مقالات

سرمنشأ جنایات انوشیروان

جنایات هولناک انوشیروان، خیانت ها و ویرانگری های وی در تازش به سرزمین های شرقی و غربی بر هیچ کس پوشیده نیست. قتل عام مردم بلوچستان به دست انوشیروان، قتل عام مردم گیلان و دیلمان به دستور وی، قتل عام اعضای خانواده برای تثبیت قدرت، سرکوب هولناک معترضین، تلاش برای بی سواد نگه داشتن مردم، ترویج نظام طبقاتی و ستم به طبقه ی زحمتکش جامعه، شکنجه و قتل دوستان، بدون هیچ دلیل عقلانی، فریب دادن دولت های همسایه و ضعیف کشی، غارت همسایگان، نسل کشی نژادی، پیمان شکنی و تازش به روم و ارتکاب جنایاتی فجیع از جمله قتل و غارت و ویران نمودن و آتش زدن شهرها از جمله جنایات وی در لازیکا، بروئیا، سورا و دیگر شهرها، مثلاً آپامی و سلوکیه که انوشیروان بخشی از ابنیه ی تاریخی آن را تخریب و شهر را غارت کرد. [۱] حتی شاهنامه فردوسی نیز این جنایات را مخفی نکرده ؛ به بیان مواردی فراوان از آن پرداخت. اما به راستی، این رفتار های زشت انوشیروان چه ارتباطی به دین زرتشتی دارد؟

در پاسخ باید گفت که بر اساس منابع مختلف، انوشیروان بارها رفتارهای خود را برگرفته از دین زرتشتی معرفی نمود. و البته همواره رهبران دینی در کنار انوشیروان بر رفتار های او نظارت می کردند. بنا بر شاهنامه، موبد بزرگ ایران زمین، انوشیروان را متّصف به منش برتر و دور از زشتی می دانست:

دگر گفت کای شاه برتر منش

که دوری زبیغاره و سرزنش [۲]

با این که دربار انوشیروان همواره محل آمد و شد موبدان زرتشتی بود، لیکن آنان هیچ گاه به انوشیروان بابت رفتارهای زشت و ناپسندش اعتراضی نمی کردند. حتی جالب است که انوشیروان در توصیه هایی که به هرمزد داشت، چنین گفت :

کنون من رسیدم به هفتاد و چار

ترا کردم اندر جهان یادگار

جز آرام و خوبی نجستم برین

که باشد پس از مرگ من آفرین [۳]

حتی انوشیروان در یکی از گفتارها در انجمن بزرگان چنین گفت :

چنین گفت کز کردگـــار سپهــــر

دل ما پر از آفرین باد و مهر

کزویست نیک و بدویست کام

ازو مستمندیم و زو شادکام‏

ازویست فرمان و زویست مهر

بفرمان اویست بر چرخ مهر [۴]

آری ، انوشیروان می گوید که دل ما پر از آفرین و مِهر کردگارِ سپهر بادا که نیک و بد و ننگ و نام ازوست و ازو مستمند و شادکام هستیم. خورشید به فرمان او از آسمان مى‏ تابد و فرّ و زور ازوست. پس از خواست و فرمان او نمى‏ گذریم و یک دم را نیز به جز با فرمان او نمى ‏پوییم ! [۵]

حتی انوشیروان خود را نماینده ی اهورامزدا می دانست.

بشاهــــى مرا داد یــــزدان پاک

ز خورشید تابنده تا تیره خاک‏

نباید که جز داد و مهر آوریم

و گر چین بکارى بچهر آوریم‏ [۶]

و البته سکه های یافت شده از عصر ساسانی در موزه ی بین المللی بریتانیا (British Museum) نشان گر این است که بر یک طرف سکه تصویر اهورامزدا و بر روی دیگرش تصویر شاه حک شده است. یعنی اصولاً پادشاهان ساسانی خود را منسوب به اهورامزدا و ایزدان می دانستند. [۷] و البته در کتیبه نقش رستم در حوالی استخر فارس، تصویر شاه ساسانی در حال دریافت نشان شاهی از سوی اهورامزدا روشن است! [۸]

۱٫png

تصویری از کتیبه نقش رستم ، پادشاه ساسانی (سمت چپ) در حال دریافت نشان شاهی از اهورامزدا (سمت راست)

پی‌نوشت :

[۱]. پروکوپیوس، جنگ‏هاى ایران و روم‏، ترجمه: محمد سعیدى‏، انتشارات علمى و فرهنگى‏، تهران‏، چاپ چهارم ۱۳۸۲، ص ۱۵۲-۱۵۵

[۲]. شاهنامه فردوسی ، بر اساس نسخه چاپ مسکو ، ناشر: مؤسسه نور ، تهران ، ص ۱۱۳۶، بیت ۴۱۲۳۱

[۳]. همان ، ص ۱۱۵۶ ؛ بیت ۴۱۹۵۴ – ۴۱۹۵۵

[۴]. همان ، ص ۱۰۳۶ ؛ بیت ۳۷۵۴۱ – ۳۷۵۳۹

[۵]. میترا مهرآبادی ، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی ، نشر روزگار ، تهران ، ج ۳ ، ص ۲۳۵

[۶]. شاهنامه فردوسی ، بر اساس نسخه چاپ مسکو ، ناشر: مؤسسه نور ، تهران ، ص ۱۰۳۹ ؛ بیت ‏۳۷۶۴۸  – ۳۷۶۴۹

[۷]. British Museum , Sasanid Coins , Number, ۱۸۹۴,۰۵۰۶,۱۵۸۰

[۸]. مری بویس ، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها ، ترجمه ع. بهرامی ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ دوازدهم ۱۳۹۱ ، ص ۱۳۷

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن