مقالات

کردار نیک در قرآن

همه‌ی ادیان الهی و حتی تمامی مکاتب بشری، باورها و آموزه‌های خود را مبنی بر پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک می‌دانند. در واقع هیچ‌کس خود را زشت و نادرست معرفی نمی‌کند. دین زرتشتی و زرتشتیان نیز در فقه اسلامی به عنوان “اهل کتاب” شناخته شده‌؛ لذا از نگاه اسلام، دارای ریشه شمرده شده‌اند. هرچند تحریفات بسیاری از سوی موبدان زرتشتی در گذر زمان بر این آیین داخل گشت، اما این رفتار موبدان موجب خروج زرتشتی‌گری از حیطه‌ی اهل کتاب نگردید. حضرت علی (علیه السلام) نیز در دوره‌ی پنج ساله‌ی حکومت خود، تأکید فراوانی بر رفتار عادلانه و منصفانه با مجوسیان داشتند. نامه‌های ایشان به فرمانداران و والیان مناطق مختلف ایران و همچنین سخنان ایشان درباره‌ی ایرانیان به روشنی در متون تاریخی موجود است.[۱] اسلام نسخه‌ی تکامل یافته‌ی دین زرتشتی و همه‌ی ادیان الهی است. از همین جهت، آیین زرتشتی اگر دعوت به کردار نیک کرده، اسلام نیز چنین کرده است، بلکه بالاتر از این!

«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ [البینه/ ۷] کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح (کردارهای نیک) انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند». و «إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ [محمد/ ۱۲] خداوند کسانى را که ایمان آوردند و کردارهای نیک انجام دادند، وارد باغ‌هایى از بهشت مى‌‏کند که نهرها از زیر (درختانش) جارى است در حالى که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره مى‏‌گیرند و همچون چهارپایان مى‏‌خورند، و سرانجام آتش دوزخ، جایگاه آنهاست»، همچنین «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا یَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً [طه/ ۱۱۲] (امّا) آن کس که کارهاى نیک انجام دهد، در حالى که مؤمن باشد، نه از ظلمى مى‌‏ترسد، و نه از کاستی پاداش کردارش».

قرآن نه تنها دعوت به کردار نیک نموده، بلکه جزئیات و مصادیق کردار نیک را نیز بیان کرده است. از جمله آنجا که فرمود: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً [النساء/ ۳۶] و خدا را بپرستید و چیزى را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و نیز به خویشان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و همنشین و در راه مانده و برده مملوکتان نیکى به سزا کنید، که همانا خداوند کسى را که متکبر و فخرفروش است دوست ندارد».[۲] قرآن می‌فرماید (تا جایی که ممکن است) پاسخ بدی را با خوبی دهید: «وَ لَا تَسْتَوِى الحَْسَنَهُ وَ لَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ… [فصلت/ ۳۴] و هرگز نیکی با زشتی یکسان نیست. (پس بدى‏‌هایى را که به تو مى‏‌رسد) با نیک‌ترین کارها برگردان، به طورى که به ناگاه آن که میان تو و او دشمنى است (چنان شود که) گویى دوستى گرم و خویشاوند است».[۳] این‌ها قطره‌ای از دریای مواعظ قرآنی و دعوت به کردار نیک است.

قرآن حتی پا را فراتر از آنچه گفته شد، گذاشته؛ همگان را به رعایت نیک‌ترین کردارها دعوت می‌کند. یعنی از میان همه‌ی کردارهای نیک، نیک‌ترین‌ها را باید برگزید. یعنی یک گام فراتر و پیش‌تر از کردار نیک ! «وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّهِ أَیَّامٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً… [هود/ ۷] و اوست کسى که آسمان‌ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود، تا شما را بیازماید که کدام‏ یک نیک‌کردارتر هستید…» و «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ [ملک/ ۲] همان که مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیک‌کردارتر هستید، و اوست ارجمند آمرزنده».[۴] قرآن از نیوشندگان می‌خواهد تا در کردارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرند. «وَ لِکُلٍّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ… [بقره/ ۱۴۸] و براى هر کسى قبله‏‌اى است که وى روى خود را به آن [سوى‏] مى‏‌گرداند پس در کردارهاى نیک از یکدیگر پیشى گیرید. هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مى‌‏آورد. در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست».

پی‌نوشت:

[۱]. بنگرید به مقاله «نامه ها و سخنان حضرت علی (ع) درباره ی مردم ایران»

[۲]. سید محمدحسین طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏‌ى مدرسین حوزه علمیه قم،۱۴۱۷ ه ق. ج۴ ص۵۶۰

[۳]. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران: انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲. ج۹ ص۲۰

[۴].  تفسیر محیی الدین ابن عربى، بیروت: دار احیاء التراث العرب، ۱۴۲۲ قمری، ج۲ ص۳۵۶

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن