هاليوود پيامبر شيطان پرستي
- This topic has 0 پاسخ, 1 کاربر, and was last updated 7 years پیش by adyanuniv.
-
نویسندهنوشته ها
-
آوریل 28, 2017 در 5:07 ب.ظ #789adyanunivسرپرست کل
نقش «هالیوود» در گسترش شیطانپرستی را توضیح دهید.
يکي از پايههاي ترويج شيطانگرايي و بلکه قدرتمندترين ابزار تبليغي اين جريان، «سينماي هاليوود» است[1]؛ به گونهاي که اگر اين مرکز فرهنگي نبود، هيچگاه اين گرايش انحرافي نميتوانست در ميان عموم بهراحتي خود را موجه جلوه دهد. هنر در اين رابطه چنان معجزهآسا عمل ميکند که در «فرايند تخاطب»، مخاطب مسحور ميشود و قدرت تشخيص پيام و تفکيک محتوا از قالب را از دست ميدهد و در بسياري از موارد خود را با يک اثر هنري، نه فقط همراه ميکند که همدلانه براي خود نقش در نظر ميگيرد و تلاش ميکند که در اجراي نقش موفق عمل کند. به اين ترتيب، محتواي ناشايست و پيام نادرست، آرامآرام خود را به ذهن و فکر مخاطب نزديک ميکند و قلب و روح او را تحت تأثير قرار داده و در نهايت جذب جان او ميشود.
نگاهي گذرا به چند اثر هاليوودي ـکه چندان جديد هم نيستندـ ميتواند از طرح حساب شده و درازمدّت هاليوود در رسميت دادن به اين فرقه و به حاشيه راندن اديان الهي پرده بردارد.
يكي از فيلمهاي مهم در ترويج شيطانپرستي، فيلمي است به نام «کودک رزماري» كه توسط رومن پولانسكي (كارگردان يهودي) در سال 1968 در هاليوود ساخته شد.
در اين فيلم، شيطاني از جهنم ميآيد و نطفه خود را در رحم زني به نام رزماري قرار ميدهد و بدينصورت كودكي شيطاني به نام آدريان متولد ميشود. گهوارة اين كودك سياه رنگ (پرکاربردترين رنگ در فرهنگ شيطانپرستي و نماد قدرت تاريکي)[2] و بالاي آن صليبي بر عكس آويزان است. قيافة اين كودك بهگونهاي است كه مادرش با ديدن او وحشت ميكند و ابتدا از پذيرش فرزندش خودداري ميكند. در جشن تولد اين كودك که افرادي از نژادهاي مختلف حضور دارند چندين بار جمله «درود بر شيطان» تكرار ميشود. صاحبخانه با خوشحالي ميگويد: «اين كودك معابد و خدا را از بين خواهد برد و نفرت را آزاد خواهد كرد. او انتقام را در دلها زنده خواهد كرد و كار خدا تمام است… درود بر شيطان». در اين فيلم ارتباط با شيطان به عنوان راه حل مشكلات به تصوير كشيده ميشود. جالب توجّه اينكه مادر با شادباش افراد حاضر در جلسه، كودك خود را تحويل ميگيرد و با طنين دلنواز لالايي اين فيلم به پايان ميرسد و با اين فيلم «تولد شيطان» اعلام ميشود و اولين قدم براي اعلام حضور شيطان در جوامع بشري برداشته ميشود.
اين كارگردان يهودي به «اعلام حضور» شيطان اكتفا نكرد و چندي بعد با ساختن Ninth Gata (دروازة نهم) در صدد اثبات نيروهاي خارق العاده و قدرتهاي ماورائي براي شيطان بر آمد و شيطان را به عنوان قدرتي عظيم و تأثيرگذار در جهان هستي معرفي كرد. در اين فيلم که چندين بار از نمادهاي شيطاني استفاده شده است از جمله عدد 666 (به عنوان رمز آسانسور، رمز آرشيو کتابخانه، سال نوشتن کتاب و…)، وانمود ميشود رسيدن به شيطان داراي آداب مخصوص سير و سلوك است (با طرح كتاب داراي سه نسخه كمياب).
در اين فيلم، دين کارسو که دلال کتابهاي ناياب است مأمور ميشود که از کتاب «دروازة نهم پادشاهي تاريکيها» دو نسخه باقيمانده را پيدا کند. کارسو در پايان مأموريت، به همراه کتاب عازم اروپا ميشود؛ امّا در مسير به يک راز هولناک دست پيدا ميکند و آن اين است که هر سه نسخة مکمّل يکديگر و شيطانياند. امّا شايد مهمترين درس شيطاني فيلم «دروازة نهم» اين باشد که ليانا فقط شهوت را راه رسيدن به شيطان ميدانست و شناختي از شيطان نداشت و بالکان هم فقط شناخت را راه وصول به حريم شيطان ميدانست. بنابراين، هيچ کدام به هدف خود نرسيدند و هر دو نابود شدند. امّا آنکه برگزيده شد و توانست به پايان راه برسد، «کورسو» بود که هر دو ابزار (شناخت و شهوت) را داشت. به هر تقدير لازمة بندگي شيطاني، داشتن دو بالِ همزمان يعني عملِ شيطاني و معرفت به جايگاه و مقام شيطان است.
در فيلم گابريل (که همان جبرئيل است)، جهاني تاريك و غرق در فساد و ظلمت نمايش داده ميشود. در اين فيلم خداوند بزرگترين و قدرتمندترين فرشته خود به نام گابريل را مأمور نجات جهان مينمايد؛ اما گابريل بعد از نزول به زمين متوجه ميشود كه قبل از او فرشتگان ديگري كه مأمور اين كار بودهاند در برابر قدرت عظيم شيطان همگي درمانده و تسليم و يا شكست خوردهاند. اما تصميم گابريل براي مبارزه با شيطان و برگرداندن نور به ميان آدميان قطعي است.
گابريل بعد از از بين بردن نيروهاي شيطاني با فرماندة شياطين به نام سمائيل وارد جنگ ميشود؛ ولي متوجّه ميشود كه فرماندة شياطين براي آزادي انسانها قيام كرده است و اين خداوند بوده كه باعث از بين رفتن فرشتگان قبلي گرديده است. گابريل بعد از اين مرحله مأموريت خود را رها ميكند و با ناراحتي و اعتراض به اين نزاع پايان ميدهد و ميرود تا مانع اعزام فرشتگان به دست خدا شود. بدينسان مخاطب که تا مراحل آخر فيلم خود را همراه گابريل احساس ميکند ناگاه در چرخش آخر فيلم، منطق سمائيل را بر گابريل ترجيح ميدهد. به روشني در اين فيلم، خدا دشمن آدميان و شيطان دوست انسانها و منجي آدميان معرفي ميگردد.
در بسياري از فيلمهاي سينمايي ـ مانند طالع نحس 4، شيطان داراي قدرت اهريمني و ويرانگر در برابر قدرت خداوند قد علم ميکند و انسان موجودي ضعيف و بيپناه معرفي ميگردد که در چنگال قدرت شيطان اسير است و هيچ امدادي از ناحية خداوند به او نميرسد و چارهاي جز پناه بردن به شيطان و نيروهاي او ندارد. به دنبال آن، شيطان «تنها منجي» عالم هستي معرفي ميشود که بايد در «دنياي تاريک» به او روميآورد. در فيلم موميايي شيطان در عرض قدرت خدا ظاهر ميشود و ميتواند در برابر خدا عرض اندام کند. در اين فيلمها، با اتّکا به نيروهاي شيطاني قدرت انسان به حدّي ميرسد که ميتواند بدون تمسّک به خدا بهشت وعده داده شده خدا را در همين جهان و در همين کرة خاکي با دست خود بنا کند. حداکثر حضور خدا در بعضي از گفتوگوهاست، آن هم بهگونهاي که حتّي پيامبران به او اعتراض ميکنند و از قدرت قوم يهود به او شکايت ميکنند.
در نگاه هاليوودي، شيطان در کالبد انسان حلول ميکند و براي اعمال نيروهاي خود لاجرم نيازمند کالبد آدمي است، شيطان گاهي در جسم يک کودک معصوم، گاه در کالبد يک زن، گاه در جسم يک سياستمدار به اعمال تصرف در عالم ميپردازد.
اين باور خرافي نسبت به شيطان، حداقل نتيجهاي که براي مخاطب در پي دارد، اين است که انجام گناه ـچون اجباري و از ناحيه شيطانِ حلول کرده در جسم انسان تحقّق مييابدـ غيراختياري است و گريزي از آن نيست، بنابراين باور، وجود عذاب و عقاب در حقّ فردي که مُسخّر شيطان گرديده امري غيرمنطقي و غيرعادلانه مينمايد. اين تفکّر در مجموعة هري پاتر و طالع نحس، جنگير، خون آشام و آثار ديگري تعقيب شده است.
محصولات هنري هاليوود، مفهوم معنويت و عرفان را به مفهوم جديدي به نام «ماوراء» تبديل نموده است و در قاموس هاليوود اين دو مفهوم يعني ماورا و معنويت، معادل و مترادف محسوب ميشوند. چنان که در ماتريکس، «اوراکل» نمايندة جنبة عرفاني و ماوراءالطبيعه داستان است. او صرفاً يک راهنماست که ادّعا شده فطرت حقيقتطلب انسانها را به اقنا ميرساند و نبايد حرفهاي او را با ملاک درست و غلط سنجيد. حرفهاي او را بايد شنيد و نبايد با حکم عقل و برهان با او رو به رو شد. هرچه را ميگويد فقط بايد به کار بست و به ماورا متصل شد.[3]
از طرف ديگر تأکيد بر جشن هالووين (جشن سالانة شيطاني) در مقابل جشنهاي ديني، مثل کريسمس (جشن بزرگ مسيحيت) در اينگونه آثار سينمايي پديدهاي اتّفاقي نيست. آنچه در اين بزرگنمايي، بهگونهاي حساب شده تعقيب ميشود، جايگزين نمودن نمادها و ايام شيطاني به جاي مراسمهاي ديني است. در آثار شيطاني هاليوود، يادآوري و برجسته کردن و تکرار مداوم شيطان و شيطانپرستي، مطلوب اصلي است. در همين راستا در مجموعهاي خيالي هري پاتر ـکه پرمخاطب بوده و پرفروشترين محصول سينمايي در دنياي کودکان استـ در هيچ کجا از دعا، توسّل، نيايش و توکّل به ذات خداوند اثري وجود ندارد و همة بنبستها با استمداد از نيروهاي جادويي و شيطاني برداشته ميشود.
محصولاتي از اين دست، در هاليوود فراوان يافت ميشود. مخاطب بعد از ديدن اينگونه فيلمها به اين نتيجه ميرسد كه راه رسيدن به قدرت و شهرت و شهوت، تمسّك به شيطان و قدرتهاي شيطاني است و شيطان نه فقط دشمن انسانها نيست كه بهعنوان منجي انسانها و پيامآور آزادي انسانها معرفي ميشود!! در فيلمهاي كنستانتين و طالع نحس 5و4 شيطان قويتر از خدا ظاهر ميشود، بهطوري که روحية تسليم و فروتني در برابر شيطان به جان مخاطب رسوخ ميكند.
القاي ترس در دل انسانها و نااميد ساختنشان از آينده، آن هم توسّط رسانة پرنفوذي همچون سينما، ميتواند براي آنان كه به دامان اديان الهي پناه نياوردهاند، فرصتي ذهنيـ رواني ايجاد نمايد تا براي مقابله با آيندة تاريك بشريت به نيروي ديگري پناه ببرند يا راهي براي خاضع شدن و كنار آمدن با نيروهاي اهريمني پيدا كنند.
غير از فيلمهايي كه تحت سياستهاي كلّي حاكم بر هاليوود توليد ميشوند، فرقههاي شيطانگرا نيز، خود اقدام به توليد فيلمهاي سينمايي با محوريت شيطان و شيطانپرستي نمودهاند كه از آن جمله ميتوان به فيلمهايي همچون باران شيطاني(1975)، دكتر دراكولا (1981)، گفتوگوي شيطان(1995) و… مجموعه تلويزيوني شيطان در حومه شهر(2000) اشاره نمود كه بعضاً افراد شاخص اين گروهها همچون آنتوان لاوي (بنيانگذار فرقة سيطنيسم) و پيترگيلمور(مسئول كنوني كليساي شيطان) در آنها به ايفاي نقش پرداختهاند.
بنا بر آن چه گذشت، اين واقعيت نبايد مورد غفلت قرارگيرد که امروزه شيطانپرستي با ابزارهاي فراگيري مثل سينما، نمادهاي متنوّع، رسانههاي مختلف صوتي و تصويري، به عنوان «دين دهکدة جهاني» مطرح و تبليغ ميشود.
-
نویسندهنوشته ها
- شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.