اطلاعاتي در مورد چگونگي بحث با اهل سنت وهابي

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #408
    adyanuniv
    سرپرست کل

    مي خواستم اطلاعاتي در مورد چگونگي بحث با اهل سنت وهابي داشته باشم كه ما در گفتگوهاي اينترنتي و غيره چگونه بايد با اين افراد بحث كنيم، آيا بايد شرايط خاصي را در بحث ها رعايت كنيم؟

     

    1ـ براي بحث با اهل سنّت داشتن اطّلاعات كافي از اعتقادات شيعه و اهل سنّت و همچنين دانستن شيوه ي درست بحث و مناظره الزامي است ؛ بخصوص اگر طرف مقابل شما فرد توانايي در بحث و مناظره باشد. و روشن است كه اين اطلاعات و توانايي ، بدون مطالعه ي گسترده و دقيق و بهره گيري از رهنمودهاي علماي دين و آشنايان به منطق مكتب اهل بيت (ع) ميسّر نيست. لذا در انتهاي مطلب كتبي خدمت حضرت عالي معرّفي مي شود كه با مطالعه ي آنها مي توانيد از نقاط اشتراك و افتراق هر دو مذهب آگاهي بيابيد.

    2ـ عمده اختلاف مكتب تشيّع با اهل سنّت رسمي در بحث امامت و خلافت است. شيعه در بحث امامت قائل به اين است كه امام بايد افضل مردم در قرب به خدا و اعلم مردم نسبت به دين بوده و معصوم باشد. و چون تنها خداوند متعال مي داند كه چه كسي اين خصوصيّات را دارا مي باشد لذا تعيين مصداق امام نيز بايد از طرف خداوند متعال و به امر او باشد. از اينرو شيعه جريان سقيفه را كه در آن گروهي از اصحاب جمع شده خليفه ي پيامبر را تعيين نمودند مشروع نمي داند. ولي اهل سنّت چون معيارهاي شيعه را در باب امامت قبول نداشته امامت و خلافت غير معصوم و غير افضل و غير اعلم را مي پذيرند لذا اعتقادي به تعيين مصداق امام از جانب خدا هم ندارند. و معتقدند بايد اهل حلّ و عقد (بزرگان قوم ) بنشينند و امام را تعيين نمايند. و البته با اين مبنا نيز جريان سقيفه مشكل دارد چون بسياري از بزرگان اصحاب يا در سقيفه حاضر نبودند يا اگر بودند مخالف اين قضيّه بودند. براي مثال اصحابي چون سلمان فارسي ، ابوذر غفاري ، عمّار ، مقداد ، زبير ، ابن عبّاس و … و در رأس همه خاندان پيامبر و سرور اهل بيت علي ابن ابي طالب (ع) با سقيفه مخالف بوده آن را نامشروع مي دانستند.

    3ـ افزون بر اهل سنّت رسمي ، چند قرني است كه فرقه ي وهّابيّت نيز با مذهب تشيّع وارد مناقشه شده شبهاتي را بر ضدّ مذهب اهل البيت (ع) نشر مي دهد و متأسفانه ذهن اهل سنّت رسمي را هم با تبليغاتهاي سوء مسموم نموده اند. اينها بر خلاف اهل سنّت رسمي ــ كه صرفاً با تشيّع اختلاف عقيده داشته و اهل مذهب شيعه را مسلمان دانسته محترمانه بحث مي كنند ــ از ابزارهاي ضدّ اسلامي نيز بهره برده شيعيان را مشرك و كافر معرّفي مي كنند و اموري چون زيارت و عزاداري و توسّل به اهل بيت را شرك معرّفي مي كنند. در حالي كه شيعه در اين باب با اهل سنّت رسمي مشكلي ندارد. چرا كه خود آنان نيز به چنين اموري اعتقاد دارند. افراد وهّابي معمولاً با علماي شيعه وارد بحث نمي شوند و بيشتر دنبال بحث با شيعياني هستند كه اطّلاعات چنداني از مذهب خود و مذهب مخالف نداشته باشند ؛ تا به اين طريق بتوانند ذهن او را شبهه ناك نمايند.

    بنا بر اين ، چون احتمال اينكه طرف بحث شما يك وهّابي يا يك سنّي معمولي ولي تحت تأثير وهّابيّون باشد ، پس لازم است كه جدا از مطالعات عادي در زمينه ي اعتقادات دو مذهب شيعه و اهل سنّت ، مطالعاتي نيز درباره وهّابيون و جواب شبهات رايج آنها داشته باشيد تا ناخواسته گرفتار ترفندهاي تبليغاتي آنها نگرديد. چرا كه برخي از مبلّغين وهّابي كاملاً براي مناظره و مباحثه با جوانان شيعه تربيت شده اند ، و به صورت نامحسوس در حال تبليغ عقائد مسموم خود هستند.

    4ـ در فنّ مناظره به نكات زير توجّه فرماييد

    1) بايد جانب ادب را رعايت نموده از كلمات ناشايست استفاده نكرد ؛ كسي كه سخن منطقي دارد نيازي به سخنان ناشايست ندارد. لذا نه تنها از تندي و عصبانيّت بايد پرهيز نمود بلكه بايد محترمانه مناظره كرد چنانكه كه لايق شيعه اهل بيت است.

    2) تا به سخني اطمينان نداريد آن را به كار نبريد و سعي نماييد مدلل سخن بگوييد و حدّ الامكان از منابع خود اهل سنّت بهره ببريد. در منابعي كه ذكر خواهد شد بسياري از دفاعيّات شيعه از طريق منابع اهل سنّت آمده است.

    3) با شناسايي نقاط آسيب پذير طرف مقابل و مذهب او سعي كنيد فعال و تهاجم كننده باشيد تا دفاع كننده و منفعل. در مناظره معمولاً آنكه حمله كننده است قويتر جلوه مي كند و اميد به پيروزي او بيشتر است.

    4) در مقام دفاع نيز مي توانيد ضمن دفاع ، نقاط ضعف عقيده طرف مقابل را هم مطرح كنيد تا او ناخود آگاه موضع خود را از حمله كننده به دفاع كننده تغيير دهد.

    5) در مناظره سعي بفرماييد ناصح و خير خواه بودن خود را نسبت به طرف مقابل اثبات نماييد تا هم دل خود او نرم گردد هم ديگر افرادي كه مطالب شما را شنيده يا مي بينند تمايل قلبي به شما پيدا نمايند. لذا از واژه هايي چون برادر عزيز ، برادر بزرگوار ، دوست عزيز ، جناب عالي ، حضرت عالي و … بيشتر بهره ببريد.

    5ـ معرّفي كتاب

    ـ آنگاه هدايت شدم ـ ترجمه كتاب ثم اهتديت ـ ، محمد تيجاني سماوي ، ترجمه سيد محمد جواد مهري ـ نويسنده ي اين كتاب قبلاً سنّي بوده است ـ

    ـ اهل سنّت واقعي ، محمد تيجاني سماوي ،

    ـ همراه با راستگويان ، محمد تيجاني سماوي

    ـ حق جو و حق شناس ـ ترجمه كتاب المراجعات ـ ، علامه سيد شرف الدين عاملي ، ترجمه: محمد جعفر امامى

    ـ كارنامه عملي وهابيت ، آيت الله جعفر سبحانى

    ـ فرقه وهابى و پاسخ به شبهات آنها ،سيد محمدحسن قزوينى ترجمه: على دوانى

    ـ سيرى در صحيحين ، محمد صادق نجمى

    ـ معارف اسلامى از ديدگاه دو مكتب ـ ترجمه كتاب معالم المدرستين ـ علامه عسكرى ، ترجمه: دكتر جليل تجليل

    ـ عبداللّه بن سبا، ج 1 – 3، علامه عسكرى

    ـ يكصد و پنجاه صحابى ساختگى، علامه عسكري

     

    ـ نقش عايشه در تاريخ اسلام، علامه عسكرى

    ـ شيعه پاسخ مي دهد ، رضا حسيني نسب

    ـ شبهاي پيشاور، سلطان الواعظين شيرازي، دارالكتب الاسلاميه

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
دکمه بازگشت به بالا
بستن