اين وهابيون تاكنون چه جنايت هايي را مرتكب شده اند؟

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #425
    adyanuniv
    سرپرست کل

    اين وهابيون تاكنون چه جنايت هايي را مرتكب شده اند؟

    اساس آئين وهابيت را دو چيز تشكيل مي دهد:

    1- هدم و نابودي آثار رسالت و اصالتهاي باقي مانده از دوران پيامبر(ص) و صحابه و تابعان، به گونه اي كه چيز ملموس از آن زمان باقي نماند، و همه اين كارها را در پوشش «توحيد» و مبارزة با «شرك» انجام مي دهند. از اين جهت كليه قبور متعلق به صحابه و عترت پيامبر و تابعان و علما و شخصيت هاي اسلامي را نابود كرده و با خاك يكسان مي كنند. و اگر از مسلمانان جهان نمي ترسيدند، قبر پيامبر را نيز ويران كرده و به صورت مصلي درمي آوردند. در اثر اين «تز» نامعقول، قبور ائمه چهارگانه شيعه و عموي پيامبر(ص)، و قبر عبدالله پدر آن حضرت و قبور كليه صحابه در بقيع ويران گرديد، و به صورت تل خاكي درآمد، روشن است كه استعمار ملتي كه گذشته خود را فراموش كند، بسيار سهل و آسان مي باشد.

    امروزه براي بسياري از مسيحيان غرب، وجود مسيح مريم و حواريون او به صورت يك افسانه تاريخي درآمده و در اصل وجود چنين شخصي با تمام خصوصياتي كه دارد، شك و ترديد دارند، چرا كه اثر ملموسي از مسيح و ياران او درست نيست. اگر خداي نكرده، اصالتهاي اسلامي دستخوش چنين ناجوانمردي شود، راه براي انكار اصل وجود پيامبر اسلام و ياران او آسان خواهد بود.

    2- پائين آوردن مقام و موقعيت شخصيتهاي الهي از پيامبران و اولياء در حال حيات و ممات، بعنوان اينكه آنان تنها بازگو كنندگان دستورات الهي بودند، و رسالت آنها در اين قسمت با مرگ آنان پايان يافته و تفاوت چنداني با امت خود ندارند. اين دو اصل، دو پي آمد بسيار ناگوار داشت.

    الف: آئين اسلام به صورت يك آئين خشك معرفي شد كه هر نوع حركت و تحول، رنگ و شرك و دوگانه پرستي به خود گرفت، به گونه اي كه احترام آموزگاران الهي به صورت برگزاري يادواره نيز شرك اعلام گرديد. گوئي بايد ارتباط بشر با گلهاي سر سبد آفرينش قطع شود، و از اسلام جز كتاب، و احاديث (كذايي) چيزي باقي نماند.

    ب: ايجاد تفرقه در ميان مسلمين، به گونه اي كه جهان تسنن دچار تفرقه شد و جنگهاي خونيني به راه افتاد، بيشتر دانشمندان بزرگ مصر و عراق و شام و لبنان در اين سه قرن، پاسي از وقت خود را صرف نقد اين مسلك نمودند.

    اساس آئين وهابيت همان دو اصل است و ديگر عقائد آنان روي اين دو اصل استوار است مانند: 1- تحريم ساختن سقف و سايبان روي قبور. 2- تحريم گزاردن نماز در مشاهد مشرفه. 3- تحريم مسافرت براي زيارت پيامبر اسلام و ديگر اولياء نيكان. 4- تحريم توسل به اولياء الهي پس از مرگ. 5- تحريم تبرك و استشفاء. 6- تحريم درخواست شفاعت از شافعان واقعي. 7- تحريم برگزاري يادواره پيامبران و اولياء الهي. 8- تحريم سوگند به غير خدا. 9- تحريم نذر بر اولياء الهي. گوئي اسلام حكمي جز تحريم، و دعوتي جز مبارزه با فطرت انسان نداشته و انسان از چپ و راست پيوسته بايد، الفاظ «شرك»، «حرام»، «ممنوع» را بشنود.

    آية الله جعفر سبحاني،پرسشها و پاسخ ها به نقل از سايت تبيان

    براى شناخت وهابيت و آگاهى از خطرات آنها نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافى را از زواياى مختلف مورد مطالعه قرار دارد، از جمله: نحوه پيدايش و بوجود آمدن آن، و طرز تفكر آنان نسبت به دين و اولياى الهى و شعائر اسلامى، عملكرد آنها در حوزه اجتماع وسياست و…

    الف) مسلك وهابيت، منسوب به محمد عبدالوهاب نجدى است و علّت اين كه آن را به خود شيخ محمد نسبت نداده اند و نگفته اند «محمديه» به جهت اين بوده است كه مبادا پيروان اين مذهب، نوعى شركت در نام پيامبر را پيدا كنند. محمد بن عبدالوهاب، در سال 1115 ه.ق در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. از كودكى به كتاب هاى تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جوانى، اعمال مذهبى مردم «به خدا» را زشت مى شمرد، وى به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر(ص) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را ـ كه قبلاً از سوى ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پى ريزى شده بود ـ اظهار نمود به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آن همت گماشت.

    ب) وهابيان معتقدند: هيچ انسانى، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين كه امورى را ترك كند. اين امور عبارت است از: 1. به وسيله هيچ يك از رسولان و اوليا، به خداوند توسل نجويد. و در صورت توسل در راه شرك گام نهاده و مشرك مى باشد؛ 2. زائران به قصد زيارت به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روى قبر نسازند؛ 3. از پيامبر(ص) طلب شفاعت نكنند؛ 4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براى آنان، شرك است؛ 5. وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در طى روزگار از آيين اسلام منحرف شده اند؛ 6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگوارى حرام است. و امثال اين موارد كه در اين مجال نمى گنجد.

    براى آگاهى بيشتر در اين زمينه بايد كتاب هاى مربوطه را مطالعه كرده اين منطق خشك و بى پايه، در تقابل با منطق وحى قرار دارد، چرا كه قرآن در موارد ياد شده نظرات صريحى و مخالف وهابيان دارد: 1. قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القُربى، (شورى، آيه 23). يكى از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذى القرى، قبرهاى آنان و تعمير آنها است. اين راه و رسم در ميان ملت هاى جهان وجود دارد و يك نوع سنّت عرفى به حساب مى آيد. 2. … فقالوا ابنوا عليهم بنيانا… قال الذين غلبوا على امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا، (كهف، آيه 21). هنگامى كه وضع اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان دو نظر ابراز داشتند. آيه شريفه متذكر آن مى شود انتقاد يا لحن اعتراضى نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به آيه شريفه، هرگز نمى توان تعمير قبور اولياى الهى و صالحان راعملى حرام و يا حتى مكروه قلمداد كرد، بلكه آيه شريفه، به نوعى تشويق مى كند كه براى بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاى آنان، بايد كوشا بود. 3. و استغفر لذنبك و للمؤمنين، (محمد، آيه 19). 4. وصلّ عليهم ان صلاتك سكن لهم، (توبه، آيه 103). 5. و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما، (نساء، آيه64).

    اين آيات بيانگر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفيد مى باشد. و موضوع شفاعت پيامبر(ص) و دعاى آن حضرت، نه تنها در آيات صريح؛ بلكه در احاديث عامه و خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است. براى آگاهى بيشتر در اين مورد ر.ك: 1. صحيح مسلم، ج 1، ص 54 2. صحيح بخارى، ج 1 3. سنن ترمذى، ج 4، ص 42 (باب ما جاء فى شأن الصراط) 4. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 12 5. شفاعت در قلمرو عقل و قرآن و حديث، استاد جعفر سبحانى ج. وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقه ها و مذاهب اسلامى هستند و مدعى اند كه يا بايد به آيين وهابيت در آيند و يا جزيه دهند. آنان مخالف خود را متهم به كفر و شرك مى كنند و اموال، نفوس و ناموس و ديگران را حلال مى دانند. خلاصه اين كه آيات قرآنى وارده درباره شرك و كفر را، بر مسلمانان مخالف خود منطبق مى كنند. و اين بزرگ ترين ضربه به پيكر جامعه اسلامى و مسلمانان است، (تاريخ اديان و مذاهب جهان، مبلغى آبادانى، ج 3، ص 1432). با اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتى كه سعودى ها (در سال 1344 هجرى قمرى) بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرك بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر را شكستند و از بين بردند، (الذريعه، ج 8، ص 261؛كشف الارتباب، ص 60 ـ 56).

    براى عملكرد و كارهايى كه وهابيت در حوزه اجتماع و سياست انجام داده اند و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعى، بايد به كتاب هاى تاريخى مراجعه كرد. چهره خشن و متعصب وهابيت، در عرصه سياست، حكومت و مردم دارى، همان بود كه طالبان را در عمر موقت سياسىخود در كشور افغانستان به منصه ظهور رساندند. خون مردم مسلمان را بى محابا به زمين ريختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتك كردند. و از اسلام يك چهره زشت، خشن و عقب مانده براى جهانيان ترسيم نمودند. بنابراين وهابيت، هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفكّر، مبغوض علماى فرقه هاى مختلف مسلمين بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل دينى مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتى اولين كتابى كه در رد وهابيت نگاشته شده الصواعق الالهيه فىالرد على الوهابيه» به وسيله برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.

    در عرصه سياست نيز جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بوده اند؛ اين آيين و مسلك، ساخته و پرداخته خود انگليسى ها مى باشد و چه ضربه و ضررى محكم تر و بيش از اين بر اسلام و مسلمانان مى توان تصور نمود. در اينجا به چند عواملي از فعاليت وهابيت اشاره مي كنيم: چند عامل را مي توان در ارتباط با گسترش اين فرقه نام برد:

    1. تشديد فعاليت هاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيت در داخل ايران و حوزه هاي مسلمان نشين خارجي (نظير حوزه قفقاز، بالكان و ساير كشورهاي مجاور ايران) كه آمادگي براي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران مشاهده مي شود، وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و و ابسته به استعمارگران، وظيفه جلوگيري از تداوم و گسترش جريان اسلام گرايي اصيل _ كه به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در سطح جهاني در حال پيشرفت است_ را بر عهده داشته و از اينرو تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فكري و اعتقادي شيعيان به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال مي نمايد. از اين رو در سالهاي اخير در جهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريكا عليه كشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليت هاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است. البته در مقابل اين تهاجم حوزه هاي علميه و نظام اسلامي، اقدامات و تدابير امنيتي و فرهنگي مناسبي _هر چند ناكافي_ اعمال نموده اند.
    2. وهابيت به دليل افكار اعتقادي خاصي كه در باب شفاعت، توسل، شرك و مانند آن دارد در تعارض كامل با مذهب شيعه است؛ هر چند كه اكثريت فرقه هاي اهل سنت با تفكرات اين گروه مخالفند از اين رو گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته (اعم از كتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن) بيشتر شيعه را بكوبد. 3. خطر بزرگتر اين گروه، روش هاي دور از منطق اسلامي است كه در برخورد با دنيا پيش گرفته است از جمله: ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) است كه سبب بهانه جويي غربي ها شد كه مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالف تمدن معرفي كنند تا جايي كه دست قدرت هاي استعماري غرب به خصوص آمريكا را در منطقه باز گذاشته و زمينه دخالت هاي نظامي و سياسي آنان در كشورهاي اسلامي فراهم ساخته، افغانستان و عراق دو نمونه بارز اين دخالت ها به شمار مي آيند.

    براى مطالعه و تحقيق پيرامون وهابيت، كتاب هاى معرفى شده ذيل را مطالعه نماييد: 1ـ آيين وهابيت جعفر سبحانى 2ـ برگى از جنايات وهابى ها مرتضى رضوى ترجمه: ضيايى 3ـ وهابيان على اصغر فقيهى4ـ آيا اين است اسلام واقعى ابوالفضل حسينى 5ـ فتنه وهابيت زينى دهلان ترجمه: همتى 6ـ نقدى بر انديشه وهابيان موسوى قزوينى ترجمه: طارمى 7ـ تحليلى نو بر عقايد وهابيان حسن ابراهيمى 8ـ فرقه وهابى و پاسخ به شبهات آنها قزوينى ترجمه: دوانى 9ـ نقد و تحليلى پيرامون وهابيگرى همايون همتى 10ـ اشتباه بزرگ وهابى ها عيسى اهرى 11ـ پيشينه سياسى فكرى وهابيت درّى 12ـ تاريخ مكه هادى امينى ترجمه: آخوندى 13ـ ترجمه كشف الارتياب، ج 4 علامه سيد محسن امين ترجمه: تهرانى 14ـ سخنى چند با موحدين مصطفى نورانى 15- وهابيت آيت الله جعفر سبحانى

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
دکمه بازگشت به بالا
بستن