آیا در اسلام تناسخ وجود دارد؟ وجود روایاتی دال بر مسخ انسان به شکل حیوانات دیگر را چگونه تفسیر میکنید؟ تفاوت دیدگاه اسلام با عرفان حلقه چه می باشد؟
- This topic has 0 پاسخ, 1 کاربر, and was last updated 7 years پیش by adyanuniv.
-
نویسندهنوشته ها
-
آوریل 28, 2017 در 12:38 ب.ظ #682adyanunivسرپرست کل
آیا در اسلام تناسخ وجود دارد؟ وجود روایاتی دال بر مسخ انسان به شکل حیوانات دیگر را چگونه تفسیر میکنید؟ تفاوت دیدگاه اسلام با عرفان حلقه چه می باشد؟
آن نوع تناسخی که مردود می شماریم، «تناسخ مُلکی» است که از قضا عرفان حلقه نیز همین نوع از تناسخ را پذیرفته است؛
تناسخ به معنای برگشت روح در عالم ماده و حلولش در جسدی جدید است. در رد تناسخ هم ادله نقلی زیادی داریم و هم بزرگانی مانند ملاصدرا و بوعلی در قالب ادله برهانی (دلایل عقلی نه نقلی) اثبات کردهاند که تناسخ نهتنها واقع نشده، بلکه محال است. در اسلام تناسخ در هیچکدام از قالبهایش پذیرفته نشده است؛ اما مفهومی به نام مسخ وارد شده که آن هیچ ارتباطی با تناسخ ندارد. مسخ هم به معنای حلول روح جدید در بدن آدمی نیست و اساسا در مسخ روح جدیدی وجود ندارد.
توضیح آنکه ما آن نوع تناسخی که مردود می شماریم، «تناسخ مُلکی» است که از قضا عرفان حلقه نیز همین نوع از تناسخ را پذیرفته است؛ یعنی قائل به حلول کالبد ذهنی مرحومان در همین عالم شده است. اما «تناسخ ملکوتی» که در اسلام تأیید شده و اتفاقاً بارها بر حقانیت آن سخن رفته است، چیزی است که عرفان حلقه با پذیرش مفهومی به نام کالبد ذهنی از پذیرش آن سرباز زده است. تناسخ ملکوتی که از آن به «تمثل اعمال» هم تعبير میشود، بدينگونه است که نفس انسانی پس از رسيدن به مرحلهای از فعليت به واسطه مرگ و مفارقت از بدن، در نشئهای ديگر که عالم مثال و برزخ عالم آخرت است، متناسب با اعتقاد، اخلاق و کرداری که در دنيا کسب کرده است، بدنی ديگر پيدا کند.
اگر دقت شود تناسخ ملکوتی فقط نامش تناسخ است و در حقیقت باید گفت اساساً تناسخ نیست؛ چون در آن روح به کالبد جدیدی وارد نشده و زندگی جدید و دوره جدیدی از حیات روح مرحوم در کالبد جدیدش آغاز نشده است و اساساً این نوع از تناسخ اصلاً در عالم ماده اتفاق نمیافتد برگشتی به زندگی دنیوی رخ نمیدهد؛ بلکه مربوط به بطن عالم و حقیقت اعمال است؛ نه مربوط به عالم ماده و مادیات.
در عرفان حلقه اعتقاد بر این است که انسانها بعد از مرگ به شکل کالبد ذهنی به عالم ماده برگشته و در کالبد دیگران حلول کرده و فرد زنده را دچار اختلال رفتاری یا روانی کرده و میتوان با عمل برونریزی و تشعشع دفاعی چنین کالبد ذهنی را از بدن افراد خارج کرد.
بنابراین هر چند در عرفان حلقه، شعار برائت از تناسخ را سر میدهند و میگویند ما نه فقط تناسخ را قبول نداریم بلکه با روش علمی آن را رد میکنیم، (ر.ک. چند مقاله، طاهری، ص 195) اما فراموش کرده اند که مراد از تناسخ فقط این نیست که کسی قائل به عالم آخرت نباشد و به این دلیل مجبور شود به حلول روح درکالبدهای دیگر در این عالم تن دهد.
از قضا درعرفان حلقه نوعی از تناسخ پذیرفته شده که هر چند نام آن را تناسخ ننهادهاند، اما از پیشرفتهترین مصادیق تناسخ ( حلول همزمان روح در چند کالبد) است که متکلمین و فلاسفه از پذیرش آن سر باز زدهاند و متون دینی هم آن را رد نموده است.
آنچه در عرفان حلقه ادعا شده، وجودِ نوعی از حیات است که از طریق کالبد ذهنی در همین عالم قابل تداوم است و اتفاقا این کالبد ذهنی توانایی حلول در دیگر کالبدها را هم دارد. اگر تناسخ باطل است، با همه اقسامش باطل است و معنا ندارد که کسی عالم آخرت را بپذیرد و به حلول کالبد ذهنی در کالبد دیگران معتقد باشد.
کالبد ذهنی چیزی است که نه از نظر علمی و تجربی قابل اثبات است و نه در متون دینی تاییدی بر آن یافت میشود؛ بازگشت ارواح به قالبهای مادی که در عرفان حلقه مورد قبول است چیزی غیر از تناسخ نیست و از نظر متون اسلامی ارواح انسانها بعد از مرگ ارتباطشان با عالم دنیا قطع شده و جز در موارد نادر توان بازگشت به این عالم را ندارند چه برسد به این که بخواهند با اختیار به این عالم برگردند و یا بخواهند در کالبدی دیگر حلول کنند. -
نویسندهنوشته ها
- شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.