مقالات

ایران؛ گل‌واژه‌ای به سَـبکِ عربی!

متون تاریخی گویای این هستند که سکونت‌گاه اولیه‌ی مردمان آریایی، اَئـِـریـِـنـَـ وَیـجـَـ (Aeryena Vaija) نامیده می شد.[۱] که ناحیه ای در حوالی خوارزم، یعنی ازبکستان امروزی [۲] و حتی شاید در حوالی شمالِ قزاقستان کنونی بود.[۳] پس از اینکه آریاییان، مجبور به مهاجرت به سوی جنوب شدند، نام سرزمینشان را نیز به همراه خود آوردند. در اثر گذر زمان جزء اول این عبارت (یعنی Aeryena) به صورت واژه‌ی «اران : Eran» در آمد. در متون پهلوی عصر ساسانی و حتی پس از ساسانیان نیز نام سکونت‌گاه امروزی ایرانیان به صورت «اِران» و «اِران‌شهر» تلفظ می شد.[۴] برای مثال در مَتن پهلوی یادگار زریران [۵] و همچنین متن پهلوی شهرستان‌های ایران، این واژه به همین صورت (Eran) آمده است.[۶] حتی در عصر ساسانیان، فرمانده عالی نظامی ایران، «اران‏ سپه‏‌پات» یا «اران سپهبَـذ» نامیده می‌شد.[۷] رئیس دبیران دربارِ ساسانیان را نیز «اِران‏ دبیربَـذ» می نامیدند.[۸] اما به راستی چه شد که نام این سرزمین از «اِران : Eran» به صورت «ایـــــران : Iran» در آمد؟
مرحوم ابراهیم پورداود (متوفای ۱۳۴۷) پدر اوستاشناسی ایران به این پرسش، پاسخ می‌دهد که گرچه در عصر ساسانی و بنا بر اسناد رسمی باقی مانده از آن دوره، نام این سرزمین، اِران (Eran) بود، ولی پس از ورود اعراب و در اثر ویژگی های الفبای نوشتاری عربی، نام این سرزمین به صورت ایـــران (Iran) در آمد! [۹] یعنی آنچه امروزه ما سرزمین‌مان را بدان می‌شناسیم، گل‌واژه‌ای است به سَبکِ عربی!

پی‌نوشت:
[۱]. خرده اوستا، به ترجمه و شرح موبد اردشیر آذرگشسب، تهران ۱۳۵۴، ص ۵۰
مری بویس ، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها ، ترجمه ع. بهرامی ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ دوازدهم ۱۳۹۱ ، ص ۶۶ – ۱۲۴
موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه ی مزدیسنا، نشر مرکز، چاپ پنجم، تهران ۱۳۸۹، ص ۴۶
[۲]. موبد جهانگیر اوشیدری، همان، ص ۴۶
[۳]. مری بویس، همان، ص ۱۷
[۴]. موبد جهانگیر اوشیدری، همان، ص ۴۶ – ۱۴۷ و نیز بنگرید به :
برتولد اشپولر ، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى‏، ترجمه جواد فلاطورى و مریم میر احمدى‏ ؛ انتشارات علمى و فرهنگى‏؛ تهران‏، چاپ چهارم‏، جلد ۱ صفحه ۱
[۵]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۲۰۰
[۶]. همان، ص ۲۲۰
[۷]. آدولف گرانتوسکی، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، انتشارات پویش، تهران، چاپ اول، ص ۱۵۹
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ناشر: دنیاى کتاب‏، تهران‏، چاپ اول‏، ج‏۴ ، ص ۲۸۵۸
[۸]. حسن پیرنیا، همان، ج‏۴ ، ص ۲۸۴۳
[۹]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۸ ، ص ۳۷

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن