علت زندهبهگور کردن دختران در عرب جاهلیت
قرآن از ابتدای نازل شدن بر قلب پیامبر، اصلاح ساختار و حذف سنتهای غلط جامعۀ بشری را آغاز نمود. در عصری که حدفاصل بین جاهلیت قدیم و جاهلیت مدرن بود. خداوند در قرآن، نه فقط به مؤمنین، بلکه به دختران مشرک زاده (که قربانی جهل پدران خود بودند) نیز دلداری میدهد. الله، فقط خدای مؤمنین نیست، خدای دخترکان بیگناه هم هست. خدایی که هر چند بزرگترین است، اما از جهل بندگانش میرنجد. «وَإِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ.[تکویر/۸-۹] آن هنگام که از دخترکی زندهبهگور شده سؤال شود که به کدامین گناه کشته شد؟!» در جایی دیگر آمده است: «وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثىَ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلىَ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فىِ الترَُّابِ أَلَا سَاءَ مَا یحَْکُمُونَ.[النحل/۵۸-۵۹] و هر گاه یکى از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش (از غضب) سیاه مىگردد، در حالى که خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد. از بدىِ آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیله [خود] روى مىپوشاند. آیا او را با خوارى نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ و چه بد داورى مىکنند».
اما به راستی، رسم زندهبهگور کردن دختران از کجا بین عرب جاهلیت مرسوم شد؟
علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) در تفسیر آیه ۵۸-۵۹ نحل میفرماید: «وقتى براى ایشان (مشرکین جاهلیت) خبر مىآوردند که دختردار شدید از خشم سیاه مىشدند، و از بدى خبرى که آورده شده و از فشار افکار عمومى که آن را بد مىپنداشتند پنهان گشته، به فکر فرو مىرفتند که آیا نگاهش بدارند و ذلت و خوارى دختر دارى را تحمل کنند و یا زنده زنده در خاک پنهانش سازند، هم چنان که عادت همهشان درباره دختران متولد شده این بود، و به طورى که گفتهاند، قبل از اینکه همسرشان بزاید، چالهاى مىکندند و آماده مىساختند، همین که مىفهمیدند فرزندشان دختر است در آن چاله انداخته خاک به رویش مىریختند، تا زیر خاک جان بدهد… اولین بارى که این رسم غلط عملى شد، در واقعه جنگ بنى تمیم با کسراى ایران بود که در آن جنگ عدهاى از زنان قبیله (عرب)، اسیر لشکر کسرى شدند و آنان را به اسیرى به دربار کسرى بردند، در آنجا دختران را به عنوان کنیز نگاه داشتند و پس از مدتى که میان دو طرف صلح بر قرار شد، بنى تمیم اسیران خود را مطالبه کردند، دربار کسرى آنان را مخیر کرد که مىخواهند به قبیله خود روند و اگر نه در دربار بمانند، عدهاى از دختران از رفتن به قبیله خویش خوددارى نمودند، مردان قبیله غضبناک شده تصمیم گرفتند از این پس اگر دختردار شدند زنده زنده دفنشان کنند، و همین کار را کردند، قبایل دیگر نیز از آنها یاد گرفته، کم کم این جریان در همه جا منتشر شد، و دخترکشى باب گردید».[۱] اکنون اینجا دو نکته قابل بیان است:
– متون یونانی، که امروزه باستانگرایان برای زنده ماندن به آن محتاج اند، گویای این هستند که زنده به گور کردن دختران (و البته پسران) به عنوان نذر و… در میان هخامنشیان نیز مرسوم بود.[۲]
– قلب انسان، پس از سیر در تاریخ و مشاهده آن همه جور و ستم، زنگار میگیرد. برای زدودن این آلودگیها حدیثی از پیامبر اکرم تقدیم میگردد که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى الذُّکُور.[۳] خداوند بر دختران مهربانتر است تا بر پسران». همچنین امام صادق (علیه السلام) تقدیم میگردد: «الْبَنُونَ نَعِیمٌ وَ الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اللَّهُ یَسْأَلُ عَنِ النَّعِیمِ وَ یُثِیبُ عَلَى الْحَسَنَاتِ.[۴] پسران، نعمت اند و دختران، نیکی (رحمت) اند و (روز قیامت) درباره نعمتها حساب کشیده خواهد شد ولی بر حسنات (خوبیها) پاداش داده میشود». و همچنین پیامبر فرمودند: «مَا مِنْ بَیْتٍ فِیهِ الْبَنَاتُ إِلَّا نَزَلَتْ کُلَّ یَوْمٍ عَلَیْهِ اثْنَتَا عَشْرَهَ بَرَکَهً وَ رَحْمَهً مِنَ السَّمَاءِ وَ لَا یَنْقَطِعُ زِیَارَهُ الْمَلَائِکَهِ مِنْ ذَلِکَ الْبَیْتِ…[۵] هر خانه ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان بر آن نازل میشود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمیگردد».
پینوشت:
[۱]. علامه محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ، ج۱۲، ص: ۴۰۱مدرسى سید محمد تقى، من هدى القرآن، تهران: نشر دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ ه.ق، ج ۶، ص ۷۷.
[۲]. در این باره مقالات و اسناد متعددی وجود دارد. [۳]. شیخ کلینى، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه تهران، ۱۳۶۵. ج ۶، ص۶، حدیث ۷. [۴]. شیخ کلینى، همان، ج ۶، ص ۷، حدیث ۱۲. [۵]. محدث نورى، مستدرک الوسائل، قم: مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ ه.ق، ج ۱۵، ص ۱۱۶، حدیث ۱۷۷۰۹.