امام و هدایت کننده امت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_در این نوشتار کوتاه قصد داریم با کمک یک آیه قرآن، امامت را ثابت کنیم.قبل از این که به این آیه بر امامت استدلال کنیم مقدمه ای کوتاه عرض می کنیم.در مبحث ولايت و امامت دو بحث جداگانه است:
1- «ولايت عامه» يعنى: هميشه و در هرعصر و زمان بايد، امام و پيشوايى در ميان مردم از سوى خدا باشد؛ خواه مقام نبوت و رسالت هم دارا باشد و يا تنها مقام ولايت را داشته باشد. 2- «ولايت و امامت خاصه» است كه بعد از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چه كسى بايد عهده دار اين منصب و مقام الهى باشد.
به تعبير ديگر همان گونه كه نبوت به دو شاخه نبوت خاصه و عامه تقسيم مىشود. (نبوت عامه: مقصود از نبوت عامه اصل احتیاج بشر به شخصیتی الهی است که رابطه و واسطه بین مردم و خداوند باشد و دستورات ارزنده سعادت بخش الهی را در تمامی شئون انسانی از طرف خداوند به انسانها ابلاغ نماید.بدون نظر به تعیین فرد معین و مخصوص. نبوت خاصه: مقصود از نبوت خاصه تعیین سمت و مقام نبوت و پیامبری است .برای فرد یا افراد معین.) امامت نيز داراى اين دو شاخه است.
برای اثبات امامت خاصه می توان به آیهای از قرآن استناد میکنیم. « وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» [رعد/7] كسانى كه كافر شدند مىگويند: «چرا آيه (و معجزهاى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهندهاى! و براى هر گروهى هدايت كنندهاى است.در این آيه، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را مخاطب ساخته مىفرمايد: «تو تنها انذار كننده و بيم دهندهاى، و براى هر قوم و ملتى، هدايت كنندهاى است»
ممکن است گفته شود اين هدايت گر اشاره به علماء و دانشمندان هر قوم و هر زمانى است؟ پاسخ: اين گفتار صحیح نمیباشد؛ زيرا در هر عصر و زمان علماء و دانشمندان متعددى وجود دارند نه يك هدايت گر. همان گونه كه پيامبر اسلام يك نفر بود، هدايت گر مسلمين در هر عصر و زمان يكى است.
اگر به سراغ رواياتى كه از طرق اهل سنت در اين زمينه نقل شده برويم مسئله روشنتر مىشود.
در تفسير الدّر المنثور كه از معروف ترين تفاسير اهل نست است. روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل مىكند که به علت اختصار فقط به یک روایت در این تفسیر اکتفا میشود.
از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مىكند «لَمّا نَزَلتْ انّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلَّ قَوْمٍ هادٍ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ فَقال انَا الْمُنُذِرُ وَ اوْ مَا بِيَدِهِ الى مِنْكَبِ عَلِىٍّ عليه السلام فَقالَ: انْتَ الْهادِىُ يا عَلِى، بِكَ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُونَ مِنْ بَعْدِى»«هنگامى كه آيه انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر صلى الله عليه و آله دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با دستش اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مىشوند». [ 1]
اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت در كتابهاى تفسير خود آن را آوردهاند. [ 2]
منابع:
[1 ]عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي، الدر المنثور ج 4 ص 608 ، دار النشر : دار الفكر – بيروت – 1993 [2 ] شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي الوفاة: 748 ،ميزان الاعتدال في نقد الرجال ج 2 ص 231 ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت – 1995 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود.— علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ ،كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال ج 11 ص 285، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت – 1419هـ-1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمود عمر الدمياطي. كنز العمال و…………