ابهام در زمان زندگی زرتشت
یکی از اصلیترین نقاط ضعف دین زرتشتی، نامشخص بودن زمان زندگی زرتشت است. بسیار عجیب است، هیچ منبع درست تاریخی وجود ندارد که زمان زندگی زرتشت را نشان دهد. به همین علت است که برخی از منتقدین قائل اند اصلاً شخصی به نام زرتشت وجود خارجی نداشته؛ بلکه ساخته و پرداخته ی ذهن مغان بوده است. گرچه ما قائل به خیالی بودن شخصیت زرتشت نیستیم. در هر صورت محققین و پژوهشگران هریک نظری دادهاند. برای مثال، موبد فیروز آذرگشسب از قول دانشمند آلمانی پروفسور رامپیس گفته است که زرتشت چند هزار سال قبل از هخامنشیان زندگی میکرد. البته دلیل ایشان تا حدی منطقی به نظر میرسد. او میگوید در متن گاتها خداوند «مزدا اهورا» نامیده میشود اما در متون هخامنشی، اورمزد یا اهورمزد نامیده شده است. این موضوع نشان میدهد سالیان دراز و یا در حقیقت چند هزار سال لازم بوده است تا نامی را که مورد توجه و استفاده همگان بوده و هر روز مردم از آن یاد میکرده اند تغییر شکل و ماهیت بدهد. یعنی از صورت مزدا اهورا به شکل هرمزد یا اورمزد درآید. موبد فیروز آذرگشسب میافزاید که بر اساس نظر اولیه پروفسور میلز، زرتشت در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد یعنی ۳۵۰۰ سال پیش و همچنین افزود که بر اساس نظر برخی دانشمندان و محققین، زرتشت در حدود ۳۰۰۰ الی ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد. یعنی حدود ۵۰۰۰ الی ۵۵۰۰ سال پیش. ایشان نظری دیگر را نیز مطرح می کند که برخی از تاریخ نگاران بیان کردهاند و آن هم ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است. یعنی زرتشت، هشت هزار سال پیش زندگی میکرد. همچنین میگوید برخی معتقدند زرتشت ۶ قرن قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد. ایشان در نهایت به صورت تلویحی می گویند که زمان زندگی زرتشت مشخص نیست. [۱]
صادق هدایت نیز در پژوهش خود پیرامون تاریخ زرتشت نظرات گوناگونی را ذکر میکند که هر محقق و پژوهشگری دلیل خود را دارد. از ۳۸۹ قبل از میلاد گرفته تا ۸۶۰۰ سال قبلی از میلاد، یعنی ۱۰۶۰۰ سال پیش! که در مورد نظر آخر ایشان میگویند:«در حدود ۷۱ سال و نیم نقطه اعتدالین یک درجه سیر قهقرائی میکند، به طوری که تقریباً در ۲۱۵۰ سال اعتدالین، در برج سابق می افتد. به موجب اسناد پهلوی که در دست است، در زمان زرتشت نقطه اعتدالین در برج ثور بوده و کبیسه نوروز از زمستان شروع میشده و اکنون در برج حمل میباشد و کبیسه از ۱۳ آوریل شروع میشود، پس از محاسبه دقیق نجومی بهدست میآید که از زمان زرتشت تا میلاد مسیح ۸۶۰۰ سال میگذرد.» [۲] و ایشان البته نظرات دیگر را نیز بیان می کنند که از حیطه ی بحث خارج است. همچنین ادوین گرانتوسکی از پژوهشگران ایران باستان میگوید: « بنابر آنچه که از خود اوستا استنباط میشود زندگی پیامبر را میتوان بین سدههای دهم و نهم تا آغاز سده ششم قبل از میلاد دانست.» [۳] سرپرسی سایکس میگوید: « بعضی از مورخین بر آنند که این پیغمبر در هزار سال قبل از میلاد تولد یافته است و اما آن طوری که از قصص و حکایات معلوم میشود و ویلیام جکسون هم بر آن رفته است تولدش ۶۴۰ سال قبل از میلاد و وفات او در ۵۸۳ سال قبل از میلاد به وقوع پیوسته است.» [۴] جمشید کاووس جی کاتراک که یکی از پژوهشگران زرتشتی است، در صفحه ۱۸ ـ ۱۹ کتاب زمان زرتشت مینویسد: «برخی از پژوهندگان درباره زمان زرتشت دچار سرگردانی شدهاند و چون دستشان به جایی بند نشده، به ناچار دنبال پندار و خیال رفتهاند … راه درست رفتن و به نتیجه رسیدن این است که گفتهها و نوشته های دانشمندان پیش از میلاد مسیح و یونان را که حدود ۲۵۰۰ سال از ما جلوتر بودهاند واز زرتشت و زمان او بهتر آگاهی داشتهاند، بررسی کنیم». در واقع ایشان رسماً سخن تاریخنگاران یونان باستان را میپذیرد. یونانیان هم که زرتشت را ۸۴۰۰ سال پیش میدانند. یعنی ۶۰۰۰ سال پیش از افلاطون. [۵]
امروزه نیز برخی از موبدان زرتشتی بر اساس نگاه کردن به ماه و ستارگان ادعا میکنند زرتشت حدود ۳۷۵۰ سال پیش زندگی میکرد. که البته موبد فیروز آذرگشسب به بی اهمیت بودن این نظریه اشاره میکند و از کنار آن عبور کرده و نظرات دیگر را مهم تر میداند. [۶] و حق هم چنین است که این نظریه تنها و تنها یک گمان ضعیف بر مبنای استدلالی بسیار ضعیف است. چون معتقدان به این نظریه، اولاً برخی از نقاط مبهم متون پهلوی را مبنا قرار دادهاند که خود باورمندند که این متون هیچ حجیت تاریخی و دینی ندارند و در ثانی در مسیر استدلال به روش های نجومی غیر متعارف و غیر علمی تمسّک جستهاند. موبدان زرتشتی باید بدانند که نباید به این فالگیری توجه کنند. گذشته از غیر علمی و مبهم بودن این روش، برخی از پژوهشگران از همین روش استفاده کردند اما نتیجه ای دیگر گرفتند. برخی با استفاده از همین روش به این نتیجه رسیدند که زرتشت ۸۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد! یعنی خدود ۱۰۶۰۰ سال قبل! و برخی دیگر نیز با همین روش به نتیجه ی ۶۵۰۰ سال پیش از مسیح دست یافتهاند.
استاد پورداود نیز نظراتی گوناگون را بیان میدارد. از جمله نظر خسانتوس یونانی که از هروردوت هم قدیمی تر است و تاریخی که وی بیان میدارد چنین مینماید که با محاسبات امروزی، زرتشت ۱۰۸۰ سال قبل از میلاد مسیح متولد شده است. استاد پورداود میگوید که افلاطون از زرتشت اسم میبرد و او را مؤسس آیین مغــــان میداند. ارستاتالــــــــیس (ارسطو) و ادوکسوس (eudoxsus) مینویسند که زرتشت شش هزار سال قبل از افلاطون زندگی میکرد. هرمودور (hermodor) شاگرد افلاطون میگوید زرتشت پنج هزار سال پیش از جنگ یونان و تریاس (تروآ) زندگی میکرد. یعنی با محاسبه استاد پورداود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح. هرمیپوس (متوفای ۲۳۰ قبل از میلاد مسیح) و پلوتارخـــــــس که در سال ۴۶ میلادی متولد شده است) نیز هر دو نظر هرمودور را تأیید میکنند. بروسوس تاریخ نگار معروف کلدانی که در قرن سوم پیش از میلاد زندگی میکرد زرتشت را سرسلسله مادها میدانست که در ۲۰۰۰ الی ۲۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح میدانست که در کلده سلطنت کردند. امیانوس مارسلینوس در قرن چهار میلادی که خود در ایران بود مانند اگاسیاس، زرتشت را همزمان با هیستاسپس (گشتاسپ) میداند و معتقد است که این گشتاسپ همان پدر داریوش است. اردایویراف نامه (ارداویراز نامک) و برخی از کتب زرتشتیان زمان زندگی زرتشت را ۳۰۰ سال پیش از حمله اسکندر معرفی کردهاند. در بندهشن (از متون معتبر پهلوی) آمده است که زرتشت در قرن سوم پیش از برهم خوردن سلطنت هخامنشیان زندگی میکرد. ابوریحان بیرونی هم با بندهشن موافق است. و برخی گفتهاند زمان گاتها به عصر ودایی و نزدیک به آن دوره میرسد. [۷] استاد محمد مهدی ملایری از اساتید برجسته تاریخ ایران می گویند: « تاریخ ولادت زردشت درست روشن نیست … طبق روایات مختلف تاریخ زندگی زردشت بین قرن ششم و یازدهم پیش از میلاد مسیح قرار میگیرد، لیکن بعضی محققان را عقیده بر آن است که تاریخ ولادت زردشت از قرن هفتم پیش از میلاد قدیمتر نیست. زردشتیان هند که «پارسی» خوانده میشوند، عید تولد زردشت را در نهم خرداد موافق با ۳۰ ایار (ماه فرنگی) میگیرند و معتقدند که ولادت او در سال ۵۸۹ پیش از مسیح بوده است.» [۸]
دکتر عباس قدیانی درباره ی زرتشت مینویسد: «زمان او را سنت زرتشتیان قرن ۷ و ۶ قبل از میلاد یاد میکند، در صورتیکه بعضی از پارسیان، از روی بعضی محاسبات نجومی، آن را تا ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد بالا میبرند. هرچند از بعضی روایات قدیم یونان نیز این نکته برمی آید.» [۹] استاد حسن پیرنیا میگوید: «بعضی زمان زرتشت را در هزار و ششصد یا دو هزار و بلکه در شش هزار سال قبل از میلاد قرار میدادند برخی به قدری پائین میآمدند که زرتشت را معاصر یکی از شاهان اولی هخامنشی یعنی کوروش بزرگ یا داریوش اول میدانستند.» [۱۰]
نتیجه نهایی
ابراهیم پور داود که عموم زرتشتیان وی را سرآمد اوستاشناسان اخیر میدانند، در دیباچهای که برگاتها، درباره ی زمان زرتشت مینویسند: «در این خصوص روایات به اندازهای مختلف است که ابداً صلح و سازشی میان آنها نمیتوان داد.» [۱۱] ایشان میافزاید: «تحقیقاً نمیدانیم محل ولادت و زمان زندگانی زرتشت کجا و کی بود، چرا؟ برای آنکه زرتشت متعلق به یک زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمیرسد.» [۱۲] ایشان می گویند که هیچ یک از نظرات درباره ی زمان زندگی زرتشت، دلیلی قانع کننده ندارد! [۱۳] همچنین میافزایند که هیچ یک از مستشرقین و دانشمندان تاکنون موفق نشدند که زمان پیغمبر ایران را با دلایل تاریخی ثابت کند. لاجرم زمان انشاء اوستا نیز نامعلوم ماند. [۱۴] استاد مرتضی راوندی پس از پژوهشی گسترده در این زمینه، میگوید: « از محل و زمان تولد و جزئیات زندگی زرتشت اطلاع دقیقی در دست نیست.» [۱۵] استاد شادروان حسن پیرنیا می گویند:«خاورشناسها و علمایی که نسبت به این مذهب غور و تتبع کردهاند نتوانستهاند محققاً معلوم کنند که زرتشت در چه زمانی میزیسته و از اهل کدام قسمت ایران بوده و اوستا که کتاب مذهبی زرتشتیان است در چه تاریخ نوشته شده و زبان آن زبان کدام قوم یا مردم ایرانی بوده هرچه در این باب گفته یا نوشتهاند حدس یا تصوری است که ممکن است به واقع امر که نمیدانیم نزدیک یا از آن دور باشد» [۱۶]
مشاهده میکنیم که درباره ی زمان زندگی زرتشت بین نظرات مختلف، حدود ۸۴۰۰ سال اختلاف است. البته همین امر موجب تحریف لفظی و معنوی گاتها شده است. نکته ی جالب اینجاست که برخی از جزئیات زندگی زرتشت از قبیل نام دوستان و نام پسرعمو و دیگر آشنایان وی (و حتی نام غذاهایی که میخورده) امروزه به زعم زرتشتیان، باقی مانده است. اما از زمان زندگی وی هیچ اثر درست و قابل استنادی در دست نیست. همچنین چگونه ممکن است درمورد زمان زیستن یک انسان بیش از ۸۴۰۰ سال اختلاف باشد اما در سخنانش (مثلاً گاتها) اختلاف و تغییری وجود نداشته نباشد؟
پینوشت:
- گاتها، پژوهش و برگردان موبد فیروز آذرگشسب، انتشارات فروهر، تهران، چاپ دوم، صفحه ۳-۵
- صادق هدایت، «زند وهومن یسن» ص ۱۶، پیشگفتار
- گرانتوسکی، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، صفحه ۶۴، انتشارات پویش، تهران، چاپ اول
- تاریخ ایران (نویسنده: سرپرسی سایکس / ترجمه: سید محمد تقی فخر داعی گیلانی) ج ۱ ص ۱۳۷، ناشر: افسون، تهران، چاپ هفتم
- امیل بن ونی است، دین ایرانی بر پایه متنهای معتبر یونانی، ص ۷ ـ ۱۲
- گاتها، پژوهش و برگردان موبد فیروز آذرگشسب، انتشارات فروهر، تهران، چاپ دوم، صفحه ۳
- پورداود: گاتها، کهنترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ هـ ش، صفحه ۴۶ – ۴۷ – ۴۸ – ۵۱
- محمد مهدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، ناشر توس، تهران، چاپ اول، جلد ۶، ص ۳۰۹
- فرهنگ جامع تاریخ ایران، انتشارات آرون، تهران، چاپ ششم ، ج ۱ ص ۴۲۱
- حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ناشر: دنیای کتاب، تهران، چاپ اول ، ج ۴ ص ۲۸۸۴
- ابراهیم پورداود، گاتها، کهنترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران، چاپ اول، صفحه ۴۶
- همان، صفحه ۴۱.
- همان، صفحه ۵۸.
- همان، ص ۶۴.
- تاریخ اجتماعی ایران؛ مرتضی راوندی؛ انتشارات نگاه، تهران، چاپ دوم، ج ۱ ص ۴۸۷
- حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ناشر: دنیای کتاب، تهران، چاپ اول، ج ۴ ص ۲۸۸۳