مقالات

مکافات عمل … !

مدتی پیش بود که خواننده‌ای فراری و هتاک، به نام «ش. ن» با خواندن شعری توهین‌آمیز درباره امام علی النقی الهادی (علیه‌السلام) احساسات میلیون‌ها نفر از شیعیان را جریحه‌دار نمود. همان زمان موجی از ابراز تأسف‌ها و ناراحتی‌های ناشی از این هتاکی در میان دوستداران اهل‌بیت ‌پیامبر به راه افتاد، به گونه ای که حتی کار به حکم ارتداد این خواننده‌ی هتاک کشید.[۱] چه اینکه بر مبنای ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی، هر کس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) و یا هریک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند، ساب‌النبی است و به اعدام محکوم می شود. در تبصره‌ی این ماده توهین به ائمه معصومین و حضرت فاطمه زهرا (صلوات‌ الله‌ علیهم) نیز مشمول همین قانون شمرده شده است.[۲] از همان زمانی که شیعیان و محبین اهل‌بیتِ پیامبر، زبان به اعتراض گشودند، بسیاری از جریانات باستان‌گرا و مدعیان روشنفکری و آزادی بیان، با کمال وقاحت از توهین‌های این خواننده‌ی هتاک، حمایت کرده؛ رفتار زشت او را مصداق «آزادیِ بیان» معرفی نمودند. این جریانات افراطی که همواره در پی ضربه زدن به اسلامِ شیعی بوده‌اند، پا را فراتر از این گذاشته، مسلمانان را به خاطر اعتراض به آن خواننده‌ی هتاک، به باد سرزنش گرفتند و از نبود آزادی بیان در جامعه اسلامی سخن گفتند! و حتی مسلمانان را دیکتاتور و سرکوبگر معرفی کردند. این یعنی از دید جریان افراطی باستان‌گرا و ملی‌گرا، آن خواننده هتاک، حق توهین و فحاشی دارد، اما مسلمانان حق اعتراض ندارند!!!

روزها گذشت، اکنون همان خواننده‌ی هتاک (ش . ن) همانند یک سگ هار، پاچه‌ی صاحب خود را گرفته است! وی در پنجمین آلبوم رسمی خود (که آن را آلبوم ترامادول نامید و در ۱۵ مهرماه ۱۳۹۲ منتشر نمود)، در ترانه‌ی «پونز» چنین می‌خواند: «… من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمین سکوت، با گذرنامه‌ای که رو جلدش؛ جای ایران نوشته بود لی‌لی‌پوت، کشوری که تو اون ستاره می‌شن با دوتا فیلمِ بندتنبونی، آدماش برگزیده می‌شن با قاشق داغ روی پیشونی …» و جالب این است که از دقیقه‌ی “۲:۵۷ تا “۳:۰۶ درباره‌ی مردمان جامعه‌ی ایرانی می‌گوید: «همهٔ عمرشون پُز میدن به یه لوح گلی گندیده»! روشن است که تنها لوح گِلی که بسیاری از مردم ایران، امروزه به آن می‌بالند، منشور کورش‌بزرگ است! که این خواننده‌ی هتاک آن را با صفت «گندیده» خطاب کرد! [۳]

پس از این افاضه‌ی کلام (!) توسط این خواننده‌ی هتاک، جالب است که همان کسانی که تا مدتی پیش به اسم آزادی بیان، از او حمایت و پشتیبانی می‌کردند، اکنون همه‌ی شعارهای خود را فراموش کرده و او را به باد فحش و ناسزاگویی گرفته‌اند! آنان هنگامی که کورش هخامنشی (خط قرمز هویتشان) زیر سؤال رفت، هرچه در توان داشته و دارند، به جا آورده و می‌آورند. از به راه انداختن کمپین‌های اعتراضی در فضای مجازی گرفته تا حمله به صفحات او در شبکه‌های اجتماعی! در انتهای کلام تنها و تنها یک پرسش از کسانی دارم که در جریانات باستان‌گرای ضد دین، فعالیت می‌کنند! چگونه است آن هنگام که این شخص، به امام ما توهین کرد، به ما حق اعتراض ندادید؟ و آن وقت که اعتراض کردیم و فریاد زدیم، ما را دیکتاتور و سرکوبگر خواندید؟ و دفاع ما از هویت خودمان را مخالف آزادی بیان و مغایر با روشنفکری نامیدید؟ اما اکنون که همان شخص به هویت شما حمله کرده، به خود حق اعتراض و هرگونه فحاشی را می‌دهید؟ «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ [التکویر/۲۶] پس به راستی به کدامین سو می‌روید»؟

پی‌نوشت:

[۱]. شیعه‌نیوز، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، کد خبر: ۳۴۹۴۰ و همچنین بولتن‌نیوز، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱، کد خبر: ۸۳۷۷۲

[۲]. قانون مجازات اسلامی (مصوبات ۱۳۹۲)، کتاب دوم (حدود)، بخش دوم (جرائم موجب حد)، فصل پنجم (سبّ نبی)، ماده ۲۶۲ به همراه تبصره

[۳]. ش.ن، آلبوم ترامادول، ترانه‌ی پونز، دقیقه “۲:۵۷ تا “۳:۰۶

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن