مقالات

خانه خدا و ایرانیان باستان

کعبه نزد ایرانیان قدیم (ایرانیان پیش از اسلام را می‌گویم) از قداست ویژه‌اى برخوردار بود، ایرانیان باستان، به احترام کعبه به زیارت بیت الله الحرام مى‌رفتند و بر آن طواف مى‌بردند. حتی (بنا بر یک نظر) چاه زمزم به این علت زمزم نامیده شد که مردمان فارس به گرد این چاه زمزمه می‌کردند (و دعا می‌خواندند). حتی یک شاعر عربِ پیش از اسلام، به صراحت چنین سرود:

زَمزَمت الفُرسُ عَلَى زَمزَمِ

وَ ذلکَ من سالَفَهَا الأقـدَمِ

خانه خدا و ایرانیان باستان
خانه خدا و ایرانیان باستان

یعنی «ایرانیان بر گرد چاه زمزم، زمزمه کردند و این از زمان‌های قدیم بوده است». منابع متعدد تاریخی این موضوع را بیان کرده اند.[۱] بعد از ظهور اسلام یکى از شاعران ایرانى به زبان عربی چنین گفته است:

و ما زلنا نحج البیت قِدْما

و نُلْقى بالاَبٰاطیح اَمیناً

و ساسانُ بنُ بابَک سارَ حَتّى

أتى البیت العتیق بأصْیَدینا

وطافَ بِه و زمزم عند بئر

لاسماعیلَ تَروْى الشّاربینا

یعنی «ما از زمان‌هاى پیش کعبه را حج مى‌گزاردیم و در آن سرزمین ایمن بودیم و ساسان همراه با دلیران ما راه پیمود تا به بیت‌العتیق رسید و کعبه و زمزم را طواف کرد، آن چاه را که از اسماعیل است و نوشندگان را سیراب مى‌کند.»[۲] به موجب این اخبار، ایرانیان صدر اسلام افتخار مى‌کردند در عصرى که مشرکان جزیره العرب کعبه را با بت‌هاى خود آلوده کرده زشت‌ترین گناهان را در مطاف و مسجدالحرام مرتکب مى‌شدند، به زیارت حج مى‌رفتند و هدایایى به کعبه تقدیم مى‌داشتند.

در روایات اسلامى راجع به حفر چاه زمزم به وسیلۀ عبدالمطلب آورده‌اند که چاه زمزم مدت‌ها از دسترس مردم خارج شده بود، لذا وقتى عبدالمطلب زمزم را دوباره حفر کرد، دو آهوى طلا و چند شمشیر و زر بسیار به دست آورد که یکی از بزرگان ایران به حرم کعبه اهدا کرده بود و عبدالمطلب نیز درب کعبه را با آن‌ها ساخت.[۳]

پی‌نوشت:

[۱]. أبو الحسن علی بن محمد بن حبیب الماوردی، أعلام النبوه، بیروت: دار الکتاب العربی، ۱۹۸۷. باب ۱۸، ص ۲۱۵. و ابن المطهر، البدء والتاریخ (نسخه موقع الوراق)، ص ۲۱۱. و ابوالحسن علی بن الحسین المسعودی، مروج الذهب (نسخه موقع الوراق)، ج ۱، ص ۱۳۰. و محمد بن عبد المنعم الحِمیری، الروض المعطار فی خبر الأقطار، بیروت: مؤسسه ناصر للثقافه، ‌۱۹۸۰، ص ۲۹۳. و یاقوت بن عبد الله الحَمَوی، معجم البلدان، بیروت : دار الفکر، ج ۳، ص ۱۴۸.

[۲]. یاقوت بن عبد الله الحموی، همان، ج ۳، ص ۱۴۸.

[۳]. علی قاضی عسکر، حج در اندیشه اسلامی، تهران: نشر مشعر، ١٣٨۴. ص ۹۳-۹۴.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن