مقالات

وهابيت و آل سعود از ديدگاه امام خميني

 

مـقدمـه
امام خمینی(ره) نه تنها به­ عنوان مرجع تقلید شیعیان و رهبر انقلاب مردم ایران، بلکه به­ عنوان اندیشمند و متفکر جهان اسلام همواره در شناخت مشکلات و آسیب­  های پیش روی جهان اسلام توانایی خاصی داشت و همواره خیرخواه مسلمانان و در پی اعتلای کلمه اسلام بود و با سخنرانی­ها و پیام­  های روشنگرانه خود به آگاه‌سازی مسلمانان از دشمنان خود و ضعف­ها و علل عقب­ ماندگی­شان می­پرداخت.
ایشان وهابیت را جریانی انحرافی در درون اسلام و عاملی برای نفوذ بیگانگان و موجب ذلت مسلمانان می­دانست. با بررسی بیانات و دیدگاه­  های ایشان درباره وهابیت، امکان رسیدن به یک تحلیل جامع و دقیق درباره این فرقه مهیا می­گردد. نکته ای که برای شناخت دقیق دیدگاه امام(ره) درباره وهابیت کمک می­کند، به کارگرفتن واژه «آل­ سعود» است که وی در بسیاری از بیانات و بیانیه­  های خود، این واژه را درباره وهابیت به‌کار برده است و این امر اشاره به حکومتی بودن این فرقه دارد. به ­عبارت دیگر، به­نظر می­رسد به کاربردن اصطلاح «آل سعود» برای این فرقه عمدی است و برای بیانِ نداشتن پشتوانه مناسب مردمی و دستوری بودن فعالیت­  های این فرقه است.
اهل سنّت هم وهابیت را قبول ندارند
امام خمینی وهابیت را فرق های می­داند که نه تنها شیعه بلکه اهل سنّت نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالف­اند. ایشان در جمع ائمه جمعه استان­  های ایلام و کرمانشاه می‌فرماید: «وهابى را اهل سنّت هم قبولشان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهاى ما آنها را قبول ندارند».[1] وی درباره موضع­گیری وهابیت پیرامون هفته وحدت می­فرماید:
در عین حالى­که یک چنین صدایى بلند شد براى وحدت،[2] یک وقت مى‏بینیم از حجاز یک نفر صدا بلند مى‏کند که اصل جشن گرفتن براى پیغمبر شرک است! من نمى‏دانم چه اساسى است؟ این چرا شرک است؟ البته آن شخص وهابى است. وهابى را اهل سنّت هم قبولشان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهاى ما آنها را قبول ندارند. شما (فکر مى‏کنید) یک همچنین مسئله‏اى که جشن گرفتن، احترام کردن به پیغمبر اسلام، این جزء این است که مشرک هستند مردم!؟ آن وقت این اختصاص به ایران هم ندارد، احترام به رسول خدا، همه بلاد مسلمین احترام مى‏گذارند. چه شد که ایران را مورد نظر قرار داده است و مى‏گوید ایرانی­ها که جشن مى‏گیرند براى پیغمبر اکرم، اینها مشرک هستند؟[3]

قابل هدایت نبودن وهابیان
ایشان همچنین در بیان دیگری، خدمت وهابیان به حجاج خانه خدا را قابل مقایسه با مجاهدت مسلمانان ایران در مبارزه با استکبار و استعمار نمی­داند و با استفاده از شأن نزول آیه 22 سوره توبه، وهابیان را هدایت­ناپذیر می­داند. ایشان در این باره می­فرماید:
و اینک از فرصت استفاده کرده، به یکى از آیات کتاب کریم اشاره مى‏کنم، آنجا که فرموده است: ﴿أَجَعلْتُمْ سِقایَة الحاجِّ وَ عِمارَةَ المَسْجِدِ الحَرامِ کَمَنْ امَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ جاهَدَ فى‏ سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِى القَوْمَ الظّالِمینَ﴾.[4] گویى آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویى براى آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و براى ملت مجاهد و بزرگ ایران و حجاج بیت اللَّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است و خداوند تعالى مى‏فرماید: شما کوردلان آب­رسانى به حجاج و تعمیر مسجد الحرام را با ارزش آنانى که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده مى‏کنند، مساوى قرار داده‏اید. حاشا که اینان با شما مساوى نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمى‏کند.
آیا سعودی­ها و امثال آنان در طول تاریخ، ارزش خود را براى تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجد الحرام را، با ارزش­هاى مسلمانانى که به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالى به­پاخاسته‏اند، مقایسه نکرده‏اند؟ و سعودی­هاى عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى‏کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمى‏کنند که روى آمریکاى جهان­خوار و ارباب خود را سفید کرده است؟ و جالب توجه اینکه خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از میان تمام ارزش­هاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب کرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزش­هاست. و آیا خداوند با ذکر﴿وَ اللَّهُ لا یَهْدِى القَوْمَ الظّالِمینَ﴾ نمى‏خواهد بفرماید خداوند سعودی­هاى عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانى بیش نمى‏داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمى‏فرماید؟ آیا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن، که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند، مى‏توان تصور کرد؟ آیا جرم این مجاهدان که به فرمان خداوند تعالى نداى برائت از مشرکین را انجام داده‏اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودی­هاى عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارک نامبارک و صدام عفلقى است؟ آیا سکوت در مقابل این ستمگری­ها که در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزى جز رضاى به این جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره‏اى بیندیشند. [5]

ایشان در جای دیگری، حرم امن الهی را مغصوب وهابیت و اصطلاح خادم الحرمین را همچون تغییر نام حجاز به مملکت سعودی جعل وهابیون دانسته و این وقایع را مسائلی بغرنج و تحمل ناپذیر شمرده و فرموده:
اگر در طائف واقع شده بود، این یک مسئله‏اى بود؛ مى‏گفتیم کشتند یک عده‏اى را. اما در حرم واقع شده؛ حرمى که خدا از اول امنش قرار داده و الآن حرم مغصوب است در دست اینها. از اول هم این­طور بود؛ براى اینکه اینها چه­کاره‏اند که آمده‏اند خادم الحَرَمَیْن- خائن الحَرَمَیْن- شده‏اند؛ کى اینها را خادم الحرمین قرار داده؟ با چه وجهى اینها اسم مملکت اسلامى را تغییر داده‏اند از آنى که بود؛ «حجاز» را «مملکت سعودى» قرار دادند؟ مملکت سعودى به چه مناسبت؟ اینها مسائلى است که همه‏اش بغرنج است و ما نمى‏دانیم که از این عار چطور خارج بشویم. من واقعاً در مسائل خیلى تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ، در همه اینها تحمل داشتم، اما این بى‏تحمل کرده من را. مسأله غیر از این مسائل است. آنچه ما امیدواریم، این است که خداى تبارک و تعالى با قدرت خودش حل کند مسائل را. و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد که در این باره بى‏تفاوت نباشیم. در این ماه محرم بى‏تفاوت نباشند؛ مسلمین در دنیا بى‏تفاوت نباشند.[6]

حیله‌گری وهـابیت در چاپ قرآن­  های زیبا
بینان­گذار نظام مقدّس جمهوری اسلامی، اقدام وهابیت را در چاپ قرآن­  های زیبا و ارسال آن به کشور  های مختلف، حیل های شیطانی برای اغفال مسلمانان و از صحنه خارج کردن قرآن می­داند و می­فرماید:
و اخیراً قدرت­هاى شیطانى بزرگ به وسیله حکومت­هاى منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامى که خود را به دروغ به اسلام بسته‏اند، براى محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانى ابرقدرت­ها، قرآن را با خط زیبا طبع مى‏کنند و به اطراف مى‏فرستند و با این حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مى‏کنند. ما همه دیدیم قرآنى را که محمد رضا خان پهلوى طبع کرد و عده‏اى را اغفال کرد و بعض آخوندهاى بی­خبر از مقاصد اسلامى هم مداح او بودند و مى‏بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروت­هاى بى‏پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنى مى‏کند و وهابیت، این مذهب سراپا بى‏اساس و خرافاتى، را ترویج مى‏کند و مردم و ملت­هاى غافل را سوق به سوى ابرقدرت­ها مى‏دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره‏بردارى مى‏کند.[7] ملاحظه می­شود که امام خمینی(ره)، وهابیت را مذهبی سراپا بی­اساس و خرافی و تمسک ظاهری آنان را به قرآن، در جهت از بین بردن اسلام و قرآن واقعی می­داند.

تفاوت علمای متعهد با علمای وهـابی
ایشان مهم­ترین تفاوت علمای متعهد اسلام با علمای وهابی را ایستادگی در برابر ظلم و شرک و کفر می­داند:
بزرگ­ترین فرق روحانیت و علماى متعهد اسلام با روحانى‏نماها در همین است که علماى مبارز اسلام همیشه هدف تیرهاى‏ زهرآگین جهان‌خواران بوده‏اند و اولین تیرهاى حادثه قلب آنان را نشانه رفته است، ولى روحانى‏نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروّج باطل یا ثناگوى ظلمه و مؤید آنان بوده‏اند.
تا به حال یک آخوند دربارى یا یک روحانى وهابى را ندیده‏ایم که در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً در مقابل شوروى متجاوز و آمریکاى جهان­خوار ایستاده باشد؛ همان­گونه که یک روحانى وارستة عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیده‏ایم که براى یارى پابرهنگان زمین لحظه‏اى آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد. و عارف حسینى این­گونه بود.[8]

بلعم باعورا  های وهابی
ایشان درباره ریشه اتهام شرک و کفر به عد های از مسلمانان می­فرماید:
آرى، در منطق استکبار جهانى هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند، متهم به شرک خواهد شد و مفتى­ها[9] و مفتى­زادگان، این نوادگان «بَلعَم باعورا»ها،[10] به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالأخره در تاریخ اسلام مى‏بایست آن شمشیر کفر و نفاقى که‏ در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره‏خواران بنى امیه (علیهم لعنة اللَّه) براى نابودى و قتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام، یعنى حضرت ابى عبد اللَّه الحسین(ع) و یاوران باوفاى او، پنهان شده بود، مجدداً از لباس همان میراث‏خواران بنى‌سفیان به درآید و گلوى پاک و مطهر یاوران حسین(ع) را در آن هواى گرم، در کربلاى حجاز و در قتلگاه حَرَم، پاره کند و همان اتهاماتى را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را «خارجى» و «ملحد» و «مشرک» و «مَهدور الدم» معرفى کردند، درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند.[11]

هماهنگی وهابیت با سیاست­  های مشرکین
ایشان در بیان دیگری عامل همه اشتباهات آل سعود را علمای مزدور وهابی دانسته، فتوای آنان را در حرمت برائت از مشرکین، مخالف با آیات قرآن و سنّت رسول گرامی اسلامی معرفی می­کند و می­فرماید:
و در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومى در مکّه خوانده شود، مى‏خوانیم: ﴿وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ…﴾.[12] فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج. و این یک فریاد سیاسى- عبادى است که رسول اللَّه(ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروى را خلاف اسلام مى‏داند، گفت تأسّى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى، خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایى، فعل رسول اللَّه(ص) و امر خداوند را تخطئه مى‏کنید و تأسى به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالى را بر خلاف مى‏دانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه مى‏کنید و اوامر خدا و رسول را براى منافع دنیایى خود به طاق نسیان مى‏سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر مى‏دانید؟ ما امیدواریم که دولت سعودى به وسوسه این آخوندهاى از خدا بى‏خبر گوش فرا ندهد و مسلمین را، همان­طور که وعده نموده است، در مراسم حج و برائت از کفار و مشرکان آزاد گذارد و در این عمل الهى با آنان، خصوصاً زائران ایرانى و فلسطینى و لبنانى و افغانى که مورد تجاوز کفار قرار گرفته‏اند، هماهنگ شود تا دشمن مشترکِ همة مظلومان را با نداى واحد به عالمیان معرفى کنند.
و پلیس کشور سعودى و متصدیان امور حج و زیارت و دولت سعودى باید توجه کنند که زائران ایرانى ـ که از یک کشور انقلابى تحت ستم غرب و شرق و غارت­زده که با تأیید خداوند متعال و قیام و نهضت همگانى خود را از چنگال ابرقدرت­ها نجات داد و با همت والاى مرد و زن و کوچک و بزرگ استقلال و آزادى را به­دست آورد و رژیم ستمشاهى امریکایى را به رژیم اسلامى مردمى تبدیل کرد و مستشاران و جاسوسان امریکایى و شوروى را، یا از کشور راند و یا به بند کشید، به زیارت بیت اللَّه الحرام و مرقد مطهر رسول خدا(ص) و ائمه مسلمین(ع) مشرف مى‏شوند، میهمانان خدا و رسول‏اند، و اهانت و جسارت به آنها اهانت و جسارت به میزبانان بزرگ آنان است، خصوصاً که این میهمانان آمده‏اند تا همراه با مناسک حج به نداى ابراهیم خلیل اللَّه و محمد رسول اللَّه(ص) لبیک گویند که لبیک به آنان نیز لبیک به خداى تعالى است ـ با اینانى که از کلّ فجّ عمیق هجرت به سوى خدا و رسول بزرگ او کرده‏اند، با مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامى رفتار کنید و میهمانان خدا و رسول را آزار ندهید. اینان براى مناسک حج و برائت از مشرکان و کافران که خدا و رسول او از آنان برائت جسته است، آمده‏اند. این میهمانان متعهد را گرامى دارید و از قدرت یک رژیم مقتدر اسلامى براى سرکوب دشمن اسلام و مسلمین، اسرائیل غاصب، و قطع ید ارباب او، امریکا، رأس دشمنان اسلام و کشورهاى اسلامى، بهره‏بردارى کنید و مکّه مکرّمه را با هماهنگى زائران سراسر جهان به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنید؛ که این یکى از اسرار حج است و خداوند، غنى از لبیک­ها و عبادات بشر است.[13]

ارتباط وهابیت با استعمار
ایشان با درایت و تیزبینی ریشه این انحراف در دنیای اسلام را به­خوبی شناخته بود و آن را مرتبط با استعمارگران دانست و می­فرمود:
مگر مسلمانان نمى‏بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون‌هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‏اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهاى کثیف دربارى، اسلام مقدس‏نماهاى بی­شعور حوزه‏هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه­داران بر مظلومین و پابرهنه‏ها، و در یک کلمه اسلام امریکایى را ترویج مى‏کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکاى جهان­خوار مى‏گذارند.[14]

وهابیت و بهائیت، دو روی یک سکه
به عقیده امام خمینی(ره)، وهابیت و بهائیت عامل نفوذی استکبار و وسیل های برای تسلّط دست­نشانده­  های خود بر کشور  های اسلامی است:
اسلام و مذهب مقدس جعفرى، سدى است در مقابل اجانب و عمّال دست­نشانده آنها و روحانیت که حافظ آن است سدى است که با وجود آن، اجانب نمى‏توانند به نحوى­که دلخواه آنهاست، با کشورهاى اسلامى و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن‌هاست که با نیرنگ­هاى مختلف براى شکستن این سد نقشه مى‏کشند: گاهى از راه مسلط کردن عُمّال خبیث خود بر کشورهاى اسلامى، و گاهى از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج بابیت و بهائیت و وهابیت، و گاهى از طریق احزاب انحرافى. امروز که مکتب بى‏اساس مارکس با شکست مواجه است و بى‏پایگى آن برملا شده است، عمّال اجانب که خود بر ضد مکتب آن هستند، در ایران از آن ترویج مى‏کنند. براى شکستن وحدت اسلامى و کوبیدن قرآن کریم و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوى غیر انسانى خود نمى‏رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.[15]

روابط صمیمی عربستان با اسرائیل
امام خمینی(ره) نتیجه این استعماری بودن و وابستگی به غرب را روابط خوب عربستان با اسرائیل و مقابله نکردن با آن به­عنوان دشمن اصلی امت اسلامی دانسته، می­فرماید:
مسلمانان نمى‏دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم الحرمین» به اسرائیل اطمینان مى‏دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمى‏بریم! و براى اثبات حرف خود، با ایران قطع رابطه مى‏کنند. واقعاً چقدر باید رابطه سران کشورهاى اسلامى با صهیونیست­ها گرم و صمیمى شود تا در کنفرانس سران کشورهاى اسلامى مبارزه صورى و ظاهرى هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اینها یک جو غیرت و حمیت اسلامى و عربى داشتند، حاضر به یک چنین معامله کثیف سیاسى و خودفروشى و وطن­فروشى نمى‏شدند.
آیا این حرکات براى جهان اسلام شرم‏آور نیست؟ و تماشاچى شدن گناه و جرم نمى‏باشد؟ آیا از مسلمانان کسى نیست تا به­پاخیزد و این همه ننگ و عار را تحمل نکند؟
راستى، ما باید بنشینیم تا سران کشورهاى اسلامى احساسات یک میلیارد مسلمان را نادیده بگیرند و صحه بر آن همه فجایع صهیونیست­ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آن را به صحنه بیاورند؟ حال مسلمانان باور مى‏کنند که زائران ایرانى براى اشغال خانه خدا و حرم پیامبر قیام کرده‏اند و مى‏خواستند کعبه را دزدیده، به قم ببرند!؟ اگر مسلمانان جهان باور کرده‏اند که سران آنها دشمنان واقعى امریکا و شوروى و اسرائیل هستند، تبلیغات آنان هم در مورد ما را باور مى‏کنند.
از گسترش باج­خواهى و مصونیت کارگزاران امریکایى، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى مى‏کنیم. ان شاء اللَّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش با امریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا مى‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروى را به صدا درآوریم.[16]

آل سعود، دست نشانده جهان­خواران
ایشان حکومت آل سعود را دست­نشانده جهان­خواران برای کنترل زائران خانه خدا دانسته، می­فرماید:
حکومت آل سعود مسئولیت کنترل زائران خانه خدا را به عهده گرفته است. و اینجاست که با اطمینان مى‏گوییم که حادثه مکه جداى از سیاست اصولى جهان­خواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نیست. ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادىِ انرژى متراکم جهان اسلام داشته و داریم. و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى این کار صورت خواهد گرفت. و ان شاء اللَّه روزى همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرت­ها و نوکران و جیره‏خوارانشان از منفورترین موجودات جهان هستند.
کشتار زائران خانه خدا توطئه‏اى براى حفظ سیاست­هاى استکبار و جلوگیرى از نفوذ اسلام ناب محمدى(ص) است و کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بى‏درد کشورهاى اسلامى حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکر نیمه جان اسلام و مسلمین دارد.[17]

جنایات وهـابیت
ایشان با اشاره به نقش وهابیت در فاجعه حمله به حجاج، این فاجعه را مشابه اقدامات شاه و صدام در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآن­ها و مساجد معرفی می­کند و در این ­باره می­فرماید:
… این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را، که یقیناً دل همه آزادگان جهان و ملت­هاى اسلامى را جریحه‏دار و متألم ساخته است، ولى براى ملت بزرگ و قهرمانى همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده‏اند و نقاب از چهره‏ها و نیرنگ­هاى ایادى امریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینى و آتش زدن قرآن­ها و مساجد برداشته‏اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت‏آور نیست که دوباره دست کثیف امریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت[18] حاجّ و عمارت مسجد الحرام، خیابان­ها و کوچه‏هاى مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند.[19]

امام خمینی اقدام جنایتکارانه وهابیت را نشانه آن می­داند که آنان نه تنها «خادم الحرمین» نیستند، بلکه شایسته است که لقب «خائنین به حرمین شریفین» به آنها داده شود.

وهابیت و شکستن حرمت خانه خدا
وهابیت در طول تاریخ ننگین خود جنایات فراوانی مرتکب شده است و بنای نامبارک خود را بر ظلم و ستم به مسلمانان نهاده است و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ ظلم و جنایتی فروگذار نکرده است. یکی از جنایاتی که موجب ناراحتی شدید امام خمینی و موضع­گیری شدید ایشان شد، حادثه حمله وحشیانه پلیس سعودی به حجاج بود.
در روز جمعه، ششم ذیحجه سال 1407 هجرى قمرى هنگامى که بیش از 150 هزار زائر در خیابان­هاى مکه براى شرکت در مراسم برائت‏ از مشرکین حرکت کردند، مأمورین مخفى و علنى دولت سعودى با آمادگى قبلى و مسدود کردن محور اصلى حرکت جمعیت، ناگهان با انواع سلاح­هاى سرد و گرم به سرکوبى تظاهرکنندگان پرداختند. در این واقعه غم‏انگیز حدود چهار صد نفر از حجاج ایرانى، لبنانى، فلسطینى، پاکستانى، عراقى و دیگر کشورها به شهادت رسیدند و حدود پنج هزار نفر مجروح و عده‏اى بی­گناه دستگیر شدند. اکثر شهیدان و مجروحین را زنان و سالخوردگانى تشکیل مى‏دادند که قادر به فرار سریع از مهلکه نبودند. آنها در نهایت مظلومیت و بى‏دفاعى به اتهام اینکه تکبیرگویان برائت از مشرکین را اعلام مى‏کردند، به خاک و خون کشیده شده بودند و مهم­تر از این، حرمت حرم امن الهى در روز جمعه در ایام مبارک حج، در ماه حرام شکسته شده بود. آثار خشم امام خمینى از این جسارت، و اندوه عمیق ایشان از اینکه مصالح امت اسلامى و شرایط جهان اسلام‏ مانع از اقدام عملى مى‏شد، تا روزهاى آخر عمر امام در کلام و پیامش آشکار بود.[20] ایشان در پیامی در 29 تیر 1367 چنین مرقوم فرمودند:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
﴿لَقَد صَدَقَ اللَّهُ رَسولَهُ الرُّءْیا بِالحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ المَسجِدَ الحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ﴾[21] على­رغم گذشت یک سال از کشتار فجیع و بى‏رحمانه حجاج بى‏دفاع و زائران مؤمن و موحّد به‌وسیله نوکران امریکا و سفاکان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حیرت­ند. آل سعود با کشتن میهمانان خدا و به خاک و خون کشیدن بهترین بندگان حق، نه تنها حرم را، که جهان اسلام را آلوده به خون شهیدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت.[22]

ایشان در ادامه حجاج حاضر در مراسم برائت از مشرکین را فرزندان ابراهیم می­شمرد و می­فرماید:
مسلمانان جهان در سال گذشته و براى اولین بار عید قربان را با شهادت فرزندان ابراهیم(ع) که ده­ها بار از مصاف با جهان­خواران و اذناب آنان برگشته بودند، در مسلخ عشق و در مناى رضایت حق جشن گرفتند و بار دیگر امریکا و آل سعود، بر خلاف راه و رسم آزادگى، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهید، از جانبازان بى‏پناه ما کشته‏ها گرفتند و در آخرین لحظات نیز با ناجوانمردى و قساوت بر پیکر نیمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشکیده مظلومان ما تازیانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند.[23] ایشان در ادامه بیانیه، حمله وحشیانه نیرو  های سعودی به حجاج ایرانی را حمله به بت­شکنانی می­دانست که بت کفر و نفاق را شکسته بودند:
انتقام از چه کسانى و از چه گناهى؟ انتقام از کسانى­که از خانه خویش به سوى خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از کسانى­که سال­ها کوله­بار امانت و مبارزه را بر دوش کشیده بودند. انتقام از کسانى که همچون ابراهیم(ع) از بت‏شکنى برمى‏گشتند، شاه را شکسته بودند، شوروى و امریکا را شکسته بودند، کفر و نفاق را خرد کرده بودند. همان‌ها که پس از طى آن همه راه­ها با فریادِ ﴿و أَذِّن فِى النَّاس بِالحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً﴾[24] پا برهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهیم را خوشحال کنند. به میهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدایند و عطش خویش را در زلال مناسک حج برطرف نمایند و با توانى بیشتر مسئولیت‏پذیر گردند و در سیر و صیرورت ابدى خود نه تنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگى و دلبستگى به دنیا را از تن به در آورند. همان­ها که براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت­طلبان را بر خود حرام، و مُحرِم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم کردند تا نه­تنها بنده زرخرید امریکا و شوروى نباشند، که زیر بار هیچ­کس جز خدا نروند. آمده بودند که دوباره به محمد(ص) بگویند که از مبارزه خسته نشده‏اند و به­خوبى مى‏دانند که ابى­سفیان و ابى­لهب و ابى­جهل براى انتقام در کمین نشسته‏اند، و با خود مى‏گویند مگر هنوز لات و هُبَل در کعبه‏اند. آرى، خطرناک­تر از آن بت­ها، اما در چهره و فریبى نو.[25] امام خمینی(ره) به­خوبی آگاه بود که پس از این حادثه خون­بار، وهابیان درصدد توجیه رفتار وحشیانه خود برخواهند آمد. از این­رو، در سالگرد خونین حجاج نوشت:
اما زائران کشورها که یقیناً با کنترل و ارعاب دولت­ها و حکومت ­ایشان به مکه سفر کرده‏اند، جاى دوستان و برادران و حامیان و همسنگران واقعى خود را در میان خود خالى خواهند یافت. آل سعود براى پرده‏پوشى جنایات هولناک سال گذشته خود و همچنین توجیه صدٌّ عن سبیل اللَّه[26] و منع حجاج ایرانى از ورود به حج، زائران را زیر بمباران شدید تبلیغات خود قرار خواهد داد و آخوندهاى دربارى و مفتى­هاى خود فروخته (لعنة اللَّه علیهم) در کشورهاى اسلامى خصوصاً حجاز توسط رسانه‏ها و مطبوعات دست به نمایش­ها و سخنرانی­ها زده و عرصه را بر تفکر و تحقیق زائران درباره فهم و درک فلسفه واقعى حج و نیز پى‏بردن به ماجراى از پیش طراحى‏شده شیطان بزرگ در قتل میهمانان خدا تنگ خواهند نمود و مسلّم در چنین شرایطى رسالت زائران بسیار سنگین است. بزرگ­ترین درد جوامع اسلامى این است که هنوز فلسفه واقعى بسیارى از احکام الهى را درک نکرده‏اند و حج با­ آن همه راز و عظمتى که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بی­حاصل و بى‏ثمر باقى مانده است.[27] به عقیده وی، سیاست­  های غلط آل سعود و قتل عام مسلمانان، موجب عقب‌افتادگی و به خاک مذلّت نشستن مسلمانان بوده است:
پیامبر اسلام نیازى به مساجد اشرافى و مناره‏هاى تزئیناتى ندارد. پیامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پیروان خود بوده است که متأسفانه با سیاست­هاى غلط حاکمان دست­نشانده به خاک مذلت نشسته‏اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه‏هاى مسلمین را در طول حیات ننگین آل سعود و نیز جنایت قتل عام زائران خانه خدا را فراموش مى‏کنند؟[28] آشکار شدن چهره واقعی وهابیت با اقدامات ننگین آل سعود
هرچند خاطره تلخ کشتار حاجیان لکه ننگی بر پیشانی آل سعود و حکومت وهابی بود، اما از منظر امام خمینی(ره) چنین اقدامی چهره پلید حکّام را آشکار می‌ساخت و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را برای دنیا روشن می­کرد:
ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بى‏سابقه امت محمد(ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده‏ایم، ولى خداوند بزرگ را سپاس مى‏گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامى ما را از کم­عقلان و بی­خردان قرار داده است؛ چرا که خودشان هم درک نمى‏کنند که حرکت­هاى کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله‏اى سبب ارتقاى مکتب و کشورمان را فراهم کرده‏اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتى استفاده مى‏کردیم و اگر هزاران مبلّغ و روحانى را به اقطار عالم مى‏فرستادیم تا مرز واقعى بین اسلام راستین و اسلام امریکایى و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعى حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به‌صورتى چنین زیبا نمى‏توانستیم، و اگر مى‏خواستیم پرده از چهره کریه دست­نشاندگان امریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقى بین محمد رضا خان و صدام امریکایى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام‏زدایى و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر امریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق‌طلبانه ملت­ها، باز به این زیبایى میسر نمى‏گردید.[29]

آل سعود و وهابیت، وارثان ابولهب
ایشان با اشاره به بی­لیاقتی وهابیت در میزبانی زائران خانه خدا و تلاش مستمر برای تأمین منافع امریکا درباره آنان می­فرماید:
همچنین اگر مى‏خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونى کعبه لیاقت میزبانى سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین امریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کارى از دستشان برنمى‏آید، بدین خوبى نمى‏توانستیم بیان کنیم و اگر مى‏خواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود، این وهابی­هاى پست بی­خبر از خدا، به­سان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‏اند، به این اندازه که کارگزاران ناشى و بى‏اراده حاکمیت سعودى در این قساوت و بى‏رحمى عمل کرده‏اند، موفق نمى‏شدیم و حقاً که این وارثان ابى­سفیان و ابى­لهب و این رهروان راه یزید روى آنان و اسلاف خویش را سفید کرده‏اند.[30] تشبیه وهابیت به خنجری که از پشت در قلب مسلمانان رفته است، به­معنای این است که وهابیت همچون منافقان­اند که از یک­سو دم از حمایت مسلمانان و خدمت به ایشان می­زنند و از سوی دیگر با شیاطین بر علیه مسلمانان هم­پیمان می­شوند و مصداق آیه شریفه هستند که می­فرماید: «و هنگامی­که افراد با ایمان را ملاقات می­کنند، می­گویند ما ایمان آورده­ایم، ولی وقتی با شیطان­ها (و هم­کیشان) خود خلوت می­کنند، می­گویند ما با شماییم ما فقط (آنها را) استهزا می­کنیم».[31] ایشان همراهی برخی دولت­ها چون عراق، اردن و مراکش با وهابیت و تبریک گفتن به وهابیت به­دلیل قتل عام زائران خانه خدا را چیزی جز استیصال و خشم و ضعف امریکا و ایادی آن در منطقه نمی­داند:
جمهورى اسلامى ایران ـ الحمد للَّه ـ در میان زائران خانه حق از ملیت‌ها و نژادها و کشورها و حتى در خود عربستان طرف­داران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفادارى پیدا نموده‏ است که براى گواه و شهادت حقانیت ما و معرفى ابعاد قتل عام خون­بار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یارى دهند. و چه بهتر که بلافاصله و در حالى­که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده‏اند، صدام و حسین اردنى[32] و حسن مراکشى[33] به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگى نمایند! گویى عربستان سنگر بزرگى را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بى‏دفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روى اجساد مطهر آنان به پیروزى نظامى بزرگى نایل آمده است که به یکدیگر تبریک مى‏گویند و حال آنکه جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است. و چه کسى است که نداند توسل به زور و سرنیزه و لشکرکشى در برابر زائران خانه حق و تهیه آن‌همه مقدمات و توسل به بهانه‏هاى پوچ براى درگیرى با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزى، جز استیصال و خشم و ضعف امریکا و عجز و ناامیدى سرسپردگان آنان نخواهد بود.[34] ایشان تشییع جنازه شهدای مکه و مراسم راهپیمایی بر ضد عربستان را اعلان برائت از کفر خصوصاً آل سعود و وظیفه انقلابی مردم ایران می­دانست:
زائران شریف ایرانى امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهداى بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقى و نه غربىِ کعبه خداوند گشتند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونى خود در راهپیمایى و اعلان برائت از کفر خصوصاً آل سعود، به وظیفه انقلابى و الهى خود عمل نموده‏اند که در اینجا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشکر کنم.[35]

کشتار حجاج، بالاتر از جنایات اسرائیل
ایشان در تبیین اهمیت کشتار حاجیان، این فاجعه را بالاتر از مسئله قدس و جنایات محمد رضا پهلوی و ترور  های منافقین معرفی می­کند:
و آن چیزى که من امروز خیال دارم عرض کنم، قضیه اسف­بارى است که در مکه اتفاق افتاد. ما از اول قیام- ان شاء اللَّه- براى خدا و براى نجات ملت، شهدا خیلى داشتیم. چه قبل از اینکه انقلاب واقع بشود، در زمان ستمشاهى، شهداى بزرگ داشتیم و چه بعدش که مى‏بینید شهداى بسیار ارزشمند داشتیم، لکن مسئله حجاز مسئله دیگرى است، غیر مسائل است …  ما شهدا خیلى دادیم و در همه جا شهید دادیم. در زمان رضا شاه، آن­همه رنج [دیدیم!] … در زمان محمد رضا هم چه شهدایى دادیم … لکن قضیه، قضیه مسئله حجاز نبود. مسئله قدس مسئله بزرگى است … اما روز قدس مسئله‏اى است و روز جمعه خونین مکه مسئله دیگرى است …، لکن آنها این­طور نبود که قدس را توهین بهش بکنند، از بین ببرند … البته نباید قدس دست آنها باشد، … باید دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب کرده.
در این انفجارها … ، در این ترورها …، بسیار عزیزان بزرگى را ما از دست دادیم … در جنگ با صدام هم که تحمیل به ما کردند، … شهید از دست دادیم، خیلى ضرر بردیم لکن… .
مسئله حجاز مسئله‏اى است که ما باز خواب هستیم، دنیا هم باز خواب است که چه شد. مسئله حجاز، مسئله بزرگ­ترین مقامات قدس اسلامى و دنیایى (است که‏) شکسته‏ شد. کعبه احترامش پیش ما تنها نیست، … کعبه را همه ملل محترم مى‏شمرند؛ همه مللى که به دین (اعتقاد) دارند. کعبه … از زمان اول خلقت بوده است و همه انبیا در او خدمتگزار بوده‏اند. شکستن کعبه مسئله‏اى نیست که بشود ازش همین طورى گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذریم، نمى‏توانیم (از) مسئله حجاز بگذریم. مسئله حجاز یک باب دیگرى است، غیر(مسائل) دیگر.[36] ایشان در کلام دیگری درباره بُعد اصلی مسئله کشتار حجّاج می­فرماید:
مسئله حجاز ابعاد مختلف دارد، منتها بُعد بزرگ­ترش همین است که احترام یک محل مقدسى از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهمید فهد، و امثال فهد. خواهد فهمید که چه چیزى تحمیلش کرده‏اند و چه قضیه‏اى واقع شده و مسلمین خودشان مى‏دانند تکلیف خودشان را؛ حجازی­ها هم مى‏دانند این را. اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود، اگر در طائف واقع مى‏شد، خوب، باز قابل تحمل بود؛ براى اینکه طائف بود، کشتار بود فقط.[37]

ضرورت زنده نگه­داشتن کشتار حجاج بی­گناه به دست آل سعود
از منظر امام خمینی(ره) وهابیان ملحدینی­اند که مکه به دست آنها گرفتار شده است. وی معتقد است که همه مسلمانان باید با این انحراف و الحاد مقابله کنند و کشتار حجاج بی­گناه و هتک حرمت مکه به­دست آل سعود را زنده نگه­ دارند:
و لازم است زنده نگه­داشتن این روز؛ روزى که این خیانت شد به اسلام. و الآن ماه محرم نزدیک مى‏شود. ماه محرم براى ما خیلى عزا هست، لکن سید الشهدا(ع) هم فدا شد؛ براى اینکه در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود؛ همه فداى مکه هستند. مکه جایى است که همه انبیا خدمتگزار او بوده‏اند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد … و یک ننگى است الآن براى همه مسلمین دنیا که مکه، محل قدس الهى، محلى که مقدس­ترین مقامات الهى است، این طور شکسته بشود و … مسلمان­ها خودشان تکلیف خودشان را مى‏دانند. مسئله را باید زنده نگه داشت. در ماه محرم، تمام کسانى که منبر مى‏روند، واعظ هستند، نوحه‏خوان هستند، تمام دسته‏جات باید در رأس امورشان این مسئله قرار داده شود. سید الشهدا(ع)… شهادتش براى این بود که اقامه بشود عدل الهى، اقامه بشود خانه خدا … البته … معناى اینکه ما باید با این مسئله برخورد داشته باشیم، این نیست که کسانى که الآن در اینجا از سعودى‏ها هستند یا از سایر، از کویت، از جاهاى دیگر، اینها را ما کارى داشته باشیم؛ اینها در پناه ما هستند، باید محفوظ باشند. و این جوان­هاى ما البته حسن نیت دارند، لکن من بهشان عرض مى‏کنم که در بین شما ممکن است اشخاصى باشند که حسن نیت نداشته باشند، بخواهند مملکت ایران را، بخواهند دولت ایران را آلوده کنند … . مسئله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همه قوایى که داریم، مسلمین با همه قوایى که دارند و دنیا، آنهایى­که به خدا اعتقاد دارند با همه قوایى که دارند، باید با این مسئله محاربه کنند، به هر طورى­که خودشان صلاح مى‏دانند. این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما بودیم، دیدیم در حضور ما بزرگ­ترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.[38]

آرزوی رهایی سرزمین وحی از دست وهـابیون
امام خمینی(ره) در آخرین سال حیات خود، از هر فرصتی برای افشاگری خیانت‌  های آل سعود و انحرافات این فرقه ضالّه بهره می­گرفت. ایشان در پاسخ به تبریک رؤسای جمهور کشور  های دیگر به­مناسبت اعیاد، جنایات و انحرافات وهابیت را یادآوری می‌کرد؛ از جمله در پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور وقت اندونزی به مناسبت عید سعید قربان، وهابیون را مزدوران امریکای جهان­خوار می­داند و از مسلمانان می­خواهد تا ساکت ننشینند و این جنایت را محکوم کنند و در پایان نجات مسلمانان و سرزمین مقدس حجاز را از دست این نوکران حلقه به گوش امریکا مسئلت می­دارد.‏[39] همچنین در پاسخ تبریک رئیس دولت امارات متحده عربی به مناسبت حلول سال جدید هجری با یادآور شدن فاجعه مکه به دست رژیم مزدور آل سعود و شکسته شدن حرمت این شهر مقدس، از خداى تعالى می‌خواهد تا سرزمین مقدس حجاز و مهبط وحى الهى را از دست ایادى استعمار و دشمنان اسلام رهایی بخشد.[40] همچنین در پیامی به رؤسای جمهور وقت کشور  های الجزایر[41] و مالدیو[42]، آل سعود را غاصبین اماکن مقدسه مسلمانان معرفی می­کند. ‏همین مضامین در پاسخ به پیام­  های نایب رئیس دولت امارات[43] نیز تکرار شده است.

پیام امام خمینی(ره) به آل سعود
ممکن است گمان رود که همه این موضع­گیری­ها به­دلیل حمله به حجّاج ایرانی بوده است، اما با دقت در کلمات امام خمینی(ره) قبل از این فاجعه، سیاست اصولی و اعتقادی وی در قبال این انحراف روشن می­گردد؛ چنان­که در مهرماه سال 1360 در پیامی به ملک خالد، پادشاه عربستان، به­طور صریح درباره مسائل جاری عربستان و اشتباهات و کج‌فهمی­ها و برخورد  های ناشایست نیرو  های امر به معروف و نهی از منکر و پلیس عربستان با زائران و حجاج سخن می­گوید که به­دلیل اهمیت این پیام، آن را به­طور کامل نقل می­کنیم:
مرقوم شما واصل گردید. آنچه که سفارت جمهورى اسلامى گفته است، صحیح است. این­جانب تمام گرفتاری­ها و بدبختى‏هاى مسلمین و دولت‏هاى کشورهاى اسلامى را در اختلاف و نفاق بین آنان مى‏دانم. چرا باید دولت‏هاى اسلامى با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیره‏هاى زیر زمینى، خصوصاً موج­هاى نفت که رگ حیات ابرقدرت­هاست و برخوردارى از تعلیمات حیات‏بخش قرآن کریم و دستورات عبادى سیاسى پیامبر اسلام(ص) که مسلمانان را به اعتصام به «حبل اللَّه» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر مى‏فرماید،[44] و با داشتن مَلاذ و ملجأیى چون حرمین شریفین، که در عهد رسول اللَّه(ص) مرکز عبادت و سیاست اسلامى بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدت­ها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسى عبادى ریخته مى‏شده است، اکنون به واسطه کج‏فهمی­ها و غرض‏ورزی‌ها و تبلیغات وسیع ابرقدرت­ها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسى و اجتماعى، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودى در داخل مسجد الحرام و در جایى که به حکم خدا و به‏ نصّ قرآن مجید براى همه کس حتى منحرفین محل امن است، با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند؟ جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است.
من نمى‏دانم مسائل و جریاناتى که در کشور شما و حرمین شریفین مى‏گذرد، به­طور صحیح به شما گزارش مى‏دهند، یا همچون شعارهاى ایرانیان که در همه­جا شعار آنان مشهور است، براى شما تحریف شده و بر خلاف واقع گزارش داده‏اند؟ و نمى‏دانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کرده‏اند و از حج بیت اللَّه الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسان­ها به قسط و رفع ستمگری­ها و چپاولگری­هاست، که سیاست کلى انبیاى عظام و خصوص حضرت رسول خاتم(ص) است چه فهمیده‏اند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتى از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و بر خلاف سیره پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع مى‏کنند و عمداً یا از روى جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامى حتى حرمین شریفین، مهبط وحى و مهبط ملائکة اللَّه فراهم مى‏نمایند. اگر دولت حجاز از این فریضه عبادى ـ سیاسى که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونى مسلمانان تشکیل مى‏شود، استفاده سیاسى اسلامى مى‏نمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهاى آواکس آن و سایر ابرقدرت­ها نداشت و مشکلات مسلمانان حل مى‏شد. مى‏دانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به‏ نفع خود و اسرائیل از آنها استفاده نماید، چنان­که دیدیم که آواکس­هاى امریکایى براى تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشى سرتاسر دروغ داد مبنى بر بمباران مراکز نفتى کویت توسط ایران. مع الأسف این سهل­انگارى در عموم دولت‌هاى کشورهاى اسلامى شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرت­ها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین برکنار زده است و تا جایى که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خون­خوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته مى‏شوند و به حبس و شکنجه کشیده مى‏گردند.
آیا شما از این فجایع که در حرمین شریفین، در مأمن الهى و در جوار قبر رسول اللَّه(ص) به بار مى‏آید، مطلع هستید؟ یا مسائل به صورتى غلط و انحرافى براى شما ترسیم مى‏گردد؛ چنان­که از گزارش شعار ایرانیان معلوم مى‏شود. ما در ایران به­پاخاستیم که به امید خداوند قادر متعال، مسلمانان جهان را در زیر پرچم توحید و متعهد به احکام مترقى اسلام جمع، و دست ابرقدرت­ها را از ممالک اسلامى کوتاه، و مجد مسلمین صدر اسلام را بازگردانیم و سلطه ظالمانه کفار را از بلاد مسلمانان به هم پیچیده و آزادى و استقلال را به مسلمین بازگردانیم. و امید آن است که دولت­هاى اسلامى و خصوص دولت عربستان سعودى که در مرکز سیاست اسلامى واقع است، با ما هم ­صدا و همفکر شوند و هر یک در کشورهاى خود شیرینى حمایت بى‏دریغ ملت­ها را بچشند و همچون دولت مردمى ایران از این نعمت بزرگ الهى بهره‏مند شوند و به حکم قرآن مجید با ملت­ها و دولت­هاى اسلامى به رحمت و اخوت، و با کفار و غارتگران بین المللى به شدت و قدرت عمل کنند.
اخیراً به این نکته تأکید مى‏کنم که از مکتوب شما ظاهر مى‏شود که گزارش­هاى دروغ و انحرافى به شما داده مى‏شود؛ چنان­که نوشته‏اید شعارهاى زائرین ایرانى موجب نارضایتى و تنفر زائرین بیت الله شده است. بهتر بود شما اشخاص امینى را مأمور گزارش­ها نمایید تا معلوم شود شعار ضد اسرائیل و امریکا موجب تنفر و نارضایتى زائرین نشده، بلکه برخورد مأمورین دولت سعودى و ضرب و هتک و به حبس کشیدن مهمانان خداى متعال، به جرم شعار علیه اسرائیل و امریکا، موجب تنفر و نارضایتى مسلمانان جهان و خصوص زائران بیت اللَّه الحرام و حرم معظّم رسول اللَّه(ص) شده است.
از خداوند متعال خواستارم که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار، و عظمت اسلام را روز افزون فرماید و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمین است هدایت فرماید. و السلام علیکم و على جمیع المسلمین. روح اللَّه الموسوی الخمینى‏.[45] آنچه از مجموعه بیانات و پیام­  های امام خمینی(ره) به­دست می­آید، اینکه ایشان از ابتدای نهضت با دقت مسائل مربوط به جهان اسلام را پی­گیری می­کرد و از انحرافات موجود در آن چون وهابیت آگاهی کامل داشت و همواره در صدد آگاه کردن امت اسلامی بود.
نکته دیگر اینکه ایشان وحدت با شیعه و اهل سنّت را ممکن می­دانند، اما هرگز در برابر جریان وابسته و منحرفی که اصل اسلام را نشانه گرفته است، تسلیم نمی­شود و به بهانه وحدت با آن، در مقابل خیانت­هایش سکوت نمی­کند.
از دیدگاه امام خمینی(ره)، وهابیت مجموع های منسجم از آخوند  های وهابی بی‌خبر از خدا و دنیا زده و متحجّر و سردمداران حکومتی عربستان است که با همراهی و هم‌پیمانی با هم و با استفاده از زور و تزویر، حجاز و اماکن مقدس آن را غصب کرده و به دنبال ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمانان و ضربه زدن به اصل اسلام‌اند.
این فرقه ضالّه همچون خاری در چشم مسلمانان و همچون شمشیری است که از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته است و تا همه مسلمانان اتحاد و همدلی نداشته باشند، بر این فرقه منحرف غلبه پیدا نخواهد کرد.

______________________________

.* کارشناس ارشد موسسه مذاهب اسلامی.
[1] . صحیفه امام، ج‏15، ص454.
[2] . منظور، تعیین هفته وحدت شیعه و سنی است.
[3] . صحیفه امام، ج‏15، ص 454.
[4] . آیا سیراب کردن حجّاج و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند(عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو) نزد خدا مساوی نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی­کند».
در تفاسیر نقل شده که طلحه گفت: من صاحب خانه کعبه­ام و کلید آن در دست من است، و عباس گفت: مسئولیت آب دادن به حجاج بر عهده من است. علی(ع) فرمود: نمی‌دانید چه می‌گویید: من قبل از مردم به طرف قبله نماز خواندم و سابقه من در جهاد در راه خدا بیش از شماست. آن­گاه خدا این آیه را بر پیامبر اکرم^ نازل کرد:﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ….﴾ (ر.ک: مجمع البیان، ج 5، ص 27؛ در المنثور، ج 3، ص 218).
[5] . صحیفه امام، ج20، ص352.
[6] . صحیفه امام، ج20، ص371.
[7] . همان، ج21، ص396.
[8]. همان، ج‏21، ص120، پیام به ملت مسلمان و علماى پاکستان به مناسبت شهادت سید عارف حسین حسینى، 14 شهریور 1367.
[9] . فتوا دهندگان.
[10] . از علمای بنی اسرائیل که با حضرت موسی مخالفت کرد.
[11] . صحیفه امام، ج21، ص 75-76، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[12] . «و این اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به(عموم) مردم در روز حجّ اکبر(عید قربان) که خداوند و رسولش از مشرکان بیزارند» (سوره توبه، آیه3)
[13] . صحیفه امام خمینی، ج‏18، ص86، پیام به مسلمانان ایران و جهان به مناسبت ایام حج، 12 شهریور 1362/ 25 ذى القعدة 1403.
[14] . صحیفه امام، ج21، ص 80و81، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[15] . صحیفه امام، ج3، ص205، 14 شهریور 1367.
[16]. صحیفه امام، ج21، ص 81 ـ82، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[17]. همان، ص80، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[18] . آب­رسانی به حاجیان.
[19] . صحیفه امام، ج‏20، ص 349.
[20] . حدیث بیداری، ص146به بعد.
[21] . سوره فتح، آیه 27.
[22] . صحیفه امام، ج21، ص 74، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[23] همان، ص 75، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[24] . سوره حج، آیه207.
[25] . صحیفه امام، ج21، ص 75، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[26] . بخشی از آیه 127 سوره بقره: «بازداشتن مردم از راه خدا».
[27] . صحیفه امام، ج21، ص 76، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه.
[28] . همان.
[29] . صحیفه امام، ج20، ص350.
[30] . صحیفه امام، ج20،  ص350.
[31]. ﴿وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ آَمَنُوا قَالُوا آَمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ﴾ (سوره بقره، آیه14).
[32]. ملک حسین، شاه اردن. امام خمینی(ره) درباره وی می­فرماید: «حسین اردنى، این دلال دوره‏گرد خیانتکار که تا دولت­هاى منطقه را به دام شیطان بزرگ نیندازد از پاى نخواهد نشست، و چون «حسنى مبارک» نسخه دوم انور سادات و دیگر خائنین به اسلام را از خود برانند که اینان­اند که شما را بازیچه خود قرار داده‏اند تا متعمداً یا بدون‏ عمد سد راه شرف و عزت اسلام شوند» (صحیفه امام، ج‏20، ص 98).
[33] . ملک حسن پادشاه مراکش(مغرب). امام خمینی درباره وی می­فرماید: «حسن مراکشى که با ملاقات و دست دوستى دادن به «پِرِز» «2» به اسلام و ملت­هاى مسلمان به­ویژه ملت عرب و فلسطین، خیانت فاحش نابخشودنى نموده و بر ملت و دولت­هاى اسلامى و عربى است که با برخورد قاطع دست این خیانتکار را قطع کنند» (صحیفه امام، ج20، ص98).
[34] . همان، ص350-351.
[35] . صحیفه امام، ج20، ص354-355.
[36] . صحیفه امام، ج20، ص368-369.
[37] . همان، ص371.
[38] . صحیفه امام، ج20، ص370.
[39]. همان، ص372، پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور اندونزی، 3شهریور1366.
[40] . همان، ص373.
[41]. ر.ک: صحیفه امام، ج20، ص373، 375و 385.
[42] . همان، ص376
[43] . همان، ص374
[44] . ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَ کُنْتُمْ عَلَى شَفَاحُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آَیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ﴾ (سوره آل عمران، آیه 103).
[45]. صحیفه امام، ج‏15، ص293، 18 مهر1360/11ذى­الحجه1401، خطاب به خالد بن عبد العزیز (پادشاه عربستان سعودى).

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن