مقالات

امامت امام مهدى (عج)

امامت امام مهدى (عج)

امام مهدى (علیه السلام)  ، دوازدهمین امام شیعیان ، فرزند امام حسن عسکرى (علیه السلام)  ، در صبح گاه جمعه ، پانزدهم شعبان سال ۲۵۵هجرى قمرى ، در شهر سامرا ، چشم به جهان گشود (کمال الدین ، ص ۴۲۷ ; الارشاد ، ص ۳۴۶ ; الغیبه ، ص ۱۴۱). به دلیل احادیث رسیده از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم درباره اینکه از صلب امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرزندى به دنیا خواهد آمد که برپا دارنده عدل و قسط و نابود کننده بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود ، دستگاه خلافت عباسى بر آن شدند تا با هدف جلوگیرى از چنین رخدادى ، امام عسکرى (علیه السلام و بیت ایشان را مدت ها تحت مراقبت شدید قرار دهد ، تا در صورت آگاهى از تولد چنین فرزندى ،او را بکشد ، اما اراده حکیمانه الهى چنین بود که امام مهدى (علیه السلام)همانند حضرت موسى (علیه السلام) به طور معجزه آسا ، دوران حملش نامحسوس و قضیه ولادتش از آگاهى و دید دشمنان  ، پنهان بماند.

در چنین شرایطى امام عسکرى (علیه السلام) با تدبیر خاصى ،تلاش مخالفان را بى نتیجه گذاشت و ضمن حفظ جان فرزندش ، وى را به تعدادى از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفى کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم ، دچار تردید و انحراف نشوند. احمد بن اسحاق قمى ، ابوهاشم بن جعفر ، معاویه بن حکم ، محمد بن ایوب بن نوح ، محمد بن عثمان عمرى و… از جمله کسانى اند که در زمان حیات امام عسکرى (علیه السلام)  ، موفق به دیدار و گفت و گو با فرزندش مهدى شده اند. آنان گزارش کرده اند که: ما چهل تن از شیعیان ، حضور امام حسن عسکرى (علیه السلام) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وى ، از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدى (علیه السلام) را به ما نشان داد و فرمود: این ، امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست ، از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک مى گردید و دین تان را تباه مى کنید ، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید (کمال الدین ، ص ۴۲۷ ; بحارالانوار ، ج۵۲ ، ص ۲۶).همچنین ، حکیمه عمه امام عسکرى (علیه السلام) شاهد ولادت حضرت مهدى (علیه السلام بوده و جریان ولادت حضرت را بازگو نموده است (کمال الدین ، ص ۴۲۷) موضوع ولادت حضرت مهدى (علیه السلام) نه تنها در میان شیعیان یک امر مسلم و قطعى است ، بلکه بیش از یکصد و سى نفر از علماى تاریخ ، فقه ، حدیث ، انساب و برخى از علماى اهل سنت در کتاب هاى خود نیز به ولادت حضرت مهدى (علیه السلام) در سال ۲۵۵ اذعان و یا تصریح کرده اند. و بیش از ۶۵نفر از آنان در خصوص زندگى حضرت مهدى (علیه السلام)  ، کتاب هاى مستقلى نگاشته اند. ( در انتظار ققنوس ، ص ۱۸۹ـ ۱۹۹ ; خورشید مغرب ، ص ۷۵ـ ۱۳۶).

نام حضرت مهدى (علیه السلام)  ، همنام جدش رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلم است. این نام گذارى از قبل ، توسط خود پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم اعلام شده است ; چنان که مى فرماید: مهدى فرزند من است ، نام او نام من و کنیه او  کنیه من است (ینابیع الموده ، ص ۴۹۱ ; العمده ، ص ۴۳۳). در برخى روایات از تصریح به نام حضرت منع شده است (الغیبه نعمانى ، ص ۲۹۹) به همین جهت علماى شیعه غالباً از تصریح به نام مبارک ایشان خوددارى مىورزند. القاب معروف حضرت عبارت اند از: مهدى ، قائم ، منتظر ، حجت ، خلف صالح ، ابوالقاسم ، صاحب الأمر و بقیه اللّه (حیاه الامام المهدى (علیه السلام  ، ص ۲۷ ; بحارالانوار ، ج۵۱ ، ص ۴۲). مادر حضرت ، کنیزى است از تبار حواریون عیسى (علیه السلام)  ، موسوم به نرجس خاتون. در برخى نقل ها از وى با نام هایى چون: ریحانه ، سوسن و صیقل نیز یاد شده است (کمال الدین ، ص ۴۳ ; الغیبه طوسى ، ص ۲۴۱) اما در روایت معروف جناب حکیمه ، امام عسکرى (علیه السلام) ایشان را با نام نرجس یاد نموده است (کمال الدین ، ص ۴۲۴).

دلایل فراوانى از طریق نقل و عقل ، بر اثبات امامت امام مهدى (علیه السلام وجود دارد و در منابع کلامى وحدیثى ، تفصیلاً بیان شده است. فریقین از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم به طور متواتر احادیث دال بر ضرورت وجود امام و خلیفه بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم را نقل کرده اند ، نظیر حدیث: «من مات و لیس له امام مات میته الجاهلیه» (المحاسن ، ج۱ ، ص ۱۵۴ ، الإمامه والتبصره ، ص ۳۲) ، «من مات ولم یکن فى عنقه بیعه مات میته الجاهلیه (صحیح مسلم ، ج۶ ، ص ۲۲ ; الفصول المختاره ، ص ۲۴۵) ; هر کس بمیرد در حالى که امامى ندارد و یا بیعتى از امام حقى در گردن نداشته باشد ، او با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است». بر اساس این احادیث ، اصل ضرورى بودن امام و جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در هر دوره و زمانى ، مورد اتفاق همه فرق اسلامى اعم از شیعه و سنى است.

در احادیث دیگر ، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از بیان مصادیق امامت و خلافت سخن به میان آورده و در موارد فراوانى امامان و جانشینان بعد از خود را معرفى کرده است. در این نوع احادیث ، تعداد امامان و جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم دوازده نفر و آخرین آنان امام مهدى (علیه السلام) ذکر شده است ، نظیر حدیث: «الأئمه بعدى اثنا عشر أوّلهم على بن ابوطالب وآخرهم القائم ، هم خلفائى وأوصیائى وأولیائى وحجج اللّه على امّتى بعدى المقّر لهم مؤمن والمنکر لهم کافر (کمال الدین ، ص ۲۵۹ ; کفایه الأثر ، ص ۲۳ ; مناقب آل ابوطالب ، ج۱ ، ص ۲۵۴)  ; امامان بعد از من دوازده نفرند نخستین آنان على بن ابوطالب و آخرین آنان قائم امام مهدى (علیه السلام) است ، اینها جانشینان و اوصیاى من و حجت هاى الهى بر امت من بعد از من اند. هر کس به امامت آنان اعتراف کند مؤمن است و هر کس امامت آنان را انکار نماید کافر است». در برخى موارد ، تک تک امامان دوازده گانه با خصوصیات اسمى آنان ذکر شده است (الأمالى صدوق ، ص ۷۳۸ ; الاحتجاج ، ص ۸۷) و در بیشتر موارد این گونه آمده است: «الأئمه بعدى اثناعشر تسعه من صلب الحسین تاسعهم قائمهم». (مناقب آل ابوطالب ، ج۱ ، ص ۲۵۴ ; کفایه الأثر ، ص ۳۹). در تعداد دیگرى از این نوع احادیث ، عصمت و طهارت امامان و جانشینان پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز بیان شده است ، مثل حدیث نبوى: «یخرج من صلب الحسین تسعه من الأئمه معصومون مطهرون ومنهم مهدى هذه الأُمّه الذى یقوم بالدین فى آخر الزمان» (کفایه الأثر ، ص ۱۳۵ ; غایه المرام ، ج۲ ، ص ۵). در این احادیث نبوى ، ضمن اینکه تعداد امامان و اوصاف آنان ، مورد اشاره قرار گرفته ، امام مهدى (علیه السلام به عنوان آخرین امام و جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) ذکر شده است.

با روش عقلى استفاده از قاعده سبر و تقسیم نیز ثابت مى شود که مقتضاى ادله امامت و ویژگى هاى آن ، صرفاً با دیدگاه شیعه امامیه اثناعشرى که معتقد به امامت بالفعل امام مهدى (علیه السلام) به عنوان آخرین امام هستند قابل تطبیق است و در هیچ یک از فرق اسلامى دیگر اعم از اهل سنت و فرق شیعى دیگر ، مصداق دیگرى پیدا نمى شود ، زیرا دیدگاه اهل سنت به دلیل عدم اعتقاد به عصمت امام و خلیفه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)  ، نمى تواند خاستگاه دلایل عقلى و نقلى امامت را که در علم کلام در باب امامت عامه از آن بحث شده است برآورده سازد ، به همین جهت این دیدگاه غیر قابل پذیرش و مردود است. افزون بر این که اهل سنت در شرایط کنونى نمى توانند کسى را به عنوان امام و خلیفه پیامبر  (صلى الله علیه وآله وسلم) معرفى کنند ، در حالى که دلایل عقلى و نقلى لزوم وجود امام و خلیفه عام است و شامل همه زمان ها مى شود.

همچنین ادله امامت و مهدویت ، دیدگاه سایر فرق شیعى نظیر: کیسانیه ، زیدیه ، اسماعیلیه ، واقفیه و…ـ را باطل مى سازد ، زیرا اولاً ، افرادى مثل: محمد حنفیه که فرقه کیسانیه مدعى امامت ایشان اند و زید بن على (علیه السلام) که فرقه زیدیه وى را امام مى دانند و اسماعیل بن جعفر (علیه السلام که فرقه اسماعیلیه قائل به امامت وى اند هیچ کدام خود ادعاى امامت نکرده اند و همچنین دلیلى بر عصمت آنان وجود ندارد ، بلکه فرقه هاى یاد شده چنین نسبتى را به آنان داده اند.

ثانیاً ، هیچ دلیلى بر حیات کنونى آنان وجود ندارد.

ثالثاً ، ادعاى فرقه هاى یاد شده و نیز ادعاى کسانى که بر امامت یکى از ائمه دیگر توقف کرده اند ، مثل: ناووسیه ، که امام صادق (علیه السلام را آخرین امام مى پندارند و واقفیه که قائل به مهدویت امام کاظم اند و…با احادیث متواتر نبوى در مورد امامان بعد از خود ، سازگار نمى باشد. در این احادیث ، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) با تأکید بر دوازده نفر از امامان بعد از خود ، امام مهدى (علیه السلام) را آخرین آنان ذکر کرده است که پیش از این اشاره شد. در چندین مورد دیگر نیز پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) ضمن اشاره به دوازده نفر بودن امامان بعد از خود ، نه نفر آنان را از نسل حسین (علیه السلام) ذکر نموده است ، که نهمین آنان مهدى است ، مثل حدیث: «الأئمه بعدى اثنا عشر تسعه من صلب الحسین تاسعهم قائمهم ألا أنّ مثلهم فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجى و مَن تخلف عنها هلک» (مناقب آل ابوطالب ، ج۱ ، ص ۲۵۴ ; کفایه الأثر ، ص ۳۹) و احادیث دیگرى مشابه آن که همگى با دیدگاه امامیه اثنا عشرى قابل تطبیق اند ، چون فقط امامیه معتقد به امامت امامان دوازده گانه اند و امام مهدى (علیه السلام) را دوازدهمین امام مى دانند که هم اکنون زنده و حاضر است و در پرده غیبت به سر مى برد ، تا زمانى که اراده الهى بر ظهورش تعلق گیرد.

علاوه بر احادیث نبوى ، احادیث زیادى از امیرمؤمنان (علیه السلام) و سایر امامان معصوم (علیهم السلام نقل شده است که هر کدام در موارد متعددى امام مهدى را به عنوان دوازدهمین امام و آخرین وصى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) معرفى کرده اند ( کمال الدین ، باب ۲۶ ، ص۲۸۸ ; جامع الاثر ، باب ششم ، ص ۴۳۵) از جمله خود امام حسن عسکرى (علیه السلام) بارها فرزندش مهدى (علیه السلام) را آخرین امام و جانشین بعد از خود ذکر کرده است. عثمان بن سعید عمرى ، نماینده ویژه امام عسکرى (علیه السلام) نقل مى کند که ما در حضور امام حسن عسکرى (علیه السلام) بودیم ، از حضرت سؤال شد که یابن رسول اللّه! چه کسى بعد از شما امام و حجت الهى است؟ حضرت پاسخ داد: «ابنى محمد هو الإمام والحجه بعدى من مات ولم یعرفه مات میته الجاهلیه (کمال الدین ، ص ۴۰۹ ; وسائل الشیعه ، ج۱۶ ، ص ۲۴۶) ; فرزندم محمد ـ نام اصلى حضرت حجت ـ او امام و حجت بعد از من است ، هر کس بمیرد ، در حالى که او را به عنوان امام نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است».

امام مهدى (علیه السلام)  ، گرچه به دلیل خوف و خفقان به وجود آمده از سوى دستگاه خلافت وقت که منجر به پنهان زیستى و غیبت حضرت از انظار عمومى شد ، جلسات مباحثه و مناظره علمى با کسى نداشته است ، با این حال ، بعد از شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام) شیعیان از طریق نواب خاص امام عصر (عج) ، پرسش هاى شرعى و شبهات اعتقادى خود را از محضر امام (علیه السلام) استفتا مى نموده و پاسخ خود را کتباً از ناحیه حضرت دریافت مى کرده اند ، که اصطلاحاً به آن توقیع گفته مى شود. در برخى از این توقیعات پرسش هاى اعتقادى و کلامى شیعیان پاسخ داده شده است ، مسائلى چون: توحید در خالقیت ، تأکید بر مقام عبودیت ائمه (علیهم السلام) و نفى غلو در مورد امامان معصوم (الاحتجاج ، ج۲ ، ص ۲۸۵ و ۲۸۹) ، ضرورت وجود حجت الهى در زمین ، قضا و قدر ، انتصابوبودن مقام امامت (کمال الدین ، ص ۵۱۱) ، نقش امام در عالم خلقت (الغیبه طوسى ، ص ۲۸۵) ، جایگاه امامت و اوصاف و ویژگى هاى امام (همان ، ص ۲۸۸) ، رد منکران امامت امام عصر (عج) ، فلسفه غیبت ، فواید امام غائب (کمال الدین  ، ص ۴۱۰) و… از جمله موضوعاتى است که در این توقیعات ، حضرت به آن پرداخته است.

منابع

الاحتجاج  ، طبرسى ، ابومنصور احمد بن على ، متوفى ۵۴۸هـ ، تحقیق: سید محمدباقر خراسانى ، دارالنعمان للطباعه والنشر ، نجف ، ۱۳۸۶هـ ، ۱۹۶۶م ; الارشاد من معرفه حجج اللّه على العباد  ، مفید ، محمد بن نعمان ، ۴۱۳هـ ، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث ، قم ، ۱۴۱۶هـالامالى  ، صدوق ، ابوجعفر محمد بن على ، قم ، مؤسسه البعثه ، ۱۴۱۷هـ ; الامامه والتبصره عن الحیره  ، ابن بابویه قمى ، ابوالحسین على بن الحسین ، ۳۲۹هـ ، مدرسه الامام المهدى ، قم ، ۱۴۰۴ـ ۱۳۶۳ ; بحارالانوار  ، مجلسى ، محمد باقر ، ۱۱۱۱هـ ، تحقیق: محمدباقر البهبودى ، دارالاحیاء التراث العربى ، بیروت ۱۴۰۳ق ـ ۱۹۸۳م ; جامع الأثر فى امامه الأئمه الاثنى عشر  ، آل طه ، سید حسن ، مؤسسه النشر الاسلامى ، قم ، ۱۴۱۴ق ; حیاه الامام المهدى  ، قرشى ، باقر شریف ، قم ، ۱۴۱۷هـ ۱۹۹۶م ; خورشید مغرب  ، حکیمى ، محمدرضا ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، تهران ، ۱۳۶۰ ; صحیح مسلم  ، قشیرى ، نیشابورى ، مسلم بن حجاج ، ۲۶۱هـ ، دارالفکر ، بیروت ، لبنان ; غایه المرام وحجه الخصام فى تعیین الامام من طریق الخاص والعام  ، بحرانى ، سید هاشم ، ۱۱۰۷هـ ، تحقیق سید على عاشور ; الغیبه  ، نعمانى ، ابوزینب محمد بن ابراهیم  ، ۳۸۰هـ ، تحقیق: فارس حسون کریم ، قم ، ۱۴۲۲هـ ; الغیبه  ، طوسى ، ابوجعفر ، محمد بن حسن ، ۴۶۰هـ ، تحقیق: عبداللّه الطهرانى وعلى احمد الناصح ، مؤسسه المعارف الاسلامیه ، قم ، ۱۴۱۱هـ ; … ، الفصول المختاره  ، شریف مرتضى، على بن الحسین، تحقیق: نورالدین جعفران ، دارالمفید ، بیروت ، ۱۴۱۴ق ـ ۱۹۹۳م ; کفایه الاثر فى النص على الامامه الاثنى عشر  ، الخزاز القمى الرازى ، ابوالقاسم على بن محمد بن على ، قرن۴ ، تحقیق: حسینى کوهکمرى خوئى ، انتشارات بیدار ، قم ; کمال الدین وتمام النعمه  ، صدوق، محمد بن على ، تحقیق على اکبر غفارى ، مؤسسه النشر الاسلامى ، قم ، ۱۴۱۶هـ ; المحاسن  ، برقى ، احمد بن محمد بن خالد ، ۲۷۴هـ ، تحقیق: سید جلال الدین حسنى ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران ، ۱۳۷۰ق ـ ۱۳۳۰ش ; مناقب آل ابوطالب  ، ابن شهر آشوب ، مشیرالدین ابوعبداللّه محمد بن على ، ۵۸۸هـ ، محقق: لجنه من أساتذه النجف الأشرف ، مکتبه الحیدریه ، ۱۳۷۶ق ـ ۱۹۵۶م ; وسائل الشیعه  ، حر عاملى ، محمد بن الحسن ، ۱۱۰۴هـ ، تحقیق محمد رازى وابوالحسن الاشعرى ، دارالاحیاء التراث العربى ، بیروت ; ینابیع الموده  ، قندوزى ، سلیمان بن ابراهیم ، ۱۲۹۴هـ ، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات ، بیروت ، لبنان .

قنبرعلى صمدى

http://tohid.ir/fa/persian/articleView?articleId=2988

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن