سرکوب دانشمندان ، افتخار یا ننگ؟
مردم ایران در گذر تاریخ از فرهیختهترین مردمان جهان بوده و هستند. لیکن در عصر باستان و مخصوصاً در دورهی حکومت ساسانی، مردمان مستعد و متفکر همواره به دست پادشاهان متکبر سرکوب میشدند. از جمله رفتار زشت انوشیروان بود که تحصیل علم و دانش را بر عموم جامعه ممنوع کرد، به گونهای که فقط شاهزادگان حق تحصیل دانش داشتند. [۱] باید توجه داشت که این گونه رفتارها در میان پادشاهان ایران باستان امری رایج بود. در این میان شگفت انگیزتر این است که شاهپور پادشاه ساسانی، برای اینکه هنر و صنعت در میان تودهی مردم رواج نیابد، حاضر شد یک معمار را – به جرم داشتنِ هنر و دانش سرشار – تا ابد زندانی کند! و همین امر سبب شد که طرح ساخت بال مصنوعی برای پرواز (و فرار از زندان) در ذهن معمار هنرمندِ ستمدیده ایجاد شود. داستان از آن جایی شروع میشود که شاهپور دستور ساخت مناره ای بلند و مستحکم را صادر نمود.
در ادامه: چون ساختن آن پایان گرفت، شاپور در برابر آن بنشست و در آن به دقت بنگریست. بنا را بس زیبا و ظریف دید. به سازنده آن که هنوز بر فراز بود، گفت: تاکنون چنین بنایى براى کس ساختهاى؟ گفت: نه، گفت: اگر کسى تو را فرماید تا چنین بناییاش بسازى آیا توانى ساختن؟ گفت: آرى و به از این نیز توانم ساخت. شاپور گفت: به خداوند سوگند چنانت سازم که پس از من دیگرى را چنین بنا نسازى. آنگاه بر سر مَرکب خویش نواختن گرفت و راهى شد. سازنده مناره گفت: اى پادشاه. اگر ناگزیر مرا بکشى، نزد پادشاهم حاجتى است. شاپور گفت: بگو، گفت: پادشاه بفرماید تا چوبم دهند تا خویشتن را پوششى سازم و در آن مانم تا مرگم در رسد، و تا کرکسان و مردارخواران پارهام نکنند. شاپور گفت: آنچه خواهد او را بدهند. و بدین گونه چوبش دادند. او از آن چوب براى خویشتن بالهایى بساخت، و به هنگامى از شب، آن بالها بر پیکر خود استوار بست و خویشتن بر آن بالها سوار کرد و به زمین فرود آمد و آسیبش نرسید و روى به گریختن نهاد، و جستندش و نیافتند.
آنچه گفته شد گفتاری از احمد بن محمد بن اسحاق، مشهور به ابن الفقیه الهمدانى، دانشمند فرهیختهی ایرانی (متوفای ۳۶۵ هجری) در دائره المعراف عظیم «البلدان» است. [۲] یاقوت حِمَوی (متوفای ۶۲۶ هجری) در «المعجم البلدان» همین حکایت را نقل کرده است. [۳]
پینوشت :
[۱]. نگاه کنید به مقاله «انوشیروان و بیسواد نگه داشتن مردم …». [۲]. ابن الفقیه الهمدانی، البلدان، ترجمه مختصر، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۴۹، ص ۸۱-۸۰؛ ابن الفقیه الهمدانی، البلدان، ناشر: عالم الکتب بیروت ۱۴۱۶ هـ ق، ص ۵۲۱-۵۲۰ . [۳]. یاقوت حموى بغدادى، معجم البلدان، ناشر: دار صادر بیروت ۱۹۹۵، ج ۵ ص ۱۹۹-۲۰۱.