الله خدای یگانه و افشای دروغ باستانگرایان
از بَدوِ ورود اسلام به ایران، فرهیختگان مسلمان ایرانی، کوشش بیدریغ خود برای نشر اسلام را آغاز نمودند. به راستی در گذر تاریخ، هیچ ملتی به اندازه ایرانیان، در نشر اسلام از طریق فرهنگ و قلم تلاش نکردند. و این برخاسته از روح حق طلبی و حق گرایی ملتی فرهیخته بود. از دیگر سوی، امروزه برخی از جریانات (که راه عقل و خرد بر خود بسته و پیرو تاریکیاند) تلاش میکنند به هر نحو ممکن، خدمات متقابل اسلام و ایران را نادیده گرفته، و با توسل به دروغ و جعلیات، به اسلام و مردم ایران ضربه بزنند تا برای اربابانِ خود (استعمارگران) خوشرقصی کنند. در همین مسیر، جریان باستانگرای افراطی، مدعی شده است که الله نام یک بت بوده است و آنچه ایرانیان در اسلام پذیرفتند، پذیرش یک بت به عنوان خدا بود! لیکن به راستی، این ادعای باستانگرایان تا چه حد درست است؟!
باید دانست که اکثر سخنان و داستانهایی که این جریان –باستانگرایان- به کورش و زرتشت و … نسبت میدهند، دروغ بوده و سندیت ندارد. این از مبانی رفتاری این جریان است که سخنانی بیسند و مدرک و صرفاً از روی توهم و خیالبافی تحویل جامعه میدهند. البته این امر سابقهای بس طولانی دارد. حتی موبدان زرتشتی در مکتوبات خود چنین نوشتهاند که زرتشت برای تبلیغ آیین خود از بنگ –حشیش- استفاده میکرد. یعنی برای اینکه سخنانش در دل و جان مردم اثر کند، به مخاطب خود مواد مخدر میخوراند تا آنان حقایق (؟!) را بهتر دریابند.[۱] لذا از چنین جریانی نمیتوان توقع خِرَد و منطق داشت.
اسلام، و خدماتی که به ایران کرد (و البته خدمت متقابل ایران و ایرانی به اسلام) همواره خواری در چشم جماعت باستانگرا بوده و هست. هیچ اندیشه و مکتبی مانند اسلام، به ایران خدمت نکرد. اسلام سبب شکوفایی برترین استعدادها و رها شدن مردم ایران از چنگ شرک و فساد بود.[۲] از سویی ایرانیان، بیشترین تلاش و فداکاری را برای حفظ و ترویج اسلام در طول تاریخ به جا آوردند.
قرآن بارها و بارها بشریت را به دوری مطلق از پرستش بتها فراخواند. بتها نشان شیطان و در هم کوبیدن آنان از صفات انبیاء معرفی شده است.[۳] چگونه ممکن است الله، بت باشد، ولی از پرستش بتها به صورت مطلق نهی کند؟! خدایی که میگوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [الحج/۷۷] اى کسانى که ایمان آوردهاید، رکوع و سجده کنید، پروردگارتان را بپرستید و کردار نیک به جای آرید، باشد که رستگار شوید.» حال ممکن است چنین خدایی، بت باشد؟! «ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ [الأنعام/۱۰۲] الله، پروردگار شما چنین است. هیچ معبودى جز او نیست، آفریننده هر چیزى است. پس او را بپرستید، و او بر هر چیزى نگهبان است.» الله، خدایی که خالق همه چیز است. از سویی، بت، خود، مخلوق است. چگونه ممکن است چیزی (بت) که خود مخلوق دست انسان است، خالق همه چیز باشد؟ حتی خالق آسمان و زمین…[۴] پس الله بت نیست. بتها مخلوق انسان هستند. اما الله خالق انسان است،[۵] الله از رگ گردن به انسان نزدیکتر است.[۶] در حالی که بتها چنین نیستند. الله با چشم سر دیده نمیشود،[۷] درحالی که بتها دیده میشوند. پس الله بت نیست. به راستی هر آن کس که در قرآن اندکی تفکر کند، در مییابد که الله خدای باعظمت و جلال، خالق آسمانها و زمین و آنچه در آن است، نه یک بت، بلکه فراتر از ذهن بشر است.
گذشته از این سخن، باید توجه داشت که هیچ دلیل تاریخی وجود ندارد که نشان دهد الله، نام یک بت بوده باشد. از جمله ابومنذر هشام بن محمد الکلبى متوفای ۲۰۴ هجری، در کتاب الاصنام اسامی بتهای عصر جاهلیت را نام میبرد اما هیچ نامی از الله -به عنوان بت- نمیبَرَد.[۸]
گفتنی است که مردم عرب پیش از عَمرو بن لُحَیّ خزاعی، همگی پیرو آیین حنیف ابراهیم (یکتاپرستی محض) بودند، آنان همواره الله را به عنوان خدای یگانه و بیهمتا پرستش میکردند، لیکن عمرو بن لُحَیّ خزاعی، بتی از شام به مکه آورد و بتپرستی را در جزیره العرب ترویج کرد و از آن روز، مردم، خدایان و بتها را شریکِ الله (خدای یگانه و بیهمتا) گرفتند.[۹] اما اجداد محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) و برخی دیگر از حقگرایان، بر آیین حنیف ابراهیم (علیه السلام) ماندند،[۱۰] از همین روی، نام عبدالله (یعنی بندهی خدای یگانه) در میان پیروان آیین حنیف (آیین یکتاپرستیِ ابراهیم) وجود داشت.
در پایان باید گفت که جریان باستانگرایی به خوبی میدانند که بتپرستی عملی وقیح و جاهلانه است. از همین روی تلاش میکنند که این رفتار وقیحانه را به اسلام نسبت دهند (در هیچ حالی که هیچ مکتب و تفکری به اندازه اسلام در مقابل بتپرستی -این کردار زشت- مقابله نکرد). البته اسلامستیزان در مسیرِ معارضه با اسلام، روشی کودکانه، بلکه جاهلانه در پیش گرفته است. با این حال جریان باستانگرا، آگاه اند که کورش دوم (مشهور به کورش کبیر) یقیناً بتپرست بود. هم منشور او به روشنی گویای این است،[۱۱] و هم آثار به جای مانده در کاخهای پاسارگاد.[۱۲]
پینوشت:
[۱]. بنگرید به «داستان ایمان آوردن گشتاسپ به زرتشت»
[۲]. بنگرید به: «مسلمان شدنِ اختیاری ایرانیان در نگاه احسان یارشاطر» و «دفاعیهی استاد زرینکوب پیرامون اسلام» «مسلمان شدن اکثر ایرانیان از روی اختیار»
[۳]. سوره ابراهیم آیه ۳۵، سوره مائده آیه ۹۰، سوره انبیاء آیه ۵۷-۶۴، سوره انعام آیه ۷۴، سوره شعراء آیه ۷۱-۷۳، سوره صافات آیه ۹۵ و…
[۴]. سوره انعام آیه ۱، سوره اعراف آیه ۵۴، سوره یونس آیه ۳، سوره هود آیه ۷ و…
[۵]. سوره قاف آیه ۱۶، سوره نحل آیه ۴-۷۰، سوره سجده آیه ۷، سوره علق آیه ۲، سوره روم آیه ۴۰، سوره فاطر آیه ۱۱، سوره تغابن آیه ۲ و…
[۶]. سوره قاف آیه ۱۶، سوره انفال آیه ۲۴.
[۷]. سوره انعام آیه ۱۰۳.
[۸]. ابومنذر هشام بن محمد الکلبى، کتاب الأصنام (تنکیس الأصنام)، تحقیق احمد زکى پاشا، قاهره، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، ۱۳۶۴.
[۹]. رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، جلد اول: سیره رسول خدا، قم: دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۸. ص ۱۸۰
[۱۰]. محمد بن حسن طوسى، التهذیب، تهران: دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۶، ص ۷۹.
ابوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی رازی، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۶۵، ج ۴، ص ۵۵۹.
[۱۱]. بنگرید به «کورش هخامنشی و پرستش مردوک»
[۱۲]. بنگرید به «هخامنشیان و بعل!»