مقالات

اورلیوس آگوستین

آگوستین                زندگی تا مرگ

نام نویسنده:محمد صادق احمدی***

اورلیوس آگوستین در سال ۳۵۴ در شهر تاگاست در شمال آفریقا ، در حدود ۲۰۰ کیلومتری غرب کارتاژ و  حدود ۷۰۰ کیلومتری جنوب غرب رم متولد شد. پدرش پاتریسیوس  نام داشت و نام مادرش مونیکا بود .[۱]

نکته جالب درباره والدین او این است که پدرش تا اواخر عمر مشرک بود و مادرش قدیسه ای مسیحی بود .این تضاد درون خانواده آگوستین ، روی رفتار او در جوانی و بزرگ سالی تاثیر بسزایی داشت که با مطالعه زندگی او این نکته  بوضوح  عیان      می شود.

آگوستین از همان اوان کودکی فاصله زیادی با مذهب داشت و حتی با اینکه به مدوره برای کسب تعالیم مذهبی رفته بود با این حال تعمید نیافت و می توان گفت با توجه به سن کمش گناه کار بزرگی بود.[۲]

پس از مدتی برای تحصیل در رشته حقوق و یاد گیری فن خطابه راهی کارتاژ شد و در هر دو امر موفقیت های بسیاری کسب کرد ؛اما در ضمن این موفقیت ها دچار انحراف گشته  و معشوقه ای برای خود برگزید.

آگوستین سرگردان در وادی دین

در جوانی وقتی درباره مبداء عالم جستجو می کرد ،خدای پیچیده مسیحیت او را قانع نکرد،در حالی که  فرضیه های مانویان را درباره مبداء خیر  و شر پذیرفت.

اما مبادی مانویان نیز عطش او را سیراب نکرد زیرا در مذهب مانی در طبقه سامعان ماند  و به درجه  کاملان  نرسید و بر  خلاف تعالیم  مانی  که به ترک لذت های جسمانی امر می کند ،وی همچنان در وادی شهوت سرگردان بود.[۳]

آگوستین بعد از خواندن آثار سیسرو (چیچرو)مجذوب فلسفه و دیگر آثار کلاسیک رومی شد  تا حدی که انجیل را رد کرده و می گفت در مقابل خطابه های سیسرون ارزشی ندارد   .

پس از  آن با مطالعه آثار افلاطونی زندگی فیلسوفانه ای را شروع کرد و فریفته مبادی نو افلاطونی شد.

تا ۲۹ سالگی به تدریس ادبیات پرداخت و در این زمان به رم رفت و فورا پس از آن یک کرسی استادی در میلان بدست آورد.در میلان مدتی از حلقه  درس آمبروز (برای فن خطابه) استفاده کرد.

روزی درون باغی در میلان تصور کرد (!) که کودکی در نزدیکی او چنین     می گوید : «بردار و بخوان» .

او با این خیال که این هدایتی الهی است، اتفاقا رساله پولس به رومیان را باز کرد .[۴] و چنین خواند : «با شایستگی رفتار کنیم،چنانکه در روز ،نه در بزم ها و فسق و فجور و نزاع و حسد، بلکه خود را در مسیح بپوشید و برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.»[۵]

سرانجام آگوستین در سپتامبر سال ۳۸۶تغییرکیش داد.در خلال این ایام آگوستین به مطالعه فلسفه مشغول بود .اما پس از مدتی با افزایش علاقه اش به کتاب مقدس، اقدام به ایجاد یک جامعه رهبانی در تاگاست کرد.پس از مدتی ،شاید بخاطر ابتلا  به نوعی آسم،ایتالیا را ترک کرد و به شمال آفریقا بازگشت.

وی در سال ۳۹۱ در دیداری از هیپو قانع شد که مقام کشیشی را قبول کرده  و دستیار والریوس(اسقف سال خورده  هیپو) شود.او که در سال ۳۹۵ به عنوان معاون اسقف تقدیس شده بود ،در سال با مرگ والریوس جانشین وی گشت.

آگوستین مابقی عمر خود را صرف تحریر  و تالیف کرد و به مبارزه با بدعت ها پرداخت ،تا اینکه در سال ۴۳۰ که شهر هیپو در محاصره مهاجمان ژرمن(وندال ها) بود،وفات یافت.

نظریات آگوستین

بررسی آثار آگوستین از چند بعد دارای اهمیت است.از  یک طرف او فیلسوف بزرگی بود و مبادی جدیدی از رابطه عقل و نقل را مطرح کرده  و قائل به برتری نقل از عقل شد و از طرف دیگر متالهی توانمند بود و مبادی دینی تازه ای  را  وارد مسیحیت  کرد تا جایی که به عنوان «دومین موسس آیین مسیحی» شهرت یافت. (جروم،مترجم بزرگ کتاب مقدس)[۶].او در نزاع های الهیاتی که در آن زمان جریان داشت نقش پررنگی ایفاء کرد. آگوستین نظریه پرداز قابلی است و دارای آراء مهمی است که از این میان سه نظر او به علت تاثیر گذاری در تاریخ کلیسا قابل توجه است:

۱- اولین ایده مهم آگوستین در مورد کلیساست. برای بررسی این ایده باید به حوادث قبل از آگوستین مراجعه کرد.در قرن سوم در شکنجه و آزار دسیوس(دقیانوس)در سال۲۵۰ بسیاری از مسیحیان از دین خود دست برداشتند و هنگامی که آرامش بازگشت ،به دنبال این بودند که دوباره در کلیسا پذیرفته شوند.نواتیان،سرکشیش کلیسای روم،عقیده داشت کسانی که لغزیده اند نمی توانند مراسم اجرا کنند. اسقف روم با او مخالف بود و از ملایمت طرفداری می کرد.تا اینکه در سال ۳۱۱ یکی از لغزیدگان اسقف کارتاژ شد.گروهی سخت گیرتر،کشیشی را که در برابر شکنجه مقاومت کرده بود و ایمان خود را از دست نداده بود،به عنوان اسقف رقیب نصب کردند.جانشین او شخصی بنام «دوناتوس» بود که در شورای آرلس به رهبری قسطنطین مجرم شناخته شد . از این زمان پیروان این عقیده بنام دوناتیان شهرت یافتند که فقط کلیسای خود را مقدس دانسته و خود را «جامعه قدیسان » می خواندند.

یک قرن بعد آگوستین تلاش کرد که با آنها وارد بحث شود و در سال ۴۱۱ همایشی به این منظور ترتیب داد.آگوستین موضع کلیسای کاتولیک را بیان می کرد. او معتقد بود که« کلیسا سرایدار ابزار فیض است و دریافت کننده شعائر اگر ایمان داشته باشد ؛هرچند کشیشی  نالایق باشد،شعائر معتبری را دریافت خواهد کرد….کلیسا در این زمان  و مکان  کامل نیست؛بلکه نشانه ای  است از آن چیزی که باید باشد.در کلیسا هم خوب هست هم بد و تنها کلیسا قدرت تطهیر دارد و خارج از آن چیزی نیست…..

ممکن است برخی مقدس باشند اما هنوز برگزیده بودنشان ظاهر نشده باشد…تنها خدا میتواند در مورد برگزیدگان داوری کند.»دوناتیست ها سال های متمادی تحت شکنجه  کلیسا بودند تا اینکه با آمدن اعراب به شمال آفریقا ناپدید شدند.با این تعریف از کلیسا آگوستین باعث وحدت کلیسا شد،اما به گفته جوان گریدی:این کار یکی از عواملی بود که کلیسای کاتولیک را قادر ساخت تا در دوره های فساد و توطئه سیاسی ،ک تاریخ سیاهی دارد، باقی بماند.[۷]

۲- نظر دیگر او در مورد فیض  خداست واو را به سبب همین نظرش استاد فیض نامیده اند. بحث در مورد فیض خدا از اینجا شروع شد که  اواخر قرن ۴ پلاگیوس از بریتانیا به روم آمد و موعظه را شروع کرد.او می گفت :« انسان با تلاش خود ،شایسته فیض و رحمت خدا می شود…..اگر اراده انسان کاملا آزاد نباشد ،هیچ گناهی در کار نیست….گناه آدم تنها به خودش آسیب رساند نه به همه نسل انسانی ….اگر انسان درست انتخاب کند ، می تواند بدون گناه زندگی کند و این امر حتی قبل از ظهور مسیح هم بود .» [۸] به گفته جوان ا گریدی : از نظر پلاگیوس ،پایه و اساس  مسیحیت  کوشش  معنوی  به  سوی  کمال  بود ، و به نظر آگوستین واگذاری همه چیز به خدا. پلاگیوس با خصلت بی آلایش خود دریافت که این نظریه آگوستین بوی سستی اخلاقی می دهد.[۹]

در واقع اختلاف بین  آگوستین و پلاگیوس در چهار مرحله بود:

الف) – آگوستین اراده انسان را به سبب گناه مخدوش می دانست، ولی پلاگیوس می گفت انسان با اراده خود میتواند خود را از گناه پاک کند.

ب)- آگوستین گناه را موروثی دانسته و انسان را فاقد صلاحیت برای جبران می دید اما پلاگیوس معتقد بود که گناه پدر ربطی به فرزند ندارد.

ج) – آگوستین فیض خدا را فقط شامل حال خواصی که خدا انتخاب کرده می دانست

در حالی که پلاگیوس فیض خدا را عام و شامل حال تمام مومنان می دانست.

د) –  در مورد نجات آگوستین به نوعی جبر گرایی معتقد بود فقط خدا را موثر می دانست و برای تلاش و کوشش خود شخص هیچ اعتباری قائل نبود ، اما پلاگیوس می گفت علاوه بر رحمت خدا، اعمال صالح نیز در صلاحیت فرد برای نجات ضروری هستند.

ابتدا حکومت پلاگیوس را  بدعت گذار اعلام کرد و بعد در سال ۴۱۸ کلیسا او را تکفیر کرد . پس از مدتی آگوستین به او حمله شدیدی کرد. از آنجایی که آگوستین در جوانی در وادی شهوت سرگردان بود  و ناگهان هدایت شد،گفت که انسان ذاتاً فاسد و شریر است .انسان محکوم به«گناه ازلی» است که از پدرش آدم به ارث برده است.

ولی خدا رحیم است و هر که را بخواهد نجات می دهد.

اما امروزه باید گفت که هر قدر هم  که آگوستین در راه تثبیت آموزه هایش تلاش کرده باشد،اکثر مسیحیان بیشتر نیمه پلاگیوسی هستند تا آگوستینی.[۱۰]

حتی الهی دانان بسیاری در عالم مسیحیت با الهیات آگوستینی که مبتنی بر تجربه  شخصی می باشد مخالفت کردند. باخ تاکید می کند : «تجربه بشری چیزی نیست مگر تجربه  کردن  خودمان ، نه خدا . ما تجربه های خودمان را فرا می افکنیم، و نتیجه را خدا می نامیم ، در حالی که باید دریابیم که آنها تنها تجربیات همان ماهیت بشریمان  هستند.» [۱۱]

۳- درمورد ذات  خدا آگوستین اولین  بار معتقد  شد که  مسیح خدایی در رتبه  پدر  است و روح  القدس  به  تساوی از آن  دو صادر شده  است . تا قبل از او خدای پدر را در رتبه ای بالاتر از پسر و روح القدس می دانستند ولی  او می گفت : « در عالم الوهیت پدر بزرگ تر از پسر نیست، بلکه پدر و پسر با هم برابرند و روح القدس نیز برای ایجاد ارتباط بین مردم و خدا ،همچنین برای ایجاد ارتباط بین پدر و پسر وجود دارد.». البته امروزه هر سه خدا با هم برابر دانسته می شوند و این نظریه آگوستین مورد مناقشه واقع شده است.

آگوستین همچنین درباب  دیگر آموزه های مسیحی نیز صاحب نظراتی     می باشد که این نگارش مختصر توان پرداخت به همه آنها را ندارد.

کلیسا و آگوستین

کلیسای اولیه را نمی توان کلیسایی دارای الهیاتی نظام مند  دانست .در واقع بخش عمده تحولات آموزه های کلیسا در دوران آباء پدیدار شد . سهم آگوستین از این تحولات ایجاد ترکیبی از تفکرات مسیحی و  مبادی و نظریات خداشناسانه بود که بیشتر آنها مورد قبول کلیسای کاتولیک واقع شد

آموزه های آگوستین رو به فراموشی میرفت ، تا اینکه   بعد از عصر اصلاح مذهبی ، پروتستان ها بار دیگر به مبادی آگوستینوس رجوع کردند و عقاید او از نو در عالم مسیحیت رواج یافت [۱۲]

آثار آگوستین

از آگوستین آثار ارزشمندی به جا مانده که شامل آراء وی می باشد، مثل شرح  رساله های پولس؛کتاب «درباره تثلیث»؛ یا  رساله «شهر خدا » (نماد شهر خدا اورشلیم  است،شهر خدا بر خلاف شهرهای جهان حتی با زوال مدنیت نیز باقی خواهد ماند و سرانجام وارث زمین خواهد شد)که در آن برای اولین بار الهیات مسیحی را نظام مند کرد.

اثر دیگر او کتاب« اعترافات »است . این کتاب در وهله ی نخست اقرار نگارنده به گناهانش است و در وهله ی دوم نشانگر شناخت نسبی او از رحمت خداست و در وهله ی سوم ستایش خدا به خاطر رهایی از خطاهاست .

آگوستین در کتاب« مراجعات» که یکی از آخرین آثار اوست آثار مکتوبش را به ترتیب زمان  بررسی می کند و اصلاحاتی  را  بیان  می کند  که  در آرزوی  تحقق آنهاست .

از آگوستین آثار بسیار دیگری به جا  مانده که در جای خود بررسی  شده  است .

—————————————————–

[۱] ۱-  استید،کریستوفر؛فلسفه در مسیحیت باستان،سلیانی اردستانی،قم،مرکز ادیان ومذاهب، ۱۳۸۰ ، ص ۳۳۸

[۲] ۲- اعترافات ،ص ۹

[۳] ۴- ناس،جان بی؛تاریخ جامع ادیان،علی اصغر حکمت،تهران،انتشارات علمی فرهنگی،چاپ ۱۳،۱۳۸۲، ص ۶۴۱

[۴] ۵- مک گراث ،آلیستر؛درس نامه الهیات مسیحی،بهروز حدادی،قم  ،مرکز ادیان و مذاهب،۱۳۸۴،ص ۴۲

[۵] ۶- کتاب مقدس ،عهد جدید،رساله به رومیان  ۱۳:۱۳- ۱۴

[۶]  الهیات مسیحی،ص ۴۲

[۷] گریدی،جوان ا؛مسیحیت و بدعت ها،سلیمانی،قم، موسسه طه ،چاپ دوم ،۱۳۸۴ ،ص ۱۳۷-۱۳۸

[۸]  همان،ص ۱۷۹-۱۸۱

[۹] همان، ص ۱۸۳

[۱۰] همان ،ص ۱۹۴

[۱۱] ۱۱- الهیات مسیحی ، ص  ۳۷۷

[۱۲] ۱۴- تاریخ جامع ادیان ، ص ۶۴۵

PDF مقالهآگوستین                اگوستین

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن