مقالات

نقد و بررسی متن یادگار زریران

یادگار زریران‏ (Yatkar-i-Zariran) متنی است به زبان پهلوى و دربردارنده داستانی حماسى و مذهبى است، که ظاهرا در حدود قرن پنجم یا ششم میلادی تدوین شده است. مشهور است که این متن، برگرفته از منظومه‌ای مربوط به دوره‌ی اشکانیان، بر اساس منظومه‏‌اى در دوره هخامنشیان و گویای تاریخ سلسله‌ی اساطیری کیانیان است. موضوع کتاب جنگ‌های خونین میان ایرانیان و تورانیان (یا خیئونان Khyaonas ) بر سر دین زرتشت مى‌باشد. گشتاسپ کیانی و درباریانش دین زرتشت را پذیرفتند و همین امر موجب خشم ارجاسب تورانی گردید. لذا نامه‌ای به گشتاسپ نوشت و او را از پذیرش دین دروغین بازداشت. لیکن گشتاسپ نپذیرفت و بر دین جدید اصرار ورزید و سبب شعله ور شدن آتش جنگ شد. (متون تاریخی و اساطیری گویای این هستند که این جنگ به تحریک زرتشت رخ داد.) پهلوان این داستان زریر، برادر گشتاسب کیانی (پادشاه ایرانیان) است که در جنگ، به دست فرستادگان ارجاسب (پادشاه تورانیان) کشته مى‏ شود، ولى پسر او بستور، انتقام خون پدر را می‌گیرد.[۱] در این نبرد حواشی جالب توجهی نیز رخ می‌دهد در ادامه به برخی جزئیات این متن پلوی و حوادث جنگ اشاره خواهیم کرد.

۱. از مهم‌ّترین نکاتی که در این متن جلوه نمایی می‌کند، این است که گشتاسپ و اطرافیانش دین جدید را از اهورامزدا پذیرفتند.[۲] گذشته از اینکه در متن اوستا (مخصوصاً گاتها و خرده اوستا) نیز فراوان به ستایش گشتاسب و درباریان وی (جاماسب و اسپندیار و …) پرداخته شده است.[۳] لذا می‌توان رفتارهای آنان را نمودی از تعالیم راستین آیین زرتشتی دانست.

۲. از نکات جالب توجه در این جنگ خونین، تلاش گشتاسپ برای استفاده از کودکان در جنگ است. در این متن پهلوی آمده است که گشتاسپ دستور داد تا همه‌ی افراد از ده ساله تا هشتاد ساله باید در این جنگ شرکت کنند و هرکس به جنگ نیاید به دار آویخته خواهد شد.[۴]

۳. در این متن پهلوی آمده است که جاماسپ به قدری دانا بود که اگر ده روز باران می‌بارید، وی حساب قطرات باریده شده را نیز می‌دانست و حتی از آینده نیز خبر می‌داد.[۵]بر همین اساس گشتاسپ به جاماسپ دستور داد تا حوادث جنگ را پیش بینی کند. جاماسپ نیز از گشتاسپ امان گرفت تا اگر حقیقت را گفت، کشته نشود! گشتاسپ نیز قسم یاد کرد که وی را امان دهد. وقتی جاماسپ اتفاقات جنگ را پیش بینی کرد که در این نبرد بیست و سه تن از نزدیکان تو کشته خواهند شد،[۶] گشتاسپ از شنیدن این سخن خشمگین شده؛ با گرز و شمشیر به سمت جاماسپ حمله کرد و به مادر او ناسزا گفت! لیکن ناگهان یاد قَسَمی که یاد کرده بود، افتاد و گفت که اگر قسم نخورده بودم سرت را از بدن جدا می‌کردم! [۷] گشتاسپ از شنیدن این پیشگویی در غم و اندوه بود که اطرافیانش ( فرزندان و برادران و …) رسیدند و هر یک به گشتاسپ وعده دادند که خیونان را قتل عام کنند. زریر نیز وعده کرد که من پانزده بیور ( یکصد و پنجاه هزار) خیونی را می کشم.[۸] اسفندیار پسر گشتاسپ نیز عهد بست که هیچ خیونی را زنده نگذارد.[۹]

۴. در این متن پهلوی آمده است که هوتُس هم زنِ گشتاسپ بود و هم خواهر وی. این یعنی رسم ازدواج با محارم از زمان زرتشت در میان زرتشتیان وجود داشته است.[۱۰]

۵. وقتی زریر (پهلوان مؤمن زرتشتی) به نبرد رفت، با هر حرکت شمشیرش بیست نفر را می‌کشت. بنابر متن، هرگاه تنشه یا گرسنه می‌شد با ریختن خون خیون‌ها سیر می‌شد و دلشاد!. [۱۱]

۶. بنابراین متن ارجاسپ دوازده بیور بیور سرباز داشت. [۱۲]  اما اسفندیار (که در اوستا فراوان ستوده شده) همه‌ی این دوازده بیو بیور را کشت. [۱۳] و البته اسفندیار فقط ارجاسب را زنده گذاشت! یک دست, یک پا و یک گوش او را برید و یک چشمش راکور کرد و او را سوار بر خر دنب بریده‌ای به شهرش فرستاد! [۱۴] جالب تر اینکه در انتهای این متن نویسنده می‌گوید: «همه شاهزادگان، گوان، جنگجویان را جایی مرفه باشد در بهشت روشن در روشنی بی‌کران گه جایگاه ورجاوندان است.» دقت کنیم که این حادثه در اوستا و شاهنامه نیز بیان شده است که نیازمند مبحثی مجزا و مفصل است. [۱۵]

پیرامون یادگار زریران پژوهش های مختلفی از پژوهشگران ارائه شده است. از جمله امیل بِنوِنیست (E. Benveniste) در پژوهشی با عنوان Le Memorial de Zarer، جیوانجی جمشیدجی مُدی (Jivanji Jamshidji Modi) در پژوهشی با عنوان Aiyadgar i Zariran ، تئودور نولدکه (Theodor Noldke) در پژوهشی با عنوان Persische Studien : Ayatkar i Zareran،و ده ها ترجمه و پژوهش دیگر در این زمینه…

پی‌نوشت:
[۱]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۱۵ و ۱۶ و ۴۹-۶۳ _ عباس قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ‏انتشارات آرون،‏ تهران، چاپ ششم‏ ۱۳۸۷، ج ‏۲ ، ص ۸۵۹
[۲]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۴۹ – ۵۰ ، بند ۱ و ۱۸
[۳]. گاتها، ترجمه موبد رستم شهزادی، هات ۴۶ بند ۱۴ ؛ هات ۵۱ بند ۱۶ و … ؛ همچنین : خرده اوستا به ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب،  همازور فروردینگان، ص ۱۶۰ و …
[۴].  جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۵۱ ، بند ۲۴ – ۲۵
[۵]. همان ، ص ۵۲ ، بند ۳۶ – ۳۹
[۶]. همان ، ص ۵۳ – ۵۴ ، بند ۴۰ – ۴۹
[۷]. همان ، ص ۵۴ ، بند ۵۱ – ۵۲
[۸]. بیور یعنی ده هزار. پس پانزده بیور یعنی یکصد و پنجاه هزار نفر. نگاه کنید به خرده اوستا به ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، ص ۱۷۹، ترجمه ی پتت
[۹]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۵۵ ، بند ۵۵ – ۶۱
[۱۰]. همان ، ص ۵۶ ، بند ۶۸
[۱۱]. همان ، ص ۵۶ ، بند ۷۰
[۱۲]. همان ، ص ۵۶ ، بند ۶۹
[۱۳]. همان ، ص ۶۲ ، بند ۱۱۲
[۱۴]. همان ، ص ۶۲ ، بند ۱۱۳
[۱۵].محمدتقی بهار، یادگار زریران

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن