مقالات

پسری در میان کنیزان انوشیروان

انوشیروان شبى در خواب دید که جامى شراب در دست داشته؛ ناگهان گرازى به سمتش حمله کرد و آن جام را بر زمین انداخت. انوشیروان از درباریان خواست تا خوابش را تعبیر کنند و چون کسى نتوانست، نماینده ای را به اطراف فرستاد تا خوابگذاری دانشمند بیابند. در آن ایام بوذرجمهر (بزرگمهر) در مرو به دانش اندوزی می پرداخت. چون از ماجرا آگاه شد، گفت که من آن خواب را تعبیر می کنم. وقتی از او پرسیدند که تعبیر این خواب چیست؛ پاسخ داد که من جز در محضر پادشاه سخنی نخواهم گفت.

نگویم من این گفت جز پیشِ شاه

بدانگه که بنشاندم پیشــــگاه [۱]

وقتی نزد انوشیروان رسیدند، بزرگمهر به انوشیروان عرضه داشت که تعبیر خواب شما این  است که در حرمسرایتان ، مردی جوان است که رخت زنانه پوشیده و با کنیزی روزگار می گذراند …!

چوبشنید کودک زِ نوشین­روان

سرش پُر سخن گشت و گویا زبان

چنین داد پاسخ که در خانِ تو

میان بتانِ شبســــــتان تو

یکی مرد برناست کز خویشتن

به آرایشِ جامه کردســـــت زن

زبیگانه پردخته کن جایگاه

بدین رای ما تا نیابند راه

بفرمای تا پیش تو بگذرند

پی خویشتن بر زمین بسپرند [۲]

پس انوشیروان دستور داد تا در حرمسرا بگردند، لیکن نیافتند. دوباره دستور داد تا همه جا را بگردند. انوشیروان فرمان داد تا کنیزکان و بانوان دربار همگی برهنه شوند. [۳] گشتند و جوانی را از میان هفتاد کنیزک انوشیروان یافتند!

دگر باره بر پیش بگذاشتند

همه خواب را خیره پنداشتند

غلامى پدید آمد اندر میان

ببالاى سرو و بچهر کیان

‏تنش لرز لرزان بکردار بید

دل از جان شیرین شده ناامید

کنیزک بدان حجره هفتاد بود

که هر یک بتن سرو آزاد بود

پس از یافت شدن مرد جوان از میان کنیزان حرمسرا، انوشیروان خشمگین شد و از کنیزی که آن جوان با او بود، توضیح خواست. کنیزک گفت که این جوان برادر من است و برای دیدن من آمده و هیچ نظر بدی به من ندارد. انوشیروان سخن کنیزک را نپذیرفت و دستور داد تا آن دو را به دار آویختند. (اعدام)

برآشفت از آن پس بدژخیم گفت

که این هر دو را خاک باید نهفت

کشنده ببرد آن جوان را دوان

پسِ پرده ی شاه نوشین روان

برآویختشان در شبستان شاه

نگونسار پر خون و تن پر گناه‏

و در برخی نسخه های شاهنامه آمده است که انوشیروان قبل از دادن حکم اعدام برای این دو جوان، خطاب به آنان چنین توهین آمیز سخن گفت:

بدوشاه گفت ای سگ خاکسار                  بیالود از تو نژاد و تبــــــار !

سپس به بزرگمهر به دلیل درست تعبیر کردن خواب، پاداش داد و او را از نزدیکان خویش ساخت. گرچه بزرگمهر نیز ر پایان کار گرفتار عدالت انوشیروان می شود و به سختی شکنجه و به قتل می رسد !

به هر صورت اگر آن کنیزک و جوان، به راستی برادر و خواهر بودند، نباید اعدام می شدند. و اگر برادر و خواهر نبودند، روشن می­شود که حکم ارتباط نامشروع در عصر ساسانی، اعدام بود. حتی رابطه عاشقانه میان دختر و پسر (حتی بدون رابطه جنسی) هم با حکم اعدام مواجه می شد. گذشته از این بنا بر قوانین آن عصر، مجازات نگاه کردن به زنان مردم نیز بسیار خشونت بار بود. بدین صورت که یا تیرباران (سنگسار) و یا زنده به گور (در چاه) می کردند.

کسی کو کند بر زن کس نگاه

چو خصمش بیاید بدرگاه شاه

نیابد به جز چاه و دار بلند

که با دار تیرست و با چاه بند ! [۴]

و البته روشن است که این قوانین، به صورت رسمی دارای ضمانت اجرایی بود. چه این که انوشیروان شعاری مشهور داشت:

هرآنکس که نپسندد این راه ما

مبادا که باشد به درگاه ما !

و بر پژوهشگران روشن است که انوشیروان این رفتارهای خود را  براساس دیانت زرتشتی انجام می ­داد. وی در ابتدای پادشاهی قسم یاد کرد که از دستورات اهورامزدا سرپیچی نکند:

بفرمان او تابد ازچرخ هور

ازویست فر و بدویست زور

ز رای و ز فرمان او نگذریم

نفس جز بفرمان او نشمریم

و در پایان زندگی، در وصیت خود به هرمزد چنین گفت :

کنون من رسیدم به هفتاد و چار

ترا کردم اندر جهان یادگار

جز آرام و خوبی نجستم بدین

که باشد پس از مرگ من افرین

سر جان مالکوم در تاریخ کامل ایران به این ماجرا اشاره می کند. [۵]

پی‌نوشت :

[۱]. شاهنامه فردوسی ، بر اساس نسخه چاپ مسکو، ناشر : مؤسسه نور، تهران، در فهرست : خواب دیدن نوشین روان و به درگاه آمدن بزرگمهر ، ص ۱۰۶۳

[۲]. همان ، در فهرست: گزاریدن بزرگمهر خواب کسرى را ، ص  ۱۰۶۴

[۳]. میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، نشر روزگار، تهران، ج ۳ ، ص ۲۸

[۴]. شاهنامه فردوسی ، بر اساس نسخه چاپ مسکو، ناشر : مؤسسه نور، تهران، در فهرست : اندر آرام یافتن جهانیان از آیین نوشین روان‏ ، ص ۱۱۰۱

[۵]. سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت‏، ناشر: افسون‏، تهران، چاپ اول ۱۳۸۰ ، ج ۱ ص ۹۰.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن