تحریف و تضعیف آموزه های دینی
- This topic has 0 پاسخ, 1 کاربر, and was last updated 7 years پیش by adyanuniv.
-
نویسندهنوشته ها
-
آوریل 28, 2017 در 5:11 ب.ظ #799adyanunivسرپرست کل
دیدگاه پائولو کوئیلو نسبت به تعالیم و آموزههای دینی چگونه است؟
گزارههای وحیانی و مقدسات دینی همواره در طول تاریخ بشریت مورد احترام آحاد مردم قرار گرفته است. در دهههای اخیر عدهای بسیار هنرمندانه و در قالبهای جذاب و فریبنده دست به کار شده اند تا مقدسات دینی را در بین مردم از محتوای خود دور کنند. از جمله این افراد پائولوکوئیلو است که در آثار خود، به شیوههای گوناگون مقدسات و تعالیم ادیان آسمانی را مورد تعرض قرار میدهد . او در آثارش کنار نهادن دین را سبب نزدیکی انسان به خدا قلمداد میکند و خداوند را سبب هرج و مرج موجود در جهان خلقت میداند و بارها در وجود خداوند با شک و تردید مینگرد! او مینویسد:
اگر خدا وجود داشته باشد میداند که درک بشر محدود است او همان است که این هرج و مرج را آفرید که در آن فقر هست، بی عدالتی هست… بدون شک او قصد خیر داشته اما نتیجه آن فاجعه آفرین بوده! اگر خدا وجود داشته باشد، در مورد موجوداتی که تصمیم میگیرند این زمین را زودتر ترک کنند بخشنده خواهد بود و شاید حتی از این که ما را وادار کرده وقتمان را آنجا بگذرانیم معذرت بخواهد! محرمات و موهومات به جهنم ، مادر مومنش میگفت خداوند از گذشته، حال و آینده با خبر است. در این صورت خدا و ورونیکا را با اطلاع کامل از اینکه کارش به خودکشی خواهد انجامید، به این جهان فرستاده و از اعمال او یکه نمیخورد! …. این فکر را مزمزه کرد که به زودی پاسخ به سوالی را در می یابد که همه از خود میپرسند آیا خدا وجود دارد؟ … تقریبا یقین داشت که همه چیز با مرگ پایان میپذیرد.( ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، پائولوکوئیلو، ص24 و75).
در این گونه نوشته ها طرح این پرسش که آیا خدا وجود دارد و پاسخ به آن که با مرگ همه چیز پایان مییابد، نکتهای است که بر عبث بودن آفرینش و نبود ثواب و عقاب در اخرت تاکید دارد. رواج این ایده سبب جرات انسان بر گناهان میگردد؛ از طرف دیگر اشاره پائولو به این نکته که انسان بعد از آفرینش خلاف خواست خداوند متعال عمل مینماید و خدا با علم به این نکته که انسان از فرمان او سرپیچی میکند ، وی را خلق کرده است دستاویز دیگری جهت زندگی سراسر گناه و معصیت انسان میباشد. از جمله مواردی که پائولو در آثارش در خصوص آموزههای دینی تحریف نموده،حاکم بودن جبر بر عالم هستی است. او مینویسد:
در این لحظه صدایی هم درد و صمیمی به او گفت که تنها نیست و هر چیزی که بر سرش آمده معنایی دارد و این معنا دقیقا همین بود، نشان دادن این که سر نوشت هر کس از پیش رقم خورده است! فاجعه همیشه رخ میدهد و هیچ کدام از تلاشهای ما نمیتواند صف پلیدی را که منتظر ماست تغییر دهد! ( شیطان و دوشیزه پریم، ،ص۱۳۰).
پائولو در آثار خودش این گونه القا میکند که گویی انسان هیچ تاثیری در زندگی خود ندارد و همه چیز برخلاف میل و اراده او حرکت میکند . وی با طرح موضوع خلبان خودکار در هواپیما میکوشد، بگوید ما هیچ نقشی در زندگی خود نداریم و لذا هیچ مسئولیتی در برابر اعمال خود نیز نداریم. او می نویسد:
یکی از آشنایانم که خلبان یک شرکت هواپیمایی تونس است ، تعریف میکرد : در هواپیما دستگاهی به نام خلبان خودکار هست که پس از رسیدن هواپیما به یک ارتفاع ویژه اختیارش را به دست میگیرد. در زندگی بزرگسالان هم همین موضوع صدق میکند: فعالیتهای زندگی دم به دم پیچیدهتر می شود و لحظه ای فرا میرسد که باید بخشی از وظایف را به خلبان خودکار سپرد، و گاهی پیش میآید که این خلبان خودکار که طراحیاش کرده ایم تا به مسائل کسلکننده رسیدگی کند جان میگیرد و از تمام ماجراهایی که به سویمان میآیند جلوگیری میکند رادارش روشن است و خودش هم همواره هواپیمای ما را از چیز هایی که نمیشناسد دور میکند. این گونه احساس ماجراجویی را از دست میدهیم و هرکس احساس ماجراجویی را از دست بدهد به گونه ای احساس زنده بودن را هم از دست میدهد! (دومین مکتوب، پائولو کوئیلو،ص۸۰)
این نویسنده افکار تباهی می کوشد با زیرکی هر چه تمامتر شریعت و آموزه های برگرفته از آن را زیر سوال ببرد . او در پاسخ به این سوال که مذهب چیست می نویسد:
من آن را نحوه گروهیپرستی میدانم … آدم می تواند بودا، الله یا خدای مسیح را پرستش کند، فرقی نمیکند …. برای من مذهب یعنی این و نه مجموعه ای از قراردادها و دستوراتی که به دیگران تحمیل شود ! (اعتراف یک سالک، پائولو کوئیلو، نشر بهجت، سال79، ص33)
او به خوانندگان آثارش توصیه میکند که سخن هیچ کس برای شما حجیت ندارد. به سخنان بنیادگراهای دینی که بر اصول ثابتی تاکید میکنند هرگز گوش نسپارید! حتی اگر به قیمت اشتباه کردن و گم کردن راه باشد، چرا که گم کردن راه و اشتباه رفتن به مراتب بهتر از بنیادگرایی دینی است. وقتی کسی میآید به تو میگوید خدا این است و خدا آن است یا خدای من قویتر از خدای توست، تنها راه در دام نیفتادن این است که بفهمی جستجوی معنویت یک مسئولیت شخصی است که تو نه می توانی به کسی منتقل کنی و نه به دیگران توصیه کنی؛ بهتر است انسان اشتباه کند و دنبال نشانههای غلط برود تا این که به دیگران اجازه دهد برای سرنوشتش تصمیم بگیرند. (درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، احمدحسین شریفی، نشر صهبای یقین، سال87، ص171).
نوشته شده توسط: حمید نگارش -
نویسندهنوشته ها
- شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.