مقالات

نوحه خوانی

آیا در روایات شیعه از نوحه خوانی منع شده است؟

در یکی از سایت های وهابیون مطلبی دیدم با این عنوان که”مذمت نوحه‌ سرائی در کتب اهل‌ تشیع”

این سایت مخالف در ادامه نوشته بود که”با وجود اینکه درکتب اهل‌تشیع، روایات ساختگی در مورد فضیلت نوحه و نوحه‌ سرائی آمده است، اما در منابع معتبر قدیم و جدید آنان، روایاتی نیز از پیامبر صلي الله عليه وسلم  و ائمه منقول است که افعالی مانند نوحه، سینه ‌زنی و…، مورد مذمت و نکوهش قرارداده شده است، که ذیلاً به چند مورد اشاره می‌ شود:

محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، معروف به ” شیخ صدوق” در کتاب من لایحضره الفقیه می‌نویسد: و من الفاظ الرسول صلي الله عليه وسلم: “النیاحة من عمل الجاهلیة” و از فرمایشات پیامبر صلي الله عليه وسلم است که نوحه‌ سرائی از اعمال دوران جاهلیت است.(1)

امام حسين (ع) در شب عاشورا خطاب به حضرت زینب :در عزای من گريبان پاره نكن، به سر و صورت خود نزن، صدايت را بلند نكن و صبور باش.(2)

الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿سوره بقره آیه 156﴾ أُولَـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ  وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ‏»(سوره بقره آیه 157)

و شما را آزمایش می‌کنیم با چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و نقصان در مال و جان و محصولات و بشارت بده صبرکنندگان را. آنانی که اگرمصیبتی به آنها برسد می‌گویند: ما از خدائیم و به سوی او برمی گردیم. همین گروه‌اند که برآنها درود و رحمت از جانب پروردگارشان نازل می‌شود و همین گروه‌اند که هدایت یافته هستند.

این آیه بطور صریح و آشکار، وظیفه مومنان را در قبال آزمایشات الهی و مصیبتها مخصوصاً مصیبت از دست دادن عزیزان، بیان می‌فرماید، واضح است که بی‌صبری و بر سر و سینه زدن، خلاف راه صابران است

پاسخ به این شبهه:

نکته اول:

در مرحله اول باید ثابت کرد که اصل نوحه خوانی و گریه کردن مورد تایید قرآن است و بعد به سراغ روایات برویم

حضرت یعقوب (علیه السللام) بعد از فراق فرزندش آن قدر محزون بود و گریه می کرد که چشمانش سفید شد و به تعبیر فرزندانش، نزدیک بود خود را هلاک کند:
( قالَ یا أَسَفی‏ عَلی‏ یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظیمٌ) ؛(یوسف آیه 84)
و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می ‏برد (و هرگز كفران نمی ‏كرد)
(قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ یوسُفَ حَتَّی تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكینَ)؛(یوسف آیه 85)
گفتند: «به خدا تو آن قدر یاد یوسف می‏كنی تا در آستانه مرگ قرار گیری، یا هلاك گردی!

پس چه اشکالی دارد شیعیان در غم فراق امامشان نوحه بخوانند و گریه کنند

یا در آیه ای دیگر از قرآن می خوانیم که:

لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ(نساء آیه 148)–خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديهای (ديگران) را اظهار كند؛ مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست

این آیه به صراحت می فرماید:کسی به حقش تعدی شده است می تواند بدی را اظهار کند و حقش را مطالبه کند

پس چه اشکال دارد که شیعیان با نوحه و روضه خوانی به افشای جنایات یزید و یزیدیان بپردازند

نکته دوم:

اما حالا به بررسی معنای روایاتی بپردازیم که می فرمایند” نوحه‌ سرائی از اعمال دوران جاهلیت است”

‏ ظاهر این حدیث اشاره به اعمال باطلی است كه در زمان جاهليت مرسوم بود که وقتی کسی از دنیا می رفت زنان نوحه‏گر دعوت مى‏كردند كه با آهنگ‏ هاى مخصوص خود و اشعار پر از دورغ و فريب بر مرگ او نوحه سرايى كنند و يك عزاى ساختگى و قلابى برپا سازد.

و اما معناى ديگرى كه شايد منظور این حدیث باشد اين است كه در برابر حوادث سخت و پيچيده و مشكلات زندگى فردى و اجتماعى نوحه‏گرى و ناله كردن بيهوده است و بايد با عقل و استقامت مشکلات را حل کرد(3)

ضمن این که در احادیث زیادی در کتب شیعیان و اهل سنت داریم که به مشروعیت نوحه و عزاداری تصریح می کند

به عنوان مثال به چند حدیث درباره مشروعیت گریه و نوحه در کتب اهل سنت اشاره می کنیم

ومر رسول الله صلى الله عليه وسلم بدار من دور الأنصار من بنى عبد الأشهل وبنى ظفر فسمع البكاء والنوائح على قتلاهم فذرفت عينا رسول الله صلى الله عليه وسلم فبكى ثم قال لكن حمزه لا بواكي له فلما رجع سعد بن معاذ وأسيد بن حضير إلى دار بنى عبد الأشهل أمرا نساءهم أن يتحزمن ثم يذهبن فيبكين على عم رسول الله صلى الله عليه وسلم

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از كنار خانه‌هايي از أنصار (بنى عبد الأشهل وبنى ظفر) عبور مي‌كردند كه صداي بكاء و نوحه بر كشته‌گان خودشان را شنيدند. چشمان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم پر از اشك شد و فرمود: عمويم حمزه گريه كن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسيد بن حضير به خانه‌هاي بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر كردند تا غم و اندوه‌ خود را در سينه‌ها حبس كنند و ابتدا براي عموي رسول خدا صلى الله عليه وسلم عزاداري كنند(4)

حاكم در مستدرك مي‌گويد:عن أبي وائل قال قيل لعمر بن الخطاب رضي الله عنه أن نسوه من بني المغيره قد اجتمعن في دار خالد بن الوليد يبكين وإنا نكره أن يؤذينك فلو نهيتهن فقال عمر ما عليهن أن يهرقن من دموعهن سجلا أو سجلين ما لم يكن لقع ولا لقلقه يعني باللقع اللطم وباللقلقه الصراخ

به عمر بن خطاب گفته شد: زناني از بني مغيره در خانه خالد بن وليد اجتماع كرده‌اند و گريه مي‌كنند و از اين اكراه داريم كه موجب اذيت تو گردد اگر ممكن است آن‌ها را از اين كار نهي كن. عمر گفت: چه اشكالي دارد چند قطره اشك بريزند البته مادامي كه به ضربه به خود و فرياد نيانجامد.(5)

حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ الْأَشَجُّ حَدَّثَنَا أَبُو خَالِدٍ الْأَحْمَرُ حَدَّثَنَا رَزِينٌ قَالَ حَدَّثَتْنِي سَلْمَى قَالَتْ دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَه وَهِيَ تَبْكِي فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكِ قَالَتْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَعْنِي فِي الْمَنَامِ وَعَلَى رَأْسِهِ وَلِحْيَتِهِ التُّرَابُ فَقُلْتُ مَا لَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ شَهِدْتُ قَتْلَ الْحُسَيْنِ آنِفًا

سلمي مي‌گويد: بر ام سلمه وارد شدم در حالي كه ايشان گريه مي كردند، عرضه داشتم چرا گريانيد؟ ايشان فرمودند: رسول خدا را درخواب ديدم درحالي‌كه موهاي سر و محاسن ايشان خاك آلود بود، عرضه داشتم: يا رسول الله شما را چه شده است (چرا شما را به اين حالت مي بينم)؟ ايشان فرمودند: هم اكنون شاهد كشته شدن حسين بودم(6)

نکته سوم:

ضمن این که شیعیان مخالف با هرگونه آسیب رساندن به بدن در  عزاداری می باشند

این شبهه برای بعضی از افراد پیش آمده است که:قمه زدن چزئی جدا نشدنی در عزاداری است,در حالی که انصافا این طور نیست,شیعه با هرگونه قمه زدن و آسیب رساندن به بدن در عزاداری مخالف است

به استفتاء زیر توجه شود که:

نظر حضرت‏عالى درباب قمه زدن و تيغ زدن عزاداران امام حسين عليه السلام در روز عاشورا به عنوان اداى نذر يا كسب اجر اخروى چيست؟

جواب: عزادارى سيّدالشّهدا عليه السلام از افضل قربات است؛ ولى بايد از انجام اعمالى كه موجب ضرر به بدن يا وهن مذهب مى‏شود اجتناب كنيد. و چنين نذرى لازم‏الوفا نيست.(7)

نکته چهارم:

اما آیه ای که در ابتدای بحث مورد استدلال این وهابی بود و می گفت که این آیه ما را از سینه زدن و عزادرای نهی می کند

الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿سوره بقره آیه 156﴾ أُولَـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ  وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ‏»(سوره بقره آیه 157)

و شما را آزمایش می‌کنیم با چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و نقصان در مال و جان و محصولات و بشارت بده صبرکنندگان را. آنانی که اگرمصیبتی به آنها برسد می‌گویند: ما از خدائیم و به سوی او برمی گردیم. همین گروه‌اند که برآنها درود و رحمت از جانب پروردگارشان نازل می‌شود و همین گروه‌اند که هدایت یافته هستند.

باید گفت که:

انصافا از هیچ جای این آیه برداشت نمی شود که عزاداری برای ائمه اشکال دارد,این آیه فقط مومنان را دعوت به صبر می کند و عزادرای منافاتی با صبر ندارد,عزاداری که در آن انسان از حق خارج شود و حرف های کفر آمیزی بزند,به بدن خود آسیب برساند و…این منافات با صبر دارد

و باید دانست که هدف ما از عزاداری ، زنده نگه ‏داشتن تاريخ و هدف امام حسین علیه السلام می باشد،و این يعنى مبارزه با ظلم و ذلت.

پی نوشت ها:

[1 ]من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 376

[2 ] بحارالأنوار، ج 45، ص 2

[3 ]خلاصه ای از کتاب يكصد و پنجاه درس زندگى ص: 50 مولف آیت الله مکارم

[4 ] تاريخ طبري، ج 2، ص 210 ـ السيره النبويه لابن هشام، ج 3، ص 613 ـ الثقات، ج 1، ص 234 ـ  البدايه والنهايه، ج 4، ص 54 و 55.

[5 ] المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص336

[6 ] سنن ترمذي، ج 12، ص 195

[7 ]احكام عزادارى، ص: 52 مولف آیت الله مکارم شیرازی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن