مقالات

کورش هخامنشى و قتل عام مردم در گفتار گزنفون

کورش هخامنشى پس از لشکرکشى‌هاى متعدد به سرزمین‌هاى همسایه، به بابل (در برخى ترجمه‌ها: به نینوا) رسید.[۱]

– پیشنهاد کورش به سرداران: شهر را محاصره کنیم تا مدافعین شهر، از سر گرسنگى تسلیم شوند

«کورش عموم سرکردگان را به حضور طلبید و گفت: به عقیده من هرچه تعداد سربازان داخل شهر زیادتر باشد، درصورتى‏‌که نخواهند از مواضع خود خارج و آماده کارزار باشند، تحت استیلاى گرسنگى، زودتر تسلیم مى‌‏شوند. پس اگر کسى رایى بهتر از این نداشته باشد، من معتقدم که باید آنها را تحت محاصره قرار داد.»[۲]

– کورش کبیر: هنگامى که مردم در خواب هستند به شهر حمله کنیم تا نتوانند از خود دفاع کنند

پس از گفتگوها، کورش گفت: «امروز که ما آنان را مورد حمله قرار مى‏‌دهیم جملگى در خواب و مست باده عیش و نوش‌‏اند. مردم یا در بستر ناز و خوشى آرمیده‌‏اند و یا در گوشه و کنار به نوشیدن و طرب مشغول‏‌اند و چون ما را در داخل شهر خود ببینند چنان گرفتار بهت و هراس خواهند شد که دیگر قادر به در دست گرفتن سلاح نیستند.»[۳]

– کورش کبیر: شهر را با به آتش مى‌کشیم

کورش در ادامه گفت: «ما مشعل‌‏هاى بسیار داریم که در اندک فرصت همه ‏جا را شعله‌ور و شهر را دچار حریق عظیمى خواهد کرد. سربازان ما مقدارى قیر قابل احتراق با خود دارند و به سرعت خانه‌‏ها را آتش خواهند زد و بدین‏ قرار مدافعین یا باید خانه و مواضع دفاعى خود را رها کنند و بگریزند یا در میان شعله‌‏هاى آتش بسوزند. سربازان من، اسلحه خود را بردارید و به پیش بروید. به یارى خدایان شما را قریبا به سرمنزل پیروزى خواهم رساند.»[۴]

– سپاهیان کورش، دست به قتل عام مردم زدند

«سپاهیان کورش پس از صدور فرمان، از جا حرکت کردند. از بستر رودخانه وارد دیوار ضخیم‏ شدند و از آن گذشتند و به شهر سرازیر شدند. هرکس در راه دیده مى‌‏شد یا در زیر تیغ سربازان کشته مى‏‌شد و یا دیوانه‌‏وار فرار مى‏‌کرد.» گاداتاس و سربازانش چون درها را گشوده یافتند به سر قراولان تاختند و هرکس را یافتند از دم تیغ گذراندند تا به شخص سلطان رسیدند. پادشاه آشور سراسیمه به پا ایستاده و قداره خود را از غلاف کشیده و مات و متحیر بود. عده‌‏اى از سربازان گاداتاس و گوبریاس بر او حمله بردند و شاه و عموم حضار را از پاى درآوردند. تنى چند از آنان پا به فرار گذاردند و عده‏‌اى حمله آوردند ولى به احدى فرصت داده نشد و جملگى به خاک هلاک افتادند. کورش به سواره‌‏نظام و سربازان خود امر داد هرکه در کوچه‏‌ها یافتند بکشند و به جارچیان که زبان آشورى مى‏‌دانستند فرمان داد ندا برآورند که مردم در خانه خویش بمانند و قدم بیرون ننهند و الّا خونشان هدر است.»[۵]

همچنین کورش به وسیله منادیان فرمان داد که هرکس سلاحى در دست یا در محلى پنهان دارد، بى‏‌درنگ آن را تسلیم نماید. هرکس سلاحى در دست یا در خانه نگه دارد، او و تمام کسان آن خانه کشته خواهند شد.[۶] این گونه کورش کبیر توانست بر شهر مسلط شود و این گونه حقوق بشر را محترم شمرد. باید توجه داشت که در حمله کورش به آن شهر بسیاری کشته شدند و ویرانی بسیاری به بار آمد. در نسخه اصلی (متن یونانی) کتاب سایروپدیا (کورش‌نامه) و در ماجرای برخورد مردم آن شهر با ارتش مسلح کورش کبیر، عباراتی چون ἀποθνήσκω (به معنی مردن، هلاک شدن)، π παιόμενοι  از ریشه παίω به معنی در هم کوبیده شدن و کشته شدن، برای مردم استفاده شده است. همچنین آمده است:

τοὺς δ᾽ ἐν ταῖς οἰκίαις κηρύττειν τοὺς συριστὶ ἐπισταμένους ἔνδον μένειν: εἰ δέ τις ἔξω ληφθείη, ὅτι θανατώσοιτο.

بدین معنی که کورش کبیر دستور داد تا همه باید درون خانه‌های خود بمانند، و هر کس از خانه بیرون بیاید، کشته خواهد شد.[۷] همچنین در ادامه آمده است که کورش به رهبران مذهبی شهر گفت که من شهر شما را با شمشیر فتح کردم، و سپس اموال و خانه‌های مصادره شده را به عنوان غنیمت میان یاران خود تقسیم کرد.[۸]

در پایان گفتنی است که روی انتقاد ما به کورش کبیر نیست! شاید کورش کبیر برای تشکیل امپراتوری جهانیِ مدّنظر خود راهی غیر از این نداشت. روشن است که برای برقراری تمدن نهایی جهان، جنگی بزرگ لازم است و این جنگ عظیم، مقدمه صلح پایان تاریخ خواهد بود. اکنون روی انتقاد ما به سوی کسانی است که تاریخ را انکار می‌کنند و می‌کوشند وقوع چنین رخداد‌های تاریخی را مخفی کنند.

 

پى‌نوشت:

[۱]. گزنفون، کوروش‏‌نامه،‏ ترجمه رضا مشایخى‏، تهران‏: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ۱۳۸۶، ص ۲۱۲ (کتاب ۷، فصل ۵)

Xenophon, Cyropaedia (Ancient Greek text), Editor: Miller, Walter, Publisher: W.‎ Heinemann: 1914, from (perseus.tufts.edu), Book 7, Chapter 5

Xenophon, Cyropaedia, Editor: Walter Miller, London: W.‎‎ Heinemann, 1914, (Perseus.tufts.edu), Book 7, Chapter 5 : 1

[۲]. گزنفون، همان، ص ۲۱۳

[۳]. گزنفون، همان، ص ۲۱۴

[۴]. گزنفون، همان، ص ۲۱۴

[۵]. گزنفون، همان، ص ۲۱۴-۲۱۵

[۶]. گزنفون، همان، ص ۲۱۵، بنگرید به:

Xenophon, Cyropaedia, Editor: Walter Miller, London: W.‎‎ Heinemann, 1914, (Perseus.tufts.edu), Book 7, Chapter 5 : 34

[۷]. بنگرید به:

Xenophon.‎ Xenophontis opera omnia, vol.‎ ۴٫‎ Oxford, Clarendon Press.‎ ۱۹۱۰, Book 7, Chapter 5, Num 31

Xenophon, Cyropaedia (Ancient Greek text), Editor: Miller, Walter, Publisher: W.‎ Heinemann: 1914, from ‪(perseus.tufts.edu)

[۸]. بنگرید به:

Xenophon, Cyropaedia, Editor: Walter Miller, Book 7, Chapter 5 : 35

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن