مقالات

به راستی فاروق اعظم و صدیق لقب کیست

به راستی لقب فاروق اعظم و صدیق از آن کیست؟

معروف و مشهور است که اهل سنت به عمر لقب فاروق و به ابوبکر لقب صدیق می دهند،در حالی که طبق کتب معروف مورد تاییدشان، این القاب مناسب شان این دو نفر نیست,و این القاب برای کس دیگر ثابت شده است

1-لقب صدیق در شان ابوبکر نیست

ابن ماجه در سننش كه يكي از صحاح سته معتبر در نزد اهل سنت، با سند صحيح می گوید:

عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ .

عباد بن عبد الله گويد : علي عليه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم ، پس از من جز دروغگو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از ديگران نماز مي‌خواندم .(1)

ابن قتيبه دينوري در كتاب المعارف مي‌نويسد :

عن معاذة بنت عبد الله العدوية سمعت علي بن أبي طالب على منبر البصرة وهو يقول أنا الصديق الأكبر آمنت قبل ان يؤمن أبو بكر وأسلمت قبل أن يسلم أبو بكر .

معاذه دختر عبد الله ‌گويد كه از علي بن أبي طالب عليه السلام شنيدم كه بر بالاي منبر بصره مي‌فرمود : من صديق اكبر هستم ، ايمان آوردم قبل از آن كه ابوبكر ايمان بياورد ، اسلام آوردم قبل از آن كه ابوبكر اسلام بياورد .(2)

پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم  فرمود :

” الصديقون ثلاثة : حبيب النجار مؤمن آل ياسين ، وحزبيل مؤمن آل فرعون ، وعلي بن أبي طالب الثالث ، وهو أفضلهم .

صديقان سه نفر هستند : حبيب نجار ، مؤمن آل ياسين ، حزقيل مؤمن آل فرعون ، و علي بن أبي طالب عليه اسلام كه او برتر از آن ها است .(3)

و………

اگر ابوبکر مستحق لقب صدیق بودن بود پیامبر اکرم در این حدیث هم اسمی از او می آورد

2-در کتب اهل سنت آمده است که،این دو لقب برای ابوبکر و عمر از جعلیات است

ابن جوزي ،در كتاب الموضوعات مي‌نويسد :

عن أبى الدرداء عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : «رأيت ليلة أسرى بى في العرش فرندة خضراء فيها مكتوب بنور أبيض : لا إله إلا الله محمد رسول الله أبو بكر الصديق عمر الفاروق».

أبي درداء از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم  نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمود : در شب معراج ديدم كه در عرش خداوند بر لوحي سبز با نور سفيد نوشته شده بود « خدايي جز خداي يكتا نيست ، محمد صلي الله عليه وآله وسلم رسول او است ، ابوبكر صديق و عمر فاروق است ! .

بعد در نقد روايت مي‌نويسد :

هذا حديث لا يصحّ ، والمتّهم به عمر بن إسماعيل قال يحيى : ليس بشئ كذّاب ، دجال ، سوء ، خبيث ، وقال النسائي والدارقطني : متروك الحديث .

اين حديث صحيح نيست و كسي كه به آن متهم است عمر بن اسماعيل است . يحيي بن معين در باره او گفته است : سخن او ارزش ندارد ، دروغ‌گو است ، آدمي بد و خبيث است . نسائي و دارقطني گفته‌اند : حديث او متروك است .(4)

در کتب دیگر هم به ضعیف بودن این حدیث اشاره دارد(5)

3-اهل کتاب برای نخستین بار،عمر را فاروق نامیدند

نخستين بار اهل كتاب عمر را فاروق ناميدند :

قال بن شهاب بلغنا أن أهل الكتاب كانوا أول من قال لعمر الفاروق وكان المسلمون يأثرون ذلك من قولهم ولم يبلغنا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم ذكر من ذلك شيئا .

ابن شهاب گويد : اين گونه به ما رسيده است كه اهل كتاب نخستين كساني بودند كه به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن‌ها متأثر شدند و اين لقب را در باره عمر استعمال كردند  و از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم هيچ مطلبي در اين باره به ما نرسيده است .(6)

عمر بن الخطاب … ملقب به فاروق ، ‌گويند كه اهل كتاب اين لقب را به عمر دادند .

4-لقب فاروق را پیامبر اکرم به علی علیه السلام نسبت داد

روى المتّقي عن حذيفة: «أنّ أوّل من آمن بي واوّل من يصافحني يوم القيامة وهو الصّديق الأكبر، وهذا فاروق هذه الأمّة يفرق بين الحقّ والباطل وهذا يعسوب المؤمنين والمال يعسوب الظالمين. قاله لعلي».

على اولين كسى است كه به من ايمان آورده، و نخستين كسى است كه در روز قيامت با من مصافحه مى كند، و اوست كه صديق اكبر است، و فاروق(تمییز) بین جق و باطل است!!علی پادشاه مومنین و مال پادشاه ظالمین است(7)

مشابه این روایت از انس ،ابی لیلی الغفاری و الحافظ ابن مردويه باسناده عن ابن عباس‏ هم وارد شده است(8)

5-به اهل سنت و وهابیون می گوییم اگر حدیث صحیح السندی آوردید که لقب فاروق به عمر و لقب صدیق به ابوبکر اختصاص دارد،ما قبول می کنیم

پی نوشت ها:

[1 ] سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البداية والنهاية ،ابن کثیر، ج3 ، ص 26 و  المستدرك ، حاكم نيشابوري ، ج3 ،  ص 112 ، و تاريخ طبري ،ابن اثیر ج2 ، ص 56 ، والكامل ، ابن الاثير ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطين ، حمويني ، ج 1 ص 248 و …………..

[2 ] المعارف – ابن قتيبة – ص 169 و تهذيب الكمال – المزي – ج 12 – ص 18 – 19 و البداية والنهاية – ابن كثير – ج 7 – ص 370 و … .

[3 ] مناقب علي بن أبي طالب (ع) – أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني – ص 331 ، الجامع الصغير – جلال الدين السيوطي – ج 2 – ص 115 ، كنز العمال – المتقي الهندي – ج 11 – ص 601 و………..

[4 ] الموضوعات ، ابن جوزي ، ج1 ، ص 327 . الموضوعات ، ابن جوزي ، ج1 ، ص 336 . الموضوعات ، ج1 ،‌ ص337 .

[5 ] مجمع الزوائد ،‌ الهيثمي ،‌ ج9 ، ص58 . كنز العمال ، متقی هندی، ج13 ، ص236 . ميزان الاعتدال ، ذهبي ، ج1 ،‌ ص540 و لسان الميزان ، ابن حجر ، ج2 ، ص295 . البداية والنهاية ،ابن کثیر، ج7 ،‌ ص230 .

[6 ] الطبقات الكبرى – محمد بن سعد – ج 3 – ص 270 و تاريخ مدينة دمشق – ابن عساكر – ج 44 – ص 51 و تاريخ الطبري – الطبري – ج 3 – ص 267 و أسد الغابة – ابن الأثير – ج 4 – ص 57 . البداية والنهاية – ابن كثير – ج 7 – ص 150 .

[7 ] كنز العمال ج 11 ص 616 طبع حلب

[8 ] المصدر ج 11 ص 612، ورواه محمّد بن رستم في تحفة المحبين بمناقب الخلفاء الراشدين ص 189. المعجم الکبیر، الطبراني ،ج 6 ص 269 حدیث 6184 ، مجمع الزوائد، أبي بكر الهيثمي، جلد 9 ص 109 حدیث 14597

 

 

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن