مقالات

تناقض ذاتی پاسارگاد با زیارتگاه اختصاصی بانوان

مقبره ای که امروزه به نام کورش هخامنشی مشهور است، در دوره اسلامی، به نام مقبره مادر سلیمان نامیده می‌شد. در دوران حاکمیت اتابکان بر منطقه فارس، در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ هجری قمری، مسجد جامعی پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد.[۱] جورج ناتانیل کرزن‏ پیرامون این مقبره نکاتی قابل توجه می‌نویسد. او می‌گوید: «ایرانیان این بنا را قبر مادر سلیمان مى‌‏نامند و این عقیده در سراسر دوره اسلامى شایع بود.»[۲] وی در ادامه گزارشی از مورخین و جهانگردان بیان می‌کند که بنای مذکور را «مقبره مادر سلیمان» نامیدند. وی می‌نویسد: «جان استریوس در ۱۶۷۲ خاطرنشان مى‏‌سازد که آنجا زیارتگاه زنان پارسا بوده که ۳ بار سر بر قبر مى‏‌کوبیدند و ۳ بار هم آن را مى‏‌بوسیدند و بعد از دعاى کوتاهى خارج مى‌‏شدند.»[۳]

این نکته برای کرزن (و هر انسان متفکری) مهم و اساسی به نظر می‌رسد، چون تا همین قرن اخیر، ورود مردان به این بنا ممنوع بوده است. حتی محقق سرشناسی چون موریه، به دلیل مرد بودن از حضور در مقبره منع می‌شود (در سال ۱۸۰۹ میلادی).[۴] ژوزفه باربارو (جهانگرد ونیزی) در قرن ۱۵ میلادی و دوبروین در قرن ۱۸ میلادی نیز از ممنوعیت ورود مردان به این بنا خبر داده اند.[۵] بسیاری دیگر از پژوهندگان و جهانگردان در سده‌های گذشته، از جمله اوژن‌ فلاندن‌ (Ugine Flandin) در سال ۱۸۴۴ تأیید کرده اند که ورود مردان به مقبره اکیداً ممنوع است (و زنان ساکن آن ناحیه به شدت مانع ورود مردان می‌شوند). سر کرپورتر (Sir Ker Porter) در سال‌ ۱۷۰۶ م‌یلادی (۱۱۱۸ هـ.ق) ضمن‌ بازدید از مقبره‌ مادر سلیمان‌ می‌گوید که نگهداری این‌ بنا بر عهده‌ زنان‌ روستایی مجاور است‌.[۶] در سال‌ ۱۸۸۱ میلادی، مادام‌ دیولافوآ که لباس‌ مردانه‌ پوشیده‌ بود، پس از ورود به مقبره، با برخورد تند و خشن زنان روستایی مواجه شد، چه اینکه آنان می‌پنداشتند او مرد است.[۷] ایرانیان همواره از زمان‌های گذشته، این مقبره را مربوط به یک زن می‌دانستند و نسل به نسل، بر این نظر تأکید و اصرار فراوان داشتند.

قابل توجه اینکه انتساب این مقبره به کورش، امری ثابت شده نیست، بلکه نقدهایی جدی و مهم بر آن وارد است، که بیان آن مجالی دیگر می‌طلبد. لیکن همین امر (که این مقبره از دیرباز زیارتگاه اختصاصی زنان بوده و مردان اذن ورود به آن را نداشتند)، به روشنی می‌تواند دلیلی باشد بر این نکته که بومیان منطقه، قاطعانه و با یقین کامل بر اینکه این مقبره مربوط به یک زن است، اصرار می‌ورزیدند. بعدها در اثر تبلیغات دروغین غربی‌ها (که بدون هیچ دلیل صریحی این مقبره را به کورش هخامنشی منتسب کردند)، این یقینِ مردم، تبدیل به شک و تردید شد.

پی‌نوشت:

[۱]. علیرضا شاپور شهبازی، راهنمای جامع پاسارگاد، شیراز: بنیاد فارس شناسی، ۱۳۸۸. ص ۱۲۱.

Encyclopaedia Iranica, Cyrus v.‎ The Tomb of Cyrus: iranicaonline.org, articles, cyrus-v-tomb

[۲]. جورج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران‏، ترجمه غلام‌على وحید مازندرانى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ۱۳۸۰. ج‏ ۲، ص ۹۶.

[۳]. جورج ناتانیل کرزن، همان، ج ۲، ص ۹۶-۹۷.

[۴]. جورج ناتانیل کرزن، همان، ج ۲، ص ۹۷.

[۵]. فرهنگنامه ایران (irania.ir)، مدخل «مقبره مادرسلیمان».

[۶]. سفرنامه‌ پورتر، دفتر اول‌، ص‌ ۵۰۲. به‌ نقل‌ از Ancient Persian Sculpturs, P.16، گفتاری از زنده‌یاد جمشید صداقت‌‌کیش‌.

[۷]. سفرنامه‌ مادام‌ دیولافوآ، ص‌ ۳۶۵-۳۷۰، (گفتاری از زنده‌یاد جمشید صداقت‌‌کیش‌).

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن