مقالات

گاتها و ترویج نظام ظالمانه‌ی طبقاتی

نظام طبقاتی یک سیستم فراگیر اجتماعی است که در آن مردم به چند طبقه مجزا تقسیم می‌شوند. یک شیوه‌ی مدیریت اجتماعی که بی‌تردید، ظالمانه‌ترین و ننگین‌ترین منش مدیریتی است، چه اینکه همواره عده‌ای خود را «رسماً» برخوردار از حقوق کامل شهروندی دانسته و مابقی افراد جامعه را از ابتدایی‌ترین حقوق، محروم می‌سازند. آن چنانکه هیچ کس حق ورود به طبقه‌ی دیگر را ندارد (یعنی راه ترقی بر همگان بسته خواهد بود) و جایگاه اجتماعی هر فرد، تنها از طریق «وراثت» مشخص می‌شود. طى سلطنت هخامنشیان و تا آخرین روزهاى پادشاهى ساسانى، همواره جامعه‌ی ایرانی گرفتار این معضل بود. سرکوب استعدادها، تبعیض، خفقان و تحقیر مردم توسط بزرگان و اشراف‌زادگان، و از طرفی ترویج برده‌داری که نتیجه‌ی مستقیم این نوع نظام‌های اجتماعی است، و مسائلی از این دست را به وفور می‌توان در متن اوستا، شاهنامه و دیگر متون تاریخی و ادبی مشاهده کرد. (گرچه تعصبات و توهمات ملی‌گرایانه و نژادپرستانه مانع پذیرش حقیقت است.)

جالب است بدانیم که گاتهای اوستا (به عنوان کهن‌ترین بخش اوستا) هیچ گاه در مقابل این منش زشتِ مدیریتِ اجتماعی مبارزه‌ای انجام نداد، بلکه خود این سیستم ستمگرانه‌ را تثبیت نمود. آن چنانکه شادروان ابراهیم پورداود (متوفای ۱۳۴۷) پدر اوستاشناسی ایران، می‌گوید که در گاتها سه کلمه به صورت خَؤتَو Xaetav/Xwaətu ، وِرِزِنَ Verezena و ائیریامَن Airyaman وجود دارد که هات ۳۲ : ۱ ، هات ۳۳ : ۳-۴ ، هات ۴۶ : ۱ ، هات ۴۹ : ۷ و … در گاتها از آن‌ها نام برده شده است.[۱] ایشان می‌افزایند: «بی‌شک این سه کلمه در گاتها برای طبقات سه‌گانه استعمال شده است.»[۲] و شخص زرتشت نیز این سه واژه را به عنوان سه طبقه (در مقابل طبقات جامعه‌ هندی) به کار برده است.[۳] ایشان پس از ارائه‌ی شواهد، نظرات و بررسی‌های زبان‌شناسی، ائیریامَن Airyaman (که در هفت‌ها به صورت هخمن haxeman آمده است) را به معنی پیشوایان دینی [۴]، خَؤتَو Xaetav را به معنی شرفا، سران نظامی و نجبا [۵]، وِرِزِنَ Verezena را به معنی برزیگران [۶] بیان داشته‌اند. بعدها طبقات اجتماعی دست خوش تغییر نیز گردید. چنانکه در اوستا شاهد طبقات چهارگانه نیز هستیم. نگهبانان آتش، جنگجویان (شرفا و نجیب‌زادگان)، کشاورزان و در پایان صنعتگران گروه‌هایی است که در متون متأخر اوستایی از آنان نام برده شده است.[۷] طبقات سه‌گانه‌ی اجتماعی که گاتها بر آنان مهر تأیید و تثبیت زده است، در سایر بخش‌های اوستا نیز بیان شده است. از جمله در یسنا ۱۱ : ۶، یسنا ۱۳ : ۳، ویسپرد ۳ : ۲-۵، وندیداد ۵ : ۲۸-۵۷-۵۸، وندیداد ۱۳ : ۴۴-۴۵، وندیداد ۱۴ : ۸-۱۰، فروردین یشت : ۸۸-۸۹، زامیاد یشت : ۸ و …[۸] موبد رستم شهزادی نیز در ترجمه‌ی هات ۳۳ : ۳-۴ از واژگان «پیشوایان» و «کشاورزان» استفاده کرده است. همچنین در ترجمه‌ی هات ۴۹ : ۷ از سه طبقه‌ی پیشوایان و سپاهیان و کشاورزان نام می‌برد.[۹] به هر روی روشن است که جامعه‌ی قدیم آریایی (در ابتدای شکل‌گیری) نیز به صورت طبقاتی بود. لیکن ابتداء تنها یک گروه متمایز داشت و آن هم روحانیون دینی بودند. سایر مردم نیز به عنوان مردان و زنان معمولی نامیده می­‌شدند.[۱۰] این جامعه‌ی کوچ‌نشین، هر چه پیش‌تر می رفت، طبقاتی نیز به آنان افزوده می شد. مثلاً رفته رفته در اثر وقوع جنگ‌ها و درگیری‌های خونین، طبقه جنگاوران نیز پدید آمدند.[۱۱] اندکی بعدتر، در میان آریاییان، برده داری هم مرسوم بوده است.[۱۲] به هر روی تردیدی نیست که جامعه‌ی آریایی بر پایه‌ی تبعیض طبقاتی بنا شده بود.[۱۳] در متون کهن حماسی و اسطوره‌ای نیز این طبقات به رسمیت شناخته شده‌ است. حتی تشکیل این نظام اجتماعی به عصر جمشید (نیاکان آریاییان) نسبت داده می‌شود.[۱۴] به هر روی گاتها هیچ‌گاه مبارزه‌ای با نظام ظالمانه‌ی طبقاتی نکرد، بلکه آن را تثبیت نمود.

پی‌نوشت :

[۱]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۸، ص ۱۰۵-۱۰۸ و ۴۱۷

[۲]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۷

[۳]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۷

[۴]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۹ و ۴۱۷ و ۴۲۰-۴۲۱-۴۲۲

[۵]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۹ و ۴۱۷ و ۴۲۲ و…

[۶]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۹ و ۴۱۷ و ۴۱۹- ۴۲۲

[۷]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۱۰۷ و ۴۱۷

[۸]. ابراهیم پورداود، همان، ص ۴۲۳

[۹]. موبد رستم شهزادی، ترجمه‌ی گاتها، هات ۴۹ ، پاره‌ی ۷ و همچنین هات ۳۳ ، پاره‌ی ۴

[۱۰]. مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها ، ترجمه ع. بهرامی ، انتشارات ققنوس ، تهران ، چاپ دوازدهم ۱۳۹۱ ، ص ۱۸ و ۲۴

[۱۱]. مری بویس، همان، ص ۱۸ ، ۲۵

[۱۲]. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۷۲، ص ۸۱

رقیه بهزادی، آریاها و ناآریاها در چشم انداز کهن تاریخ ایران، انتشارات طهوری، تهران ۱۳۸۲، ص ۵۷

[۱۳]. رومن گیرشمن، همان، ص ۸۱ ؛ رقیه بهزادی، همان، ص ۵۷

[۱۴]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن‌ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، تهران ۱۳۷۷، ص ۴۲۵

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن