مقالات

راز قانون جذب

مقدمه
امروزه كمتر كسي است كه نام تئوري را[1] كه از آن به نام قانون جذب[2] ياد مي شود را نشنيده باشد. فرضيه اي كه  با يك هياهوي بسيار به عنوان يك منجي ، آمده است تا انسان له شده درچرخ مدرنيسم را نجات دهد و به او ارمغان شادي ، آرامش ، شادي  و غايت سعادت انسان اومانيستي يعني ثروت بدهد.
قانوني كه با مسلم گرفتن آن ، تأثير به سزايي در فضاي معنوي وعلمي ، فرهنگي جهان داشته تا جايي كه  در  سال 2007 مجله نیویورک تایمز نويسنده كتاب راز را در لیست صد نفری که دنیا را تغییر داده اند، قرار داد.
كشور ما نيز از اين جريان بي تأثير نبوده و در مجامع فرهنگي و حتي مجامع علمي كشور سخنان زيادي پيرامون آن گفته مي شود. و مروجين اين تئوري، درصدد بومي¬سازي اين فرضيه هستند و در موارد متعددي آيات و احاديث را مستمسک قرار داده و اصرار بر تطبيق صد درصدي اين فرضيه با متون قراني و روايي دارند.
راندا برن[3] استراليايي نويسنده كتاب راز و كاگردان اين فيلم در مقدمه كتاب انگيزه خويش براي خلق اين اثر را منجي گري اين كتاب در برابر بحران هاي روحي و نا اميدي در زندگي اش بيان مي كند.
نويسنده كتاب پيشينه اين قانون را چندين قرن بيان كرده و ادعا دارد كه اكثر مردان بزرگ تاريخ مثل افلاطون ، انشتين ، سقراط ، فيثاغورث ، نيوتن ، ويكتورهوگو و … از اين قانون آگاه بوده و آن را به كار بسته اند و درحال حاظر نيز تعدادي از افراد موفق هستند كه از  اين قانون استفاده كرده اند واز اين جهت وي محتواي كتاب را گفتگو با بيست و چهار تن از اين افراد كه از آن ها تعبير به افشاگران راز مي كند و اغلب آنها  در ايالت متحده زندگي مي كنند قرار داده است .[4]

چيستي قانون جذب
قانون جذب بيان مي كند كه هر چه كه در ذهن باشد مشابه آن در خارج تحقق خواهد داشت . مي توان گفت همان قانون جاذبه است ولي در حيطه ذهن آدمي. اين قانون بيان قانون تشابه مي باشد كه شبيه ، شبيه خود را مي آفريند. در قانون تشابه افکار و باورها و قدرت تجسم نقش اصلی را دارند. به همین علت جادوگران معتقد بودند که برای باروی و حاصل خیزی مزارع باید در کشت‌زارها اعمال جنسی و باروی انجام داد[5].


در قانون جذب نقش محوري در قدرت فكر و ذهن مي باشد كه با تصور خواسته ها ذهن مشابه خود را در خارج خلق خواهد كرد «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دست‌هایت خواهی داشت»[6] ساده‌ترین ذهنیتی که می‌توان از قانون جاذبه داشت ، این است که خودمان را به شکل یک آهن ربا فرض کنیم و می‌دانید که می‌توانید چیزهای دیگر را می‌توان با نیروی خودتان جذب کنید . نقش هر کسی به عنوان یک انسان ، پایبندی به افکارمان در مورد چیزهایی است که می‌خواهیم و باید در ذهنمان مشخص کنیم که چه چیزی می‌خواهیم و از این جا ما شروع به احضار یکی از بزرگترین قوانین کاینات می‌‌کنیم . اين قانون جذب است . شما چیزی را که بیشتر به آن فکر می‌کنید جذب می‌کنید . این اصل را می‌توان به صورت خلاصه در سه عبارت ساده بیان کرد : 1- افکار ، 2- تبدیل می‌شوند به ، 3- اجسام . به همین خاطر اگر یک فکر را بارها و بارها در ذهنتان بیاورید مثل خریدن ماشین آخرین مدل ، تاسیس یک شرکت ، پیدا کردن همسر دلخواهتان و …. آن موقع شما دارید آن فرکانس را به صورت پیوسته منتشر می‌کنید . بیشتر مردم به این فکر می‌کنند که چه چیزهایی را نمی‌خواهند و تعجب می‌کنند که چرا برایشان بارها و بار ها رخ می دهد .
در واقع قانون جاذبه هیچ اهمیتی نمی‌دهد که شما چه چیزی را خوب و چه چیزی را بد به ذهنتان می‌آورید . و این که شما آن چیر را می‌خواهید یا نمی‌‌خواهید . جاذبه به افکار شما پاسخ می‌دهد . بنابراین اگر شما یک جا نشسته‌اید و به کوهی از بدهکاری‌ها نگاه می‌کنید ، و احساس بسیار بدی دارید ، این همان سیگنالی است که دارید به کاینات عرضه می‌دارید . و این چیزی است که بیشر بدست خواهید آورد در موقعی که در ذهنتان چیزی را نمی‌خواهید و در درونتان فریاد عقب راندن آن چیز را می‌زنید ، در واقع آن را عقب نمی‌رانید ! بلکه آن را به سمت خود می‌کشیدشما فکر آن چیزی را که نمی‌خواهید را فعال می‌کنید و حالا قانون جاذبه چیز‌هایی از همین قبیل را سر راه شما قرار می‌دهد ».
قانون جذب متولد شده از انديشه اومانيستي[7] مي باشد كه هر چه هست انسان است و خواسته هاي فردي او. در واقع در اومانیسم نوعی انکار آشکار مبدأ هستی وجود دارد و می کوشد تا انسان را مالک الرقاب هستی و منشأ و غایت همه چیز معرفی کند.در تئوري راز مؤلفه هاي اين انديشه به وضوح روشن مي باشد
يكي از مباني و پشتوانه هايي كه براي اين تئوري ذكر كرده اند  توسل به علوم جديد مثل فيزيك كوانتوم ميباشد.
فيزيك كوانتوم مي گويد همه عالم از انديشه خلق شده[8] . ما واقعيت ها را خلق ميكنيم ما ماشين توليد واقعيت ها هستيم  بنابرين قابل توجيه است چيزي را كه ميبينيم توهمي بيش نيست بنابراين هيچ راهي براي بيرون آمدن از اين توهم و ديدن  آنچه واقعا در بيرون از ذهن ما وجود دارد نيست[9] تأملي بر دستاوردهاي قانون جذب
در كتاب راز غايتي كه به اين قانون داده مي شود استفاده از آن براي تحول در زندگي ، كسب ثروت ، رسيدن به شادي ، آرامش ، ارتباط با كساني كه دوستشان داري ، درمان بيماري ها و رسيدن به خواسته ها و آرزوهايش ، موفقيت هاي تحصيلي به طور كلي مي توان گفت دستاورد قانون جذب بنا به گفته افشاگران راز  همان بهشت وعده داده شده مي باشد يعني هر آن چه را كه اراده كني در دستانت خواهي يافت ولي اين بهشت ، در اين دنيا برايشان ترسيم مي شود.” با قانون جذب همه چيز را مي توانيد جذب كنيد اشخاص مشاغل موفقيت ثروت سلامتي شادي اتوموبيل [10]”.
در اين جا با اذعان به محاسن برخي از محاسن قانون جذب مثل اميد ، نشاط و موفقيت تأمل كوتاهي در دستاوردهاي به دست آمده از اين قانون مي كنيم.
1. تحول بخشي به زندگي
مهمترين ويژگي كه افشاگران راز براي اين قانون ذكر كرده اند تحول بخشي به زندگي شان مي باشد ، اگر برد قانون جذب آن قدر باشد كه بتواند زندگي را تحول بخشد پس چرا كساني كه از اين قانون آگاه بوده اند فقط در يك بعد زندگي از آن استفاده كرده انددر حالي كه با آگهي از اين راز مي توانستند هم ثروتمند باشند هم داراي آرامش باشند وتمامي موفقيت ها را براي خود كسب كنند. كه در اينجا يكي از اساسي ترين ابهام هاي وارده براين قانون مي باشد .
قانون راز اگر تحولي هم ايجاد كرده باشد گرفتن معناي زندگي و درك واقعي از زندگي فقط تلقين احساس زندگي مي باشد . يعني يك سبك زندگي مجازي است كه حقيقت آن وجد ذهني وتخيلي انساني مي باشد
2. درمان بيماري ها
در اين كتاب با تأكيد بر اينكه بر بديها فكر نكن بيان مي كند كه اگر به بيماري فكر كني بنا به گفته قانون جذب اين بيماري به سوي تو جذب خواهد شد. در يك جواب نقضي مي توان اين چنين گفت: اولا بايد تمامي پرستاران و پزشكان كه هر روز با بيماران سر و كار دارند ، آن گاه آن ها هم بيمار مي شدند ثانيا علاوه بر تأييد علم پزشكي روايات بر اين مسأله اشاره دارند كه برخي بيماريها درمان بيماري هاي ديگر است .امام عليّ عليه السلام در مان بيماري ها را نه تنها در آرزوها نمي داند بلكه بهترين دارو را ترك آرزوهاي دراز بيان مي كنند: أنفَعُ الدَّواءِ تَركُ المُنى[11] 3. رسيدن به شادي
قانون راز با وعده ارمغان شادي انسان ها را از فكر كردن به ناراحتي ها و غم ها بر حذر مي دارد
«قصد من از راز ارمغان شادي است[12] » قانون راز با بيان اينكه در دنيا فقط دو احساس وجود دارد احساس خوب و احساس بد و نبايد احساس بد داشته باشي و هميشه بايد احساس خوب احساس شادي داشته باشي . در جواب بايد گفت همانطور كه شادي نعمت الهي مي باشد هموم هم نعمتي از جانب خداوند مي باشد و هر دو براي سير انسان لازم مي باشد و از لحاظ روانشناختي هم اثبات شده كه انسان دائما نمي تواند شادي داشته باشد.همانطور كه نشاط و شادي در موفقيت ها نقش دارند.  هموم و غم ها هم عامل حركت مي باشد« من كثر همومه علت همته[13]» هر كس همومش بيشتر باشد همتش عالي مي گردد. متون ديني ، حركت به سوي آخرت را در اندوه بر از دست دادن فرصت ها بر مي شمارد و شادي بر فرصت سوزي را امري ناپسند بيان مي كند عجبت لمن يضحك و الموت امامه
يكي ويژگي هاي حزن و اندوه اصلاح نفس آدمي مي باشد« المومن يصبح حزينا و يمسي حزينا و لايصلحه الا ذالك [14]»
ديگر از ويژگيهاي اندوه پاكسازي درون مي باشد خداوند متعال در پاسخ به سؤال حضرت داود در باره طهارت دل فرمود: قَالَ إِلَهِي أَمَرْتَنِي أَنْ أُطَهِّرَ وَجْهِي وَ بَدَنِي وَ رِجْلِي بِالْمَاءِ فَبِمَا ذَا أُطَهِّرُ لَكَ قَلْبِي قَالَ بِالْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ [15] در متون ديني در باب شادي و نشاط روايات متعددي وارد شده و عوامل ايجاد شادي رابر شمرده و غير از انديشه عوامل ديگري چون صدقه دادن ، نيكي كردن ، عطر زدن و… را بر مي شمرد كه مي توان اين عوامل را تحت مديريت احساسات بحث كرد.
4. جذب ثروت
تأكيد بر ثروت وجذب ثروت در اين كتاب و فيلم جاي بسي تأمل دارد . فرستاده شدن چك هاي غير منتظره[16] ميليونر شدن[17] ،و با تلقيناتي چون ” خود را ببينيد كه در فراواني زندگي مي كنيد”[18] به ثروت بيانديشيد[19] انسان ها را با خود همراه مي سازد  البته اگر بر خواستگاه اين انديشه دقت داشته باشيم لازمه انديشه اومانيستي ماده گرايي و لذت طلبي مي باشد .ومثل داستان لوبياي سحرآميز انديشه هايشان را با تخم طلا پر مي كنند و در اين راستا خدمتي بر شركت هاي گلدكوئيستي نيز دارند چنانكه هر جا اسمي از اين شركت ها هست كتاب راز قبل از اين شركتها حضور داشته و خدمت شستشوي ذهني را انجام مي داد
در مورد اینکه ما تا چه حد می‏توانیم به امور مادی دنیا و ثروت توجه کنیم و با چه هدفی به دنیا بنگریم نظر دين را با عبارت‏های ذیل بیان می‏کنیم در دعای امام سجاد(ع) در طلب معیشت آمده است:
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ خَیْرَ مَعیشَةً اَتَقَوّی بِها عَلَی جَمیعِ حَوائِجی وَ اَتَوَصَّلُ بِها فی الْحَیاةِ اِلی اخِرَتی مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنی فیها فَاَطْغی اَوْ تُقَصِّرَ بِها عَلَی فَاَشْقی وَ اَوْسِعْ عَلَی مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اَفِضْ عَلَی مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ…
اَعْطِنی مِنْ ذلِکَ یا اِلهی غِنی عَنْ شِرارِ خَلْقِکَ وَ اَعُوذُ بِکَ یا اِلهی مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ ما فیها، لا تَجْعَلِ الدُّنْیا عَلَی سِجْنَا وَ لا فَرْقَتَها عَلَی حُزْنَاً[20] خداوندا من از تو بهترین زندگی را درخواست می‏کنم که به وسیله آن بر رفع تمام نیازهایم توانا گردم و به وسیله آن بتوانم در دنیا به (سعادت) آخرتم برسم، بدون آن که چندان در رفا افکنی مرا، که طغیان کنم یا آن را بر من سخت‏گیری که شقی و (بدبخت) گردم و رزق حلالت را بر من وسیع گردان و از جریان فضل خویش بر من ببخش و از آن رزق حلال، بی نیازی از افراد بد را به من عطا فرما… و پنا می‏برم به تو ای پروردگار من از شر دنیا و شر آنچه در آن است، دنیا را برای من چون زندان مگردان و دوری و جدائی از آن را مایه اندوهم قرار مده
ثروت دنيايي نه تنها موجب كمال انسان هاي الهي نيست بلكه خداوند متعال آن را ارزاني كفار ميداند وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ [21] و در عوض اين پرهيزكاري و زهد به انسان علم وهدايت خويش را مي دهد
ومَن زَهِدَ فِي الدُّنيا وقَصَّرَ فيها أمَلَهُ أعطاهُ اللّه ُ عِلما مِن غَيرِ تَعَلُّمٍ وهُدىً بغَيرِ هِدايَةٍ[22] استفاده از آرزو و تخيل ثروت بنابه فرموده روايات نه تنها انسان را ثروتمند نمي كند بلكه موجب فقر و ورشكستگي خواهد بود
الإمام عليّ عليه السلام :مَنِ استَعانَ بِالأَمانِيِّ أفلَسَ[23] 5.      احساس بي نيازي
يكي از سخنان قابل تأمل در قانون جذب اين است كه ” مهم نيست تو خوب و يا بد باشي و مهم نيست چيزي بخواهي که در ذات خود خوب باشد يا خوب نباشد بلکه مهم خواست و طلب توست” در اينجا ديگر چيزي به نام نظام ارزش اخلاقي مطرح نيست و اصل بر اساس خواسته و تمايلات فردي مي باشد.
قانون جذب مي گويد” احساس بي نيازي كن” . انسان اگر احساس بي نيازي كند هيچ وقت در پي برآورده كردن نياز هاي خويش حركت نمي كند  المرء بهمته لا بقنيته[24] شخصيت و ارزش يك فرد به همت او مي باشد نه به آن چه كه به دست مي آورد . قرآن كريم در مورد آنان كه خود را از خدا بي نياز مي دانند مي فرمايد كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏[25] انسان زماني طغيان مي كند كه خودش را بي نياز ببيند
خداوند بي نيازي را نه در احساس بلكه در رضايت خودش قرار به داده است امام هادى عليه السلام:الغِنى قِلَّةُ تَمنّيكَ ، وَالرِّضا بِما يَكفيكَ.[26] بى نيازى و توانگرى ، در اين است كه تمنّايت اندك باشد و به آنچه تو را بسنده كند، خرسند باشى.
پيروي از لذت ها از ديگر دستاوردهاي قانون جذب مي باشد كه در جاي جاي كتاب به آن اشاره دارد ليزا نيكولزدر اين باره مي گويد: وقتي از چيزهايي كه لذت مي بريد پيروي مي كنيد ،  در فضاي شادي و نشاط دائم زندگي مي كنيد اين گونه دريچه هاي تنعم و فراواني عالم هستي را به روي خود باز مي گردانيد.[27] 6. بهشت موعود
يكي از شاخصه هاي انديشه اومانيستي نفي معاد مي باشد و اگر بهشتي باشد در همين دنيا خواهد بود«احساس خوشبختي از خود ساطع كنيد و آن را به جهان هستي بدهيد اين گونه بهشت را روي زمين تجربه مي كنيد »[28] ويژگي بهشت اين است كه هرچه كه اراده كني در دستانت خواهي يافت افشاگران راز با القاي اين “مسأله كافي است فرمان دهي به كائنات” اين اعتقاد را در ضمير اشخاص نهادينه مي كنند . يكي از آثار زيان بار اين اعتقاد ايجاد توقع بيجا و در نتيجه اگر به خواسته خويش نرسيد سرخورده خواهد شد. الإمام عليّ عليه السلام در اين باره مي فرمايند :مَن كَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ[29] هر كس آرزويش بيشتر باشد ميزان رضايتمندي اش كمتر خواهد بود.
7.      آرامش
يكي از ضروري ترين نيازهاي فطري آدمي نياز به آرامش مي باشد .آرامشي كه خداي متعال تأمين اين نياز را در انس با خويش قرار داده است . تمدن غرب به خاطر بريدن از خدا و كنار گذاشتن معنويت  دچار فقدان آرامش روحي گرديده. و براي يافتن  پاسخ به اين نياز فطري دچار تلاطم  گرديده و با افزايش تلاش براي يافتن پاسخ در ميان يافته‌هاي مادي خويش همانند تشنه‌اي بوده  كه در ميان شوره‌زار به دنبال آب مي‌گردد ولي آن چه به دست مي آيد چيزي جز سراب نمي باشد.
قانو جذب با تلقين احساس خوب داشتن به شدت انسان را از احساس بد داشتن نهي مي كند و حتي اجازه فكر كردن در اين مورد را نمي دهد . آرامشي كه دستاورد قانون جذب است پاك كردن صورت مسأله مي باشد. يكي از عوامل سلب آرامش نگراني از گذشته و اعمال گذشته مي باشد . قانون جذب با بيان اينكه «احساس گناه نکنید منفی است.» به جاي اينكه سبب اضطراب يعني احساس گناه را درمان كند آن را ناديده مي انگارد و نقش تخديري خود را ايفا مي كند .
يكي ديگر از عوامل اضطراب و سلب آرامش نگراني از آينده ونتيجه انتخاب هاي وي مي باشد : «دانش راز به شما داده شده است اينكه با آن چه مي كنيد به خود شما مربوط است . هر آنچه براي خود انتخاب مي كنيد انتخاب درستي است»[30] در نگاه توحيدي خدا است كه موجبات سعادت افراد و خيرها  تنها خدا مي داند ور انتخاب ها بايد ديد هدايت الهي برچه اساس مي باشد وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏[31] قانون جذب با لذت پرستي مي خواهد اين نياز فطري انسان را پاسخ دهد  جزف كمبل در اين باره مي گويد: از آنچه به شما لذت مي بخشد از آن پيروي كنيد تا عالم هستي درها را به روي شما بگشايد[32] انگيزه هاي استعمار ي و سلطه گري
يكي از شاخصه هاي معنويت هاي نوين اومانيستي سلطه پذيري در برابر ظلم مي باشدو با عناويني چون صلح و مثبت انديشي  ، آن را در اذهان عمومي جامعه نهادينه كرده اند .قانون جذب اين رسالت را عهده دار شده و به خوبي آن را اجرا ميكند .در كتاب راز به نقل از كارل يونگ با بيان اينكه اگر در برابر هرچيز مقاومت كنيد بيشتر دوام مي آورد.[33] به جنبش هاي ضد جنگ اشاره مي كند و آن را موجب افزايش جنگ مي داند “جك كانفيلد : جنبش ضد جنگ ، جنگ بيشتري توليد مي كند جنبش ضد موادمخد ، مواد مخدر بيشتري توليد مي كند علتش اين است به آن چه كه نمي خواهيم بيشتر توجه مي كنيم” [34] جك كانفيلد:مادر ترزا زني بي كم و كاست بود او مي گفت « من هرگز در راهپيمايي هاي ضد جنگ شركت نمي كنم اگر براي صلح راهپيمايي داشتيد مرا هم دعوت كنيد او راز را درك مي كرد[35] هيل دوواكسين:بنابراين اگر شما ضد جنگ هستيد به جاي آن موافق صلح باشيد اگر ضد گرسنگي هستيد، موافق آن باشيد كه مردم چيزهاي بيشتري براي خوردن پيدا كنند[36] به دشمن فکر نکن خبرهای بد را نبین.
استكبار غرب براي اينكه بتواند سلطه بر جهان داشته باشد وبه راحتي بتواند به جنگ هاي ظالمانه خود ادامه دهد بهترين ترفند سلطه بر ذهن انسان هاست قانون راز با در دست گرفتن اذهان اشخاص آنها را در خواب خوش تخيلات و آرزوهايشان فرو مي برد
امام علی فرمود: «آرزو، سلطة شیاطین بر دل‌های غافلان است[37].»
جايگاه خدا در قانون جذب
يكي از ويژگي هاي انديشه اومانيستي كنار گذاشتن خدا و اصالت بخشيدن به توانايي هاي فردي مي باشد درمكانيزم قانون جذب خدا هيچ جايگاهي ندارد . «تنها چيزي كه به آن احتياج داريد خودتان هستيد و تواناييهايتان براي انديشيدن و به وجود آوردن»[38] فيزيك كوانتوم مي گويد: دنيا در اصل از انديشه ساخته شده[39] در قانون جذب تنها حقيقتي كه بر آن تكيه مي شود ذهن آدمي است «ذهن الهي تنها حقيقتي است كه وجود دارد. چارلز فيلمور» [40] در فيلم راز و كتاب راز به نقل از جناب جيمز ري با اشاره به داستان علاءالدين و چراغ جادو ، خدا در جايگاه غلام مطيعي قرار مي گيرد كه وظيفه اش برآورده كردن خواسته هاي انسان ها مي باشد[41] فروكاهش كردن مفهوم خدا در حد انرژي در جاي جاي كتاب مشهود مي باشد.«آنچه در مورد انرژي مي دانيم از اين قرار است نزد يك متخصص فيزيك كوانتوم برويد و از او بپرسيد دنيا از چه چيز ساخته شده در جوابتان خواهد گفت از ” انرژي” بسيار خوب انرژي را توصيف كنيد خوب انرژي چيزي نيست را توصيف كردو يا از بين برد هميشه بوده و هميشه خواهد بود حالا به يك عالم روحاني مراجعه كنيد و از او بپرسيد عالم هستي را چه كسي خلق كرده است در جوابتان خواهد گفت خداوند بسيار خوب خداوند را توصيف كنيد خداوند هميشه بوده و خواهد بود هرگز خلق نمي شود و هرگز از بين نمي رود هميشه بوده و هميشه خواهد بود همانطور كه مي بينيد توصيف مشابهي است كه از كلمات متفاوت براي بيان آن استفاده شده»[42] «منبع عرضه واقعي ميدان نامرئي است مي توانيد اسمش را عالم هستي ذهن متعالي يا پروردگار بگذاريد[43]»
در قانون جذب حاجت و خواسته آدمي اصل مي باشد نه منبع آن بر خلاف ادعيه كه اصل خواندن خدا است سپس حاجت خواهي . يَا مُنْتَهَى رَغْبَتِي‏ . وَ مُنْتَهَى مُنَايَ وَ غَايَةُ رَجَائِي‏
حاميان قانون جذب بادعاي اينكه خدا عقب نشسته و تنها قانون را آفریده، بقیه‌اش با توست. از قانون جذب به عنوان بزرگترين و مطمئن ترين قانون اسم مي برند[44] در نگاه توحيدي خدا منشأ آفرينش ، قدرت و تدبير عالم است ولي قانون جذب با اعتقاد به اينكه منشأ قدرت را ذهن مي داند نقش خلقت را هم به ذهن مي دهد «همه قدرت ها نشئت گرفته از درون است بنابرين تحت اختيار است رابرت كولير»[45] سؤالي كه بايد از مروّجان داخلي قانون جذب بايد پرسيد جايگاه دعا ، توسل در مقابل اين قانون چه چيز مي باشد
آرزو
يكي از ويژگي هاي انسان آرزوخواهي وي مي باشد.به دليل اينكه انسان ، ذاتا در جستجوى كمال مطلق مي باشد . از اين جهت آرزوهاي او حد وحصري ندارد امام علي عليه السلام مي فرمايد: الأَمَلُ لا غايَةَ لَهُ آرزوها ، پايان ندارند
اگر آرزوها به درستي مديريت شوند مي تواند ، عامل پيشرفت و حركت آدمي باشد  . اگر آرزو از انسان گرفته شود ، جامعه بشر ، هيچ حركتى به سوى تكامل نخواهد داشت از اين رو ، پيامبر خدا ، آرزو را رحمتى مى داند كه خداوند متعال به جامعه بشر ارزانى داشته است
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ لاُِمَّتي ، لَولاَ الأَمَلُ ما أرضَعَت اُمٌّ وَلَدا ، ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آرزو، در حقيقت، رحمتى از جانب خداوند براى امّت من است. اگر آرزو نبود ، هيچ مادرى فرزندى را شير نمى داد و هيچ باغبانى ، نهالى نمى كاشت
قانون جذب به جاي اينكه براي انسان برنامه ريزي زندگي ياد دهد و همت او را بارور كند نتيجه اي جز آمال پروري ندارد. قانون جذب مردم را در آرزوهای بي پايان  دنیایی فرومی‌برد و آرزوهای دنیایی را در عمیق‌ترین لایه‌های ذهنی و احساسی آنها درونی می‌سازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد می‌کند که نتایج و پیامدهایی تباه کننده‌ای دارد
آرزوها در سه گام به دست می‌آیند، نخست خواستن: «به دنیا فرمان بده.» [46] دوم باور: «باور داشته باش که به خواسته‌ات رسیده‌ای.» [47]سوم: تجسم: «احساس کن که به خواسته‌ات رسیده‌ای» [48] احساس به فکر نیرو می‌بخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمی‌توانی خواسته‌ات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» [49] تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها می‌دهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
آن چه كه در آرزو مطرح است نامحدود بودن آرزوهاست و در اين ميان انسان با دستيابى بر آرزوهاى خود ، آرامش پيدا مى كند و اگر اين آرزوها درست مديريت نشود ، آرزومند ، سراب را آب مى پندارد و همه عمر ، در طلب سراب مى دود . مرگش فرا مى رسد ، امّا چيزى را مى خواهد كه بدان، دست پيدا نمى كند و اگر به چيزى كه خيال مى كرد در آرزوى آن است ، دست يافت ، مطلوب خود را در آن نمى بيند . لذا هيچ گاه در زندگى احساس راحتى و آرامش ندارد و به گفته امام على عليه السلام : مَن سَعى في طَلَبِ السَّرابِ طالَ تَعَبُهُ وكَثُرَ عَطَشُهُ . امَن أمَّلَ الرِّىَّ مِنَ السَّرابِ خابَ أمَلُهُ وماتَ بِعَطَشِهِ هر كه در طلب سراب بكوشد، زحمت او به درازا مى كشد و تشنگى اش افزون مى شود . هر كه سيرابى از سراب را آرزو كند ، به آرزويش نمى رسد و از تشنگى مى ميرد
به منظو مديريت  آرزو ها ، ابتدا بايد ديد كه فطرت انسان در جستجوى چيست و آن گاه، آرزوهاى درست را از آرزوهاى نادرست جدا كرد . سپس با تمام توان براى رسيدن به آرزوهاى فطرى حقيقى و اجتناب از آرزوهاى كاذب كوشيد.
خداوند متعال ، با دادن اين خصوصيت فطرى به انسان ، در حقيقت ، آموزگارِ آرزومندان خويش است و گويا به انسان مى گويد : گم شده تو منم . مطلوب و مأمول حقيقى تو منم . تو مرا كه كمال مطلق هستم ، مى خواهى و نمى دانى . همه آرزوها به من ختم مى شود و بدين جهت ، اهل معرفت به من عشق مى ورزند و نهايت آرزوهاى آنان ، بلكه بالاتر از آرزوى آنان منم . اگر با من پيوند برقرار كردى ، در دنيا و آخرت ، كامياب خواهى شد در قرآن كريم آمده است :
مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا و هر كس پاداش دنيا را بخواهد ، پاداش دنيا و آخرت ، نزد خداست هنگامى كه انسان ، هدف نهايى زندگى و برترين آرزوها را تشخيص داد ، همه خواسته ها و آرمان هاى او در جهت رسيدن به اين هدف قرار مى گيرد ؛ زيرا مى داند هر خواسته اى كه در جهت اين آرزوى بزرگ است ، درست و حق است و هر چه در جهت خلاف آن است ، نادرست و باطل است
الإمام عليّ عليه السلام :مَن يَكُن اللّه ُ أمَلَهُ ، يُدرِك غايَةَ الأَمَلِ وَالرَّجاءِكسى كه خدا اميد [و آرزوى] او باشد
درست است كه آرزو ، نعمت است و سرمايه زندگى ؛ امّا اگر اين سرمايه درست مصرف نشود ، همانند همه نعمت هاى ديگر الهى ، به نقمتْ تبديل مى شود و موجب بدبختى و تيره روزى انسان مى گردد .
قانون جذب با آمال پروري و ايجاد احساس كاذب در وجود انسان ها آنها را در آرزوهاي طول و دراز فرو مي برد كه زيان هاي جبران ناپذيري در زندگي وي وارد مي سازد به همين جهت روايات ما به شدت از آرزوهاي باطل و بيهوده و بي پايان نهي كرده اند[50] و پيامدهاي آن را بيان كرده اند يكي از آثار آرزوي دراز كوتاهي در عمل مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :مَنِ اتَّسَعَ أمَلُهُ قَصُرَ عَمَلُهُ . در فيلم راز مي گويد :كار فيزيكي در مكانيزم قانون جذب لازم نيست انجام دهي و اصل خواسته توست با اين بيان انسان را از كار و تلاش دور مي سازد
قانون خدا این است که به هر کس به اندازة خواسته و عملش نتیجه بدهد.
دومين پيامد آرزوهاي طولاني فراموشي آخرت است الإمام عليّ عليه السلام :إنَّما أخافُ عَلَيكُم اثنَتَينِ: اِتِّباعَ الهَوى وطولَ الأَمَلِ، أمَّا اتِّباعُ الهَوى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الحَقِّ وأمّا طولُ الأَمَلِ فَيُنسِي الآخِرَةَ من بر شما از دو چيز مى ترسم: پيروى از هوس و آرزوىِ دراز؛ زيرا پيروىِ هوس ، از حق باز مى دارد و آرزوى دراز ، آخرت را از ياد مى بَرَد.
اگر براستی کسی با تمام اشتیاق چیزی از دنیا بخواهد و بکوشد، خداوند دست او را خالی باز نمی‌گرداند. اما نتیجه‌ای جز دنیای پوچ و فانی نخواهد یافت. «مَنْ کانَ یریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفِّ إِلَیهِمْ أَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لا یبْخَسُونَ “أُولئِک الَّذینَ لَیسَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ إِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یعْمَلُونَ‌‍ ‌‍[51]”
اما اهل ایمان و تقوا هیچ گاه نمی‌توانند دنیا را با تمام اشتیاق بخواهند مگر اینکه آن را راه خدا و روزنه‌ای بسوی محبوب خود بدانند و ببینند. به این ترتیب است که اهل ایمان دنیا را می‌خواهند با تمام شوق و عشقی که به خداوند دارند.
سومين اثر آرزوهاي باطل و طولاني ازبين رفتن خرد آدمي مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :اِعلَموا عِبادَ اللّه  أنَّ الأَمَلَ يُذهِبُ العَقلَ ، ويُكَذِّبُ الوَعدَ ، ويَحُثُّ عَلَى الغَفلَةِ ، ويورِثُ الحَسرَةَ ، فَأكذِبُوا الأَمَلَ ؛ فَإِنَّهُ غُرورٌ وإنَّ صاحِبَهُ مَأزورٌ:بدانيد ، اى بندگان خدا كه آرزو ، خِرد را مى بَرد، وعده را دروغ جلوه مى دهد، به غفلت مى كشانَد و حسرت به بار مى آورد. پس، آرزو را باور نكنيد؛ زيرا كه آن ، فريبنده است و آرزومند گنهكار .
چهارمين پيامد آرزوهاي طولاني از بين رفتن بينش مي شودالإمام عليّ عليه السلام :الأَمانِيُّ تُعمي أعيُنَ البَصائِرِ آرزوها، ديدگان بصيرت را كور مى كنند
از پيامدهاي ديگر آرزوهاي طولاني كه قانون جذب بر محور آن سخن مي گويد فراموشي امر يقيني مرگ است
اميرمؤمنان عليه السلام :الأَمَلُ يُنسِي الأَجَلَ آرزو، اَجَل را از ياد [انسان] مى بَرد.
از پيامدهاي جبران ناپذير ديگر آرزوهاي طولاني سخت دلي و قساوت قلب مي باشد از نجواهاى خداوند عز و جل با موسى عليه السلام اين بود : يا موسى لا تُطَوِّل فِي الدُّنيا أملَكَ فَيَقسُوَ قَلبُكَ ، وَالقاسِي القَلبِ مِنّي بَعيدٌ اى موسى! در دنيا ، آرزوىِ دراز در سر مپروران ، كه دلت سخت مى شود و سخت دل ، از من دور است
كوچك شمردن نعمت هاي الهي از ديگر آثار آرزو مي باشد الإمام عليّ عليه السلام :تَجَنَّبُوا المُنى ؛ فَإِنَّها تَذهَبُ بِبَهجَةِ نِعَمِ اللّه ِ عِندَكُم ، وتُلزِمُ استِصغارَها لَدَيكُم وعَلى قِلَّةِ الشُّكرِ مِنكُم.
انسان با تخيل آرزوهاي دراز به آرامش تخديري دست پيدا مي كند ولي اگر به اين آرزوهايش نرسد چيزي جز تأسف حاصلش نخواهد شد عنه عليه السلام :حاصِلُ المُنَى الأَسَفُ ، وثَمَرَتُهُ التَّلَفُ.امام على عليه السلام حاصل آرزوها ، افسوس است و ميوه اش ، تباهى
آثاري چون رنج بسيار[52] ، تباهي عمر[53] ، هلاكت و نابودي [54] ، مرگ ناگهاني [55] از ديگر پيامدهايي است كه براي آرزوي طولاني در روايات وارد شده است
نتيجه
قانون جذب با ابهامات فراواني مثل حدود ، قلمرو و برد اين قانون ، عموميت وشموليت آن ، نداشتن پشتوانه قطعي علمي ، با تبليغات وسيعي توانسته اهداف طراحان اين نظريه را به خوبي پياده كند اهدافي چون لذت گرايي ، تخيل انديشي ، سلطه پذيري ، فراموشي آخرت ، دنيا گرايي ، ايجاد سبك زندگي مجازي . به همين جهت جاي تعجب نيست كه جنبش هاي نوپديد معنوي مثل كليساي ساينتولوژي و اشخاصي چون وين داير ، جي پي واسواني ، كاترين پاندر و خيلي از اين شخصيت ها از اين نظريه حمايت كرده و آن را به عنوان اصل معنوي مطرح مي كنند.
حال با مطرح كردن اين نظريه در سطح كشور توسط حاميان اين تئوري و نشر و توزيع بي سابقه اين كتاب در سراسر كشور ، لازم است تا انديشمندان و صاحب نظران هر يك از محورهاي بحث را به چالش بكشند . و انديشه هاي ديني مطرح شده را نه به عنوان مؤيدتراشي بلكه به دور از جانبداري يك طرفه روشن كنند. مباحثي چون مديريت تفكر وانديشه ، مديريت آرزوها ، مديريت احساسات ( غم ها ، شادي ها ، هيجانات ) در منابع اسلامي به كرّات بحث شده است به طوري كه مجال يكّه تازي را  از اين نظريه بگيرد  به شرط آن كه صاحب نظران ديني با استخراج اين مباحث از منابع آيات و روايات ، بينش توحيدي و نظام ارزشهاي اخلاقي را پياده كنند.

منابع
1.      قرآن كريم
2.      بحارالانوار علامه مجلسي
3.      غررالحكم
4.      صحيفه سجاده
5.      راز
6.      فيلم راز
7.      نقد و بررسي تئوري راز مظاهري سيف
[1] The Secret
[2] law of attraction
[3] Rhonda Byrne
[4] رازص 20
[5] مظاهري قانون جذب . تاریخ تمدن ج1.ص79
[6] راز،ص22
Humanism[7] [8] راز ص 39
[9] فيلم راز
[10] راز ص 141
[11] غررالحكم ص : 312
[12] راز ص 21
[13] بحار ج 72 ص 260
[14] بحارالانوار ج 82 ص 132
[15] بحارالأنوار ج : 70 ص : 158
[16] راز ص 21
[17]راز ص 30
[18] رازص 34
[19] رازص 128
[20] الصحیفة الثانیة السجادیة، ص 177 ـ 175، دعاؤه فی طلب المعیشة
[21] زخرف 33
[22] بحارالأنوار ج : 74 ص : 166
[23] غررالحكم ص : 315
[24] غررالحكم ص : 448
[25] سوره علق آيه 6و 7
[26] بحارالأنوار ج : 75 ص : 369
[27] راز ص 190
[28] راز ص 127
[29] غررالحكم ص : 315
[30] راز ص 190
[31] بقره 216
[32] راز ص 190
[33] راز ص 156
[34] راز ص 156
[35] راز ص 157
[36] راز ص 159
[37] غرر الحکم، ص1828
[38] راز ص 78
[39] راز ص 173
[40] راز ص 174
[41] راز ص 65و 66
[42] راز ص 171
[43] راز ص 176
[44] چارلز هانل كتاب راز ص 27
[45] راز ص 177
[46] راز ص 57
[47] راز ص 58
[48] راز ص 62
[49] راز ص 64
[50] عنه صلى الله عليه و آله :عِبادَ اللّه ِ ! إنَّكُم في دارِ أمَلٍ ، بَينَ حَياةٍ وأجَلٍ ، وصِحَّةٍ وعِلَلٍ ، دارِ زَوالٍ و تَقَلُّبِ أحوالٍ ، جُعِلَت سَبَبا لِلاِرتِحالِ ، فَرَحِمَ اللّه ُ امرَأً قَصَّرَ مِن أمَلِهِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى بندگان خدا! شما در سراىِ آرزو به سر مى بريد، ميان زندگى و مرگ، و تن درستى و بيمارى ها ؛ در سراىِ ناپايدارى و دگرگونى حالات ؛ سرايى كه براى كوچيدن ، خلق شده است. پس، رحمت خدا بر آن كس باد كه آرزويش را كوتاه سازد
[51] سوره هود 16و15
[52] الإمام عليّ عليه السلام :مَن تَبِعَ مُناهُ كَثُرَ عَناؤُهُ
[53] الإمام عليّ عليه السلام :ضِياعُ العُمُرِ بَينَ الآمالِ وَالمُنى
[54] عنه صلى الله عليه و آله :إيّاكُم وَالتَّسويفَ وطولَ الأَمَلِ ؛ فَإِنَّهُ كانَ سَبَبا لِهَلاكِ الاُمَمِ
[55] عنه عليه السلام :مَن جَرى في عِنانِ أمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن