توهم برتریِ نژادی!
انسان در زندگانی خود در یک سیر الی الله قرار گرفته است (قرآن کریم، سوره انشقاق، آیه ۶). این همان راه تعالی است. راه نجات و رستگاری، لیکن مسیری است پرخطر که دامها در کمین است. پس خداوند انبیاء را فرستاد تا به آدمیان تعلیم دهند و آنان را تزکیه کنند (سوره آل عمران، آیه ۱۶۴). از مهمترین اهداف بعثت انبیاء، استقرار حکمت و عقلانیت در جامعه بشری بود. عقلانیت الهی و متعالی (نه شیطانی).
از محکمترین مبانی و تعالیم عقلانی اسلام، آن است که برای نژاد و قومیت، ارزش و اصالت قائل نشده است. بلکه معیار برتری، همان انسانیت و پرهیزکاری است. «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ.[الحجرات/۱۳] اى مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را به صورتِ تیرهها، قبیلهها و ملتها گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. حقیقتاٌ گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترینِ شماست. به یقین، خداوند داناى آگاه است.» در این راستا پیامبر اکرم فرمودند: «سیاه و سفید و سرخ، تفاوتی با یکدیگر ندارند، مگر (اینکه) در دینداری و پرهیزکاری (برتر از دیگری شوند).»[۱] رسول الله که اسوه کامل تعالی انسانی است، بِلال حبشی (برده سیاه پوست) را بر اشراف متکبر و بتپرست عرب برتر میدانست.[۲] همچنین فرمودند: «ای مردم؛ خدای شما خداوندی یگانه است و همۀ شما از یک پدر (آدم ابوالبشر) هستید، عرب و عجم هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. بلکه گرامیترین شما نزد خدا، باتقواترینِ شماست».[۳]
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «از قبیله قریش و یا عرب بودن، هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه انسان تواضع داشته باشد (که در این صورت، آدمیزاد به واسطه فروتنی ارزش پیدا میکند) و هیچ امری کرامت و برتری محسوب نمیشود، مگر اینکه به همراه تقوا و پرهیزکاری باشد.»[۴] این منطق اسلام است. در احادیث مختلف از پیامبر و اهل بیت آمده است: «سَلمانُ مِنّا اهلالبَیت[۵] سلمان از ما اهل بیت است». با اینکه سلمان عرب نبود، بلکه ایرانی بود. اما اهل بیت او را از خودشان میدانستند. همین نشان میدهد که در طریقت حق، نژاد اهمیت و موضوعیت ندارد. اکنون ۱۴۰۰ سال بیش و کم، از نزول قرآن و کلام اهلبیت میگذرد، لیکن هنوز هم برخی از ابناء نادان بشر، از روی تکبر سخن از برتری نژاد خویش بر دیگران میزنند. اینان با آب و تاب، از برتری نژاد پاک آریایی بر دیگران میگویند و چنان در مستی و غروری موهوم غرق اند که هر صدای بیدارگری را برنمیتابند و با خشم و غضب بر توهمات خود پافشاری میکنند. این شعار (برتری نژاد آریایی بر دیگر نژادها) به قدری سبکسرانه است که حتی اندیشیدن به آن نیز رنجآور است. لیکن چه میشود کرد هنگامی که چنین خیالی سراپای وجود برخی را فراگرفته و ما ناگزیر از سخن گفتن پیرامون آنیم.
– حقیقتاً لازم است بدانیم که شیطان، اولین نژادپرست بود. از آنجایی که معترضانه به الله، خدای خود گفت: «من از آدم برتم. مرا از آتش آفریدی و آدم را از خاک».[۶]
– نژاد یک امر کاملاً جبری است. انسان از بَدو تولد ناخواسته در قبیله، نژاد و ملتی قرار میگیرد که پدر و مادرش چنان اند. این شخص هیچگاه نمیتواند حقیقتاٌ از «نژاد» یا «ملیت واقعی» خود جدا شود. او هیچ گاه برای به دست آوردن نژاد خود، تلاشی نکرد. بلکه همانند پدر و مادر و نیاکانش کاملاً پیرو جبر جغرافیا و طبیعت است. نژاد علاوه بر اینکه امری جبری است، صرفاً یک امر جسمانی نیز هست. در حالیکه روح انسان فراتر از مرزهای سیاسی و جغرافیایی است. جسم، فانی میشود ولی روح باقی است.
– به راستی تعریف این «نژاد آریایی» چیست؟ اگر منظورشان به مهاجرین هندوایرانی است (که از جنوب روسیه به فلات ایران و هند کوچ کردند و با خشونت و خونریزی بر این سرزمین مسلط شدند)،[۷] پس باید بدانند که پشتونهای افغان و… همگی از اصیلترین اقوام آریایی هستند. اگر منظورشان از آریایی، ساکنین قدیم ایران است که باید بدانند که نژادها در هم آمیخته شدند و دیگر هیچ نژاد خاصی باقی نمانده است. ایرانیان امروزه از اقوام و نژادهای گوناگونی تشکیل شده اند. حتی از گذشتههای دور بسیاری از اقوام عرب به ایران کوچیدند و در مردم ایران ادغام شدند.[۸] بخش عظیمی از مردم امروز ایران، اصالتاً از اقوام آسیای میانه، عرب، یونانی و… هستند (که با مهاجرت به فلات ایران، به تدریج زبانشان تغییر کرد و حتی امروزه بسیاری از ایرانیان این را نمیدانند). – مرحوم عبدالحسین زرینکوب مینویسد: «از دوران هخامنشی تا امروز آنقدر اقوام مختلف از پارسی و سکایی و تورانی و یونانی و عرب و تاتار در این سرزمین بهم آمیخته اند که تصور خون و نژاد خالص، کودکانه است.[۹] پروفسور شاپور رواسانی استاد دانشگاه الدنبورگ آلمان، مینویسد: «استعمار پس از ایجاد یک ناسیونالیسم نژادی غلط، فرضیههای نژادی را مطرح کرد. مثلا میگویند نژاد آریا، نژاد سامی و نژاد ترک. اولا ما میدانیم که از نظر زیست شناسی تنها یک نژاد انسانی وجود دارد. لفظ آریا که به کار برده شده، اصلا به نژاد مربوط نمی شود. اگر شما به نوشتههای هرودوت مراجعه کنید، وقتی راجع به لشکرکشی خشایارشاه صحبت میکند، از تعدادی از اقوام نام میبرد که یکی از آنها نیز آریاست. بعد این را آورده اند و به عنوان یک نژاد مطرح کرده اند، در حالی که ما اصلا نژادی با نام آریا نداریم.»[۱۰]
– به فرض هم کسانی پیدا شوند که با عقائد نژادپرستانه دم از برتری نژاد موهوم آریایی بزنند، باید به آنان متذکر شد که آریاییان (؟!) نیز در تاریخ خود خوبیها و از سویی معایب فراوانی داشتند (مانند دیگر اقوام). برخی از معایب آریاییها را در این تارنما بیان کردیم، مواردی چون شیوع گسترده همبستری با محارم و وجود مواردی از آدمخواری در میان آریاییان (چه بسا در تاریخ هر قوم و نژادی چنین مواردی یافت شود، پس بحث برتری نژادی، یک بحث شوونیسمی و ناشی از دگماتیسم است.)
– تفکرات نژادپرستانه مانعی جدی در مسیر جهانیشدن است. این نوع ایدئولوژی سبکسرانه، نتیجه ای جز فرو رفتن در منجلاب توحش و خودبزرگبینی ندارد. بزررگترین جنایتها و کشتارهای تاریخ بشریت ناشی از همین «توهم برتری نژادی» است.
پینوشت:
[۱]. علی بن احمد واحدی، اسباب نزول القرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ ه.ق، ص ۴۱۱ [۲]. علی بن احمد واحدی، همان، ص ۴۱۱ [۳]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم: نشر کتابخانه آیه الله مرعشی، ۱۴۰۴ ه.ق، ج ۱، ص ۱۲۸.تاج الدین شعیرى، جامع الأخبار، قم: انتشارات رضى، ۱۳۶۳، ص ۱۸۳
[۴]. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹ ه.ق، ج ۱، ص ۴۷، حدیث ۸۵. [۵]. محمد بن یعقوب کلینی رازی، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵. ج ۱، ص ۴۰۱ابو منصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، مشهد مقدس: نشر مرتضى، ۱۴۰۳ ه.ق، ج ۱، ص ۲۵۹
ابن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغه، قم: انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى، ۱۴۰۴ ه.ق، ج ۱۸، ص ۳۶
[۶]. قرآن کریم، سوره اعراف، آیه ۱۲ و سوره صاد، ایه ۷۶ [۷]. بنگرید به «ورود آریاییها به فلات ایران ؛ با ناز و عشوه؟ یا با جنگ و خونریزی؟» [۸]. بنگرید به «اختلاط وسیع نژادی ایرانیان و قوم عرب». [۹]. هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران (بخش مربوط به زندگینامه عبدالحسین زرینکوب)، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷، ص ۲۲۷ [۱۰]. عصر ایران، ۲۲ فروردین ۹۱، کد خبر: ۲۰۸۸۰۷.