مقالات

بیت لحم

عنوان : بیت لحم bethlehem

نویسنده : محمد بخارائی (رفایی)

کلمات کلیدی : بیت لحم، مناطق مسیحی فلسطین، شهر های مقدس، بیت لحم یهودا، شهر داوود، افراته، زادگاه عیسی

منبع:سایت پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام)

 

کلمه “بیت لحم” نام شهری کهن در سرزمین فلسطین است. این نام در زبان عبری به شکل בֵּית לֶחֶם (Beit Leḥm و در عبری جدید Beyt Leḥem) می‏باشد که به معنای خانه نان می‏باشد. این نام در یونانی به شکل Βηθλεέμ Bethleém) ) ضبط شده است.

البته در منابع عربی این نام را بَیتُ‌لَحم[۱]، بَیت‌لَخم و بِت‌لِحِم و بِت‌لِخِم نیز گفته‌اند.

به هر روی، روشن است که این شهر به سبب شهرت مزارع غلات آن در دورۀ باستان، خانۀ نان خوانده می‌شد[۲].

این شهر یکی از بزرگترین و قدیمی­ترین جوامع مسیحی فلسطینی را در خود جای داده است. بیت لحم همچنین شهرهای “بیت جلا” و “بیت ساهور” و نیز “اردوگاه پناهندگان ایدا و آزا” را شامل می­باشد.

همچنین این شهر ارزش شایانی برای مسیحیان جهان دارد چرا که بر اساس متون مذهبی مسیحی، شهر بیت‌لحم زادگاه عیسی مسیح است. بیت‌لحم در ۸ کیلومتری جنوب غربی بیت‌المقدس و در ناحیه‌ای بسیار حاصل‌خیز واقع است[۳]. بر روی تپه‌های پیرامونی بیت‌لحم درختان بسیاری به چشم می‌خورد و باغهای مشهور به باغ سلیمان در نزدیکی آن واقع است[۴].

تاریخچه

قدیمی­ترین ارجاعات تاریخی به این شهر مربوط به نامه­های آمارنا[۵] (۱۴۰۰قبل میلاد) می­باشد، زمانی که پادشاه اورشلیم از ارباب خود، پادشاه مصر، برای بازپس گرفتن بیت­لحم که مورد اختلال و آشوب قرار گرفته بودف درخواست کمک می­کند.[۶] از آنجایی که در این زمان هنوز یهودیان و اعراب به این منطقه وارد نشده بودند، اینگونه گمان می­رود که مشابهت این نام با نام کنونی این منطقه می­تواند دلیلی باشد بر اینکه آنجا مسکن کنعانیان بوده است؛ قومی که دارای میراث فرهنگی و زبانی بسیار نزدیکی با اقوامی که بعدها در این منطقه ساکن شدند، بوده‏اند. [۷]

در دیگر سو، بسیاری معتقدند پیشینۀ بیت‌لحم به ۴ هزارسال می‌رسد[۸]. نوشته‌اند که در پایان سدۀ ۱۱ق‌م، داوود در این شهر به دنیا آمد و دوران کودکی خود را به چوپانی گذراند. آن‌گاه توسط سموئل نبی‌، شاه بنی‌اسرائیل خوانده شد (اول سموئیل، ۱، ۱۶: ۱، ۱۳). البته شهرت این شهر در حال حاضر، بیش از هر چیز به سبب تولد حضرت عیسی (ع) در آنجاست[۹].

ازاین‌رو، نه تنها این شهر، که کل سرزمین فلسطین به عنوان سرزمین مقدس برای مسیحیان محترم است[۱۰].

بیت لحم در کتاب مقدس

در کتاب مقدس نام دیگر این شهر “افراته” است[۱۱] (سفر پیدایش، ۳۵: ۱۹) و آن را ضمناً «بیت‌لحم یهودا» (کتاب‌روت، ۱: ۱-۲؛ اول سموئیل، ۱۷: ۱۲؛ سفر داوران، ۱۷: ۷-۸) و «شهر داوود» نیز نامیده‌اند (انجیل لوقا، ۲: ۴، ۱۱) کتاب مقدس عبری، “بیت لحم” را به عنوان شهر داود و مکانی که در آن به عنوان پادشاه اسرائیل تاج­گذاری نمود و نیز مکانی که او توسط سموئیل[۱۲] تدهین شد معرفی می­کند. همچنین زمانی که داود در غار آدولام[۱۳] پنهان شده بود، از یکی از چشمه‏های بیت­لحم بود که سه تن از جنگاورانش برای وی آب آوردند.

در مجموعه­ی عهد جدید، انجیلهای متی و لوقا “بیت لحم” را به عنوان محل تولد عیسی ناصری معرفی می­کنند. البته لازم به ذکر است که این شهر امروزه دارای اکثریتی مسلمان است.

تولد عیسی در بیت لحم در عهد قدیم

در عهد قدیم که شامل تورات و کتاب های پیامبران قبل از میلاد می‏باشد، بیش از ۳۰۰ پیشگویی دربارۀ میلاد و آمدن مسیح بر روی زمین وجود دارد،

اولین پیشگویی مربوط به محل تولد عیسی مسیح می‏باشد. در عهد قدیم چنین آمده که میکای نبی تزدیک به پانصد سال قبل از تولد عیسی اعلام کرده: “ای بیت لحم افراته، هر چند که در یهودا روستای کوچکی بیش نیستی با وجود این از تو کسی برای من ظهور خواهد کرد که از ازل بوده است و او قوم من اسرائیل را رهبری خواهد نمود. ” (عهد قدیم: میکا ۵:۲)

تولد عیسی در بیت لحم در عهد جدید

دو گزارش در عهد جدید، عیسی را متولد بیت لحم معرفی می­کنند که البته این دو گزارش با یکدیگر متفاوت هستند. بر اساس انجیل لوقا، والدین عیسی در ناصره زندگی می‏کردند اما به علتی که بعضی آن را سرشماری ذکر کرده‏اند به بیت لحم سفر کردند، و عیسی پیش از اینکه آنها به ناصره بازگردند در آنجا به دنیا آمد.[۱۴]

گزارش انجیل متی اینگونه دلالت می‏کند که خانواده عیسی زمانی که او متولد شد در بیت لحم زندگی می‏کردند، و اندکی بعد به ناصره رفتند.[۱۵] متی گزارش می‏دهد که هیرودیس گفت “پادشاه یهودیان” در بیت لحم متولد شده است، و لذا دستور داد که همه کودکان کمتر از دو سال را در شهر و مناطق اطراف بکشند. یوسف، که مسیحیان وی را پدر زمینی عیسی می‏نامند، در رویا از این امر مطلع می‏شود و لذا آنها به مصر فرار می‏کنند و پس از مرگ هیرودیس برمی­گردند. اما او در رویای دیگری از بازگشت به یهودا منع می‏شود و خانواده را به جلیل می‏برد و سپس برای زندگی به ناصره می‏روند.

بیت لحم ممکن است با کلمه افرات[۱۶] (به معنی حاصلخیز ) که در کتاب مقدس آمده است یکی باشد. مسیحیان کهن، یک آیه در کتاب میکاه (یکی از کتب عهد عتیق) را به عنوان تولد عیسی در بیت لحم تفسیر کرده­اند.[۱۷] بسیاری از دانشمندان معاصر، این عقیده که عیسی واقعا در بیت لحم متولد شده را مورد سئوال قرار داده­اند و گزارشهای این دو انجیل از محل تولد عیسی را کنایه از محل اجرای رسالت (و نه محل تولد) دانسته‏اند.[۱۸] مستند این دانشمندان، انجیلهای مرقس و یوحنا هستند که در آنها روایتی در مورد تولد عیسی در بیت لحم و یا حتی کوچکترین اشاره­ای به این مسأله وجود ندارد، و تنها او را به عنوان ناصری معرفی می‏کنند.[۱۹]

روایتهای قدیمی از تولد عیسی در بیت لحم توسط ژوستین شهید (از آباء کلیسا) تصدیق شده است. او در “مکالمه با تریفو”[۲۰] (۱۵۵-۱۶۱) بیان کرده است که خانواده عیسی به غاری بیرون شهر پناه بردند.[۲۱] اوریگنس اسکندرانی، در حدود سال ۲۴۷، به غاری در شهر بیت لحم اشاره می‏کند که ساکنین محل اعتقاد داشته‏اند محل تولد عیسی بوده است.[۲۲]

یعقوبی از قول مسیحیان می‌نویسد که مریم به هنگام بارداری به بیت‌لحم آمد. همو اضافه می‌کند عده‌ای از مجوسان به بیت ‌‌لحم آمدند و برفراز سر آنها ستاره‌ای بود که به دنبال آن می‌رفتند تا عیسی (ع) را دیدند و بر او سجده کردند[۲۳]. مطابق انجیل متی آنان گفتند: «ستارۀ او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او به اورشلیم آمده‌ایم». (۲: ۱-۱۱).

رانسیمان خبر می‌دهد که بر سر در کلیسای زادگاه عیسی (ع) نقش این ۳ تن مجوس در سدۀ ۷ م، وجود داشته است[۲۴].

نخل یاد شده در قرآن مجید که مریم (ع) از خرمای آن تناول کرد در این شهر قرار داشت[۲۵]. ابن‌بطوطه نیز در دیدار خود از بیت‌لحم، از بقایای این نخل خبر داده است[۲۶].

عصر روم و بیزانس

بین سالهای ۱۳۲- ۱۳۵ ، این شهر پس از اشغال آن طی آشوب بارکوخبا، توسط رومیان تصرف شد. ساکنین یهودی آن به فرمان هادریانوس[۲۷] اخراج شدند. در زمان حکومت آنها بر بیت لحم، رومیان معبدی را برای آدنیس (شخصیت افسانه­ای یونانیان) در مکان کلیسای محل تولد عیسی ساختند. این کلیسا در سال ۳۲۶ زمانی که هلنا، مادر کنستانتین اولین امپراطور بیزانس، از بیت لحم بازدید کرد تجدید بنا شد.[۲۸]

قرون وسطی

در ۳۲۶م مادر قسطنطین[۲۹]، امپراتور روم پس از دیدار از فلسطین، پسر خود را واداشت تا مکانهایی را که با مولد عیسی(ع) مرتبط است، به صورت زیارتگاه درآورد. کنستانتین نیز در محل زادگاه عیسی(ع) کلیسایی را که در زیبایی و شکوه بی‌همانند بود، بنا نهاد و پس از آن بود که این شهر به صورت یکی از مقدس‌ترین مکانهای مسیحی شهرت یافت. در همین زمان بود که قدیس جروم در این شهر مقیم شد و به ترجمۀ کتاب مقدس از عبری به زبان لاتین پرداخت[۳۰].

بیت‏لحم در طول جنگ­های صلیبی

در سال ۶۳۷، اندکی پس از فتح اورشلیم توسط نیروهای مسلمان، عمر بن الخطاب، دومین خلیفه، تضمین نمود که کلیسای تولد عیسی برای مسیحیان باقی خواهد ماند. در نزدیکی این کلیسا، در محلی که عمر نماز خوانده بود مسجدی ساخته شد این مسجد تا سدۀ ۷ق/۱۳م نیز بدون تغییر برجای مانده بود[۳۱][۳۲]

ناصرخسرو در بازدید از این شهر می‌نویسد: “ترسایان… آن را عظیم بزرگ می‌دارند و همیشه قومی آنجا مجاور باشند و زایران بسیار رسند… و ترسایان قربان آنجا کنند و از روم آنجا بسیار آیند”[۳۳].

در حدیث معراج حضرت محمد(ص) نیز از بیت‌لحم نام برده شده است، آنجا که می‌فرماید، جبرئیل ندا داد: “فرود آی و دو رکعت نماز بگزار” که اینجا زادگاه برادرت عیسی است[۳۴]. بدین‌سان، بیت‌لحم نزد مسلمانان نیز پیوسته از تقدس و احترام ویژه‌ای برخوردار بوده است.

در سال ۹۸۵، “المقدسی” جغرافی­دان اسلامی از بیت لحم دیدن نموده و به کلیسای بزرگی که در آنجا بوده به عنوان کلیسای قسطنطین[۳۵] که کلیسای بی­نظیری بوده است اشاره می‏کند.[۳۶]

در سال ۱۰۰۹، در زمان حکومت ششمین خلیفه فاطمیان، الحاکم بامر الله، دستور مبنی بر تخریب کلیسای تولد صادر شد اما حکومت به خاطر واسطه­گری مسلمانانی که ساکن محل بودند از این کنار منصرف گردید.[۳۷]

بیت لحم در سال ۱۰۹۹ در طی جنگهای صلیبی تصرف شد[۳۸]. آنها بیت لحم را مجهز به استحکامات نیرومندی نمودند و دژی ساختند که یکی از مشهورترین دژهای سرزمین فلسطین است[۳۹] و نیز صومعه­ای در بخش شمالی کلیسای تولد ساختند. در این زمان کشیش آنجا که دارای عقاید ارتدوکس یونانی بود اخراج و به جای آن کشیش لاتین جایگزین شد. این کار در کریسمس سال ۱۱۰۰ زمانی که “بالدوین اول” اولین پادشاه فرنگی اورشلیم، تاج­گذاری نمود انجام شد.

در سال ۱۱۸۷، صلاح الدین ایوبی، پادشاه مصر و سوریه، بیت لحم را از اشغال مهاجمان در آورد. کشیش لاتینی از بیت لحم اخراج شد و ارتدوکس یونانی جایگزین شد.[۴۰]

بیت لحم ، اورشلیم و ناصره در ضمن پیمانی که در ۱۲۲۹ میان امپراطور روم “فردریک دوم” و پادشاه ایوبی “الکامل” در عوض آتش­بس ده­ساله به مهاجمان واگذار شد. این پیمان در ۱۲۳۹ به پایان رسید و بیت لحم دوباره در ۱۲۴۴ به تصرف مسلمانان درآمد.

قرن نوزدهم

در اوایل سدۀ ۱۳ق/۱۹م مسلمانان حاکم با ارمنیان شهر که در اماکن مذهبی علایقی داشتند، در برابر بیزانسی­ها پیمان بستند[۴۱]. بیت‌لحم در سده‌های میانه شهری پرجمعیت به شمار می‌آمد و اهمیت بازرگانی داشت. در سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م، جمعیت شهر رو به کاهش نهاد، زیرا در ۱۲۵۰ق/۱۸۳۴م پس از شورش محلۀ مسلمان‌نشین، بر ضد “ابراهیم پاشا” فرمانروای مصر و قتل‌عام مردم توسط همو، جمعیت مسلمان بیت‌لحم تحلیل رفت[۴۲] و در ۱۹۱۴م، به هنگام آغاز جنگ جهانی اول، بسیاری از مسیحیان شهر به ایالات متحده مهاجرت کردند. در ژوئن ۱۹۳۷ پس از تقسیم سرزمین فلسطین به ۳ بخش، ادارۀ مراکز مذهبی به انگلستان واگذار شد[۴۳].

بیت‌لحم در ۱۳۱۹ش/۱۹۴۰م، ۷هزار و در ۱۹۴۵م، ۸۲۰‘۸ تن جمعیت داشت که همگی عرب و غالباً به فرقه‌های مختلف مسیحیت وابسته بودند. در این زمان جمعیت مسلمان شهر در اقلیت بود[۴۴]. در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸م پس از اولین جنگ اعراب و اسرائیل، بیت‌لحم جزو خاک اردن به‌شمار می‌آمد، اما پس از جنگ ۶روزه (۱۹۶۷م) و اشغال کرانۀ باختری، بیت‌لحم نیز به تصرف اسرائیل درآمد[۴۵]. جمعیت شهر در این زمان بالغ بر شانزده هزار تن گزارش شده است. اینان اعم از مسیحی و مسلمان از لحاظ قومی به خاندانهای مختلفی تعلق داشتند[۴۶]. در میان مردم شهرت دارد که سکنۀ مسیحی بیت‌لحم از بازماندگان صلیبیان هستند که با عربهای بومی درآمیخته‌اند. مسیحیان بیت‌لحم جزو فرقه‌های مختلف، از جمله ارتدکس یونانی، ارمنی و برخی فرقه‌های لاتینی هستند[۴۷].

بیت‌لحم از سدۀ ۴م شهر زیارتی مسیحیان بوده است و هنوز جهانگردان بسیاری روزانه از این شهر بازدید می‌کنند. صنایع دستی و یادمانهای مذهبی ساخته شده از صدف و چوب زیتون و شمعهای “متبرک” تولیدی در بیت‌لحم هم، در بازارهای داخلی و نیز جهانی، در میان مسیحیان از شهرت خاصی برخوردار است[۴۸].

آثار باستانی

مهم‌ترین بنای شهر بیت‌لحم، کلیسای مولد عیسی(ع) است. این کلیسا شامل بنای هشت­گوشی است که بر روی مغارۀ مولد عیسی (ع) بنا شده و به کلیسای رومی چارگوش که به زیبایی و شکوه با مرمر، انواع موزائیک و نقاشیهای دیوار تزیین شده، متصل است. این بنا بارها بازسازی و دگرگون شده است[۴۹]. همچنین بقایای قبرهایی در افرات ـ یا افرانه، بخش جنوبی بیت‌لحم ـ به چشم می‌خورد که به صورت غارهایی در دل کوه حفر شده‌اند. شواهد حاکی از آن است که این قبرها به جامعه‌ای شبانی و نیمه کوچنده تعلق داشته است(مزار، ۱۹۸). آثاری سفالین از عصر برنز و آهن در ضلع شرقی کلیسای مولد عیسی (ع) و نیز زوبینهایی متعلق به سدۀ ۱۱ق‌م در نزدیکی القدر ـ جنوب بیت‌لحم ـ یافت شده است.[۵۰]

برکه‌های سلیمان که آب شهر به‌طور سنتی از آنها تأمین می‌شد، در جنوب بیت‌لحم واقع‌اند.

قبر راحیل، همسر یعقوب و مادر حضرت یوسف (سفر پیدایش، ۳۵: ۱۹-۲۰)، و همچنین مدفن داوود و سلیمان را نیز در این شهر دانسته‌اند.

 

 

[۱] ابوعبید بکری، عبدالله، معجم مااستعجم، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م، ۱/۲۸۹

[۲] Vilnay Z. , Steimatzky’s Palestine Guide, Jerusalem, 1942; WNGD, p.96

[۳] Encyclopedia of The Moderm Middle East, London, 1996, I/369

[۴] Smith, G. A., The Historical Geography of The Holy Land, London, 1974, p.207

[۵] Amarna Letters

[۶] “Oxford Archeological Guides: The Holy Land”, Jerome Murphy-O’Connor, pp. 198–۱۹۹, Oxford University Press, 1998, ISBN 0-19-288013-6.

[۷] “International Dictionary of Historic Places: Vol 4, Middle East and Africa”, Trudy Ring, K.A Berney, Robert M. Salkin, Sharon La Boda, Noelle Watson, Paul Schellinger, p. 133, Taylor & Francis, 1996, ISBN 1-884964-03-6.

[۸] هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت، ۱۹۲۸م، ۲۰۲٫

[۹] Pauly; Pearlman, M. and Y. Yannai, Historical Sites in Israel, Jerusalem, 1977, p.256.

[۱۰] Cattan, H., The Palestine Question, London, 1988, 5-6

[۱۱] البته افرانه را از نقاط پیرامونی بیت‌لحم نیز دانسته‌اند.

[۱۲] Samuel

[۱۳] Adullam

[۱۴] برای شرکت در سرشماری هر شخص می‏بایست به شهر آبا و اجدادی خود می‏رفت. از این رو، یوسف نیز از شهر ناصره در استان جلیل، به زادگاه داوود پادشاه یعنی بیت لحم در استان یهویه رفت زیرا او از نسل داوود پادشاه بود. مریم نیز که در عقد یوسف بود و آخرین روزهای بارداری خود را می‏گذراند هوراه وی بود.( اسلام صراحتا بودن مریم در عقد مردی را رد می‏کند). هنگامی که در بیت لحم بودند، وقت وضع حمل مریم فرا رسید…

[۱۵] Matthew 2:1-23 ^

Vermes, 2006, p. 64.

[۱۶] Ephrath- Gen. 35:16, Gen. 48:27, Ruth 4:11

[۱۷] Freed, 2004, p. 77.

[۱۸] Crossan and Watts, p. 19.- Dunn, 2003, pp. 344–۳۴۵.

[۱۹] Mills and Bullard, 1990, pp.445-446. See Mark 6:1-4; and John 1:46.

[۲۰] Dialogue with Trypho

[۲۱] Taylor, 1993, pp. 99–۱۰۰٫ “Joseph … took up his quarters in a certain cave near the village; and while they were there Mary brought forth the Christ and placed him in a manger, and here the Magi who came from Arabia found him.”(Justin Martyr, Dialogue with Trypho, chapter LXXVIII).

[۲۲] In Bethlehem the cave is pointed out where he was born, and the manger in the cave where he was wrapped in swaddling clothes. And the rumor is in those places, and among foreigners of the Faith, that indeed Jesus was born in this cave who is worshipped and reverenced by the Christians. (Origen, Contra Celsum, book I, chapter LI).

[۲۳] یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م، ۱/۶۸-۶۹٫

[۲۴] رانسیمان، استیون، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمۀ منوچهر کاشف، تهران، ۱۳۶۰ش، ۱/۱۲-۱۳٫

[۲۵] اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، به کوشش محمدجابر عبدالعال حسینی و محمد شفیق غربال، قاهره، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م، ۴۴٫

[۲۶] ابن‌بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۴۸ش، ۱/۵۴٫

[۲۷] History of Bethlehem Bethlehem Homepage.

[۲۸] “History of Bethlehem”. Bethlehem Municipality. Archived from the original on 2008-01-13.

[۲۹] – منابع فارسی نام وی به شکل کنستانتین نیز درج می‏شود.

[۳۰] Pauly; Pearlman, M. and Y. Yannai, ibid, p.258

[۳۱] هروی، علی، الاشارات الی معرفه الزیارات، به کوشش ژ. سوردل تومین، دمشق، ۱۹۵۳م، ۲۹

[۳۲] “Mosque of Omar, Bethlehem”. Atlas Travel and Tourist Agency. http://www.atlastours.net/holyland/mosque_of_omar.html. Retrieved 2008-01-22.

[۳۳] ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش، ۵۷

[۳۴] ابن‌اثیر، الکامل، ۲/۵۲

[۳۵] Basilica of Constantine

[۳۶] le Strange, 1890, pp. 298–۳۰۰.

[۳۷] ^ “Church of the Nativity – Bethlehem”. Bethlehem, West Bank, Israel: Sacred-destinations.com. http://www.sacred-destinations.com/israel/bethlehem-church-of-the-nativity. Retrieved 2009-10-29.

[۳۸] Beyer, G., »Die Kreuzfahrergebiete von Jerusalem und S. Abraham(Hebron)«, Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1972, vol. LXV, p.167

[۳۹] Vilnay Z., ibid, p.92

[۴۰] قلقشندی، احمد، صبح‌الاعشی، به کوشش محمدحسین شمس‌الدین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م،

[۴۱] Encyclopedia of The Moderm Middle East, ibid, I/218

[۴۲] موسوعۀ عام، ۱/۴۵۹

[۴۳] Bhutani, S., The United Nation and the Arab-Israeli Conflict, New Delhi, 1977, p.124-125

[۴۴] Vilnay Z., ibid, p.93

[۴۵] Encyclopedia of The Moderm Middle East, ibid, I/369

[۴۶] عمله، محمدیوسف عمرو، انساب العشائر الفلسطینه، عمان، ۱۹۹۱م، ۱/۲۰۰-۲۰۴

[۴۷] Encyclopedia of The Moderm Middle East, ibid

[۴۸] EI2; Fisher, W. B, The Middle East, London, 1978, p.44

[۴۹] Pauly, Pearlman, ibid, p.258

[۵۰] Encyclopedia of The Moderm Middle East, ibid, I/204

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن