فضایل و پاداشهاى شیعه
راه و عقیدهاى که شیعه، با تأسى از اهلبیت، ^ براى خود برگزیده، در حقیقت راه و عقیده تمام انبیاى الهى و پیامبر خاتم | است؛ راهى است که قرآن کریم در ضمن آیات فراوان، مؤمنان را به پیمودن آن توصیه و ترغیب نموده است و پیامبراکرم | نیز از آغاز رسالت خویش تا پایان عمر شریف خود مسلمانان را به پیروى از آن دعوت نمود.
راه پیروان على راه حق و هدایت است؛ زیرا پیامبر خدا در موارد متعددى فرمود: على همیشه با حق است و حق با على است و این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.»[۱]
راه پیروان على، راه قرآن است؛ زیرا پیامبراکرم | على را حامل قرآن و تمام معارف الهى معرفى کرد و فرمود: «على با قرآن است و قرآن با على و این دو از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند».[۲]
راه پیروان على، راه پیامبراکرم | و ادامه رسالت آن حضرت است؛ زیرا پیامبر اکرم در روایات فراوان على × و فرزندانش را جانشینان واقعى خود و ادامه دهنده رسالت خویش دانست[۳] و اطاعت آنان را اطاعت از خود و مخالفت با آنان را مخالفت با خود برشمرد.[۴]
براین اساس، آنان که على و فرزندان او را به عنوان مقتدا و الگوى خویش برگزیدهاند و در راه آنان گام برمىدارند، در حقیقت از راه خدا، تمام انبیاى الهى، کتب آسمانى و راه حق و هدایت پیروى مىنمایند؛ از این رو اینان در پیشگاه الهى داراى مقام و منزلت والایى بوده، از فضایل و پاداشهاى فراوانى برخوردارند که در ذیل به برخى از فضایل و درجات رهروان اهل بیت، که در قرآن کریم و روایات ذکر گردیده، اشاره مىنماییم:
فضایل شیعه در قرآن
قرآن کریم در آیات متعدد، درجات و پاداشهاى زیادى را براى مؤمنان حقیقى و رهروان راه حق برشمرده که طبق روایات فراوان، این درجات و فضائل به شیعیان على × اطلاق شده و پیروان آن حضرت یکى از مصادیق بارز و اصلى این آیات هستند:
۱٫ شیعیان، بهترین مخلوقات خدایند:
قرآن در آیات ۷ و ۸ سوره بیّنه گروهى از مؤمنان را بهترین انسانهاى روى زمین دانسته، مىفرماید:
«اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّــلِحـتِ اُولکَ هُم خَیرُ البَریَّه * جَزاؤُهُم عِندَ رَبِّهِم جَنّـتُ عَدنٍ تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها اَبَدًا رَضِىَ اللّهُ عَنهُم و رَضوا عَنهُ ذلِکَ لِمَن خَشِىَ رَبَّه»؛
«اما کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند؛ پاداش آنها در نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جارى است و همیشه در آن جاوداناند؛ هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند و این براى کسى است که از خدا بترسد».
بسیارى از مفسران و محدثان اهل سنت و شیعه در ذیل این آیه از پیامبراکرم | روایت کردهاند که آن حضرت مصداق این آیه را على × و شیعیان او دانسته است. از جمله سیوطى در تفسیر خود از ابنعباس چنین روایت مىکند:
«لَمّا نُزِلَت «إنَّ الذینَ آمنُوا و عَمِلُوا الصّالِحات اُولئکَ هُم خَیرُ البَریّه» قالَ رَسُولُ اللّهِ |لِعَلىٍ: هُوَ أَنتَ وَ شیعَتُکَ یَومَ القِیامَهِ راضینَ مَرضیِّینَ»؛
«هنگامى که آیه «اِنَّ الَّذینَ آمنُوا…»نازل شد پیامبر | رو به على × کرده و فرمود: مراد از بهترین انسانها تو و شیعیان توست که در قیامت هم شما از خدا راضى هستید و هم خداوند از شما راضى است».[۵]
این حدیث در روایات و منابع شیعه به صورت مفصلتر مطرح شده؛ از جمله سید هاشم بحرانى در «حلیهالابرار» از امام صادق × چنین روایت کرده است:
«دَخَلَ عَلىٌ × عَلى رَسُولِ اللّهِ |وَ هُوَ فىِ مَنزِلِ أُمِّ سَلَمَهَ فَلَمّا رَآهُ قالَ: کَیفَ أَنتَ یا عَلىُّ، إِذا إِجتَمَعتِ الاُمَمُ وَ وُضِعَتِ المَوازینُ وَ بُرِزَ لِعَرضِ خَلقِهِ وَ دُعِىَ النّاسُ إلى ما لابُدَّ مِنْهُ؟
قالَ: فَدَمَعَت عَینُ أَمیرِالمُؤمِنینَ ×، فَقالَ رَسُولُ اللّهِ |: ما یُبکیِکَ یا عَلىُّ؟ تُدعى وَاللّهِ أَنتَ و شیعَتُکَ غَدَا مُحَجَّلیِنَ. رَواءَ مَرویّینَ، مُبیَضَّهً وُجُوهُکُم وَ یُدعى بِعَدُوِّکَ مُسوَدَّهً وُجُوهُهُم أَشقِیاءَ مُعَذَّبیِنَ، أَما سَمِعَت قَولَ اللّهِ: «إنَّ الَّذینَ آمنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئکَ هُم خَیرُالبَریَّه»أَنتَ وَ شیعَتُک «وَالَّذینَ کَفرُوا بِآیاتِنا أولئِکَ هُم شَرُّ البَرِیَّه» عَدوُّکَ یا عَلَىُّ؛ «
رسول خدا | در خانه امسلمه بود که على × وارد شد. وقتى چشم پیامبر به على × افتاد فرمود: چگونه خواهى بود آن هنگام که امتها در قیامت جمع شوند و میزانها براى عرضه اعمال خلایق برپا و مردم به سوى آنچه ناچارند فرا خوانده شوند؟
در این هنگام اشک از چشمان على × جارى شد. پیامبر |فرمود: چه چیز تو را به گریه انداخت، اى على؟ به خدا سوگند! تو و شیعیانت فرا خوانده مىشوید در حالىکه درخشان چهره و سیراب و سپیدرویانید و دشمن تو فراخوانده مىشود، در حالى که سیاهروى و شقى و معذّب است.
آیا نشنیدهاى سخن خداوند را که مىگوید: همانا کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنان بهترین مخلوقات خدایند. اینان تو و شیعیانت هستید و مقصود از این آیه که مىگوید: «کسانى که به آیات ما کافر شدند آنها بدترین مخلوقات خدایند، دشمنان تواند یا على».[۶]
۲٫ شیعیان؛ سبقت گیرندگان به بهشتاند:
در روایاتى دیگر شیعیان مصداق «السّابِقون» در آیه ۱۰ سوره واقعه دانسته شدهاند که مىگوید:
{والسّـبِقونَ السّـبِقون * اُولکَ المُقَرَّبون * فى جَنّـتِ النَّعیم}؛
«(امّا سومین گروه) پیشگامان هستند، آنها مقربانند، در باغهاى پر نعمت بهشت جاى دارند».
در روایتى ابنعباس مىگوید: از رسول خدا سؤال کردم که مقصود از پیشگامان در آیه {وَالسّـابِقُونَ السّـابِقُونْ} چه کسانىاند؟ حضرت فرمود: جبرئیل به من خبر داد که اینان على و شیعیان اویند؛ آنان پیشگام به سوى بهشتاند و به سبب لطف و کرامتى که خدا به آنان کرده مقرب درگاه الهى هستند».[۷]
امیرالمؤمنین × نیز در روایتى فرمود:
«شَکَوتُ إِلى رَسولِ اللّهِ | حَسدَ النّاسِ لِى، فَقالَ: أَما تَرضى أَن تَکونَ رابِعَ أَربَعَهٍ: اَوَّلُ مَن یَدخُلُ الجَنَّهَ، أَنا وَ أَنتَ والحَسَنُ وَ الحُسینُ، و أَزواجُنا عَن أَیمانِنا و شَمایِلنا وَ ذُرِّیَتُنا خَلفَ أَزواجِنا وَ شیعَتُنا مِن خَلفِ ذُرِّیَتِنا».
«از حسد برخى به پیامبر شکایت بردم، پیامبر فرمود: آیا راضى نیستى که یکى از این چهار نفر باشى؛ اولین کسانى که وارد بهشت مىشود من و تو و حسن و حسین هستیم و همسرانمان در جانب راست و چپ ما هستند و فرزندان ما پشت سر همسرانمان و شیعیان ما پشت سر فرزندان ما».[۸]
۳٫ اصحاب یمین شیعیاناند:
قرآن کریم در آیات متعدد از اصحاب یمین تمجید و ستایش کرده و آنان را اهل رستگارى و داراى درجات متعالى در بهشت دانسته است:
{واَصحـبُ الیَمینِ ما اَصحـبُ الیَمین * فى سِدرٍ مَخضود * وطَـلحٍ مَنضود * وظِـلٍّ مَمدود * وماءٍ مَسکوب و فـکِهَهٍ کَثیرَه * لا مَقطوعَهٍ ولا مَمنوعَه * وفُرُشٍ مَرفوعَه * اِنّا اَنشَأنـهُنَّ اِنشاء * فَجَعَلنـهُنَّ اَبکارا * عُرُبـًا اَترابـا لاَِصحـبِ الیَمین}؛
«و اصحاب یمین و خجستگان، چه اصحاب یمین و خجستگانى، آنها در سایه درختان سدر بىخار قرار دارند و نیز در سایه درخت طلح پربرگ و سایه کشیده شده و گسترده و در کنار آبشارها و میوههاى فراوان، که هرگز قطع و ممنوع نمىشود و همسران بلند مرتبه [که ]ما آنها را آفرینش نوینى بخشیدیم و همه را دوشیزه قرار دادیم؛ زنانى که تنها به همسرانشان عشق مىورزند و خوش زبان و فصیح و همسن و سالند. اینها همه براى اصحاب یمین است».[۹]
و در سوره مدثر آمده است:
{کُلُّ نَفسٍ بِما کَسَبَت رَهینَهٌ * اِلاّ اَصحـبَ الیَمین»؛ «همه انسانها در گرو اعمال خویشاند؛ مگر اصحاب یمین}.[۱۰]
در روایات متعددى از شیعیان على × به اصحاب یمین تعبیر شده است.
جابربن عبدالله انصارى در اینباره مىگوید:
«کُنّا جُلوسا مَعَهُ فَتَلا رَجُلٌ هذِهِ الآیَهَ «کُلُّ نَفسٍ بِما کَسَبَت رَهِینهٌ إِلا أصحابَ الیَمینِ» فَقالَ رَجُلٌ: مَنِ الأَصحابُ الیَمینُ؟ قالَ: شِیعَهُ عَلِىِّ ابنِ أَبیطالِب»؛
با امام باقر × نشسته بودیم که مردى این آیه را تلاوت کرد: همه انسانها در گرو و اسارت اعمال خویشاند؛ مگر اصحاب یمین. شخص دیگرى سؤال کرد که اصحاب یمین چه کسانىاند؟ حضرت فرمود: شیعیان علىبن ابیطالب».[۱۱]
۴٫ ملائکه الهى براى شیعیان استغفار مىکنند:
قرآن کریم در آیه ۷، سوره غافر مىفرماید:
«اَلَّذینَ یَحمِلونَ العَرشَ ومَن حَولَهُ یُسَبِّحونَ بِحَمدِ رَبِّهِم ویُؤمِنونَ بِهِ ویَستَغفِرونَ لِلَّذینَ ءامَنوا…»؛
«فرشتگانى که حاملان عرشاند و آنها که گرداگرد آن تسبیح و حمد خدا مىگویند و به او ایمان دارند و براى کسانى که ایمان آوردند استغفار مىنمایند…».[۱]
پیامبر اکرم | در تفسیر آیه یاد شده خطاب به على × فرمود:
ملائکه براى کسانى که ایمان به ولایت ما دارند، استغفار مىنمایند».[۲]
مقصود پیامبر اکرم در این روایت شیعیاناند؛ زیرا کسانى که هم به ولایت پیامبر اکرم ایمان آورده و هم ولایت على و فرزندان او را پذیرفتهاند، تنها شیعیان امیرالمؤمنین على × هستند.
افزون بر آیات یاد شده، آیات فراوان دیگرى نیز در قرآن و در مورد فضایل و پاداش مؤمنان وارد شده است؛ مانند آیه ۲۰ توبه که برخى از مؤمنان را داراى بالاترین درجه در نزد خدا دانسته و آیه ۸۵ «مریم» و ۱۵ «محمد» که از درجات بالاى متقیان سخن به میان آورده و آیات ۵ بقره و ۱۰۴ «آلعمران»، و ۵۱ «نور» و ۳۸ «روم»، که مؤمنان را در قیامت رستگار دانسته و آیه ۱۰ «زمر» که قرآن در آن وعده داده است که اجر صابران را بدون حساب پرداخت نماید و… که در روایات متعدد دیگر یکى از مصادیق بارز این آیات شیعیان على × شمرده شدهاند[۳] که به دلیل طولانى نشدن بحث از ذکر تفصیلى این آیات پرهیز کرده و به ذکر همین چند مورد بسنده نمودیم.
منابع
[۱]. غافر ۴۰ ۷٫
[۲]. الشیعه فى القرآن، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۶٫
[۳]. الشیعه فى القرآن، ص ۱۰ تا ۱۳۵؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۵٫
[۱]. الخصال، ص ۴۹۶؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۳۵٫
[۲]. الامالى، صدوق، ص ۴۶۰؛ المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۲۴؛ مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۳۴٫
[۳]. کمال الدین، ص ۲۸۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱٫
[۴]. کمال الدین، ص ۲۶۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۸۸٫
[۵]. الدرالمنثور، ج ۶، ص ۵۸۹؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۴۴٫
[۶]. حلیه الابرار، ج ۲، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۷، ص ۱۸۲٫
[۷]. الامالى، مفید، ص ۲۹۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۸٫
[۸]. العمده، ص ۵۰؛ بحارالانوار، ج ۶۵ ، ص ۳۱٫
[۹]. واقعه ۵۶ ۲۷ ـ ۳۸٫
[۱۰]. مدثر ۷۴ ۳۸ و ۳۹٫
[۱۱]. شرح الاخبار، ج ۳، ۵۷۶؛ بحارالانوار، ج ۶۵ ، ص ۴۸٫
اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی |