نظر وهابيون سلفي در مورد امام زمان

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #500
    adyanuniv
    سرپرست کل

     

    نظر وهابيون سلفي در مورد امام زمان(عج) چيست؟

    ديدگاه وهابيت درمورد مهدويت: فرقه وهابيت درباره مهدويت رفتار تناقض آميزي دارد. اين فرقه از يك طرف بر اصل انديشه مهدويت صحه مي گذارد و آن را از اصول مسلًم اسلامي مي داند، چنان كه ابن تيميه (كه وهابيت بسياري از آموزه هاي خود را از او اخذ كرده است)، به ظهور مهدي اعتقاد دارد. او در كتاب منهاج السنه النبويه ، پس از نقل چندين حديث درباره مهدويت مي گويد: «احاديثي كه با آن بر ظهور مهدي احتجاج مي شود، كاملا صحيح است كه ابوداود ترمذي ، احمد و ديگران از حديث ابن مسعود و غيره روايت كرده اند … به نظر ما مهدي موعود از اولاد حسن بن علي است، همان طور كه در حديث منقول از علي بن ابيطالب نقل شده است». (منهاج السنه ، جلد 4 ، ص 211) .

    براي اثبات جايگاه مهدويت واعتقادي بودن آن از منظر اهل سنت، به پاسخ رابطة العالم الاسلامي، مركز مهم ديني وهابي ها، به پرسش يك مسلمان سني از اهالي كنيا دربارة «جايگاه مهدي منتظر، زمان ظهور، مكاني كه حضرت ظهور مي فرمايد و مسائل ديگر مهدويت» اشاره مي كنيم:

    مهدي، محمد بن عبدالله حسني، علوي و فاطمي است و او مهدي موعود منتظر است. موقع ظهور وي، آخرالزمان است و ظهورش از نشانه هاي قيامت مي باشد. از غرب ظاهر مي شود و در حجاز در مكه مكرمه بين ركن و مقام با آن حضرت بيعت مي كنند. هنگامي كه كفر و ظلم و فساد، عالم را فرا گرفته باشد ، ظهور مي كند و زمين را از عدل و داد پر مي كند؛ همان گونه كه از جور و ستم پر شده باشد. بر همه جهان حكومت خواهد كرد و همه جهانيان برابر او سر تعظيم فرو خواهند آورد.

    همگي تسليم وي خواهند شد؛ يا به ميل و دلخواه يا با نبرد. او تمام روي زمين را مالك خواهد شد و عيسي عليه السلام بعد از ظهور او، از آسمان فرود مي آيد و دجال را مي كشد يا همراه با ظهورش از آسمان فرود مي آيد و حضرت مهدي را بر كشتن دجال بر در دروازه لد در سرزمين فلسطين، ياري مي دهد. مهدي آخرين خلفاي راشدين دوازده گانه است كه پيامبر از آن ها خبر داده است و در منابع اهل سنت آمده است.

    احاديث مربوط به مهدي را بسياري از صحابه از شخص پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرده اند كه از جمله آن ها است: عثمان بن عفان، علي ابن ابي طالب، طلحه بن عبيد الله، عبد الرحمان بن عوف، عبد الله بن عباس، عمار ياسر، عبدالله بن مسعود، ابوسعيدخدري، ثوبان، قرة بن اساس مزني، عبدالله بن حارث، ابو هريره، حذيفة  بن يماني، جابر بن عبدالله، ابو  امامه، جابر بن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عمر بن حصين و ام سلمه. اين ها بيست نفر از كساني هستند كه روايات راجع به مهدي را نقل كرده اند. غير از اين ها، افراد زياد ديگري نيز وجود دارند. سخنان فراواني نيز از خود صحابه نقل شده است كه در آن ها، به ظهور مهدي تصريح شده است و آن ها را نيز مي توان در رديف روايات پيامبر قرار داد؛ زيرا مساله ظهور مهدي از مسايلي نيست كه بتوان در آن اجتهاد كرد. رواياتي كه درباره ظهور مهدي منتظر از شخص رسول اكرم نقل شده و آنچه صحابه پيامبر با اعتماد به گفته رسول خدا بيان كرده اند (و شهادت و گواهي آنان نيز در حكم حديث است) در بسياري از كتب معروف اسلامي و متون اصلي حديث پيامبر اكرم اعم از سنن، معاجم و مسانيد آمده است كه از جمله آن ها است: سنن ابو داوود، سنن ترمذي، سنن ابن ماجه، سنن ابو عمر الداني، مسند احمد، ابي يعلي و بزّاز، صحيح حاكم، معاجم طبراني، روياني، دارقطني و ابو نعيم در كتاب اخبار المهدي و خطيب در تاريخ بغداد وابن عساكر در تاريخ دمشق و غير اين ها. بعضي از دانشمندان اسلامي درباره مهدي كتاب هاي ويژه اي نوشته اند كه از آن جمله است: ابو نعيم در كتاب اخبار المهدي، ابن حجر هيتمي در كتاب القول المختصر في علامات المهدي المنتظر، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، ادريس عراقي مغربي در كتاب المهدي، ابوالعباس بن عبدالمؤمن مغربي در كتاب الوهم المكنون في الرد علي ابن خلدون. آخرين كسي كه در اين زمينه بحث مشروحي نگاشته، مدير دانشگاه اسلامي مدينه است كه در چندين شماره مجله دانشگاه مزبور بحث كرده است.

    عده اي از بزرگان و دانشمندان متقدم و متاخر نيز در نوشته هاي خود تصريح كرده اند كه احاديث مربوط به مهدي متواتر است (و به هيچ وجه قابل انكار نيست)؛ از آن جمله است: سخاوي در كتاب فتح المغيث، محمد بن احمد سفاريني در كتاب شرح العقيدة، ابوالحسن آبري در كتاب مناقب الشافعي، ابن تيميه در كتاب فتاوا، سيوطي در كتاب الحاوي، ادريس عراقي در تاليفي كه درباره مهدي دارد، شوكاني در كتاب التوضيح في تواتر ماجاء في المنتظر و الدجال والمسيح، محمد بن جعفر كناني در النظم المتناثر في الحديث المتواتر و ابوالعباس بن عبدالمؤمن در كتاب الوهم المكنون من كلام ابن خلدون. تنها ابن خلدون است كه احاديث مربوط به مهدي را با احاديثي مجعول و ساختگي و بي اساس كه مي گويد: «مهدي اي نيست، جز عيسي» مورد ايراد قرار داده است؛ ولي بزرگان، پيشوايان و دانشمندان اسلام، گفتار او را رد كرده اند؛ به خصوص، ابن عبدالمؤمن كه در رد گفتار او كتاب ويژه اي به نام الوهم المكنون من كلام ابن خلدون نوشته است كه از 30 سال قبل در شرق و غرب منتشر شده است. حافظان، بزرگان و دانشمندان علم حديث نيز تصريح كرده اند كه احاديث مربوط به مهدي شامل احاديث صحيح و حسن است و مجموع آنها متواتر و صحت آنها قطعي است؛ بنابراين، اعتقاد به ظهور مهدي بر هر مسلمان واجب است و از عقايد اهل سنت و جماعت است و جز افراد نادان و بي اطلاع از اسلام و بدعتگذار منكر آن نخواهد بود».

    با توجه به پاسخ مركز الرابطة العالم الاسلامي دو نكته قابل ذكر است: 1. با اينكه وهابيان از تندروترين گروه هاي اسلامي اهل سنت به شمار مي روند، مساله مهدويت و تواتر احاديث مربوط به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را پذيرفته و با ساير فرق مسلمانان در اين خصوص، مشتركند، نيز به طور جدي از آن دفاع مي كنند و آن را از عقايد رسمي خود تلقي مي نمايند. 2. غير از مطالبي كه در صدر پاسخ بيان شده و امام مهدي را فرزند عبدالله خطاب كرده است، بقية مطالب در بيانيه مركز الرابطة العالم الاسلامي در راستاي اعتقادات گروه هاي ديگر اسلامي، از جمله مذهب تشيع مي باشد.( ر.ك: سيد اسد الله هاشمي شهيدي، ظهور حضرت مهدي از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص125.) با فتواي اين ۳۹ نفر از بزرگان وهابي مبني بر اينكه امام مهدي (عج) امام دوازدهم است، صد هزار نفر از وهابيون شيعه شدند كه در پي اين واقعه برخي از آنها آنها فتواي خود را لغو كردند. . وهابيان به رغم اعتراف به اصل «مهدويت» و ظهور مهدي موعود ـ خليفه دوازدهم پيامبر(ص) ـ در آخر الزمان ، با ديدگاه شيعيان درباره مهدي (عج)مخالفت دارند و به هر نحو ممكن در صدد مقابله با اين اعتقاد ناب اسلامي برآمده اند. وهابيان و عموم اهل سنت ـ بر خلاف نظر برخي از دانشمندان سني ـ مي گويند : مهدي به دنيا نيامده است و در آخرالزمان، متولد شده و قيام خواهد كرد. بر اين اساس وهابيان به اعتقاد شيعيان در مورد ولادت و پنهان زيستي (غيبت) امام ايراد وارد كرده و با تهمت هاي پوشالي در زمينه هاي مختلف سعي در تخريب اين اعتقاد استوار دارند. علت اين مساله چند مطلب مي تواند باشد:

    1 ـ گرايش مسلمانان جهان به تشيع ، به خصوص بعد از انقلاب اسلامي ايران در پرتو اعتقاد به مهدويت،

    2 ـ گرايش خود وهابي هايي و مسلمانان نزديك آنها، به انديشه مهدويت و در نتيجه نزديك شدن به شيعه در اين زمينه،

    3 ـ موضع گيري هاي سياسي و از روي لجاجت و تعصب به علت ضديت با شيعه و … بر اين اساس در كتب و پايگاه هاي اينترنتي، به شدت با انديشه منجي گرايي شيعه مخالفت كرده و شايعات بي اساس و بي پايه اي را ترويج مي كنند. به خصوص مي گويند طبق نظر و اعتقاد شيعيان ، امام زمان در سرداب مقدسي در سامرا پنهان شده و زندگي مي كند و از آنجا قيام خود را آغازمي نمايد!!!بعضي از وهابي هاي متعصب نيز يك پايگاه اينترنتي برپا كرده و به شبهه افكني درباره سرداب مقدس امام زمان و زير سوال بردن آن دارند و برهمين اساس سرداب مقدس را در سامرا منفجر كردند.

    همچنين اعلام به معدوم بودن (به دنيا نيامدن) حضرت و در نتيجه صدور جواز لعن معدوم نيز ، از سوي 40 تن از علماي وهابي صورت گرفته است و …!!! در اين راستا ما وظيفه داريم ضمن بي اعتنايي به ديدگاه هاي سخيف وهابيون ، اعتقاد خود را در مورد امام مهدي با مطالعات زياد، تقويت كنيم و زمينه را براي ايجاد شك و ترديد از بين ببريم..

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
دکمه بازگشت به بالا
بستن