مقالات

اسپندارمذگان، پاسداشتِ هستی یا عشق بازی در لجنزار؟!

این نوشتار، تقلایی است به تمنای بیداری. اسپندارمذگان، روز گرامیداشتِ اسپَندارمَذ (سپَنتَه آرمَیتی) فرشته موکّل بر زمین است. [۱] این فرشته (و در اصطلاح صحیح، این امشاسپَند) در جهان مادی، مأمور مراقب از زمین و تقویتِ باروَری در جهان است، و روز ۵ اسفند در گاهشماری خورشیدی (شمسی) برای پاسداشتِ او نامزد شده است. [۲] چنین رسمی، به خودیِ خود امری مطلوب است. در ادبیات قرآن نیز، زمین گهواره‌ی بشر (بلکه همچون آغوش مادر) نامیده شده؛ زایش و باروریِ آن، نمودی از قدرت خدای لایزال، خوانده شده است. [۳] اما روی دیگر سکه، آنجاست که برخی از این روز، با نام «روز عشق» و به تعبیری دیگر، روز عشق ایرانی و معادلِ ولنتاین غربی‌ها یاد می‌کنند. اگر ما چنین برداشتی را پذیرفته و برای آن اصالت قائل شویم، پس لازم است بدانیم که این روز (ولنتاین ایرانی!) اصولاً روز عشق چه کسی به اسپندارمذ است؟! برای دریافتن پاسخ، به اوستا (مهم‌ترین متنِ عقیدتی ایران باستان) و متون تفسیری زرتشتی مراجعه می‌کنیم.
در کتاب سوم دینکرت، می‌خوانیم: «خداوند خود، پدرِ سپَندَرمَذ، زمین است؛ همان زمینی که از آفرینش (خلقتاً) مادینه بوده است». [۴] در اوستا نیز آمده است که آرمیتی (اسپندارمذ) دختر اهورامزدا است. [۵] و از سویی در اوستا آمده است که اهورامزدا با آرمیتی ازدواج کرد. در فصل ۱۷ یشتها، مشهور به اَرت یَشت (اشَی یَشت)، بند ۱۶ خطاب به ایزد اَشَی می‌گوید: «اهورامزدا پدر توست و سپندارمذ مادر توست». [۶ َ] و در اوستا، ویسپَرَد، کرده ۳: ۴ آمده است: «ای اهوره‌مزدا! زنی را ایستاده خواهم که در اندیشه و گفتار و کردار نیک، سرآمد و خوب آموخته و فرمانبردار شوهر و [ردِ] اشَوَن [چون] سپندارمذ و [چون] زنانی است که از آنِ تواند». [۷] حتی در متن پهلوی چیده اندرز پوریوتکیشان آمده است: «هرمزد آفریده‌ام، نه اهریمن آفریده، پیوند و تخمه‌ام از کیومرث (است). مادرم سپندارمذ و پدرم هرمزد، مرا مردمی از مهری و مهریانه است که نخستین پیوند و تخمه از کیومرث بودند». [۸] در حقیقت باید گفت، که اسپندارمذ، معشوق پدرِ خود (اهورامزدا) بود، آن هم عشقی (و از نوعی) که در شریعت الهی، پلید و ناپاک خوانده شده و امروزه هیچ ایرانی مسلمان، بلکه حتی ایرانیانِ نامسلمان نیز حاضر به گرامیداشتِ آن نیستند. عجیب‌تر اینکه در عصر ساسانیان، موبدان زرتشتی، شاهان و اشراف اصرار داشتند که این عشق نامتعارف و غیرعادی (و روابط جنسی میان پدر و دختر) به رسم آنچه بین اهورامزدا و دخترش گذشت، در جامعه نیز پیاده شود. [۹] برای نمونه، شاپور اول (پادشاه ساسانی)، با دخترش «آدور آناهید» ازدواج کرد. [۱۰] آیا اکنون وقت آن نشده است که حقایق بر همگان روشن گشته و به ماهیتِ دومِ روز اسپندارمذگان (ولنتاین ایرانی) پی ببرند؟ یادروز یک عشق ناپاک…

پی‌نوشت:
[۱]. اردشیر آذرگشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: سازمان انتشارات فروهر، ۱۳۷۲، ص ۲۴۰؛ مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱، صفحه ۶۷
[۲]. آرتور کرستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمی، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۸، صفحه ۲۵۶؛ سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی، تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۲، ج ۵، ص ۱۹۲۱؛ اردشیر آذرگشسب، همان، ص ۲۴۰
[۳]. قرآن کریم، سوره نبأ، آیه ۶ و آیات ۱۵-۱۶
[۴]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، به اهتمام فریدون فضیلت، تهران: انتشارات فرهنگ دهخدا، ۱۳۸۱، ص ۱۴۴
[۵]. خرده اوستا، گزارش موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، ۱۳۵۴، ص ۳۳
[۶]. اوستا، به گزارش ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱ ص ۴۷۱؛ ابراهیم پورداود، یشت‌ها، تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۷۸. ج ۲ ص ۱۹۰
[۷]. اوستا، همان، ج ۱ ص ۵۲۹
[۸]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۱. ص ۸۶
[۹]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص ۱۴۶؛ یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: عیسی شهابی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ص ۸۱؛ روایت آذرفرنبغ فرخزادان، پرسش بیستم:
The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Tr.‎ by Behramgore Tahmuras Anklesaria, 1938, Question 20
[۱۰]. مری بویس، همان، ص ۱۴۱

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن