مقالات

لعن و جنایات یزید

آیا لعن یزید امری جایز است؟

یکی از عقیده های وهابیون این است که می گویند:لعن یزید گناهی کبیره است,کسی اجازه ندارد یزید را لعن کند,یزید فردی بزرگ بود و….

قال الغزالي وغيره ويحرم على الواعظ وغيره رواية مقتل الحسين وحكاياته وما جرى بين الصحابة من التشاجر والتخاصم فإنه يهيج على بغض الصحابة والطعن فيهم وهم أعلام الدين تلقى الأئمة الدين عنهم رواية ونحن تلقيناه من الأئمة دراية فالطاعن فيهم مطعون طاعن في نفسه ودينه .

غزالی و دیگران می گویند :بر واعظ و غير واعظ حرام است كه روضه حسين (علیه السلام)  و سرگذشت او و جرياناتى را كه ميان اصحاب رخ داده مانند دشمنى آنان با يكديگر و پرخاش نمودن نسبت به هم براى مردم بخواند، زيرا چنين كارى باعث مى ‏شود شنوندگان و مردم كينه اصحاب را كه پرچمداران دينند به دل بگيرند و زبان به انتقاد و بد گوئى آنها بگشايند . ائمه دین از آنها روایات را آموخته و ما نیز از ائمه دین درایت روایات را آموخته ایم . پس هر کس از اصحاب بدگویی نماید (در حقیقت) بر خودش و دینش طعن زده است. (1)

یکی دیگر از دلائل وهابیون بر عدم لعن یزید این است که می گویند: یزید از اعمال بدش توبه کرد,به همین علت لعنش حرام است

در پاسخ به این شبهه چند نکته را باید توجه کرد

نکته اول:

لعن امری قرآنی است,خداوند هم در قرآن عده ای از مردم را لعن و نفرین می کند

1-كافرين: فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَي الْكافِرِينَ‏ (بقره آیه 89) لعنت خدا بر كافران باد

2- ظالمين: أَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَي الظّالِمِينَ‏ (هود آیه 18)لعنت خدا بر ظالمین

3-مفسدین: يُفْسِدُونَ فِي الارْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ (رعد آیه 25) کسانی که در روى زمين فساد مى ‏نمايند، لعنت براى آنهاست‏

و……………

نکته دوم:

اگر ثابت شد که یزید,کافر,ظالم و مفسد است پس طبق آیات بالا لعنش اشکالی ندارد

به طور خلاصه به چند قول درباره کفر و فساد یزید اشاره می کنیم

تفتازانی در شرح عقاید نسفیه چنین می گوید :

اتفقواعلى جواز اللعن على من قتل الحسين أو أمر به أو أجازه أو رضى به قال والحق أن رضا يزيد بقتل الحسين واستبشاره بذلك وإهانته أهلي بيت رسول الله صلیالله علیه وسلم مما تواتر معناه وإن كان تفصيله آحادا قال فنحن لا نتوقف فيشأنه بل في كفره وإيمانه لعنة الله عليه وعلى أنصاره وأعوانه .

همه اين نظر را دارند که مي توان کساني را که حسين را کشته اند يا به اين کاردستور داده اند ، يا اجازه اين کار را داده اند ، يا به اين کار راضي شده اند را لعنت کردودرست آن است که يزيد به قتل حسين عليه السلام راضي بود ؛ و شادي او از قتل حسين و اهانت کردن او به اهل بيت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم ازمطالبي است که به حد تواتر معنوي رسيده است؛ اگر چه تفاصيل آن به صورت خبر واحد نقل شده است ؛ بنا بر اين ما در مورد يزيد سکوت نمي کنيم ؛ بلکه حتي در کافر يا مومن بودن او شک نداريم ؛ لعنت خدا بر او وياوران و همکارانش.(2)

از شواهد ديگرى كه بر كفر يزيد دلالت مى‏كند، قصيده‏اى است كه ابن جوزى از وى نقل كرده است؛ يزيد قصيده را چنين سروده است: اى عَليّه «نام يكى از معشوقه‏هاى او بوده است» نزد من بيا و مرا شراب‏ بنوشان و نغمه بخوان چرا كه مرا با مناجات (خدا) دوستى و الفتى نيست. اى عَليّه داستان جد بزرگوارم ابوسفيان براى من بخوان، آن هنگامى كه (براى جنگ با مسلمانان) به احُد رفته بود (و آن چنان در برابر محمّد صلى الله عليه و آله مقاومت كرد و از مسلمانان كشت) كه محمد عدّه‏اى را گماشت كه بر كشتگان مسلمانان بگريند! اى عليّه، نزد من آى و به من مِى بنوشان، همان مِى كه تشنگان را خوش آيد و از انگورهاى شام باشد! اى عليّه، آنگاه كه ما به گذشته [در دوران جاهليت‏] واپس مى‏نگريم. شراب را پى در پى حلال مى‏بينيم! اى ام احيّم « ام احيم كنيه همان عَلِيّه بوده است.» پس از مرگم، شوهر اختيار كن و آرزوى ملاقات مرا [در دنياى ديگر] در دل مدار؛ زيرا آنچه درباره قيامت و روز رستاخيز گفته‏اند، سخنان تاريك و باطلى است …!»(3)

علاوه بر اينكه يزيد در موارد متعدّد علناً شرك و كفر خود را اظهار مى‏دارد رفتار و كردار او نيز گواه اين مدّعاست. يزيد بيش از سه سال حكومت كرده است. سال اوّل خاندان امام حسين عليه السلام و آن حجت خدا را به شهادت رساند. سال دوّم مدينة الرّسول را قتل عام و غارت نمود و سال سوّم كعبه (خانه خدا) را به منجنيق بست‏(4)

امام احمد حنبل: شبراوى مى‏گويد: علّامه، ابن حجر در شرح الهمزية گويد: فسق و فجور و بى‏تقوايى يزيد به اندازه‏اى رسيده بود كه نه تنها سر زدن آن زشتى‏هادر نظرش زياد نمى‏آمد. بلكه امام احمد بن حنبل به كفر او فتوا داده است. وى از چنان علم و زهدى برخوردار است كه اگر رفتارى از يزيد سر نمى‏زد و براى او ثابت نمى‏شد، چنين قضاوتى نمى‏كرد.(5)

نکته سوم:

در قسمتی از سخنان غزالی آمده بود که”حرام است بر واعظ روضه امام حسین علیه السلام را بخواند، زيرا چنين كارى باعث مى ‏شود شنوندگان و مردم كينه اصحاب را كه پرچمداران دينند به دل بگيرند

نقدی بر این گفتار:

این گفتار غزالی,مخالف با قرآن است

قرآن می فرماید:

«لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ(سوره نساء، آیه 148)

خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديها (ى ديگران) را اظهار كند؛ مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد

این آیه به صراحت می فرماید:کسی به حقش تعدی شده است می تواند بدی را اظهار کند و حقش را مطالبه کند

حتی به اعتقاد کتب مورد تایید وهابیون,امام حسین علیه السلام کسی است که به حقش ظلم شده است ,به همین علت انسان می تواند یزیدیان را رسوا کند

سعدالدین تفتازانى مى‏ گوید:

و اما ما جرى بعدهم من الظلم على اهل بیت النبى (صلی الله علیه و آله) فمن الظهور بحیث لا مجال للاخفاء و من الشناعة بحیث لااشتباه على الآراءاذ تکاد تشهد به الجماد و العجماء و یبکى له من فى الارض و السماء و تنهد منه الجبال و تنشق الصخور و یبقى سوء عمله على کرّ الشهور و مر الدهور و لعنة اللّه على من باشر او رضى او سعى و العذاب الآخرة أشد و أبقى؛

 

ظلم و ستمى را که بر اهل بیت پیامبر وارد کردند، به اندازه ‏اى روشن و آشکار است که جاى هیچ گونه نکته ابهامى براى کسى نمى‏ گذارد؛ بلکه تمام جمادات و حیوانات بر آن گواهى مى‏ دهند و هر کسى که در زمین و آسمان است بر آنها اشک مى ‏ریزد، کوهها متزلزل و صخره ‏ها متلاشى مى‏ شود و آثار زشت این اعمال همواره بر تارک تاریخ باقى خواهد ماند. خداوند کسانى را که این اعمال را به وجود آورده و یا به آن خشنود و در مقدمات آن همکارى داشته ‏اند لعنت کند. به یقین عذاب آخرت شدیدتر است. (6)

نکته چهارم:

وهابیونی که می گویند یزید توبه کرد باید توجه کنند که:اگر یزید واقعا توبه کرده باشد باید در اعمال و رفتار او اثرات توبه نمایان باشد,در حالی که یزید بعد از واقعه عاشورا دو جنایت بزرگ را انجام داد

1- قتل عام مردم مدینه و مباح كردن آن سرزمین برای سپاهیان خود، به مدت سه روز و كشتن بسیاری از یاران پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏وآله كه ساكن این شهر بودند كه این حادثه در تاریخ، به «واقعه حرّه» مشهور شده است.(7)

2- فرمان حمله به مكه كه سپاهیان او با منجنیق به این شهر حمله كردند؛ حرمت خانه كعبه را شكستند و آن را با آتش پرتاب شده از منجنیق‏ها سوزاندند.(8)

با توجه به قتل و کشتار مردم بی گناه توسط یزید, باید گفت که قرآن در آیه ای می فرماید:

وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيما(نساء آیه 93)

و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند؛ و خداوند بر او غضب مى‏كند؛ و او را از رحمتش دور مى‏سازد؛ و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.

با توجه به قتل و کشتار مردم بی گناه توسط یزید, یزید فردی است که جایگاهش در آنش است

پی نوشت ها:

[1] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ، ج 2 ص 640

[2] شرح العقائد النَسَفیه ، ص 103

[3] تذكرة الخواص، سبط بن جوزى، ص 260

[4] مروج الذهب، ج 3، ص 80- 84

[5] الاتّحاف بحبّ الاشراف، ص 68

[6] شرح المقاصد، سعد الدین تفتازانى، ج 5، ص 311

[7] الكامل، ج ۲، ص ۵۹۳

[8] همان، ص ۶۰۲.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن