مقالات

ورود آریایی‌ها، با ناز و عشوه یا جنگ و خونریزی؟

آریایی‌گرایی و برتر‌انگاری نژاد آریایی، نگرشی نژادپرستانه، بی‌اساس و برخواسته از توهمات است. آریایی‌گرایان با نادیده گرفتن اصول و مبانی علمی، سخن از نژاد خالص آریایی می‌زنند، و همواره دیگر اقوام و ملل را به چشم بیگانه و متجاوز می‌نگرند. حال آنکه روشن است، مردم ایران تلفیقی از نژادهای گوناگون‌اند. فلات ایران از زمان‌های بسیار دور، گذرگاه شرق و غرب جهان بود. همین امر باعث شد تا اقوام بسیاری، از نژادهای گوناگون در ایران ساکن شوند. از آن جمله می‌توان به اقوامی اشاره کرد که پیش از مهاجرت آریاییان در فلات ایران ساکن بودند. برای مثال هیتی‌ها (Hittites)، اورارتوها (Urartians)، میتانی‌ها یا هوری‌ها (Hurrian)، ماناها (Mannaeans)، لولوبی‌ها (Lullubians)، کاسی‌ها (Kassites)، گوتی‌ها (Guttians)، تپورها (Tapyri/Tapours)، ایلامیان و…[۱]. بعدها اقوام مدیترانه‌ای، یونانی، سامی، ترک‌ها و ساکنین آسیای میانه نیز به ایران مهاجرت کردند و همگی در یکدیگر ترکیب شده؛ اختلاط یافتند. لیکن به راستی، ورود آریاییان به فلات ایران، با آرامش بود یا جنگ و خونریزی و درگیری در پی داشت؟ به زبانی ساده‌تر، ورود آریاییان به ایران چگونه بود؟

آریاییان، قومی نیمه کوچنده بودند که معمولاً با پای پیاده و برای چراندن حیوانات اهلی کوچ می کردند.[۲] موطن اصلی آنان، جنوب جلگه­‌ی سیبری (یعنی جنوب غربی استپ­‌های روسیه)، کمی پایین تر از دریاچه آرال، و حوالی صحرای قراقوم تا رشته های هندوکش بوده است. برخی نیز سکونتگاه اولیه ی آنان را در استپ های روسیه تا شرف رود ولگا دانسته اند.[۳] به طور مجموع، یعنی منطقه ای در حوالی آسیای مرکزی.[۴] آریاییان به دلیل کمبود چراگاه‌ها و مراتع برای دام‌هایشان، و نیز به دلیل سردی هوا و کمبود منابع غذایی، و همچنین به علت ناامنی در قلمرو سکونتشان دست به مهاجرت زدند.[۵] آریاییانی که وارد ایران شدند، به سه دسته‌ی عمده‌ی پارت‌ها، مادها و پارس‌ها تقسیم شدند.

جالب است بدانیم، آریاییان که قومی بیابان‌گرد بوده و در اثر گرسنگی و کمبود منابع غذایی به فلات ایران مهاجرت کرده بودند، هیچ‌گاه از سوی بومیان و ساکنین پیشین فلات ایران مورد استقبال قرار نگرفتند. بلکه ورود آنان به فلات ایران و نواحی اطراف، با مهاجمه (تهاجم و حمله) و درگیری همراه بود.[۶] البته مهاجمین آریایی در ابتدای امر، به دلیل وجود دولت‌ها و تمدن‌های قدرتمند در غرب فلات ایران و همچنین به دلیل وجود رشته کوه‌های موازی زاگرس‌، نتوانستند سرزمین‌های ساکنین بومی فلات ایران را به اشغال خود در بیاورند،[۷] گرچه بعدها آن تمدن‌ها را مستهلک (نابود) کردند.[۸] حتی در برخی منابع تاریخی آمده است وقتی مهاجرین آریایی به نواحی جدید (سرزمین های امروزی ایران) می‌رسیدند، به خدمت امرای محلی درمی‌آمدند. اما به تدریج، پس از گذر زمان جایگزین زمین داران و مرتع داران قبلی شدند! در حقیقت ساکنین بومی مجبور می‌شدند که زمین‌ها و املاک خود را به آریاییان (که به فلات ایران تاخته بودند) تسلیم کنند.[۹] ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye) ایران‌شناس مشهور امریکایی نیز تأیید کرده است که آریاییانِ مهاجر به ایران نیز همانند اقوام مهاجر به هند، برای تصاحب زمین‌ها و غصب اموال مردم با بومیان جنگیدند.[۱۰]

علاوه بر آنچه گفته شد، دلیلی عقلی-تاریخی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد آریاییان با حمله و تجاوز توانستند دیگر تمدن‌ها و سرزمین‌های ایرانی را به مالکیت خود درآوردند، و آن دلیل, این است که اقوام بومی فلات ایران، همواره با تمدن‌های بین‌النهرین در حال درگیری بودند، این یعنی آنان هیچ‌گاه حاضر به پذیرش بیگانگان نبودند. حال چگونه می‌توان باور کرد که آن اقوام (بومیان ساکن در فلات ایران) به طور ناگهانی و بدون هیچ درگیری و جنگ و خونریزی حاضر به پذیرش سلطه‌ی آریاییان (که بیگانه شمرده می‌شدند) شدند؟ از همین روی روشن می‌گردد که آریاییان با خشونت و نزاع، سرزمین‌های آباد فلات ایران را به تصرف خود درآوردند، و یا به زبانی رساتر، آن سرزمین‌ها را اشغال کردند.

پی‌نوشت :

[۱]. دکتر رقیه بهزادی، آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران، انتشارات طهوری، چاپ اول، تهران ۱۳۸۲، ص ۱۵-۳۶

[۲]. مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها ، ترجمه ع. بهرامی ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ دوازدهم ۱۳۹۱ ، ص ۲۴

[۳]. مری بویس، همان، ص ۲۴

[۴]. عزیزالله بیات، کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران ۱۳۶۹، ص ۲۳

[۵]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۴۹ ؛ دکتر رقیه بهزادی، آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران، انتشارات طهوری، چاپ اول، تهران ۱۳۸۲، ص  ۵۷

[۶]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۶۵-۶۶-۶۷-۶۸-۷۰

[۷]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۶۸

[۸]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۶۹

[۹]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۷۰

[۱۰]. ریچارد نلسون فرای، میراث باستانی ایران، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۳، ص ۴۳-۴۴

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن