توسل در نهج البلاغه
یکی از شبهات وهابیون درباره عدم شنیدن مردگان استناد به نهج البلاغه است
می گویند امام در نهج البلاغه در خطبه ای فرموده است که:
لا يعرفون من أتاهم، و لا يحفلون من بكاهم، و لا يجيبون من دعاهم–كسى كه نزد آنان رود وى را نمىشناسند و به آنها كه برايشان گريه مىكنند اهميّت نمىدهند و به كسانى كه آنان را صدا زنند پاسخ نمىگويند
با توجه به این خطبه ثابت می شود که امام علی اقرار کرده که مردگان از دنیا چیزی نمی فهمند پس توسل به آن ها لغو است
پاسخ:
نکته اول:
با توجه به جملات قبل از جمله مورد استدلال مخالفین، معلوم می شود که منظور از مردگان کسانی هستند که در دنیا فقط به دنیا پرستی مشغول بوده اند، چرا که در جملات قبل امام می فرماید: الّذين احتلبوا درّتها، و أصابوا غرّتها، و أفنوا عدّتها… همانها كه شير از پستان دنيا دوشيدند و به فريب آن گرفتار شدند، مدّت آن را به پايان بردند و تازههاى آن را كهنه ساختند و سرانجام كاخها و مساكن آنها گورستان شد و ثروتهايشان، ميراث براى ديگران
جملههاى «الّذين احتلبوا درّتها، و أصابوا غرّتها …» اشاره به كسانى است كه از تمام امكانات دنيا بهرهمند شدند. گويى شيرى كه در پستان دنيا بود تا آخر دوشيدند و نوشيدند و از همه زر و زيورها و زرق و برقها و لذّات دنيا بهره گرفتند
پس این قسمت از خطبه نمی تواند اثبات نفی شنیدن از تمام مردگان کند، بلکه نهایت چیزی که ثابت می کند این است که مردگان دنیا پرست از قدرت درک امور دنیا محروم هستند
البته هیچ بعد هم ندارد که دنیا پرستان به اذن خدا به قسمتی از امور دنیوی هم آگاهی پیدا کنند چرا که در قسمتی دیگر از نهج البلاغه امام پس از بيان خبرهاى دنيا براى اموات، خطاب به آنان فرمود:
«فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟ ثم التفت إِلى أَصحابه فقال: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ «خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى
؛ نزد شما چه خبرى است؟ سپس رو به اصحابش كرده، فرمود: هرگاه به آنها اجازه سخن داده شود به شما خبر مىدهند كه: بهترين زاد و توشه در سفر آخرت، پرهيزكارى است».
از ظاهر كلام امام عليه السلام چنين بر مىآيد كه او با ارواح مردگان سخن مىگويد و آنها سخنان امام عليه السلام را درك مىكنند و حتى از آن استفاده مىشود كه اگر اذن پروردگار باشد آنها نيز مىتوانند با انسانها ارتباط برقرار كنند، پس این طوری نیست که هرکس مرد دیگر از دنیا بی خبر باشد بلکه به اذن پروردگار می تواند از دنیا با خبر باشد
پس ممکن است در موارد عادى آنها (اهل قبور) صداى كسى را نشنوند؛ اما در مواقع فوقالعاده، هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله يا امام معصوم عليه السلام يا يكى از اولياء اللَّه با آنها سخن خاصى بگويد آن را خواهند شنيد.
نکته سوم:
از اينجا پاسخ بعضى از وهابيان ناآگاه و كمسواد نيز داده مىشود كه مىگويند:
چرا شما به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بعد از رحلتش متوسل مىشويد. او سخن كسى را نمىشنود؟!
راستى جهل و نادانى چه عقايد زشتى براى انسان به بار مىآورد؛ هنگامى كه خداوند درباره شهدا- هرچند از افراد عادى لشگر اسلام باشند- مىفرمايد:
«أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»[1] و آنها را زندگان جاويد مىنامد، چگونه مقام پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله را از مقام آنها كمتر مىشمرند. به علاوه خودشان همه روز در نمازها بر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله سلام و خطاب مىدهند آيا سلام، آن هم از دور به كسانى كه در قبورند و چيزى نمىفهمند معنا دارد؟ همچنين در حديثى از خود آن حضرت مىخوانيم كه فرمود:
«صَلُّوا عَلَىَّ فَإنَّ صَلاتَكُمْ تَبْلُغُني حَيْثُ كُنْتُمْ
؛ بر من درود بفرستيد كه درود شما هر جا كه باشيد به من مىرسد».[2]
(1). مسند احمد، ج 2، 113، ح 4849.
(2). آل عمران، آيه 169.
(3). سنن ابىداود، ج 1، 453، ح 2042؛ ابن حجر نيز در فتح البارى، ج 6، ص 352 اين حديث را نقل كرده تصريح مىكند كه سند اين حديث صحيح است.
پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج13، ص: 82
جالب اينكه در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله تابلوى بزرگى زدهاند و بر روى آن نوشتهاند: «لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ»؛ صداى خود را از صداى پيامبر بالاتر نبريد»[3] و به همين دليل، مردم را به سكوت در مقابل قبر شريف پيامبر صلى الله عليه و آله دعوت مىكنند. اگر نعوذ بالله پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از وفات چيزى نمىفهمد اين كارها چه معنا دارد.
نکته دوم:
در آدرس زیر ثابت شد که اولیای الهی که از دنیا رفته اند به اذن خدا می شنوند
[1] ( 2). آل عمران، آيه 169. [2] ( 3). سنن ابىداود، ج 1، 453، ح 2042؛ ابن حجر نيز در فتح البارى، ج 6، ص 352 اين حديث را نقل كرده تصريح مىكند كه سند اين حديث صحيح است. [3] ( 1). حجرات، آيه 2.