ می کردند، بلکه بر پایۀ آیۀ 104 سورۀ آل عمران،[34] جوانان مسلمان را به پیوستن به گروه های اسلامیِ جدید فرا می خواندند. در هند به گونه ای متفاوت، یکی از پرنفوذترین و فراگیرترین جنبش تبلیغ اسلامی، با نام جماعه التبلیغ و الدعوه ـ بیشتر با عنوان جماعت تبلیغی ـ شروع به کار کرد. این جنبش به رهبری مولوی محمد الیاس کاندهلوی م1363ق صورت گرفت که متوجه شبه قاره و کشورهای همسایه شد. در آفریقا نیز فرقه های تیجانیه، سنوسیه، احمدیه و اسماعیلیه اندیشۀ اسلام را برای نفوذ در میان نومذهبان به کار می بردند. اما فعالیت های تبلیغیِ سازمان هایِ اسلامی هنوز محدود به فعالیت پراکندۀ چند مرکز آموزش اسلامی بود. تنها پس از جنگ جهانی دوم بود که تشکیلات اسلامیِ فراملی به یک ضرورت اساسی تبدیل شد.[35]

رابطه العالم الاسلامی بزرگ ترین مرکز تبلیغات اسلامی در جهان است که با بیش از 50 سال فعالیت، نقش اساسی در ترویج وهابیت در جهان ایفا کرده است. اکنون نیز وهابیت بر این سازمان ـ که مرکزی اش در مکه است ـ سیطره دارد. شورایی که در ابتدا این سازمان را اداره می کردند، متشکل از ابوالحسن ندوی (از هند)، سعید رمضان (از مصر)، ابوالاعلی مودودی (از پاکستان) و علّال الفاسی (از مراکش) از جمله حامیان جریان های گوناگون سلفیۀ نوین بودند[36] و ریاست شورا برعهدۀ مفتی اعظم عربستان سعودی، محمدبن ابراهیم آل شیخ، قرار داشت و محمد سرور الصبّان، تاجر مکی و نخستین دبیر کل سازمان، به شدت از نگرش وهابی دفاع می کرد و بدین طریق، نفوذ وهابی ها در این سازمان اسلامی تأمین شده بود.[37] سران عربستان همیشه در تبرئۀ خویش برای استفادۀ ابزاری از این سازمان کوشیده اند، اما شکی نیست که رابطه العالم منادی تفکرات وهابیت بوده است.[38] پس از مرگ محمدبن ابراهیم آل الشیخ، عالم وهابی دیگر، عبدالعزیزبن باز، ریاست شورای مؤسسان را بر عهده گرفت و در حال حاضر، عبدالعزیزبن عبدالله آل الشیخ ریاست آن را عهده دار است که هر سه رئیس هیئت کبار العلماء عربستان هستند.[39] اهمیت این سازمان به حدی است که عضو ناظر در سازمان ملل متحد برای شرکت در سازمان های اقتصادی و اجتماعی دارد و به عنوان عضو مراقب در سازمان کنفرانس اسلامی، یونسکو و یونیسف حضور دارد.[40] گرچه در اساسنامۀ آن ذکر شده که این سازمان بین المللی اسلامی برای ترویج پیام اسلام و تعلیم اصول و مبانی آن و مبارزه با توطئه های ضد اسلامی است و به هیچ کشوری تعلق ندارد،[41] به دلیل این که 90درصد بودجۀ آن را عربستان تأمین می کند،[42] سیاست های آن را نیز عربستان مشخص می کند.

«رابطه» در دهۀ 1970م، به تدریج فعالیت های خود را در زمینه های هماهنگی بین مراکز اسلامی و تبلیغ در سراسر جهان گسترش داد و کوشید شوراهای قاره ا ی (پنچ شورا در 1985م) و شوراهای اسلامی محلی در 28 جامعه اقلیت مسلمان به وجود آورد. رابطه یک مجمع جهانی مساجد (المجلس العالَمی للمساجد) به وجود آورد که کارش هماهنگ کردنِ فعالیت هایِ تبلیغی در جهان بود. از آغاز تأسیس «رابطه»، عالمان وهابی خواستار تأسیس یک شورای فقهی شده بود که وظیفۀ شرح و بسط احکام و قوانین فقهی را، که مورد پذیرش جهانی اند، برعهده گیرد. این مجمع در 1976م بوجود آمد که به عنوان نمایندۀ رسمی مسلمانان، با دیگر آکادمی های اروپا و دیگر نقاط جهان همکاری داشت.

یکی از زیر مجموعه های رابطه العالم الاسلامی، سازمان بین المللی امداد اسلامی (هیئة الإغاثة الإسلامیة العالمیة) است که موظف به کمک رسانی به کشورهای اسلامی است. عربستان از طریق بانک توسعۀ اسلامی 77 میلیارد ریال به 35 کشور اسلامی و عربی کمک کرد که بعد از آمریکا، دومین رتبه را درکمک رسانی به کشورهای عربی اسلامی دارد. این کشور بین 1414 تا 1416ق بیش از دو میلیارد و هفتصد میلیون ریال سعودی در بوسنی و هرزگوین هزینه کرده است. 877 مدرسه تحت کفالت آن هاست و150 مسجد ترمیم و تجهیز شده است. سه میلیون ریال سعودی کتاب به آن جا فرستاده و 64 دورۀ آموزش زبان عربی برگزار شده است.[43]

در کنفرانس جهانی که برای بررسی تلاش های عربستان در ترویج اسلام در1432ق برگزار شد، گفته شد که در طول سه دهۀ اخیر، عربستان 375 میلیارد ریال سعودی برابر با 100 میلیارد دلار به 95 کشور درحال توسعه کمک کرده است. این پول برابر چهار درصد سود ناخالص ملیِ این کشور است.[44]

رابطه العالم برای تربیت مبلغان در پیش برد اهداف خود به صدها دانشجو از سراسر جهان نیاز داشت. از بین دانشگاه های هفت گانۀ عربستان، سه دانشگاه بزرگ برای آموزش و پژوهش در علوم اسلامی و عربی به وجود آمد: الجامعه الاسلامیه در مدینۀ منوره، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة در ریاض، جامعه ام القری در مکه مکرمه.[45]

دانشگاه الامام محمد بن سعود الاسلامیه: تا به حال انشعاب هایی از این دانشگاه، به صورت دانشکده های فقه و مطالعات اسلامی، در کشورهای آمریکا، ژاپن، اندونزی، امارت، موریتانی، جیبوتی تأسیس شده است. حدود نود هزار دانشجو دراین مراکز تحصیل کرده اند که تا 1419ق بیش از بیست و یک هزار نفر از این افراد از دانشکده های خارج از عربستان در رشته های علوم اسلامی و زبان عربی فارغ التحصیل شده اند. هم چنین مسئولان دانشگاه در پیِ توافق با بسیاری از دانشگاه های کشورهای اسلامی و غربی، استادان این دانشگاه را به صورت مهمان برای تدریس مباحث اسلام شناسی با گرایش سلفی گری اعزام می کنند، که تاکنون 200 حلقۀ علمی برگزار شده است.[46]

الجامعه الاسلامیه: این دانشگاه به دستور ملک سعود در1381ق در شهر مدینه تأسیس شد.[47] او دریافته بود که به منظور نشر وهابیت، باید مراکز بزرگ و مجهز برای تحصیل تا سطح عالی تأسیس کند تا پس از جذب دانشجو از سراسر دنیا، به خصوص آسیا و آفریقا و آموزش آنان، به کشور خود باز گردانده شوند و درآن جا، با حمایت های مادی و معنویِ عربستان، وهابیت را گسترش دهند. به همین منظور، یکی از دانشگاه های مهم دینی در مدینه منوره در سال 1381ق با نام الجامعه الاسلامیه تأسیس شد. این مرکز با بودجۀ سنگین و خصوصی سه میلیون ریال سعودی کارش را آغاز کرد.[48]

در همان ابتدای حرکت این دانشگاه، گروهی از استادان آن، مانند استاد فاسی و استاد عبد السلام هاشم تأکید کردند که این دانشگاه باید به سرعت مانند دانشگاه الازهر مصر شود، با این تفاوت که هدف این دانشگاه، دعوت به عقیدة سلفیه در سطح جهان است و دانشجویان آن هر یک نمایندة این کشور در شهرهای دوردست خواهند بود.[49]

در این دانشگاه، فراگیری اسلام بر اساس کتاب های سلفیه مورد تأکید است و هرگونه تفکر خارج از آن تخطئه می شود. برخی اسلوب دانشگاه را در نقد آرای دیگران بدون حضور صاحب نظر، از ضعف هایِ دانشگاه برشمرده اند.[50] 85 درصد دانشجویان این دانشگاه از خارج از عربستان بورسیه می شوند و پانزده درصد نیز سهمیة تحصیل مردم عربستان است[51].

این دانشگاه پنج دانشکده دارد: دانشکدة شریعت، دانشکدة دعوت واصول دین، دانشکدة قرآن کریم و مطالعات اسلامی، دانشکده ادبیات عرب و دانشکدة حدیث که تا سال 1428ق، تعداد فارغ التحصیلان این دانشکده ها بیش از 10000 نفر بوده است.[52] علاوه بر این دانشکده ها، پنج مرکز مطالعات اسلامی زیر نظر این دانشگاه مشغول آموزش هستند. در آماری که در سال 1419ق منتشر شد، گفته شد که تعداد 25062 نفر از 179 کشور جهان برای تحصیل به این دانشگاه آمده اند.[53] این افراد در پیِ بازگشت به کشورهای خویش، برای امام جماعت، تدریس و تربیت، مورد حمایت عربستان قرار می گیرند و با ایجاد مراکز علمی و فرهنگی و ترجمة کتاب های سلفیه از عربی به زبان بومی سهم بسیاری در گسترش سلفیت دارا می باشند.[54] حدود2400 نفر از فارغ التحصیلان تا 1418ق از این دانشگاه، برای تدریس به مراکز مختلف جهان فرستاده شده اند[55].

یکی از دانشکده های اساسی در دانشگاه هایِ علوم اسلامی عربستان، دانشکدة تبلیغات اسلامی (کلیه الدعوه) است که به امور محتوایی و روش های تبلیغات می پردازد. بیش از ده هزار طلبة دینی ازاین دانشکده ها در سطح کارشناسی ارشد و دکترا فارغ التحصیل و در این امر متمرکز شده اند. سران این تفکر بر این امر پافشاری می کنند و تصمیم دارند از این راه ندای سلفیت را به گوش جهانیان برسانند. برای این منظور، با تأسیس وزارت «الشؤن الاسلامیه و الاوقاف و الدعوه و الارشاد»، سیاست گذاریِ تبلیغ سلفیت در سراسر جهان و داخل عربستان به صورت جدی پی گیری می شود.

پی نوشت ها

[1]. عربستان و سازمان کنفرانس اسلامی، پشتیبانی پیوسته و پیشرفتی آشکار.

[2]. منظمة المؤتمر الإسلامی تعیش عصرها الذهبی فی عهد خادم الحرمین، روزنامه الریاض، 16/1/1432ق.

[3]. المملکة العربیة السعودیة ومنظمة الموتمر الاسلامی، مقدمه کتاب.

[4]. نبذة عن منظمه الموتمر الاسلامی، مجله المنظمه، ش10، ص78.

[5]. گرچه سازمان کنفرانس اسلامی متعلق به 57کشور اسلامی است، اما مراکز بزرگ زیرمجموعة آن در عربستان است؛ مانند صندوق التضامن الإسلامی، البنک الإسلامی للتنمیه(بانک توسعه اسلامی) هیئه الإغاثه الإسلامیه العالمیه (سازمان بین المللی امداد اسلامی)، وکاله الأنباء الإسلامیه(خبرگزاری اسلامی)،منظمه العواصم الإسلامیه(سازمان پایتختهای اسلامی)، منظمه الإذاعات الإسلامیه (سازمان رادیو و تلویزیون های اسلامی)، مجمع الفقه الاسلامی و صندوق القدس.

[6]. http://www.mofa.gov.sa/Detail.asp?InSectionID=5715&InNewsItemID=79500

[7]. ملک فیصل والتضامن الاسلامی، مجله الداره، شماره 2، سال پنجم.

[8]. ریشه های بحران در خاور میانه،119.123.

[9]. تاریخ آل سعود، ص8.

[10]. عناصر القوه فی توحید المملکه العربیه السعودیه، ص181؛ سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ص128.

[11]. ترکش های وهابیت در مراکش، روزنامه شرق، 13/10/82، به نقل ازپرفسور ظریف.

[12]. اصلاحات از درون،همشهری24/6/82 به نقل از تایمز؛ فیصل شاهد و شهید، مجله المنظمه، ش8، ص48.

[13]. اغتیال الملک فیصل والخلافه السعودیه، ص63.180؛ ترور فیصل به دست برادر زاده خود، درسهایی از مکتب اسلام، سال40، شماره 8.

[14]. عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعودو الاصلاح الاسلامی المعاصر، ص119.

[15]. السعودیون النموذج والرساله، مجموعه مقالات

[16]. سیاسی گرایی اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره45.

[17]. طالبان، ص185.195.

[18]. حرکه طالبان، ص76.

[19]. طالبان، ص404.

[20]. همان، ص78،80.

[21]. همان، ص74 و412.

[22]. همان، ص412.

[23]. المللکة العربیة السعودیة ومنظمة الموتمر الاسلامی، مقدمه کتاب.

[24]. الملک فهد ومسیره التنمیه، ص148.

[25]. ظهور بی سابقه یک جنبش اسلامی که موفق به تشکیل حکومت اسلامی در ایران شد و در پی ایفای نقش قاطع در جهان اسلام و عرصه بین الملل بود، مبدل به بزرگترین تهدید برای وهابیت شد. درسال1359ش هنری کسینجر برای مقابله با صدور انقلاب اسلامی ایران درمیان سایر جوامع اسلامی پیشنهاد کرد که بهترین راه این است که با ایجاد یک حرکت هدایت شده اسلامی در میان اهل سنت که در عین حال مطابق سیاست ها و خواسته های آمریکا باشد به مقابله با انقلاب اسلامی ایران برخیزیم. کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به ملک فهد ولیعهد عربستان گفت: تصور نمی کنم هیچ ملت دیگری وجود داشته باشدکه ما با آنها رابطه ای بهتر و احساس همکاری عمیق تری در مقایسه با عربستان داشته باشیم. سخنی که وی در 31 دسامبر 1977م با لحن دیگری به شاه ایران گفته بود. (انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها، ص232.233؛ تکاپوی جهانی، ص196) به همین دلیل زمینه های فعالیت وتقویت اسلام گرایان وهابی در کشورهای اسلامی تدارک دیده شد

[26]. جهود خادم الحرمین الشرفین الملک فهد، ص100.

[27]. المملکه العربیه السعودیه وخدمتها للاسلام و المسلمین فی الغرب، ص20.

[28]. طالبان، ص411.

[29]. مساهمات المملکه العربیه السعودیه لقضایا المسلمین فی الصین، مجموعه مقالات.

[30]. طالبان،ص410.

[31]. عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود و الاصلاح الاسلامی المعاصر،ص120.

[32]. حسن البنّا آن را در  1928م تأسیس کرد.

[33]. عبدالحمید بای سعید و دیگران آن را در 1927م تأسیس کردند و افرادی چون حسن البنّا نیز در آن نقش داشتند.

[34]. ولتکن منکم امه یدعون الى الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون؛ و باید از میان شما گروهى باشد که دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر کنند و آن ها رستگاران اند”.

[35]. سازمان های دولتی مانند «المجلس الاعلی للشؤون الاسلامیه» در 1960م در قاهره و سازمان های نیمه دولتی و تحت نظارت دولت تأسیس شد؛ مانند «رابطه العالم الاسلامی» که مرکز اصلی آن عربستان بود (تأسیس در 1962م) و «جمعیه الدعوه الاسلامیه» که با حمایت دولت لیبی در 1972م تأسیس شد. ر.ک: دایره المعارف جهان نوین اسلام، ج2، ص601.

[36]. شورای مؤسسان از 27 نفر تشکیل شده بود که پیروان مکاتب اشعری، ماتریدی، صوفی و…در آنها دیده می شد اما در عین حال گرایش به اهل حدیث، تفکرات ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب در این افراد مشهود است.(علماء الاسلام، ص206).

[37]. دائره المعارف جهان نوین اسلام، ج2، ص657.

[38]. مصاحبه با اولیوویه دالاژ (نویسنده کتاب ژئوپلتیک عربستان سعودی)، روزنامه ایران، 17/7/1386.

[39]. رابطه العالم الاسلامی حقایق وارقام، ص5.

[40].  سایت رابطه العالم اسلامی،  http://www.themwl.org/Profile/default.aspx?l=AR

[41]. رابطه العالم الإسلامی فی 25 عاماً، ص25.

[42].  تعلیم ابناء المسلمین من خلال منح الدارسه، مجموعه مقالات.

[43]. جهودخادم الحرمین الشرفین الملک فهد، ص125.

[44].http://www.sayidaty.net/article.view.php?aid=7652

[45]. المکانه الدینیه للمملکه العربیه السعودیه، مجموعه مقالات.

[46]. تعلیم ابناء المسلمین من خلال منح الدارسه، مجموعه مقالات و سایت دانشگاه امام محمدبن سعود:

http://www.imamu.edu.sa/support_deanery/pnircs/aslam/Pages/Role of the university.aspx

[47]. تاریخ الملک سعود، ج3، ص136.

[48]. همان، ج3، ص159.

[49]. جهود المملکة العربیة السعودیة فی الدعوة الی الله، ج1، ص238.

[50]. بنگرید به اعتراض عبدالله الشمری در کنفرانسی در جامعة الاسلامیه:

http://saudiyoun.com/index.php?option=com_content&view=article&id=448

[51]. جهود خادم الحرمین الشرفین الملک فهد، ص97.

[52]. برای اطلاع ازآمار به سایت دانشگاه مراجعه شود:  http://iu.edu.sa/web/content.aspx?id=115

[53]. برای اطلاع از آمار دقیق تعداد دانشجویان هر کشور، تعداد فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و دکتری هر کشور، ر.ک: تعلیم ابناء المسلمین من خلال منح الدارسه، همان.

[54]. تعلیم ابناء المسلمین من خلال منح الدارسه، همان.

[55]. جهود خادم الحرمین الشرفین الملک فهد، ص104.

 

منابع

1.اصلاحات از درون، قدیری، نیلوفر، «همشهری» 24/6/82 13.2.  اغتیال الملک فیصل والخلافة السعودیة، خلیل، نبیل خلیل، دارالفارابی، بیروت، 2007م.3.  انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها، محمدی، منوچهر، انتشارات نهاد، قم، 1381ش.4.  تاریخ آل سعود، السعید، ناصر، مطبعه الاتحاد، بیروت، [بی تا].5.  تاریخ الملک سعود الوثیقة والحقیقة، سلمان بن سعود، دار الساقی، بیروت، 2005م.6.  ترکش های وهابیت در مراکش، رشیدی، الهام، «روزنامه شرق»، 13/10/1382.7.  ترور فیصل به دست برادرزاده خود، بی نام، مجله «درسهایی از مکتب اسلام»، شمارة 8، سال40، 1379ش.8.  تعلیم ابناء المسلمین من خلال منح الدارسه، المغامسی، سعید، مجموعه مقالات المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام بحوث ودارسات، داره الملک عبدالعزیز، ریاض، 1428ق. برای دیدن این منبع بنگرید به: http://www.darah.org.sa/bohos/0.htm9.  جهود خادم الحرمین الشریفین الملک فهد بن عبد العزیز فی دعم الأقلیات المسلمة، وزارة الشئون الإسلامیة و الأوقاف و الدعوة و الإرشاد، ریاض، 1423ق.10. جهود المملکه العربیه السعودیه فی الدعوه الی الله، بی نام، وزاره الشؤون الاسلامیه و الاوقاف و الدعوه و الارشاد، ریاض، 1419ق.11. حرکه طالبان من النشوء الی السقوط، سرافراز، محمد، دارالمیزان، بیروت، ]بی تا].12. دائره المعارف جهان نوین اسلام، زیر نظر جان ل. اسپوزیتو سرپرست، ترجمة حسن طارمی و دیگران، نشر کتاب مرجع و نشر کنگره، تهران، 1388ش.13. رابطة العالم الإسلامی فی 25 عاماً إنجازات وتطلعات، دبیرخانه رابطه، چاپ رابطه، 1407ق؛ 1987م.14. رابطه العالم الاسلامی حقایق وارقام، تحریریه رابطه، انتشارات رابطه، مکه، 1422ق.15. ریشه های بحران در خاور میانه، احمدی، حمید، انتشارات کیهان، تهران، چاپ سوم، 1388ش.16. السعودیون النموذج والرساله، سعود بن سلمان آل سعود، مجموعه مقالات المملکة العربیة السعودیة فی ماه عام بحوث ودارسات، داره الملک عبدالعزیز، ریاض، 1428ق. برای دیدن این منبع بنگرید به:  http://www.darah.org.sa/bohos/0.htm17. سیاست و حکومت در عربستان سعودی، سید داود آقایی، انتشارات تهران، 1368ش.18. سیاسی گرایی اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، آکینز، شیرین، فصلنامه «مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز»، شماره 45، 1383ش. 19. طالبان زنان تجارت مافیا و پروژه عظیم نفت در آسیای مرکزی، رشید، احمد، ترجمة نجله خندق، نشر بقعه، تهران، 1382ش.20. عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود والاصلاح الاسلامی المعاصر، الکیلانی، کمال، الأمانة العامة للاحتفال بمرور مائة عام علی تأسیس المملکة العربیة السعودیه، ریاض، 1419ق.21. عناصر القوه فی توحید المملکه العربیه السعودیه، محمد الفقیر، بدر بن عادل، الأمانة العامة للاحتفال بمرور مائة عام علی تأسیس المملکة العربیة السعودیه، ریاض، 1419ق22. فیصل شاهد و شهید، بی نام، مجله «المنظمه»، ش8، ص48، 2008م23. مساهمات المملکه العربیه السعودیه لقضایا المسلمین فی الصین، چونگ چین، مجموعه مقالات المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام بحوث ودارسات، داره الملک عبدالعزیز، ریاض، 1428ق. برای دیدن این منبع دیجیتالی بنگرید به:  http://www.darah.org.sa/bohos/0.htm24. المکانه الدینیه للمملکه العربیه السعودیه، السدلان، صالح،، مجموعه مفالات المملکه العربیه السعودیه فی ماه عام بحوث و دارسات، داره الملک عبدالعزیز، ریاض، 1428ق؛ برای دیدن منبع دیجیتالی بنگرید: http://www.darah.org.sa/bohos/0.htm25. الملک فهد مسیره التنمیه، المسلم، ابراهیم، الدار الثقافیه للنشر، قاهره، 1423ق.26. ملک فیصل والتضامن الاسلامی، سندی، عبدالله محمد، مجله الداره، شماره 2، سال پنجم، 1400ق.27. المملکه العربیه السعودیه وخدمتها للاسلام والمسلمین فی الغرب، الترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، وزارة الشئون الإسلامیة و الأوقاف و الدعوة و الإرشاد، عربستان، 1417ق.28. المملکه العربیه السعودیه ومنظمه الموتمر الاسلامی دعم متواصل و تطور مشهود، إدارة الإعلام بالأمانة العامة لمنظمة المؤتمر الإسلامی، جده، 1432ق.29. منظمة المؤتمر الإسلامی تعیش عصرها الذهبی فی عهد خادم الحرمین، الزهرانی، عبدالرزاق، روزنامه «الریاض»، 16/1/1432ق.30. نبذه عن منظمه الموتمر الاسلامی، بی نام، مجله «المنظمه»، ش10، ص78، 2009م.   31. علماء الاسلام تاریخ و بنیه الموسسه الدینیه فی السعودیه بین القرنین الثامن عشر و الحادی عشر، ملین، محمدنبیل، ترجمه محمد الحاج سالم و عادل بن عبدالله، الشبکة العربیة للابحاث و النشر، بیروت، 2011م.

 

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن