مقالات

سباب بودن ابی بکر

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_در یکی از سایت‌های مخالفین آمده بود که ابوبکر بر خلاف نظر شیعه فردی خوش گفتار بوده و از او هیچ گونه بد خلقی در تاریخ دیده نشده، اگر هم موردی دیده شده ضرری به عدالت نمی‌زند چرا که این اخلاق هم از امیر المومنین علی دیده شده است. در ادامه با ذکر چند نکته به بررسی این گفتار می‌پردازیم

 

نکته اول:

 

یکی از دلائلی که شیعه برای خلافت قائل است، اخلاقی خوب و پسندیده است چرا که عقل حکم می‌کند کسی که فاقد فضائل اخلاقی باشد به خلافت سزاوار نیست

 

قرآن در آیه ای به این فضیلت اشاره می‌کند که: وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ. و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏‌شدند(1)

 

” فظ” در لغت به معنى كسى است كه سخنانش تند و خشن است.

 

با توجه به این آیه، چه طور کسی که داراری اخلاقی تند است می‌تواند خلیفه مسلمین باشد؟ آیا عقل حکم به جواز این کار می‌کند؟

 

نکته دوم:

 

درباره بعضی از اخلاق ابوبکر از جمله بددهانی و فحاشی در کتب اهل سنت می‌خوانیم که:

 

بخاری در صحیح خود روایت می‌کند که برای ابی بکر مهمان آمد ولی ابی بکر به نزد پیامبر رفت و وقتی به خانه آمد فهمید که مهمانان بعد از تعارف غذا توسط همسرش ، باز هم غذا نخورده اند و در این حال ابی بکر عصبانی شد و فحش داد :” فَغَضِبَ أَبُو بَكْرٍ فَسَبَّ(2)

 

عقیل بن ابی طالب و ابوبکر همدیگر را دشنام دادند و ابوبکر فحاش یا پرخاشگر بود. استب عقيل بن أبي طالب وأبو بكر قال: وكان أبو بكر سبابا أو نشابا(3)

 

نکته سوم:

 

وقتی برای مخالفین شیعه منابعی ذکر می‌شود که ابوبکر فردی فحاش بوده است، در پاسخ به احادیثی اشاره می‌کنند که امام علی هم داری این خصوصیت بوده است و به این حدیث استدلال می‌کنند که:

 

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْنَاهُ وَ هُوَ يَقُولُ‏ جَاءَتِ امْرَأَةٌ شَنِيعَةٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ هُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ وَ قَدْ قَتَلَ أَبَاهَا وَ أَخَاهَا فَقَالَتْ هَذَا قَاتِلُ الْأَحِبَّةِ فَنَظَرَ إِلَيْهَا فَقَالَ لَهَا يَا سَلْفَعُ يَا جَرِيَّةُ يَا بَذِيَّةُ يَا الَّتِي لَا تَحِيضُ كَمَا تَحِيضُ النِّسَاءُ يَا الَّتِي عَلَى هَنِهَا شَيْ‏ءٌ بَيِّنٌ‏ مُدْلًى

 

…..از امام صـادق عليه السلام روايت است کـه فرمـود : “اميـر المؤمنين عليه السلام بر سر منبر بـود و داشت خطبه مـی‌خواند کـه زن بد اخلاقى آمد در حالی که امام علی پدر و برادر این زن را کشته بود.آن زن گفت: اين قاتل دوستان است حضرت امير به طرف وى نگاه کرد و فرمود :اى زن بيباک و پررو ! اى بد زبان شبيه مردان ! اى کسيکه بر فرجش آشکارا چيزى آويزان است !(4)

 

استدلال مخالفین به این حدیث:

علی با الفاظی تندی(! اى کسيکه بر فرجش آشکارا چيزى آويزان است) آن زن را خطاب کرد.

 

پاسخ :

 

1-این حدیث از لحاظ سند مشکل دارد

 

اين روايت از نظر سند ضعيف است چرا كه در سند آن «عن رجل» دارد و روشن نيست كه منظور از او چه كسي است:

 

أحمد بن محمد بن عيسى ، عن عمر بن عبد العزيز ، عن رجل ، عن غير واحد من أصحابنا منهم بكار بن كردم ، وعيسى بن سليمان ، عن أبي عبد الله عليه السلام قالوا : سمعناه وهو يقول : جاءت امرأة شنيعة وأمير المؤمنين عليه السلام على المنبر وقد قتل أخاها وأباها فقالت : هذا قاتل الأحبة فنظر إليها أمير المؤمنين عليه السلام فقال : يا سلفع يا جريئة ، يا بذية ، يا منكرة ، يا التي لا تحيض كما تحيض النساء(5)

 

2-فرض را بر این می‌گذاریم که از لحاظ سند بدون مشکل باشد ولی کسی که به این روایت نعوذ بالله برای بددهانی امام علی علیه السلام استدلال کرده است چرا به بقیه روایت توجه نداشته.در بقیه روایت آمده است که: داستان از این قرار بود که زن کافره‌ای با همسرش اختلاف پیدا کرده و برای داوری به نزد امیرالمومنین علیه السلام می‌آید . در برخی روایات آمده که آن زن از کسانی بود که پدر و برادرش در جنگ صفین بوسیله امیرالمومنین علیه السلام کشته شده بودند.

امیرالمومنین علیه السلام نیز بعد از داوری به حق ، رای به نفع شوهر آن زن دادند و لذا آن زن بسیار عصبانی شده و به امیرالمومنین علیه السلام اعتراض کرده و ضمن بیان اینکه او ( یعنی امیرالمومنین ) قاتل دوستان و افراد محبوب او می‌باشد ، بیان می‌دارد که ایشان به حق و عادلانه قضاوت نکرده و این عمل او نیز مورد رضای خداوند متعال نمی باشد.

امیرالمومنین علیه السلام نیز با بیان برخی از صفات بدنی و جسمانی آن زن – که به اعتراف خودش آنها را از همسر و پدرس مخفی کرده بود و تنها مادر و قابله او از آن با خبر بودند- به او نشان داد که ایشان بر حقایق امور آگاه بوده و لذا قضاوت ایشان بر سبیل حق و عدالت بوده است .

در همان روایات آمده است عمرو بن حریث نیز که از این عملکرد امیرالمومنین علیه السلام تعجب کرده و آن را سحری از جانب بنی هاشم می‌دانست ، به آن زن گفت تا اجازه دهد که زنان دیگر ، او را معاینه کنند و آنها نیز همانی را دیدند که امیرالمومنین علیه السلام از آن خبر داده بودند .

آن زن کافره نیز به صحت گفتار امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرده و در نزد عمرو بن حریث اعتراف نمود که او از زمره زنانی است که از موضع زنانگی ، حیض نمی‌بیند و در خانه بسیار شوهرش را اذیت کرده و زنی مرد نما می‌باشد .

پس این روایت تماماً دال بر اعلام امری غیبی از جانب امیرالمومنین علیه السلام برای زنی کافره می‌باشد و حتی دشمنان امیرالمومنین علیه السلام یعنی عمرو بن حریث عثمانی نیز برداشت فحاشی از آن الفاظ نکرد بلکه این اخبار از غیب را به حساب ساحر بودن امیرالمومنین علیه السلام گذاشت !

 

و حتی آن زن کافره نیز نه تنها اشاره ای به توهین و تخفیف در کلام علوی نکرد بلکه اعتراف کرد که ایشان (علیه السلام ) از امری که مخفی از همگان بوده و تنها خداوند و مادرش و قابله اش از آن با خبر بوده اند – و نه هیچکس دیگر حتی همسرش – خبر داده و لذا در رد ادعای عمرو بن حریث مبنی بر ساحر بودن امیرالمومنین علیه السلام می‌گوید :

 

بئس ما قلت له يا عبد الله ، ليس هو بساحر ولا كاهن ولا مخدوم ، ولكنه من أهل بيت النبوة وهو وصي رسول الله ووارثه ، وهو يخبر الناس بما ألقى إليه رسول الله صلى الله عليه وآله ولكنه حجة الله على هذا الخلق بعد نبينا

 

ای بنده خدا ! تو در مورد او سخنی اشتباه گفتی . او نه ساحر است و نه کاهن و نه با اجنه در ارتباط است . بلکه او از اهل بیت نبوت بوده و وصی رسول الله صلی الله علیه و آله و وارث او می‌باشد . و از احوالات مردم بواسطه علمی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او داده خبر می‌دهد و او حجت خداوند بر این مردم بعد از پیامبر ما می‌باشد.(6)

 

3-انصافا مدلول روایتی که مخالفین به آن برای فحاشی امیر المومنین استدلال کرده‌اند با روایتی که به طور صریح می‌گوید ابوبکر فحاش بود،تفاوت زیادی دارد

 

در احادیث اهل سنت آمده است که: فحش دادن به مسلمان باعث فسق است(7)

 

اکنون از وهابی سوال می‌کنیم، آیا ابوبکر که به عقیل فحش داد، آیا این باعث فسق نیست؟

 

اما در حدیثی که وهابی به آن بر علیه شیعه استدلال می‌کند این طور نیست، چرا که همانطور که گفتیم در این حدیث بحث از رویا روئی امیرالمومنین علیه السلام با یک زن کافره‌ای است که صراحتا بیان می‌دارد که امیرالمومنین علیه السلام قاتل دوستان (یعنی قاتلان کافران و مشرکان) بوده و بر سبیل عدالت حکم نمی‌کند! و ما در جایی ندیدیم که سب دادن کافر سبب فسق می‌باشد

 

منابع:

[ 1] آل عمران آیه 195

[ 2] صحیح بخاری ج 5 ص 2274—–الجمع بین الصحیحین، محمد بن فتوح الحميدي، ج 3 ص 347

[3 ] تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، ابن عساکر، ج 30 ص 110

[4 ] بحار الانوار،علامه مجلسی 41/293

[5 ] الاختصاص، الشيخ المفيد ص 304

[6 ] مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، بحرانى، سيد هاشم بن سليمان‏، ج‏2، ص: 211

[7 ] مسند احمد ج 1 ص 385

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن